فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رونمایی از ضریح جدید مرقد مطهر حضرت رقیه(س)
🔹در پی نوسازی و نصب ضریح جدید مرقد مطهر حضرت رقیه(س) در دمشق، زائران برای زیارت در این مکان مطهر حضور یافتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلام_علیــک_یا_امـام_الـرئـــوف
تو خودت خواستهای دار و ندارم باشی
کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی
مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی
لحظهی مرگ بیایی و کنارم باشی
قول دادی به همه پس به خدا میآیی
هر که یک بار بیاید تو سه جا میآیی
#همه_خادم_الرضاییم ✅
#مزهی_اشک
کاش لبخند تو یکروز به ما برگردد
باز از نانِ تو این سفره معطر گردد
میشود پیشِ خودت گریه کنم آهسته..؟
"😭😭😭 مادر
میکنم دِق اگر این درد مکرر گردد
قول دادم به تو حرفی نزنم ، اما کاش
دو سه شب داد کِشَم سینه سبکتر گردد
...آه "😭😭😭😭
میشود روضه بخوانم..؟همه خوابند ببین
میشود گریه کنم...؟ "😭😭😭
چشم کمی تر گردد
کاش میشد بنویسند سَرِ کوچهی ما
آینه زود به یک آه مکدر گردد
کاش میشد بنویسند خدایا نکند
پسری شاهدِ اُفتادنِ مادر گردد💔......
شیر شد تا که علی را وسط کوچه ندید
خواست تا بغضِ علی مُزد پیمبر گردد
کوچهای تنگ ، پُر از سنگ ، حریفت بیمار
اثرِ ضربه چنین ، چند برابر گردد
یادم اُفتاد که بالای سرت میگفتم
چه کنم تا نَفَست تا نَفَست برگردد . . . !!؟؟؟
وااااای مادرم "😭😭😭😭😭
یادم اُفتاد که آرام بسوزم با تو
وای اگر خانه پُر از هِق هِقِ دختر گردد
زینبت پا بشود ، خانه بهم میریزد💔😭😭
نوبتِ او که شود حالِ تو بدتر گردد:
کاشکی تشنهی ما آب نخواهد از شمر
یاحسیییییییین "😭😭😭
نکند حنجرِ او قسمتِ خنجر گردد...!!!
حسن لطفی
~
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
دودمه #حضرت_زهرا_س
درغریبی نیمه ی شب می رود خیر النسا
روی دوش مرتضی
خون تازه می چکد از زیر تابوت ای خدا
روی دوش مرتضی
من برای تو بگریم تو به حالم یا علی
کن حلالم یا علی
می برم زخم کبودی روی بالم یا علی
کن حلالم یا علی
یار بیمارم تو هستی بر همه دردم طبیب
من غریبم من غریب
در کنار بسترت ذکرم شده «أمن یجیب»
من غریبم من غریب
چادر بانوی تو گردید خاکستر نشین
یا امیر المومنین
گوشوار همسرت افتاده بر روی زمین
یا امیر المومنین
عصمت کبرای حق ناموس پیغمبر منم
عاشق حیدر منم
کشته ی راه ولایت؛ لاله ی پرپر منم
عاشق حیدر منم
می دهم با فضه امشب شستشویت فاطمه
وای از پهلوی تو
بازویت دارد ورم، سرخ است رویت فاطمه
وای از پهلوی تو
بعد از این قبر عمویم بیت الاحزان من است
عرش گریان من است
میزبان ناله های قلب سوزان من است
عرش گریان من است
با اذانت شهر یثرب بیقراری می کند
ای اذان گوی نبی
فاطمه یاد پدر افتاده زاری می کند
ای اذان گوی نبی
پهلویم بشکسته دیگر در پس این در شده
فضه بر دادم برس
با علی چیزی نگو که غنچه ام پرپر شده
فضه بر دادم برس
تسلیت یابن الحسن گشته عزای مادرت
دیده های گشته تر
بر مزار مخفی او خاک ریزی بر سرت
دیده های گشته تر
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
14001013-mirzaei-roze.mp3
3.7M
|⇦•ای روشنايیِ سحرِ فاطميه ام...
#توسل به امام زمان عجل الله و روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج اسلام میرزایی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•ای روشنايیِ سحرِ فاطميه ام...
#توسل به امام زمان عجل الله و روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج اسلام میرزایی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای روشنايیِ سحرِ فاطميه ام
صاحب عزایِ خونجگرِ فاطميه ام
ايام می رود به اميد ديدنت
يك بار رد شو از گذرِ فاطميه ام
دست مرا بگير و به دنبال خود ببر
تا با تو طی شود سَفرِ فاطميه ام
*مگه میشه برای مادری مجلس ختم بگیرن پسرش نیاد، دَمِ در واینسته، به همه خوش آمد نگه، آقا! امشب یه سری به مجلس ما هم بزن، به ما بیچاره ها هم یه نظری کن...*
آقا! گناه، روزیِ چَشمِ مرا گرفت
رزقی بده به چشم ترِ فاطميه ام
با خود هميشه گفته ام آيا نمی شود
ديدار روی تو ثمرِ فاطميه ام
* این روزا اومدم تو مجلسِ مادرت، گفتم شاید به منم نگاهی کردی...*
وقتی شنيده ام كه ميايی به روضه ها
هر شب اسير و در به درِ فاطميه ام
پايان راه سينه زنی ها شهادت است
ای كاش گُل كُند هنرِ فاطميه ام
در می زنم كه اِذن عيادت دهی به من
با اين اميد پُشتِ دَرِ فاطميه ام
#شاعر محمد بیابانی
*روزای آخرِ عُمرِ بی بی، زنهای مدینه اومدن برای عیادتش، اما فاطمه کسی رو راه نمیداد، اومدن خانم اُمِّ اَیمَن رو واسطه کردن، اُمِّ اَیمَن اومد گفت: خانوم! زنهای همسایه میخوان شمارو ببینن، خیلی اصرار دارن، بی بی اجازه عیادت دادن، این خانوم ها اومدن دورِ بسترِ زهرا، گفتن: دخترِ پیغمبر حلالمون کن، اختیارِ ما دستِ مردامونه، اجازه ندادن بیاییم عیادتت، بی بی فرمود:من از شما یه گلایه ای ندارم، چرا اون لحظه ای که من روی زمین افتادم، می دیدید دورم نامحرما جمع شدن، چرا نیومدید من رو کمک کنید؟ خواستم علی رو صدا بزنم، دیدم دستاش رو بستن، صدا زدم:" یا فِضَّهُ خُذینی" فضه من رو دریاب بخدا محسنم رو کشتن، هیچ کسی نیومد زهرا رو یاری کنه...اما نه یه عده اومدن زهرا رو یاری کردن..*
ای که در کوچه ها افتادی
زیرِ دست و پا
جلوی چشمای بابا افتادی
چهل تا بی حیا
بی خبر از خدا
میزدنت تو را
چرا چرا چرا
*چهل تا مرد جنگی اومدن کمک، هر کی میرسید یه ضربه به زهرا میزد، اینجا دیدن دستِ علی بسته است، مادر رو غریب گیر آوُردن، کربلا هم دخترش زینب رو غریب گیر آوُردن، هر کی میرسید زینب رو میزد، ای حسین!...*
هر چه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدن زینب را
یک نفر مانده بود در گودال
صد نفر میزدن زینب را
تیغ هاشان که ماند در گودال
با سپر میزدن زینب را
خوابشان برد بچه ها در شب
اما تا سحر میزدن زینب را
* با تمام وجودت صدا بزن: حسین!...*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین