eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
جدیدترین اشعار،نوحه وروضه درکانال ما خوش آمدین🌹 توجه👇 نشود♦️ شاعران گرامی جهت ارسال اشعار وسبک های خود درکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @majmaozakerine
بسم‌الله الرحمن الرحیم پیش زمینه و زمینه شب اول محرم زیر این خیمه‌ی عزا با یاد شاهِ کربلا من سینه میزنم برات با اذنِ مادرت آقا حضرت زهرا مدد کن بزنم سینه برای حسین حضرت زهرا مدد کن بمیرم تو کربلای حسین "جانم جانم حسین جانم جانم حسین" ..................... زمینه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام تا تو کوفه گرفتار شدم با سنگ کینه آزار شدم با یادِ خواهرت یک‌دفعه عزادار شدم خیلی دلواپس و مضطرم لرزه افتاده تو پیکرم با زینب بِینِ این ناکِسا نیا سرورم نیا ای با وفا به این شهر بلا شده این نوحه‌ام نیا کوفه نیا اگه تو برنگردی کوفه غوغا میشه خواهرت توی کوفه تک وتنها میشه اگه تو برنگردی دستاشو می‌بندند زبونم لال گره از روسریش وا میشه ترو خدا برگرد برگرد برگرد برگرد برو نیا برگرد برگرد برگرد برگرد میریزه اشک غم از چشام لخته خون بسته بر لبام بسکه با گریه گفتم نیا گرفته صدام میترسم صیدِ تقدیر بشی بینِ غمها زمین گیر بشی روی نعش علی اکبرت یهو پیر بشی اینا اهریمنن برات چاه میکنن نیار شیش ماهه رو رو دستت میزنن اگه تو برنگردی کارِتو می‌سازن اینا با نعل تازه رو تنت می‌تازن اگه تو برنگردی خوب خوباشون آقا نون و خرما جلوی بچه هات می‌ندازن تورو خدا برگرد برگرد برگرد برگرد برو نیا برگرد برگرد برگرد برگرد 〰〰〰〰〰〰〰
بسم‌الله الرحمن الرحیم زمینه شب دوم محرم ورودیّه قافله اومد به دشت کربلا قافله اومد رسید به نینوا قافله اومد همه حاجیِ عشق قافله اومد به وادی منا قافله‌ای که علی اکبر داره رو دست مادر علی اصغر داره قافله ای که دلها قُرصه چون مثه عباس یه نام آور داره اباالفضل تا که باشه بچه‌ها سیرابند اباالفضل باشه دخترا آروم می‌خوابند اباالفضل تا که باشه هیچکی دلواپس نیست اباالفضل تا که باشه خواهرش بی کس نیست ذکر لب شاه شده این نوا این نوا این نوا اعوذُبالله‌من‌الکربلا کربلا کربلا خیمه بپا شد به اذنِ شاهِ دین حبسِ گلو شد نَفسهای زمین با چه جلالی عقیله پا گذاشت به زانوهای یل ام‌البنین نمیخوره آب تکون توی دلها تا یکی مثله علمدارِه اینجا نداره جرأت بیاد سمتِ خیمه کج میکنه راهشو بادِ صحرا الهی بمونه باقی شکوه سقّا الهی نشن آواره تو صحرا زنها الهی نشه سهم اهل خیمه تشویش الهی دختری گیر نکنه تو آتیش زمزمه‌ی شاه شده این دعا این دعا این دعا اعوذُبالله‌من‌الکربلا کربلا کربلا 〰〰〰〰〰〰
بسم‌الله الرحمن الرحیم زمینه شب سوم حضرت رقیه سلام الله علیها خیال میکردم از سفر بیایی بازم کنار دخترت دوباره شونه میزنم با دستام بابا به موهای سرت ولی حالا که خوب دارم میبینم باید پیش سرِ خونیت بشینم تا وقت دارم یه بوسه از لبات بچینم نبودی روزی صد دفعه می‌مردم شبیه مادرت لگد می‌خوردم به نیزه‌ی سر عمو پناه می‌بردم منو ببر منو ببر بی تو شبها خوابم نمیبره منو ببر منو ببر این آخرین صدای دختره ببین بابا چشام تره وای بابا بابا وای بابا بابا بدون تو کسی بجز عمه رقیه رو بغل نکرد خودش رو می‌زدند ولی باز هم یه لحظه ما رو ول نکرد بُریده این سه ساله از دنیا دلم میخواد یجوری شه بابا برم مدینه خونمون بمونم اونجا دلم برا عروسکام تنگه روی سرم جا بوسه‌ی سنگه ببین حنایِ موهامو که لاله رنگه منو ببر منو ببر شده فقط این آرزوم منو ببر منو ببر بگم گلایه‌هامو به عموم چه آهیه تویی گلوم وای بابا بابا وای بابا دلم پُره بابا از این مردم که رو سیاهنو منو بدن فرشته‌ی کوچیکتو با پا میان کوچه‌ها زدن بزرگاشون همه چه نامردن منو با گیسوهام بلند کردن برای خنده دورِ من همش می‌گردن پَروونده سیلی از سرم هوشم یه صدایی توی گوشم میگه بابا که فقط باید کفن بپوشم 〰〰〰〰〰〰
زمینه شب چهارم طفلان زینب سلام الله علیها مرحبا پرچم افراشته خانم زینب که واسه یار دو گل کاشته خانم زینب کرده رو هستیشو از میون چنته دوتا سربازی که داشته خانم زینب پسراشو،آورده برای،برادری که،بی کس و بی یاره پسرایی که توی رگاشون خون علی و جعفر طیّارِ خیلی دلش برا غریبیِ داداش شکسته داداشی که داغ جوون راه گلوشو بسته داداشی که لخته‌ی خون اکبرش رو چهرش ، نشسته جان زینب جان جانان زینب جان زینب سنه قوربان زینب اومدند دو آقا زاده بین لشکر زنده کردن دلیرانه رزم حیدر جوری پاشوندن از هم سپاهِ کفرو روسپید شد به پیش برادر خواهر همه میگن چه خواهری داره زمین شده محوش ، فلک سرگردون اگه ارباب اجازه بده که خودش هم بیاد تو میدون سپاه کوفه با حضورش یهو ناامید شد به آرزوش رسید و آخر مادر شهید شد پای داداش وایساد و از غصه تموم موهاش سفید شد جان زینب جان جانان زینب جان زینب سنه قوربان زینب زینبی که واسه یار نداره سامون تا شنید پیکر بچه‌هاش شد در خون تا نبینه خجالت رو تو چشم یار توی خیمه نشست و نیومد بیرون واسه زنها و مادرهایی که شهید مدافع دادن اُلگو شد پیش صبرش صبوری ایّوب نداره حناش رنگ ، حقیقت رو شد تازه داره شروع میشه اوج غمهای زینب بسته میشه میون زنجیر دست و پای زینب سنگ میخوره به صورتش در نمیاد دیگه صدای زینب جان زینب جان جانان زینب جان زینب سنه قوربان زینب 〰〰〰〰〰〰
زمینه شب پنجم عبدالله بن الحسن علیه السلام خاک دو عالم بر سرم عموم میون گوداله خاک دو عالم بر سرم خشکیده لبهاش بیحاله عمه رهام کن تا برم اگه دیر برسم رگشو میزنه تیغ قتاله میرم نگن یار نداره میرم آخه عشق منه ترسی ندارم تو تنم خون رگای حسنه شد بابام اگه تیربارون نمیترسم از سه شعبه اینجا دستامو میدم در راهت عموجونم مثل دست سقا من حسینی‌ام حسنه بابام قابل تورو نداره دستام ........... خاک دو عالم بر سرم اگه بمونم می‌میرم حق از دل من آگاهه خدا میدونه که قلبم تو تسخیر ثارالهِ چطور بمونه عبداله میکشه یکی ریش عمو رو چقدر جانکاهه هیچکی میون قتلگاه نمیسوزه دلش براش یه بی حیا میخنده و نیزه گذاشته رو لباش چشم حیدرو دور دیدن زدن با سیلی بروی مادر چشم عباس و دور دیدن کشیدن روی عموجون خنجر من حسینی‌ام عشقتو دارم دست از تو عمو برنمیدارم من حسینی‌ام حسنه بابام قابل تورو نداره دستام .......... ما اهلبیت پیغمبر روی امامت حسّاسیم پا کاره رهبر بودن رو ما از تو کوچه میشناسیم دشمن اولاد زهرا هرکی باشه حرومزاده هست شو اونو میشناسیم هرکسی زیر آسمان به گردن یه دِینیه تو قتلگاه داد میزنم خودِ خدا حسینیه هرکسی توی این عالم داره یه معشوق و خاطرخواهه من عبدالهم من عبدالهم که مجنون ثارالهِ من حسینیم در تاب و تبم ای عمو تویی ذکر لبم جان عمو جان عمو .... 〰〰〰〰〰〰〰
زمینه شب ششم حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام دامادِ حضرت شاه رود به میدان رخسارش چون پدر مثل ماه تابان لرزه در لشکر انداخته با شعاره حسن جان حسن جان رحمت بر بر پسرِ شیرِ جمل که گفته ذکر اَحلی من عسل به نیابت به سمت پدر بر تلاطم میدان چنان دامن زد که زِ اولاد اَزرق ملعون و آن یلِ پُر ادّعا گردن زد مثلِ بابا شدی صف شکن مرحبا قاسم ابن الحسن گیسویش دل ربا چون شب سیاه است در رعشه ، از خروشش تن سپاه است در بینِ ، خیمه چشمان نو عروسش به راه است به راه است نامردان مکر و نیرنگ زدند چون باران بر سرش سنگ زدند سر و رویش زِ کینه شکست و تمام وجودش چنان گل وا شد سر نعشش زِ خاک بیابان قیامت کبرایِ غم برپا شد غرق در خاک و خون شد کفن پیکرِ قاسم ابن الحسن مثلِ بابا شدی صف شکن مرحبا قاسم ابن الحسن نامردان تشنگی لبش ندیدند با مرکب بر روی قامتش دویدند گیسوی مثلِ حبل المتینِ او را کشیدند کشیدند کوبیده شد تنش با پاها شد قتلش مثلِ قتل زهرا چه شده که شمیم گلابش شده همه‌جا پر میان هامون مثلِ مادربزرگ شهیدش جناق نحیفش ز تن زد بیرون بی زره رفت و شد پاره تن حضرت قاسم ابن الحسن 〰〰〰〰〰〰
زمینه شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام لالا لالا کبوتر لالا لالایی اصغر چطوری من تو رو برگردونم به دست مادر لالا لالا ستاره شده بابات بی‌چاره مادر تو جلویِ خیمه‌ها چشم انتظاره نمیدونم چرا تو رو زدن یه دفعه ، بی هوا تو رو زدن چه تیری بودش انگاری که با نوک سرنیزه‌ها تو رو زدن الهی من بمیرم بخواب علی رو شونَم ببین بابا حیرونم دردت اومد میدونم لالا لالایی لالا لالا لالایی لالا لالا لالایی علیِ اصغر لالا لالا قناری سر اومد بی قراری دیگه آروم میتونی چشماتو رو هم بزاری لالا لالا امیدم گلِ سرخ و سپیدم سر اومد عمرِ تو راه رفتنت رو من ندیدم چقدر ماجرا پیچیده شد غم و دردِ بابا پیچیده شد زخمی شد کتفِ من با تیری که میونِ گیسوهات پیچیده شد الهی من بمیرم دلم رو از جا کَندی داری به من می‌خندی تو دستامو می‌بندی لالا لالا لالایی لالا لالا لالایی علیِ اصغر لالا لالا بهارم گره افتاده کارم چجوری از گلوت تیر سه‌سر رو در بیارم لالا لالا عزیزم شدی راهِ گریزم میرم خاکِت کنم روی تن تو خاک بریزم میزارم توی خاک بدنتو تا زیرِ پا نیافته تن تو الهی مادرت نبینه که میبوسه نیزه‌ها دهنتو الهی من بمیرم میگم غم ناگفته مصیبتت نشکفته سرت با سنگ میافته لالا لالایی لالا لالا لالایی 〰〰〰〰〰〰
زمینه شب هشتم حضرت علی اکبر علیه السلام حجله بیارید جوونا واسه جوونِ حسین افتاده رو خاک تن ماهِ آسمون حسین زیر بغلاشو بگیرید آخه جَوون از دست داده زیر بغلاشو بگیرید روی تن اکبر افتاده بابا دید با نیزه زیرو روش کردن نیزه رو فرو توی گلوش کردن مؤذن حرم اذان بگو برا بابا یه یاعلی بگو پیش پدر پاشو از جا اشهد ان علیا ولی الله تسلیت بگید جوونا به ثارالله الهی توی روضه بابای شهید نباشه الهی نعش پسری پیش پدر نپاشه سخته برای هر پدری بمیره جوونش ببینه دست و پا روی خاک بزنه به صورتش خون بشینه با صورت آقا روی زمین افتاد همه گفتند اولش حسین جون داد پاشیده شد تنش تا دور دورا توی صحرا عمه اگه نبود کارش تموم میشد اینجا اشهد انا علیا ولی الله تسلیت بگید جوونا به ثارالله اونایی که از علی تو سینه کینه داشتند رو تن اکبر یه عالم زخم تازه کاشتند اونقده با نیزه زدنش نشناختش بابا پر از شک شد اونقده با نیزه زدنش بدن علی مُشبّک شد رشید کربلا پا تا سرش پُر از تیر شد موهاش سفید شد و بابا پیشش یهو پیر شد موذن حرم اذان بگو برا بابا یه یاعلی بگو پیش پدر پاشو از جا اشهد انا علیا ولی الله تسلیت بگید جوونا به ثارالله 〰〰〰〰〰〰〰
زمینه تاسوعا حضرت اباالفضل العباس علیه السلام غوغا غوغاست چه قیامتی توی نخلستوناست نوک نیزه‌هایی که پرتاب میشه سمت سقاست غوغا غوغاست دوتا دست بریده رو خاک پیداست پهلوونو دوره کردند نامردا خیلی تنهاست عَلم و اُفتادو علمدار زمین افتاده پسر اُم‌بنین توی کمین افتاده کاشکی این صحنه‌ی جانسوزو نبینه زینب که چه ضربه‌ی عمودی به جبین افتاده شیر گرفتار شده اسیرِ اشرار شده داره میخنده لشکر حسین بی یار شده وای حسین وای عباس بین لشکر ، تا ابالفضل رو زمین افتاد با سر یهو کف زدند بهم تبریک گفتن قوم کافر مادر مادر زودتر از حسین رسید بالای سر خونِ چشمای ابالفضلُ پاک کرد یاس پرپر چه کسی ماهُ تا الان ، توی خون دیده کمر شاه شده خم ،بدنش لرزیده قمرالعشیره رو چَشم زدند نامردا بسکه با نیزه زدن تنش به خاک چسبیده وای برادر اُفتاد دست زِ پیکر اُفتاد پیش نعش عباس حسین با سر افتاد شیر گرفتار شده اسیرِ اشرار شده داره میخنده لشکر حسین بی یار شده وای حسین وای عباس شد بیچاره کیو دیگه مادره اصغر داره دیگه از چشم رُباب بعد عباس خون میباره در آزاره حرمی که بی یل و بی سالاره دیگه بعد عمو میشن دخترها بی گوشواره میاد از دور حسین ولی سرش پایینه رو زمین میخوره هِی ، داغ برادر اینه میکنن تجربه، کوچه گردی رو بی عباس بی عمو شدن واسه اهل حرم سنگینه شد حرم جون بر لب اهل خیمه در تب بی اباالفضل ای وای اسیر میشه زینب 〰〰〰〰〰〰
ادامه سبک های ده شب محرم ارسال شد روی متن بزنید وبرای سبک های قبلی پیام ریپلی دنبال کنید ⬆️⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
madahi-yazdi-7(behtaraneh.ir).mp3
20.45M
🎙نوحه ای ماه تابنده ای موج کوبنده(حاج محمد ابراهیمی) های یزد