4_6019461253062200906.mp3
14.8M
🏴#واحد
▪️#شهادت_امام_کاظم_ع
🎤مداح :سیدرضا نریمانی ۱۴۰۱
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
نیمه جونم ناتوونم دیگه خستم بعد چند سال
شب و روزام ماه و سالم یه جورن تو این سیاهچال
میخونم با دل پر خون روز و شب روضه ی گودال
به گلوی جد ما بوسه زد نیزه و تیر
سخته گفتنش ولی عمه ی ما شد اسیر
مردم کوفه و شام زدنش از روی بام
شیعه ها گریه کنید بردنش بزم حرام
من غریبم ای خدا
****
غم غربت غم دوری غم تنهایی و پیری
غم شیعه غم زندون غل و زنجیر و اسیری
جز تو یا رب کیُ دارم اگه دستمو نگیری
ابن شاهِک اومد و روضه شد زندون من
یا علی گفتم و اون تشنه شد به خون من
ای خدا زندان بسه درد بی پایان بسه
کاشکی بود پیشم رضا این همه هجران بسه
من غریبم ای خدا
****
کنج زندون میسازم با غم تلخ این اسارت
منو هرچی بزنی باز راضی ام به این مصیبت
اما ای کاش نمیکردی تو به مادرم جسارت
مگه نشنیدی یه روز جلو چشمای حسن
وسط کوچه ی تنگ مادرم رو بد زدن
دست به بازو میگرفت دست به پهلو میگرفت
بعد اون روز مادرم از علی رو میگرفت
من غریبم ای خدا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حضرت دریای کرامت دنیا شبیهت رو ندیده
سیدُنا باب الحوائج از تو به ما خیلی رسیده
همیشه تو صحن مشهد و قم
برکت سفره هاتو خوردیم
اگه تو و بچه هات نبودید
حاجتامونو کجا میبردیم
ای علت اشکای من ای مهربون آقای من
نه کم نذاشتی هیچ موقع برای من
باب الحوائج یا مولا
****
درد و غمات خیلی زیاده بارونیِ چشمات مرتب
چی شده که تو هر قنوتت هی میخونی خَلِصنی یارب
بدن نحیف و نیمه جونت
روضمونو برده تا مدینه
میگی زیر لب الهی هیچکی
داغی رو که ما دیدیم نبینه
داغی که خیلی سنگینه مادر رو خاکا میشینه
گوشوارشو توی گوشش نمیبینه
باب الحوائج یا مولا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
وی زرخسار تو آفاق همه نورانی
ای تو در مکرمت و جود نبی را مانند
وی تو در منزلت و قدر علی را ثانی
تو امین اللهی و بر در بیت الشرفت
هست جبریل امین را شرف دربانی
آن جمال ملکوتی که توداری .به ملک
ازتماشای رخت دست دهد حیرانی
که گمان داشت که باآن همه تشریف و جلال
یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی
آب شد شمع وجود تو و خون شد دل تو
وای از ظلم مطامیر و شب ظلمانی
از فشار غم واندوه به تنگ آمده بود
روح قدسی تو در کالبد انسانی
مرگ خود را زخدا میطلبی حق داری
ای گریبان تو در پنجه سرگردانی
به پریشانی تو دجله بغداد گریست
ای نصیب تو همه بی سر و بی سامانی
بر در قاضی حاجات مناجات کنان
عرض حاجت بکن ای سجده تو طولانی
اهرمن گرچه بسی بهر فنایت کوشید
حاش لله که شود جلوه یزدان فانی
کشته مکتب توحیدی و در راه هدف
بابی انت و امی که شدی قربانی
رحمت واسعه حق توئی ای کاظم غیض
تو مسیحائی و داری نفس رحمانی
گرچه دوریم بیاد تو سخن میگوئیم
بعد منزل نبود در سفر روحانی
کاظمین تو بود کعبه آمال دلم
کاش آیم به حریم تو شبی مهمانی
روح وریحان حریم تو دل از دستم برد
باز ممنونم از آن رائحه ریانی
لله الحمد که در سرزدن صبح الست
برمن سوخته دل عشق تو شد ارزانی
باتولای تو تا گلبن طبعم گل کرد
عوض گریه کند دیده گلاب افشانی
چه بگویم که تو خود حال مرا میدانی
چه بخواهم که تو خود درد مرا میدانی
(شفق )آمد بگدائی تو چون حافظ گفت
احمدلله علی معدلت السطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_6019461253062200907.mp3
18.36M
🏴#واحد
▪️#شهادت_امام_کاظم_ع
🎤مداح :سیدرضا نریمانی ۱۴۰۱
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یه وقتایی سنگین میشه غم
بهونتو میگیره دلم
رفیق من دلتنگ تو ام
به آسمون پریدی خوش به حالت
از دنیا دل بریدی خوش به حالت
به آرزوت رسیدی خوش به حالت
من رو یادت نره رفیق من
یادتم تو هر دقیق من
راه تو شده ظریق من ای امید من
محتاج یک نگاه تو منم
دل از عشق تو نمیکنم
جای تو به سینه میزنم ای امید من
با هم بودیم میون روضه ها
پر کشیدی از میون ما
تو حالا کجا و ما کجا دستمو بگیر
دستامو ول نکن امید من
ای رفیق رو سفید من
ای عزیز من شهید من دستمو بگیر
دلتنگ تو ام دلتنگ تو ام
****
تو روضه ها نذاشتی تو کم
همیشه بود رو دوشت علم
رفیق من دلتنگ تو ام
بردی دلِ منو به زیر دینت
یادم نمیره عشق و شور و شینت
تو گوشمه هنوز حسین حسینت
جات خالی نیست تو روضه میشینی
اشک چشمامون رو میچینی
روضه میشنوی تو میبینی خوش به حال تو
گیر افتادیم تو دام زندگی
حسرت و غم جاموندگی
خسته ایم از این شرمندگی خوش به حال تو
شبای جمعه کربلا میری
تو حرم که روضه میگیری
رو به روی نعم الامیری از ما یادی کن
یاد شبای روضه دور هم
گریه ی شبای محرم
خاطرت شبهای حرم از ما یادی کن
دلتنگ تو ام دلتنگ تو ام
با یاد تو آرومه دلم
بارونی چشمای ترم
رفیق من دلتنگ تو ام
چشای تو همیشه بود پر از نم
میسوختی با غم سه ساله هر دم
بین شبای سوم محرم
بودی همیشه تو عزادارِ
روضه های گوش و گوشواره
دختری که بابا نداره شد کبود تنش
هرجا گرفت بهونه زدنش
خواب بود و شبونه زدنش
خیلی تازیونه زدنش شد کبود تنش
بین خرابه تو تشت طلا
دختر سه ساله بی هوا
غرق خون که دید سر بابا دیگه پا نشد
سیلی به صورتش زد بی حیا
مثل مادرش تو کوچه ها
رو زمین میفته بی هوا دیگه پا نشد
دلتنگ تو ام دلتنگ تو ام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین