#زمینه
#شب_نوزدهم
#یه_امشب
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
یه امشب اومدی پیشم
تو مهمونی باباجون
بگو با دخترت امشب
چرا هستی تو حیرون
اناالیه راجعون رو
میخونی تو هردم
با این حرفا دل من رو
بابا اینقد نلرزون
......
نگاهت /همش به آسمونه خیره
آسمون / از غم تو بابا میگیره
روضه ی / مادر و هر دم میخونی
دخترت / با دیدن اشکات میمیره
الهی ،غم تو نبینم بابا ، غم تو نبینم بابا
.......
ابر بهاری
آروم نداری
معلومه دیگه
دلتنگ یاری
بابا حیدر ،بابا حیدر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
اگه نیستش کناره تو
همسرت دخترت هست
از سر شب تا به حالا
به در چشم ترت هست
روی لبهات ذکر زهرا
این دمه اخرت هست
چقدر حرفای ناگفته
روقلبه مضطرت هست
....
دوباره افتادی یاده روضه ی,در
دوباره افتادی یاده داغه مادر
دوباره افتادی, یاده روی,نیلی,
دوباره افتادی یاده ضربه سیلی,
.....
اللهی غم تو نبینم بابا
با غم ها موندی
چه تنها موندی
سی ساله و بابا
بی زهرا موندی
بابا حیدر ،بابا حیدر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
💠💠💠💠💠💠
به قلم 👇👇👇
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#رضا_نصابی
#زمینه_شور
#مناجاتی
#امام_زمان(ع)
#یه_عمره_که_توی_گناه
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
یه عمره که توی گناه زندگیمو سر کردم
با گناهام غصه هایِ مهدی رو بیشتر کردم
هِی دلشو شکستَمو، هِی چشاشو تَر کردم
.....
پای سفره ت ،شدم این ماهو مهمون
میخونم با ،چشای خیس وگریون
الهی العفو٢
شده قلب, آقام از دست من خون
خدایا من, پشیمونم پشیمون
الهی العفو٢
وَاَجِب، یَا رَحیمُ دَعوَتِی
وَاَقِل، یَا غَفُورُ عَثرَتِی
(اومدم بگم که شرمندتم/ با همه ی بدیهام بندتم)
......
بند2⃣
ثانیه ها میگذره و از عمر من کم میشه
به زیر بار گناها داره قدم خم میشه
با گناهای من دل مهدی پر از غم میشه
.....
نفهمیدم، فریب نفس رو خوردم
آبروتو، همیشه هر جا بردم
الهی العفو٢
پشیمونم، اومدم زار و گریون
ببخش منو، به حق صاحب زمون
الهی العفو٢
وَاَجِب ،یَا رَحیمُ دَعوَتِی
وَاَقِل، یَا غَفُورُ عَثرَتِی
(اومدم بگم که شرمندتم/ با همه ی بدیهام بندتم)
.....
بند3⃣ (مهدوی)
جمعه به جمعه دنبال، نشون تو میگردم
این شبای قدری آقا، بدجور هواتو کردم
محتاج یک نگاهتم، یه کاری کن برگردم
.....
ببخش آقا، اگه شدم سربارت
ولی میخوام، که باشم آقا یارت
بقیة الله٢
میگم امشب، تو رو قسم به این ماه
بگو آقا، پس کی میرسی از راه
بقیة الله٢
میخونن، جن و انس و ملائک
اَلْعجَل، عجّل علی ظهورک
💠💠💠💠💠💠
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به قلم:
#سیدمرتضی_پیرانیان
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#طاها_تحقیقی
#زمینه
#شب_نوزدهم
#در_و_دیوار_خونه_امشب
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
درو دیوار خونه امشب
روضه خونه
غمی که تو دلمه قد
اسمونه
می دونم این شب آخره
پیش منه
می دونم دیگه پیشم بابا
نمی مونه
....
دنبالت
دل من روونه
چشمام از
غم تو گریونه
ای دادو
بیداد از زمونه
با با جون بابا ی غریبم
......
بند2⃣
پشت سرت امن یجب رو
من میخونم
دست خودم نیست داری میری
نگرونم
این حال و روزت بیشتر من رو
میسوزونه
فکرشم سخته لحظه ایی بی
تو بمونم
.....
غصه با
این دلم عجینه
ترسم از
مردم بی دینه
بدترن
از اهل مدینه
بابا جون بابای غریبم
.....
بند3⃣
رو سرت وقتی تیغ عدو
فرود اومد
کنارت فاطمه با قده
خم بود اومد
خاطرات مدینه برات
تداعی شد
وقتی که همسرت با روی
کبود اومد
.....
وقتیکه
به در شرر افتاد
دیدی که
زهرا با سر افتاد
مابین
دیوار و در افتاد
باباجون بابای غریبم
💠💠💠💠💠💠
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
به قلم:
#رضا_نصابی
#سید_ناصراسماعیل_نسب
بارونه تو چشام
کوفه امشب چقدر دلگیره برام
انالله میخونه زیر لب بابام
بارونه چشام
آه بی بابا شدیم😭
بخدا که خسته از این دنیا شدیم
دیگه بعد ازاین تو کوفه تنها شدیم
آه بی بابا شدیم
آه چقدر دلگیره
سخته امشب آخه يتيم
میشه زینب آخه يتيم ۲
آه راحت شد علی
خسته از نفاق این امت شد علی
بعد مادرم چه بی طاقت شد علی
آه راحت شد علی
وای از سی ساله پیش
یادشه بابام چطور میسوخت زندگیش
پشت در فاطمه گیر افتاد تو آتیش
وای از سی سالگی
سی ساله قنفذ هی میبینه
میگه غلافش سنگینه۲
بارونه پشت در
پر از لکه های خونه پشت در😭
پیکر فاطمه بی جون پشت در
بارونه پشت در
میخنده دومی
دست بابامون میبنده دومی
سیلی هاش گوشواره رو کنده دومی
میخنده دومی
توی آتیش و دود😭
غوغا بود و انسیه الحورا بود
انسیه الحورابود
✍خادمه اهل بیت
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین