🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:وحید محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره
یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش
مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر
مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر
مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر
ای وای ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
داغ مصیبت حرم یادم نمی ره
لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره
یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم
مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه
مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه
مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه
ای وای ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره
یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو
یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو
مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو
مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو
مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو
ای وای ...
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
ای ﺷاه عالم ﭘﯿﮑـﺮت درهجره سوزد
از زهرکین بال وپرت درهجره سوزد
پاهای تواز زهر زین کرده تورم
ازتشنه کامی ﺣﻨﺠـﺮت درهجره سوزد
از زین آغشته به زهره کینه آقا
از گریه چشمان تـﺮت درهجره سوزد
گرده تواهل خانه ات بودند اما
درگوشه ای بال وپرت درهجره سوزد
صادق به بالین سرت میکردگریه
ازرفت و..آمدهمسرت درهجره سوزد
ﺍﺯ ﭘـﺎ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ه تو را زهره هلائل
تاب نگاه ﺁﺧـﺮت درهجره سوزد
از زهرکینه گوشه ای پیچیده درخود
ﺍﻣـﺎ ﺑـﻪ ﯾـﺎﺩ ه ﻣـﺎﺩﺭش درهجره سوزد
سوزد ز زهرکینه سلطان مدینه
طفلی کنار پیکـﺮت درهجره سوزد
تالخته ی خون در سره زانویت افتاد
دیدم که جان خواهرت درهجره سوزد
(مجنون) دگر بس کن که زهرا رفت از هوش
مولانظرکن مادرت درهجره سوزد..
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شهادت_امام_باقر(ع)
روضه خوانی کردی وحال سرت ریخت بهم
همسرت باروضه ات درمحضرت ریخت
بهم
خاطرات کربلا هرگز نرفت ازیاده تو
روضه میخواندی وگویا پسرت ریخت بهم
پیش چشم کودکان پا برزمین کوبیده ای
ازبیان روضه ها چشم ترت ریخت بهم ریخت بهم
دیده ای درکربلا سرها به روی نیزه بود
آنقدرگریه مکن بال وپرت ریخت بهم
زین زهرآلوده ای،بال و پرت ریخت بهم
من چه گویم جگر شعله ورت ریخت بهم
زین زهرآلوده ای خورده به پاهای شما
به گمانم که ز پا تا به سرت ریخت بهم
راه رفتن درتن ودرزانوی پایت نبود
وسط کوچه همه برگ و برت ریخت بهم
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
ازفرس آقابه زمین خورده است
عزیز زهرابه زمین خورده است
سلسله جنبان فلک راببین
ازفرس افتادبه روی زمین
زهره به زین قامت گل چاک کرد
؟دلبر ما را ز چه در خاک کرد؟
زهره به زین قامت آن شاه سوخت
؟درغم او مشتری و، ماه سوخت
حضرت باقر ز جهان شسته دست
گوشه ای ازحجره به ناله نشست
وای ز گیسوی پریشان شده
وای به زهره زینِ پنهان شده
قدرتورامدینه نشناخته
قافیه را مثل حنا باخته
چند قدم رفت و زمین گیر شد
دگر ز زندگانیش سیر شد
در وسط کوچه به لب جان رسید
لرزه به آن زانوی سلطان رسید
وای درآن کوچه چه بی تاب شد
ازاثره زهرتنش آب شد
ازاثره زهر ، ور افتاده بود
به کوچه ها از کمر افتاده بود
درپی اندیشه محراب ها
چفت شد و بسته شد از باب ها
غصه وغمها دل او را گرفت
زهره به زین، حاصل او را گرفت
دو دیده اش، ز گریه لبریز شد
ای پسرم گفت لبش خود به خود
آمده بالین سرش نوگلش
تاکه بگویدبره او از دلش
دربره او وای که ماه آمده؟
بردره اوشمس .گواه آمده
آن جگر مرد جگر دار .اوست
آن پسر دلبر عیّار.اوست
لب چوکند تر.زسره جام او
گریه کند بر غم فرجام او
جسم پدر رابه دو دستان خود
غسل دهدبه چشم گریان خود
ازغم این درد چه حالی شده؟
بهره دل من این سوالی شده
خیره به چشمان تو ای جان کنم
یاده سره نیزه سواران کنم
باز گریزی بزنم برحسین
یادحسین کنم به صدشور وشین
یاده سره به نیزه هانشسته
به یاده نعل وسینه ی شکسته
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
_عمری گدای حضرت باقر شدن خوش است
خاره سرای حضرت باقر شدن خوش است
مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است
وقتی گدای حضرت باقر شدن خوش است
همواره سرنوشت مرا او رقم زده
مستی برای حضرت باقرشدن خوش است
آل صعود و داعش و وهابیت بدان
ما را فدای حضرت باقر شدن خوش است
(مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو
در روضه های حضرت باقر شدن خوش است
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
برای کشتن تو زهر بی هوا آمد
تمام حادثه درپای کوچه ها آمد
جفای زین بنگر اینچنین بازهر
کنار پیکر سرخت چه بی حیا آمد
صدای ناله ی تو بین کوچه هاگم بود
واشک غربت تو روی گونه ها آمد
چکید نم نم اشکت،به خاک هجره شبی
درون خانه به زاری شبی صدا آمد
به زهرعاقبت ازپافتاده ای آقا
برای داغ عظیمت دل منا آمد
به تشیع تن توآمده اگرقاتل
فغان که ناله ی طفل تو،تا خدا .آمد..
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Rozeh-3-____[Track 3].mp3
8.48M
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#زمزمه
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#امام_حسین_علیه_السلام
🏴#زمزمه
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔸من امام هدایتم،مَردُم
🔸من مسیر سعادتم،مَردُم
🔸من دلیلم به کل این خلقت
🔸من امامم به پاکی و عصمت
🔸دورم از زشتی و پلیدی ها
🔸دورم از هرچه رجس این دنیا
🔸حق به ما داده اینچنین،عزت
🔸رزق عالم، ز ما رسیده فقط
🔸کار و بار جهان،به شانه ی ماست
🔸در و دیوار آن،نشانه ی ماست
🔸نه خداییم و با خدا ماییم
🔸ذات آیات اِنّما ماییم
🔸منم از نسل حیدر و زهرا
🔸از تبار خدیجه کبری
🔸منم آن ابن زمزم و الصفا
🔸منم آن ابن مکة و منا
🔸گرچه ما اهل بیت زهراییم
🔸اما بسیار غریب و تنهاییم
🔸زیر این چرخ و گنبد مینا
🔸نیست از ما غریب تر، ابدا
🔸من غریب مدینه ام،باقر
🔸داغ سختی به سینه ام،حاضر
🔸گرچه از داغ زهر،تب دارم
🔸روضه دیگری به لب دارم
🔸گرچه از دل، غمم جدا نشود
🔰#هیچ_جا_مثل_کربلا_نشود
🔸کربلا بودم و ستم دیدم
🔸من هزاران هزار،غم دیدم
🔸به زمین خوردن علم دیدم
🔸دست هایی که شد قلم،دیدم
🔸مشک خالی ز آب را دیدم
🔸گریه های رباب را دیدم
#علی_لای_لای
#علی_لای_لای
🔸بدن پاره پاره را دیدم
🔸گوش بی گوشواره را دیدم
🔸لحظه های غروب یادم هست
🔸نیزه و سنگ و چوب یادم هست
🔸لشکر نیزه دارها بودند
🔸ده نفرها، سوارها بودند
#ای_غریب_حسین
🔸جد مارا غریب کشتندش
🔸آه مردم،عجیب کشتندش
😭😭😭😭
🔰همچین که سر بغل گرفت،گفت بابا چه نامرتب سرتو بریدن
😭😭😭
🔸جد مارا غریب کشتندش
🔸آه مردم،عجیب کشتندش
🔸روضه های نگفته را دیدم
🔸سر بر نیزه رفته را دیدم
🔸دست بسته،من و رقیه و زجر
🔸عمه و التماس و گریه و زجر
🔸روزها گرم بود و قحطی اب
🔸نیمه شب سرد بود و مثل عذاب
💢مستی نیزه داران هم بود
💢کف و رقص و...
😭😭😭
🔸ما چهل شب کربلا دیدیم
🔸دم دروازه ها چها دیدیم
🔸از سر ناقه ها زمین خپردیم
🔸وسط دست و پا زمین خپردیم
🔸شام و بازار شام مارا کشت
🔸آه بزم حرام مارا کشت
😭😭😭😭😭
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یادگار کربلایم ، کربلایم ، کربلایم
رد زنجیر روی پایم ، روی پایم ، روی پایم
منم اسیر غصه و درد ، بهارمه زمستون سرد
گلایه از زمونه دارم ، به یاد کربلا میبارم
دیدم همه شنیده هارو
دیدم غروب کربلارو
دیدم ذبیح مصطفی رو
اَلشمر جالسٌ علی صدر الحسین
دیدم که میبُرید سر از نور دو عین
... آه و واویلتا ، آه و واویلتا ، آه و واویلتا ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جا مونده ای بیقرارم ، بیقرارم ، بیقرارم
روضه خون شیرخوارم ، شیرخوارم ، شیرخوارم
یادمه تو کویر دلگیر ، ناله ی مادری بی تقصیر
لالایی میخوند برا طفلش اما امون نداد بهش تیر
دیدم به حرمله کمون داد
دیدم حنجرشو نشون داد
دیدم علی یه دفعه جون داد
اَلشمر جالسٌ علی صدر الحسین
دیدم که میبُرید سر از نور دو عین
... آه و واویلتا ، آه و واویلتا ، آه و واویلتا ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دیدم خزون باغ لاله ، باغ لاله ، باغ لاله
دیدم داغ یک سه ساله ، یک سه ساله ، یک سه ساله
منو همیشه میده آزار ، سیلی به دختری تو بازار
توی محله ی یهودی عمه بود و یه عده خونخوار
دیدم چشای بی حیارو
دیدم خنده ی شامیارو
دیدم دختر بی بابارو
اَلشمر جالسٌ علی صدر الحسین
دیدم که میبُرید سر از نور دو عین
... آه و واویلتا ، آه و واویلتا ، آه و واویلتا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine