eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅زمينه شب اول محرم 🔻بهمن عظیمی 1️⃣بنداول روی لبم ذکر واحسینا به اِذن مولا به اِذن زهرا با اجازه ی مادرت دوباره شدم غُلام زینب گریه می کنم توی روضه هات هر نفس به نام زینب ۲ وای ، وای ، وای 2️⃣ بند دوم مُحرّمت اومد و دوباره بارون خون از چشام می‌باره رخت شاهی نوکرت شده پیرهن سیاهه روضَه ت ای خدا ایشالله که مرگ من باشه آخرش تو هیئت ۲ وای ، وای ، وای دوباره قلبم شده پر از غم شده سیاه پوش تمام عالم تا نفس دارم نوکر درِ خونه ی شما می مونم تا نفس دارم روضه ی تو و خواهر تو رو می خونم ۲ وای ، وای ، وای 3️⃣ بند سوم فقط تو هستی پناه و یارم تا وقتی باشی غمی ندارم تو نبودی من توی زندگی بی تو می شدم آواره هیچ کسی تو این دنیا جز حسین نیست پناه این بیچاره ۲ وای ، وای ، وای علیه السلام
383.7K
▪️ 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مسلم نوشین باد نام مداح حذف نشود ❌❌
ترتيب متعارف شب هاي دهه ي اول ماه محرم به قرار زير است: شب اول ـ مسلم بن عقيل عليه السلام شب دوم ـ ورود به كربلا شب سوم ـ حضرت رقيه عليهاالسلام شب چهارم ـ فرزندان حضرت زينب عليهاالسلام، حضرت حر عليه السلام، فرزندان مسلم عليهماالسلام. شب پنجم ـ عبدالله بن حسن عليه السلام، حضرت زهير عليه السلام، حضرت حبيب بن مظاهر عليه السلام. شب ششم ـ قاسم بن الحسن عليه السلام. شب هفتم ـ حضرت علي اصغر عليه السلام. شب هشتم ـ حضرت علي اكبر عليه السلام. شب نهم ـ حضرت عباس عليه السلام (شب تاسوعا). شب دهم ـ حضرت امام حسين عليه السلام، وداع، (شب عاشورا). شب يازدهم ـ شام غريبان. شب دوازدهم ـ حضرت امام سجاد عليه السلام. ديگر شب هاي محرم نيز نام گذاري و ترتيب دقيقي ندارد، ولي اجمال آن به قرار زير است: دروازه ي كوفه، تنور خولي، مجلس عبيدالله، دير راهب نصراني، دروازه ي شام، مجلس يزيد، دو راهي كربلا، اربعين حسيني عليه السلام، بازگشت به مدينه، بشير و... . روزهای پس از دهه شب و روز یازدهم: حرکت کاروان اسیران کربلا از کربلا به کوفه یا روضه حضرت زینب(س) شب و روز دوازدهم: ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه، یا روضه امام سجاد(ع) شب و روز سیزدهم: حضرت زهرا(س)، کاروان اسرا و وقایع کوفه و مسیر شام[۸] ◾️فهرست شب های محرم
ای واسط فیض دو سرا، آجَرَکَ‌الله وی حجّت حق، صاحب عزا، آجرک‌الله با ناله‌ی زهراست عجین سوز صدایت هم‌ناله‌ی اُمّ‌النُّجَبا، آجرک‌الله دریاب مرا در غم سالار شهیدان ای منتقم خون خدا، آجرک‌الله اذنی بده تا گریه‌کن جدّ تو باشم هرجا که شود روضه به‌پا، آجرک‌الله ما روضه گرفتیم قدم‌رنجه نمایی تا جلوه کنی بر دل ما، آجرک‌الله ما هرچه که داریم از آن گوشه‌ی چشم است تو روی مگردان ز گدا، آجرک‌الله راضی به رضای تو شدن خیر و فلاح است کی می‌شوی از شیعه رضا؟ آجرک‌الله با اشک بشوئیم دل از زنگ معاصی باشیم سرِ خوان ولا، آجرک‌الله ای بانی هرساله‌ی روضه! مددی تا در روضه بیابیم تو را، آجرک‌الله بر عاشق جامانده‌ی ارباب عطا کن یک تذکره‌ی کرب و بلا، آجرک‌الله ✍
نی، ناله کرد و باز ترنّم، شروع شد فصلِ هبوطِ آدم و گندم، شروع شد دریای بی‌کران شهادت، که موج زد طوفان نوح بود و تلاطم شروع شد از بِرکهٔ غدیر، مُحرّم طلوع کرد سرمستی حبیب هم از خُم شروع شد باران اشک شیفتگان غم حسین «تا گفتم: اَلسَّلامُ عَلیکُم شروع شد» روح دعا، به نام اباالفضل چون رسید غوغایی از توسّلِ مردم شروع شد وقتی گلوی نازک گل، شد نشانِ تیر لبخند باغبان و تبسم شروع شد از اشک و خون، اگرچه وضو می‌گرفت عشق از تربتِ شهید، تیمّم شروع شد ای آسمان! مصیبت عظمایِ اهل‌بیت از قتلگاهِ عصمتِ پنجم شروع شد فصل به خون نشستنِ گل‌های باغ وحی از آیهٔ «لِیُذهِبَ عَنکُم» شروع شد با آن‌که باغِ گل به محبت نیاز داشت با تازیانه، ناز و تنعّم شروع شد وقتی دلِ ستارهٔ محمل‌نشین شکست با ماه رویِ نیزه، تکلم شروع شد ✍
حال و هوای کوچه، غم‌آلود و درهم است پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است می‌گرید آسمان و زمین، در محرّمت طوفانی از حماسه به پا می‌کند غمت ابلاغ می‌کنند به یاران، سلام تو قد می‌کشند باز علم‌ها، به نام تو هر جا که نام توست، مکان فرشته است بر هر کتیبه‌ای که ببینی، نوشته است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم باید در این مقام، شبی را سحر کنیم با کاروان گریه، مسافر شدم تو را امشب در این حسینیه زائر شدم تو را تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست دیدم که ابرهای جهان، گریه می‌کنند در ماتمت زمین و زمان، گریه می‌کنند دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است» دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است» رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود ای تشنه‌کام! بود و نبود تو را چه شد؟ سقّایِ یاس‌های کبودِ تو را چه شد؟ بر اوج نیزه‌ها، کلمات تو جاری است این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام آیین من تویی، که تویی دین راستین بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین آن بحر پر خروش، دگر بی‌خروش بود خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) بارون لطفت همیشه ، هر روز و شب می‌باره خداروشکر زیرِسایَت ، جَمعیم بازم دوباره هیچ کجا واسم شبیه ، قبر شیش گوش نمیشه نور عشقت توی دلها ، هرگز خاموش نمیشه تا نفسِ آخر ، پای تو می‌مونم یه لحظه بی روضه ، من مگه می‌تونم نشسته عشق تو ، توی رگ و خونم توو دامِ غمت گرفتارم ارباب ای آرامشِ دلِ زارم ارباب(۲) ای جانم حسین حسین جانم جانم از خونَت جایی نمی‌رَم ، جنّت بزم عزاته امن ترین جا توی دنیا ، زیر این پرچماته این سیاهی که پوشیدم ، از روی اعتقاده این همون پیراهَنه که ، زهرا بِم هدیه داده عمریه از جامِ ، باده ی تو مستم با همه بیگانَم ، توو دستِ تو دستم هرجایی که اِسمِت ، باشه منم هستم تو راهِ خودت نگهدارم ارباب ای آرامشِ دلِ زارم ارباب(۲) ای جانم حسین حسین جانم جانم چی ازین بهتر که عمری ، دلخونت باشم آقا بذار امسال اربعینم ، مهمونت باشم آقا من که هیچ موقع ندیدم ، از تو جز لطف و احسان از همین حالا براتم ، رُو امضا کن حسین جان سخته برا نوکر ، دوریِ از ارباب رهام نکن آقا ، مُسَبِّب الاَسباب مثل همیشه باز ، خودت منو دریاب من به لطفِ تو اُمید دارم ارباب ای آرامشِ دلِ زارم ارباب(۲) ای جانم حسین حسین جانم جانم ✍ بهمن عظیمی ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پُره دردم غرقِ آهم ، لبریزه خونِ قلبم چقَدَر دلشوره دارم ، دارم میمیرم از غم از زمانی که رسیدیم ، سرتاپام اضطرابه لرزه افتاده به پاهام ، اینجا حالم خرابه جاریه عشق تو ، توی رگ و خونم خوب می‌دونی داداش ، بی تو نمی‌تونم چاره نداره این ، دردِ فَراوونم می‌دونم درمون نداره این دردا می ترسم بی سر بمونی تو صحرا سالار زینب حسین جانم جانم توو دلم شادی نَمونده ، از بس که غصه خوردم بیا برگردیم مدینه ، تا از غصه نَمُردم قطره قطره اشک چشمام ، می‌باره مثل بارون نگا کن که بچه هاتم ، می‌ترسن از بیابون کُشته منو والله ، فکرِ غم فردات حاضر و آماده م ، تا که بمیرم جات وای اگه توو این دشت ، خاری بِره توو پات رحمی کن به من تو رو جون زهرا می ترسم بی سر بمونی تو صحرا سالار زینب حسین جانم جانم همه ی هستیم تو هستی ، ای آروم و قرارم تو که می دونی توو دنیا ، جز تو یاری ندارم ترسم از اینه حسینم ، به سوگ تو بشینم ندارم طاقت تنت رو ، بین گودال ببینم کاش نبینم بی کس ، میون جنجالی زخمی و غرق خون ، رو شیب گودالی پیکر تو بی سر ، میشه لگدمالی وای از ناله ی جگر سوزِ زهرا می‌ترسم بی سر بمونی تو صحرا سالار زینب حسین جانم جانم ✍ بهمن عظیمی ➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(س) ای دو عالَم خاک زیرِ ، پای پُر تاول تو بمیرم که شد خرابه ، آخرش مقتل تو غیرِ آغوش عموجون ، جایی نیست درخُور تو همه ی دنیا فدای ، خاک رو چادر تو قربونِ درداوُ ، زخمای دست و پات تو دختر شاهی ، خرابه ها نیست جات ای نوه ی حیدر ، هستی مُو میدم پات تا وقتی زندم توی قلبم جاته تنها صاحبم رقیه ساداته یا بنت الحسین مدد یا مولاتی از بابات ارثیه بُردی ، احسان و بخشش و بذل که تو هم باب الحوائج ، هستی مثل ابالفضل منشأ لطف و وفایی ، بسکه زهرا خِصالی از در خونَت نرفته ، هیشکی با دست خالی زندگیِ نوکر ، نذر تو و بابات با تو برآورده ، میشه همه حاجات حاتم گدای تو ، ای عمه ی سادات رزق کربلا میون دستاته تنها صاحبم رقیه ساداته یا بنت الحسین مدد یا مولاتی سه ساله بودی و اَمّا ، روضَت چندین کتابه کربلا و کوفه و شام ، رأس خونی خرابه سر که روی نیزه ها رفت ، غنچه از غصه پژمرد من بمیرم واسه اون که ، چِل منزل پات کتک خورد دست اجل آخر ، درداتو درمون کرد! داغ تو بدجوری ، عمه رو دل خون کرد فرشته هارو هم ، غم تو گریون کرد عرش و فرش و نُه ، فلک خاک پاته تنها صاحبم رقیه ساداته یا بنت الحسین مدد یا مولاتی ✍ بهمن عظیمی ➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(س) دوباره اسم حسین و ، میگم با نام زینب بخدا تنها علاجِ ، کُل دردامه زینب بعد زهرا توی خلقت ، یکتا و بی قرینه عمه ی صاحب زمان و ، خواهر شاه دینه غُصه ی بی حَدِّش ، قلبمون و خون کرد قِصه ی تنهاییش ، عالم و محزون کرد توی نماز شبهاش ، دعا برامون کرد شد جِنُّ و مَلَک پریشون زینب جونِ نوکرا به قربون زینب یازینب مدد ، مدد یامولاتی تنها نه کرببلا که ، دنیایی زیرِ دِینش هردو آقا زاده هاش و ، داد تو راهِ حسینش وارثِ بر حقِ حیدر ، سرتاپا ذوالفقاره کربلا با مِحنتِ اون ، تا محشر موندگاره مَليكةُ الدُّنیا ، صِدیقه ی صُغری اَمينةُ اللهُ و ، نائبةُ الزّهرا به لطف اون زنده ست ، نهضت عاشورا چوب محمل و سَر و خون زینب جونِ نوکرا به قربون زینب یازینب مدد ، مدد یامولاتی از غم داغ برادر ، میگن که سر شکستی (این حسین تنها یه عاشق ، داره اونم تو هستی) از غم هجرانِ یارت ، دیگه از پا نشستی (این حسین تنها یه عاشق ، داره اونم تو هستی) شور و نوا زینب ، اشک و بُکا زینب هم جَبَلُ الصَّبر و ، کوه وفا زینب دلم پُر از درده ، ادرکنی یازینب زنده بی حسین نمی‌مونه زینب جونِ نوکرا به قربون زینب یازینب مدد ، مدد یامولاتی ✍ بهمن عظیمی ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) روی خاک قتلگاهی ، تنها و بی سپاهی بمیرم واست عمو جون ، اینجوری بی پناهی تو رو مابین یه گودال ، اینطور تنها گذاشتن چجوری باید ببینم ، رو سینه ت پا گذاشتن ---------- الهی قُربونِ ، این حالِ زار تو طاقت بیار دارم ، میام کنار تو بذارم این جونُ و ، در اختیار تو ---------- می‌خوام که باشم ، فداییِ این راه قربونت بشه الهی عبدالله ---------- ای جانم عمو عموجانم جانم <><><><><><><><> به غم عشقت عموجون ، عمریه که اسیرم آرزومه بین گودال ، تو آغوشت بمیرم من مگه مُردم عموجون ، قربون بی کسی هات التماسِ عمه کردم ، تا اینکه جون بِدَم پات برات بمیرم که ، شده تنت خونی صورتِ تو زخمی ، پیروهنت خونی هم سر و پای تو ، هم دهنت خونی واسه چی عمو ، روی لبهاته آه قربونت بشه الهی عبدالله ---------- ای جانم عمو عموجانم جانم <><><><><><><><> تو رو خاک افتاده باشی ، من بین خیمه باشم؟ به نیابت از داداشِت ، می‌خوام اینجا فداشَم بمیره عبدالله واسَت ، عشق تو قاتل من آخرین سربازت هستم ، ای آروم دل من بالای تل کردم ، گریه به احوالت نمی‌ذارم دشمن ، بخنده به حالِت می‌خوام بشم پرپر ، میونِ گودالت میشه جون من ، فدای تو ای شاه قربونت بشه الهی عبدالله ---------- ای جانم عمو عموجانم جانم ✍ بهمن عظیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) غم هجرون تو قاسم ، دنیام و زیرورو کرد یکی انگار خنجرش رو ، توو قلب من فرو کرد مثِ اون روزی که مادر ، بین کوچه کتک خورد پهلوی خونیت و دیدم ، قلبم بازم تَرَک خورد پیچیده توی دشت ، ناله ی یک مادر توو خیمه ها نجمه ، می‌زنه روی سر زنده شده واسم ، روضه ی میخ در قربونت بشم تنت غرق خونه مثل مادرت عموتَم گریونه ای جانم عمو عموجانم جانم همه ی جسمت عزیزم ،از پا تا سر شکسته استخونِ سینه ی تو ، مثل مادر شکسته با نگاهِ آخرینِت ، توو چِهرَم دیدی دردُ و پاشو از جا قاسمِ من ، دریاب این پیرِمردُ و داغ غمت آهِ ، منو بَرانگیخته جای عسل خون از ، کُنج لبت ریخته با خاکِ این صحرا ، خونِ تو آمیخته گریونه غمت شده کُلِ افلاک پیش چشم من نزن پاتُ و رو خاک ای جانم عمو عموجانم جانم مادرت واست بمیره ، توو خاک و خون تپیدی زنده زنده زیر سُمِّ ، مرکب ها قد کشیدی بین خوشحالیِ دشمن ، کارم شد گریه زاری بسکه سنگِت زد یه لشکر ، جای سالم نداری بی کسی های من ، شده فراموشِت؟ کُشته منو والله ، این لب خاموشِت من بمیرم واسه ، جسم کفن پوشِت سخته واسه من عذابِ این لحظه همراهم میای تو بالای نیزه ای جانم عمو عموجانم جانم ✍ بهمن عظیمی