امام حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا امام حسن صدا زد زینبم٬ تشتی برام بیار. سریع دوید تشتی رو آماده کرد گذاشت جلوی امام حسن، اما تا داخل تشت رو نگاه کرد دید پارههای جگر امام حسنه٬ داره خون بالا میاره.
سریع اومد صدا زد حسینم، عباسم! پاشید بیاید حسنم داره جون میده.
شاید همچین که حسین و عباس اومدن، قبل از اینکه برن سراغ امام حسن اومدن زیر بغلهای زینب رو گرفتن.
چه خبره؟ زینب تشت خونی دیده.چه خبره؟ زینب پارههای جگر امام حسن رو دیده....
خود امام حسن هم صدا زد: "لا یوم كیومك یا أباعبدالله"
اینجا یه تشت بود زینب نتونست ببینه، یه تشت دیگه رو هم من سراغ دارم؛ اون لحظهای که
این کاروان رو وارد بزم حرام کردن، اون نانجیب دید داره مجلس به هم میریزه، میدونی چی کار کرد؟ صدا زد سر حسین رو بیارید، یه مرتبه دیدن یه تشت خونی رو آوردن، سر مقدس ارباب من و تو میون تشته، یه مرتبه تا تشت رو آوردن دیدن سریع رباب دوید سر رو بغل کرد...
حسین....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
واحد،شور
امام حسن مجتبی علیه السلام
🍁🍁✨✨🍁🍁
یابن الحیدر نور هر انجمن
یا امامِ مجتبی یا حسن
جلوه گر ای ماهِ زیبا،از رُخَت نور ولا بود
صلح تو رُکنِ قیامِ،بی نظیرِ کربلا بود
یابن الزهرا یابن الزهرا
یابن الزهرا یابن الزهرایابن الزهرا یابن الزهرا
یا حسن جان یا حسن جان...
شد چراغ روشنِ دو دنیا
اِستَعِدَّ لِسَفَرِکْ بر ما
من ز عصیان رو سیاهم،کن دعا بر حالِ زارم
ترسم از فردای محشر،بی قرارم بی قرارم
واحسرتا واحسرتا
یابن الزهرا یابن الزهرایابن الزهرا یابن الزهرا
یا حسن جان یا حسن جان...
ای نور چشم زهرا و حیدر
دست ما را بگیر روز محشر
ای کریم آل طاها،ای عطایت بی نهایت
بسکه سرتاپا گناهم،میکِشم از تو خجالت
روسیاهم روسیاهم
یابن الزهرا یابن الزهرایابن الزهرا یابن الزهرا
یا حسن جان یا حسن جان...
#حاج_امیر_عباسی
هدیه به امام حسن صلوات
واحد احساسی امام حسن مجتبی
شعرو سبک رضا نصابی
به نفس حاج حسین امید علی
کربلایی محمود عیدانیان
کربلایی حسین حیدری
جود و سخا داری حسن
مهرو وفا داری حسن
کریمی و خیلی اقا
دست عطا داری حسن
تو دلم از عشق تو اشوبه
در خونتو دلم میکوبه
کاسه ی گداییمو پر کن و
هرچی از تو برسه که خوبه
خوبه
نوکری برای تو
خوبه
جون دادن به پای تو
اقام اقام حسن
ما نوکرو تو اربابی
ماذره و تو افتابی
نورتو خاموش نمیشه
کوریه چشم وهابی
حرم تو سینه های ماهست
وسعت صهن تویک دنیا هست
هرکسی که نوکر تو باشه
شفیع اون حضرت زهرا هست
اقا
از تو ممنونم حسن
اقا
به تو مدیونم حسن
اقام اقام حسن
گره زکارم وا کنو
درد من و دوا کن و
من و باجمع رفقا
راهیه کربلا کن و
تو بخوای کربو بلا میرم من
میشینم روبه روی حرم من
تو بخوای کاری نداره حسن
میزارم روی ضریح سرم من
اقا
ای شه کرم حسن
اقا
ببرم حرم حسن
اقام اقام حسن
رضا نصابی
🗓 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۳ مهر ۱۳۹۸
میلادی: Saturday - 05 October 2019
قمری: السبت، 5 صفر 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
💠 اذکار روز:
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها، 61ه-ق
📆 روزشمار:
▪️15 روز تا اربعین حسینی
▪️23 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️24 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️29 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️32 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است
🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است
قربونت برم آقای کریم...
عزیز زهرا...
یا حسن...
🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است
میدونی چرا امام حسن حرم نداره...
این تعبیر منه...
آخه مادرش زهرا حرم نداره...
ای...غریب حسن...
ای...غریب حسن...
((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه...
بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...))
🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است
🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است
🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد
🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
آی اونی که گفتی مریض دارم...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم...
خدا ميدونه...
سفره امام حسن با بقیه فرق داره...
کسی رو بی جواب بر نمیگردونه...
امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته...
آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید...
اگه برات کربلا هم میخواهی...
از امام حسن بگیر...
🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
دلت آماده شد... بسم الله...
🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین
🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است
تا به آقا زهر دادند...
صدای ناله اش بلند شد...
فرمود...
بگید برادرم حسین بیاد...
ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر...
یک نگاه کرد...
دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده...
صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده...
طاقت نیاورد...
عرضه داشت...
آخ برادر خوبم... حسنم...
چه بلایی سرت آوردند داداش...
همین جا بود...
اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد...
یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد...
دید حسینش داره گریه میکنه...
صدا زد...
حسینم... برادرم...
گریه نکن حسین جان...
(یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا)
حسین جان... برادرم...
هر کس برا من گریه میکنه...
تو ديگه برا من گریه نکن حسین...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین...حسین...
تو ديگه برای من گریه نکن حسین...
((نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه))
آخ آقا جان امام حسن...
چشمان مبارک رو باز کردی...
دیدی برادرت حسین...
بالا سرت نشسته...
داره گریه میکنه...
اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد...
دید شمر با خنجر برهنه...
آقا جانم امام حسن...
لحظات آخر فرمودید
بگید خواهرم زینب بیاد...
اما کربلا...
ابی عبدالله صدا زد...
زینبم... خواهرم برگرد...
خواهرم برگرد نبینی...
🔸سوی خیمه برگرد خواهر حزینم
🔸تا به زیر خنجر ننگری چنینم
🔸رو به خیمه خواهر تا که خود نبینی
🔸وقت جان سپردن آه آتشینم.
@majmaozakerine
گریز دوم:
تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند...
سریع خودش رو به بردار رسوند...
نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه...
سر حسنش رو در آغوش گرفت...
روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کرد...
عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله...
چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند...
آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا...
وقتی صدای ابالفضل بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین برادرت رو دریاب...
فقط همین رو بگم...
ابی عبدالله یه نگاه کرد...
دید فرق عباسش شکافته...
دستهاش رو قطع کردند...
تیر به چشمش زدند...
صداش به ناله بلند شد...
الان انکسر ظهری
کمرم رو شکستند...
بی برادرم کردند...
🔸دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
🔸چشم حرامی با حرم روبرو شد
🔸بیا برگرد خیمه، ای کس و کارم
🔸منو تنها نگذار ای علمدارم
@majmaozakerine
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#وحید_محمدی
▶️
آبروی دعا امام حسن
همه ی هست ما امام حسن
سر یک سفره بوده ای عمری
با فقیر و گدا امام حسن
ای کرم خانه های فاطمی ات
تا قیامت به پا امام حسن
جلوه ی اقتدار تو این بود:
صلحِ صبر و رضا امام حسن
صلح تو یک قیام مردانه است
بانی کربلا امام حسن
از همان ابتدا به ما گفتی
آخر روضه را امام حسن
ای کرامت گدای درگاهت
حُسن یوسف جمال چون ماهت
کوچه در کوچه لیلی و مجنون
صف کشیده است بر سر راهت
کاش روزی بیفتد از توفیق
چشم ما بر جمال دلخواهت
دم به دم می شود خدا را دید
در نفس های قلب آگاهت
غربت مرتضی علی جاری است
بین غم گریه های جانکاهت
بسکه زخم زبان زدند تو را
جگرت لحظه ای نشد راحت
زن نامهربان شما را کشت
جور اهل زمان شما را کشت
خون دل خوردی ای عزیز خدا
طعنه های گران شما را کشت
خنده ی تلخ قنفذ نامرد
زخم های زبان شما را کشت
زهر پیش غمت کم آورد و
غم قدّی کمان شما را کشت
بین گودالِ کوچه ای باریک
ضربه ای بی امان شما را کشت
مثل زهرا جوان شهید شدی
کوچه خیلی جوان شما را کشت
کوچه گفتم، قرار دل ها رفت
دیده ها تا عروج دریا رفت
مادر آمد کنار دیواری
مردک پست سمت زهرا رفت
رنگ از روی آسمان افتاد
دست نامرد تا که بالا رفت
خورد مادر زمین چنانی که
قوّت از زانوان مولا رفت
ماجرای کبودی صورت
تا شب غسل، چون معما رفت ...
@majmaozakerine
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#عارفه_دهقانی
▶️
تربتش عطر کربلا دارد
غربتش روضه ی رضا دارد
گنبدش ، آسمان...طلایش، نور
روزها گنبد طلا دارد
هرچه در چَنته دارد این دنیا
از کرامات مجتبا دارد
"ای کریمی که در خزانه ی غیب..."
مور هم چشم بر شما دارد
تا که دست شماست بر سرِ ما
همه عالم نظر به ما دارد
زَهره ی زهر ریخت پیش لبت
لعل تو حکم کیمیا دارد
آنچه از دل به لب برآوردی
رنگِ سیلیِ کوچه را دارد
متهم، زهر نیست! میدانی
لخته ها از چه ماجرا دارد
@majmaozakerine