#زائر_کربلا #اربعین_حسینی
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
صف جن و ملک با زائرانت همقدم هستند
به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه میآیند
زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد
زمین و آسمان با زائرانت راه میآیند
ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا
به شوق دیدن تو پابهپا، همراه میآیند
گروهی غرق توصیفاند و مستِ مدح چشمانت
گروهی روضهخوان، با سیل اشک و آه میآیند
به شهرت میرسند و حال و روز شهر بارانی است
پر از بغضاند و نمنم تا دم درگاه میآیند
مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست
به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه میآیند
قیامت کردهای، انگار تصویریست از محشر
که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه میآیند
نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند
به لطف گوشهچشمت آخرش کوتاه میآیند
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
📲 کدهای آهنگ پیشواز #ایرانسل
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 ویـژه ایـام #اربعین_حسینی
------------------------------
▪️الاربعین موعدی | 8002756
▪️در اربعين ديدار ما | 8002758
▪️ميعاد ما اربعين است | 8002765
▪️پاي پياده اي دل تا کربلا سفر کن |8003881
▪️جا موندم اما زائر زياده | 8003885
▪️لياقتشو ندارم آقا، بيام حرمت | 8003896
▪️راهی شده انداین مردم | 8004080
▪️به هر موکب |8004081
▪️خدمتكم جنه | 8004082
▪️به عزم زيارت | 8004083
▪️همه ميشن کربلايي | 8004079
▪️موکب کنم برپا | 8004087
▪️تا حرمت هر قدم با شهدا هم قسم |8004941
▪️زائر کوی حسینیم | 8004943
▪️اربعین، توی راه تو باشیم | 8005412
▪️ای آقا عمود چندمی؟ | 8006389
▪️کاش بمونیم تا ظهور، ما زائرای اربعین8006391
▪️پیاده ها اومدن به جاده | 8006392
▪️قدم قدم موکبا رو می گردم | 8006393
▪️شاید الان به زائرای تشنه آب میدی 8006394
▪️سپاه اربعینی | 8006395
▪️بازم اربعین کربلایی ها | 80021135
▪️جمع عشاق اینجایید | 80020943
▪️لبیک یا ثارالله ای عشق | 8006386
▪️شد اربعین بار سفر ببند | 80063887
▪️تو مسیرن همه دنیا حسین | 8006388
▪️حرم الله حرم تو | 8006390
▪️نگاه کن صحن بین الحرمین رو |8006396
▪️بازم من و این جاده ها | 8006397
▪️فابک علی الحسین | 80016358
------------------------------
⚠️ نحوه فعالسازی:
🔰 ارسال کد پیشواز به ۷۵۷۵
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اینستاگرام
اربعین نزدیکه آقا...🖤
🎤کربلایی #محمد_حسن_فیضی
🌙ویژه #اربعین_حسینی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#مهدی_ع
#امام_زمان_عج
#اربعین_حسینی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا
میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا
یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد
شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد
یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم
گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم
کارِ ما، نالۀ یابن الحسنِ تنها نیست
آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست
ما که از کشتۀ بی غسل و کفن میگوئیم
با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم
ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود
همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود
ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست
تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست
کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود
«نگذاریم دگر واقعه تکرار شود»
مَردِ میدان عمل، پای ولی میماند
در رکابِ سپهِ سید علی میماند
پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ
نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ
ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم
«نَـه» به هر لایحۀ بی سر و پا میگوئیم
با شما دوست و با دشمن تان در حربیم
آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم
مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد
اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد
تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم
کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم
ما ز تو ، غیر ترا هیچ نخواهیم بیا
جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا
محمود ژولیده
#امام_زمان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
چند خط روضه 😭
مهمان باشید
سادات حلال فرمایید
#اربعین_حسینی
▪️😭▪️
هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت
هم پیکر تو روی زمین پیرهن نداشت
😭
ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟😭
آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم😭
پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت
گل های باغت از همه رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت
مردی نبود اگر یل ام البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت😭
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم😭
ای سایه بلند سرم ای برادرم
آیینه ی ترک ترکِ در برابرم😭
بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم😭
من قول داده ام که بگیرم سر تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم😭
حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم
بگذار اول سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم😭
هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم😭
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سرمزار خودم گریه می کنم
😭😭😭😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اربعین_حسینی
این چهل روز عدو سنگ به ما زد، بد زد
هر که آمد غم من دید، مرا زد، بد زد
شد چهل روز نه، انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد، بد زد
نرود از نظرم صحنهی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود، جدا زد، بد زد
پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند
پیرمردی به تنت آه عصا زد، بد زد
من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم
شمر بر پهلوی تو ضربهی پا زد، بد زد
تا درآورد عدو جسم علی را از خاک
سر او را به سر نیزه که جا زد، بد زد
یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین
زجر آمد چقدر طفل تو را زد، بد زد
نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش
که از آن ضربه عزیز تو صدا زد: بد زد
سر بازار به ناموس تو میخندیدند
خصم دانی که چرا طعنه به ما زد؟ بد زد
دشمنی داشت عدو با علی از بدر و اُحد
که نوامیس تو را در همه جا زد، بد زد
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
=========================
#اربعین_حسینی
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین...
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو، گرچه زیان بودم حسین
از جوانی خوبتر پیرِغلامی شماست
شوق پیری داشتم وقتی جوان بودم حسین
راه افتادم برایت، پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم، کاش آن زمان بودم حسین
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
**
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد...
بی تو بینِ مجلسِ نامحرمان بودم حسین
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
=========================
#اربعین_حسینی
این چهل روز عدو سنگ به ما زد، بد زد
هر که آمد غم من دید، مرا زد، بد زد
شد چهل روز نه، انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد، بد زد
نرود از نظرم صحنهی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود، جدا زد، بد زد
پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند
پیرمردی به تنت آه عصا زد، بد زد
من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم
شمر بر پهلوی تو ضربهی پا زد، بد زد
تا درآورد عدو جسم علی را از خاک
سر او را به سر نیزه که جا زد، بد زد
یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین
زجر آمد چقدر طفل تو را زد، بد زد
نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش
که از آن ضربه عزیز تو صدا زد: بد زد
سر بازار به ناموس تو میخندیدند
خصم دانی که چرا طعنه به ما زد؟ بد زد
دشمنی داشت عدو با علی از بدر و اُحد
که نوامیس تو را در همه جا زد، بد زد
🔸شاعر:
#محمود_اسدی
=========================
🏴#اربعین_حسینی
🏴#امام_زمان_عج
🏴#جامانده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ...
و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ...
چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد
چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد
نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم
دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد
میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه
پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد
شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته
اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ...
تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند
تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد
همین که اذن دخول از لب تو جاری شد
همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد...
بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان
بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد
✍روح الله قناعتیان
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اربعین_حسینی 🖤
نوکر نرود به کربلا پس چه کند...؟
خود را نرساند به شما پس چه کند...؟
قلبش به کرمخانه ارباب خوش است...
گر رو نزند به آشنا پس چه کند... ؟
دارو ز شفاخانه تربت خواهد ...
جامانده زکربلا شفا پس چه کند...؟
خاک قدمت بهشت ،با بودن تو...
ماندیم بهشت را خدا پس چه کند...؟
دامن مکش از دست گدایان درت...
بی لطف شما بگو گدا پس چه کند...؟
ارباب شدی که روبه هرکس نزنم
بنده نکند توراصدا... پس چه کند...؟
#امیر_کرد_پنجکی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اربعین_حسینی #امام_حسین
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
کوله بار معصیت دارم ببین دلواپسم
باز هم درمانده ام خوردم زمین دلواپسم
دل به بیگانه سپردم قسمتم آخر نشد
تا که باشم باتو یک شب همنشین دلواپسم
بسکه از تو دور ماندم شاهدی آخر دلم
با ریا و بی حیایی شد عجین دلواپسم
بد ضرر کردم که وابسته به این دنیا شدم
تیره شد قلبم که حالا این چنین دلواپسم
شهر پر شد ازگناه و بی تفاوت مانده ام
وای بر من که ندارم دردِ دین دلواپسم
دربه رویم باز کن آقا که غیر از خانه ات
دائما شیطان نشسته در کمین دلواپسم
میشود لطفی کنی آقا بگویی میرسی
در کنارم لحظه های واپسین دلواپسم
تو فقط دست مرا بگذار در دست حسین
راهی ام کن کربلا در اربعین دلواپسم
🔸شاعر:
#روح_الله_پیدایی
〰〰〰〰〰〰〰〰
@majmaozakerine
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖➖
یکی آورده با خود گریههای گاهگاهش را
یکی در کولهبار کهنهاش بار گناهش را
یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده
یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را
یکی در هر قدم هُرم نفسها را بغل کرده
یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را
یکی نذر شما کردهست چندین گوسفندش را
یکی وقف شما کردهست تنها سرپناهش را
بسوزان چهرهام را آفتاب داغ! اربابم...
خبر دارم که میبخشد غلام روسیاهش را
ببین موکب به موکب میشود تسخیر او قلبم
چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را
به هم میریزد آری نظم نفرتآور دنیا
امیر عشق تا آماده میسازد سپاهش را
قدمها محکماند و عزمها راسخ، چه غوغایی
نمیبندد شهادت تا قیامت شاهراهش را
و در دیدار آخر مادرم با گریه میخندید
و من آوردهام تا کربلا با خود نگاهش
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#جامانده_ها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
➖➖➖➖➖➖
آدم از اوّل به نامت بوده راغب یا حسین
روضه ات دارد میان عرش طالب یا حسین
می برد معراج، ما را قاب قوسین ضریح
می شود پایین پایت سجده واجب یاحسین
عشق تو شغل شریف انبیای عالم است
در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین
خمس اسم پنج تن خون دل است و میخورم
توشه بر می دارم از این قوت غالب یاحسین
هم تو از من برده ای دل که فقط دور توام
هم من از تو برده ام جیره مواجب یاحسین
بوده زینب هر دو تامان رادعاگو در نماز
بوده زهرا هر دو تامان را مراقب یاحسین
اشک روضه زیر تابوت دو چشمم را گرفت
وقت تلقینم شود ذکر مناسب یاحسین
اربعین جامانده ام هم از نجف هم کربلا
زائرت را یاد کن بین مواکب یا حسین
پرچم انا فتحنا را زدی بر آسمان
گرچه رفتی در تنور و دیر راهب یا حسین
***
گفت زینب من کجا و کوچه و بازار شام
قدکمان شد بعد تو ام المصائب یا حسین
سنگ خوردی روی نیزه، خون به پیشانی نشست
روبروی قبله چرخیدی نماز من شکست
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#اربعین_حسینی
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست
جای من هم در میان هیئت جامانده هاست
دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم
" از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست
یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین
گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست
کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود
آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست
در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام
عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست
شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر
ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست
گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد
مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست
من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند
هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست
بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس
نوبتی هم باشد اقا نوبت جامانده هاست
دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد
این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست
تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد
تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست
مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند
این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست
حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین
حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست
" صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری "
خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست
طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند
از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند
شاعر: #علیرضا_خاکساری
این چهل روزه که پریشونم
از غمت داداش ببین که خیلی داغونم
از لحظه ی جانسوز آخر ، یادم میاد که زار و مضطر
وقتی سرت رو میبُریدن یکی میگفت غریب مادر
همه موهام داداش سپیده ، قامت من دیگه خمیده
هر کسی رسید میزد ماهارو یکی لگد یکی کشیده
... برات بمیرم ای برادر ، برادر ای عزیز خواهر ...
سر تو رو نِی ، تن تو رو خاک
ما میرفتیم پا برهنه به روی خاشاک
بسته بودن دستای مارو ، میکشیدن گوشواره هارو
می افتادیم به روی خاکا تا میزدن هِی بچه هارو
شد بدنم پُر از نشونه ، از ضرب چوب و تازیونه
دار و ندار خیمه هارو میبُرد عدو چه وحشیانه
... برات بمیرم ای برادر ، برادر ای عزیز خواهر ...
باورت میشه صد دفعه مُردم
هر دفعه که با رقیت به زمین خوردم
یادم میاد اون اضطرابو ، یادم میاد بزم شرابو
وقتی که چوب زدن به لبهات یادم میاد اشک ربابو
هنوز دلم در اضطرابه ، یادش برام خیلی عذابه
شرمندتم اگر برادر رقیه جا موند تو خرابه
... برات بمیرم ای برادر ، برادر ای غریب مادر ...
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
#زمینه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
enc_16939975800004686885648.mp3
4.46M
#زمینه #دلتنگی
#اربعین_حسینی
🎤کربلایی مسعود پیرایش ۱۴۰۲
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
این چهل روز عدو سنگ به ما زد بد زد
هر که آمد غم من دید مرا زد بد زد
شد چهل روز نه،انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد بد زد
نرود از نظرم صحنه ی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود جدا زد بد زد
پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند
پیرمردی به تنت آه عصا زد بد زد
من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم
شمر بر پهلوی تو ضربه ی پا زد بد زد
تا درآورد عدو جسم علی را از خاک
سر او را به سر نیزه که جا زد بد زد
یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین
زجر آمد چقدر طفل تو را زد بد زد
نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش
که از آن ضربه عزیز تو صدا زد بد زد
سر بازار به ناموس تو می خندیدند
خصم دانی که چرا طعنه به ما زد بد زد
دشمنی داشت عدو با علی از بدر و احد
که نوامیس تو را در همه جا زد بد زد
محمود اسدی
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
پیری زمین گیرم، صبوری ناخوش احوال
حس می کنم افتاده ام از شیب گودال
یادم نرفته ذوالجناح بی سوارت
یادم نرفته دختران بی قرارت
یادم نرفته سنگ بر آیینه ات خورد
یادم نرفته چکمه ای بر سینه ات خورد
یادم نرفته گریه ام سیلاب می شد
طفلی رقیه پابه پایم آب می شد
زهرا شدم، در تنگنا آتش گرفتم
من زودتر از خیمه ها آتش گرفتم
از کربلایت زخمی و بی بال رفتم
با چشم هایی تار از گودال رفتم
از حال و روزم بی خبر بودم برادر
با شمر و خولی همسفر بودم برادر
با دست خالی جنگ آن اغیار رفتم
با چادر خاکی سر بازار رفتم
زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم
در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم
از ازدحام کوچه ها رنجید زینب
از هم محلی، کم محلی دید زینب
همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد
چادر نمازم را سرش اندازه میکرد
خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه
خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه
رفتم، برای ماندن اسلام رفتم
با آستینی پاره شهر شام رفتم
از خنده های ساربان رنجید زینب
آخر سرِ دروازه را هم دید زینب
از راه های سخت و بی برگشت رفتم
با دست هایی بسته پای طشت رفتم
پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم
با خونِ دل عمامه ات را پس گرفتم
در قتلگاه غم، زمین گیرم برادر
دارم به قتل صبر می میرم برادر
وحید قاسمی
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
سحر چون پیک غم از در درآید
شرار از سینه، آه از دل برآید
درای کاروانی از وطن دور
به گوش جان ز دیوار و در آید
گمانم کاروان اهلبیت است
که سوی کعبهٔ دل با سر آید
گلاب از چشم هر آلاله، جاریست
که عطر عترت پیغمبر آید
پس از یک اربعین اندوه و هجران
به دیدار برادر، خواهر آید
همان خواهر که غوغا کرده در شام
همان ریحانهٔ پیغمبر آید
همان خواهر که با سِحر بیانش
به هر جا آفریده محشر آید
همان خواهر که کس نشناسد او را
به باغ لالههای پرپر آید...
اگر از کربلا، غمگین سفر کرد
کنون از گَرد ره، غمگینتر آید
نوای «وای وای» از جان زهرا
صدای «های های» حیدر آید
از این دیدار طاقتسوز ما را
همه خون دل از چشم تر آید
غمآهنگی به استقبال یک فوج
کبوترهای بیبال و پر آید
بیا با این کبوترها بخوانیم
سرودی را که شام غم سرآید:
«شمیم جانفزای کوی بابم
مرا اندر مشام جان برآید
گمانم کربلا شد عمه! نزدیک
که بوی مُشک ناب و عنبر آید
به گوشم عمه! از گهوارهٔ گور
در این صحرا، صدای اصغر آید
مهار ناقه را یک دم نگهدار
که استقبال لیلا، اکبر آید
ولی ای عمه! دارم التماسی
قبول خاطر زارت گر آید،
در این صحرا مکن منزل که ترسم
دوباره شمر دون با خنجر آید»
محمد جواد غفورزاده
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
از جان خود اگرچه گذشتم به راحتی
دل كنده ام ولی زتنت با چه زحمتی
ميخواستم به پات سرم را فدا كنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
كی گفته قطعه قطعه شدن درد آور است؟
مُردن به عشق تو كه ندارد مشقتی
بهتر نبود جای تو من كشته ميشدم؟
بی تو چگونه صبر كنم.... با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گريه كردهايم
چشمی نديدهام كه نديده جراحتی
تو رفتی و غرور حريمت شكسته شد
هنگام غارت حرم آن هم چه غارتی
آتش زدند خيمه ما را و بعد از آن
دزديده شد تمامی اشياء قيمتی
اين بچه ها تماميشان لطمه خوردهاند
با من ولی به شكوه نكردند صحبتی
كم مانده بود خم بشوم كم بياورم
از دست تازيانه بی رحم لعنتی
غصه نخور حقير نشد خواهرت حسين
از فتح شام آمدهام با چه هيبتی
شرمندهام رقيه تو در خرابه ماند
لطفی كن و سراغ نگير از امانتی
عباس اگر نبود اسارت چه سخت بود
ممنونم از حمايت آن چشم غيرتی
مصطفی متولی
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
سلام ای هستی ام،بعد از چهل شب
دوباره آمدم ، بهر ملاقات
توهم نشناختی من را برادر ؟
ببین من زینبم ، پیر و مکافات
چهل شب لحظه هایم را شمردم
چهل شب تلخ بوده طعم اوقات
مپرس از چین روی گونه هایم
که پیرم کرده شبهای خرابات
یواشی بینمان باشد نگویی
به عباس از منو بزم اهانات
خدارا شکر عباسم ندیده
جسارتهای در دروازه ساعات
برایت از سفر آورده ام من
به جای دخترت یک جامه سوغات
عدو بر روی اسب وما پیاده
نکردند هیچ اطفالت مراعات
حجابم معجری صد پاره اما
منو بی معجری ؟ هیهات هیهات!
ولش کن من به اینجا نامَدَم تا
سر قبر تو بُگشایم شکایات
ببینم راستی زخمت چطور است؟
هنوزم سوز دارد زخم رگهات؟
پس از بزم شراب و خیزران من
چهل شب دیده ام کابوس لبهات
محمد کابلی
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت
تمام سوی دو چشمم پس از برادر رفت
به جای آن همه تیری که بر تنت آمد
لباس کهنه و انگشتر مطهر رفت
صدای حرمله می آمد و نوای رباب
کنار نیزه طفلش زهوش مادر رفت
حرم در آتش دختر نفس نفس میزد
نگاه ها پی غارت به سمت دختر رفت
مهدی محمدی
#اربعین_حسینی
#امام_زمان_عج
#جامانده
چه شد عزیز دلم بینمان فراق افتاد ...
و آن چه را که نمی باید اتفاق افتاد ...
چقدرغنچه نرگس که یک به یک پژمرد
چقدر میخـک و مـریم ، کـف اتاق افتاد
نیامدی و رسید "اربــعین" و جا ماندم
دلم هـوای تو کرد و دوباره طاق افتاد
میان مـا و نجـف ، راه سبـز ِ مشـّایه
پیاده رفتن ِ تا ، "کــربلا" فراق افتاد
شب زیارتـی ِ جـدّتان ، هـمین هـفته
اگـر گـذار شمــا ، در ره عــراق افتـاد ...
تورا به عّمه سه ساله ، که از پدر جا ماند
تورا به صورت ماهش که در محاق افتاد
همین که اذن دخول از لب تو جاری شد
همینکه چشم قشنگت بر آن رواق افتاد...
بخوان "زیـارت عـشق" و سلام ما برسان
بگو که این دل عاشـق به اشتیـاق افتاد
روح الله قناعتیان
#امام_زمان_عج
#اربعین_حسینی
نام تو زینتِ هر زمزمه یابنَ الزهرا
میدهیمَت قسمِ فاطمه یابنَ الزهرا
یابنَ مظلوم! قسم بر غمِ زهرا برگرد
شرمساریم ز روی تو ، ز صحرا برگرد
یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم
گریه بر جدِّ غریبت همگانی کردیم
کارِ ما، نالۀ یابن الحسنِ تنها نیست
آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست
ما که از کشتۀ بی غسل و کفن میگوئیم
با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم
ما اگر نامه نوشتیم بیا، با خون بود
همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود
ما گرفتار حسینیم، خدا شاهدِ ماست
تا ابد یارِ حسینیم، خدا شاهدِ ماست
کِی دگر مسلمِ دوران سرِ بازار شود
«نگذاریم دگر واقعه تکرار شود»
مَردِ میدان عمل، پای ولی میماند
در رکابِ سپهِ سید علی میماند
پشت بر راه امام و شهدا باشد، ننگ
نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ
ما سخن را ز لسان شهدا میگوئیم
«نَـه» به هر لایحۀ بی سر و پا میگوئیم
با شما دوست و با دشمن تان در حربیم
آگه از بَد دلی و توطئه های غربیم
مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد
اربعین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد
تا که در راهِ حرم، با قدَمت همراهیم
کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم
ما ز تو ، غیر ترا هیچ نخواهیم بیا
جز توَلای شما هیچ نخواهیم بیا
محمود ژولیده
#امام_زمان_عج
#اربعین_حسینی
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم
روز و شب غبطه میخورم آقا
به کسانی که با تو مأنوسند
عاشق و بیقرار و بیتابند
دست و پای تو را که میبوسند
دیدن تو به من نمیآید
تو کجا و نگاه هر جایی
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب میآیی؟
نکند عاق کردهای من را
نکند صبرتان سر آمده است
گر عتابم کنید حق دارید
هر گناهی ز من بر آمده است
خواستم تا ببینمت در خواب
به نگاهم اجازه داده نشد
خواستم تا به کربلا بروم
با رفیقان خود پیاده، نشد!
بین آن کاروان و جمعیت
چه کسی با تو همقدم شده است؟
خوش به حال کسی که با گریه
با شما راهی حرم شده است
در حرم روضهخوان خودت هستی
روضهی کاروان جان بر لب
بین روضه بلند میگویی:
به فدای تو عمهجان زینب...
تا رسیدند در دو راهی عشق
ساربان گفت که کجا برویم؟
پاسخی آمد از حریم حسین
همه گفتند کربلا برویم
تا رسیدند لحظهای ماندند
در سکوتی که چهرهها شد مات
زد به سینه غریب بیکفنم
باز شد بغض عمهی سادات
به زمین خورد از سر محمل
تیر غمها به قلب بانو رفت
با ادب نیت زیارت کرد
سوی یارش به روی زانو رفت
خواست تا درد دل کند اما
مگر این گریهها امان میداد
یک نگاهی به دور خود انداخت
سر خود را فقط تکان میداد
السلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا عطشان
السلام علیک یا بن علی
السلام علیک یا عریان
ای برادر نمیبرم از یاد
که چگونه به خاک افتادی
زیر گرمای آفتاب آن روز
با لب تشنه، خسته، جان دادی
ای برادر نرفته از نظرم
اکبرت را که ارباً اربا شد
بعد عباس میر لشکر تو
پای دشمن به خیمهها وا شد
به خدا ای عزیز لبتشنه
داغ یک قطره آب کشته مرا
بین این گریههای اهل حرم
گریههای رباب کشته مرا
غرق گریه رباب میگوید
که دل پاره پاره را بردند
با سهشعبه به روی دست پدر
طفلک شیرخواره را بردند
پسرم با خیال تو هر شب
دست بر سینه میفشارم من
گرچه ماندم خجالتت آنروز
ولی امروز شیر دارم من
گریه را کم کنید دخترها
کمی آرام اصغرم خواب است
گل نازم علی علی لا لا
مادرت چهل شب است بیتاب است
مجتبی شکریان