eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دامن‌کشان‌ رفتی‌ و‌ ما‌ ماندیم و افسوس از کاروان‌ تو‌ جدا‌ ماندیم و افسوس روزی‌که‌ روح‌ تو‌ به‌ جنت‌ رفت؛‌ گفتیم در‌ دوزخ‌ دنیا‌ رها‌ ماندیم و افسوس شاعر:
من فقیری بینوایم دوستت دارم حسین سائل کرببلایم دوستت دارم حسین رند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین هر که هستم خوب یا بد، دوزخی، اهل بهشت بی خدایم، با خدایم دوستت دارم حسین من بهشت بی تو را پس دادم آقا سال هاست ساکن بزم عزایم دوستت دارم حسین تربت تو جای خود‌دارد غبار زائرت بارها داده شفایم دوستت دارم حسین این که در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت با غم تو آشنایم دوستت دارم حسین در میان هروله بر سینه می کوبم اگر با رقیه همنوایم دوستت دارم حسین لنگ لنگان خویش را تا پای نیزه می رساند ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین
دامن‌کشان‌ رفتی‌ و‌ ما‌ ماندیم و افسوس از کاروان‌ تو‌ جدا‌ ماندیم و افسوس روزی‌که‌ روح‌ تو‌ به‌ جنت‌ رفت؛‌ گفتیم در‌ دوزخ‌ دنیا‌ رها‌ ماندیم و افسوس شاعر:
دار و ندار زینب، روح بهار زینب به گلشن نبوّت بنفشه زار زینب ای که حسین ماند از تو یادگار زینب زِ سرّ حق تعالی پرده برآر زینب نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب ای که برادرانت همه مطاف بودند به دور تو چو کعبه گرم طواف بودند کنار چادر تو به انعطاف بودند اُف به سراب دنیا، به روزگار زینب نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب بیا به قتلگاهم ماهِ منیر بنگر بیا برادرت را یک دل سیر بنگر به زیر پای نیزه مرا حصیر بنگر حصیر را به شن ها وامگذار زینب نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب کشته شده حسینت چو آفتاب تشنه به روی خاک اِبنِ ابوتراب تشنه مثل دو تا علیّ اش رفته بخواب تشنه بیا به زخم هایم گریه ببار زینب نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب دور و برم هزاران رنگ پریده نیزه به جسم من چو باران نیزه چکیده، نیزه سه شعبه، نه دلم را نیزه دریده، نیزه چقدر دشمن از من نیزه کشیده، نیزه دمیده نیزه زار از این تن زار زینب نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب @majmaozakerine
سلام شاه کربلا یا حسین درود ای خون خدا یا حسین سلام بر پرچم ماه غمت به گریه کن های شما یا حسین سرود دل های عزادار چیست؟ بیا نگار آشنا یا حسین صدایی از کوفه ولی می رسد جگرخراش و غم فزا یا حسین مسلمت از بلندی مقتلش فقط تو را کرده صدا یا حسین نامه نوشتم که بیا، ای غریب جان علی کوفه نیا یا حسین کوفه نیا به اصغرت رحم کن به قاسم و به اکبرت رحم کن جماعتی قصد سرت کرده اند سرور مسلم، به سرت رحم کن خنجر تیز کوفیان آخته پسر عمو به حنجرت رحم کن به اسب خود نعل قوی می زنند به استخوان پیکرت رحم کن دختری از پدر طلا خواسته به گوش های دخترت رحم کن صحبت شان با اسرا سیلی است حسین جان، به خواهرت رحم کن 🔸شاعر: ___________________________
سلام داغ مبارک سلام سوز عزا سلام شاه‌شهیدان امام کرببلا سلام ماتم‌مانا سلام آتش‌غم سلام شعله‌ی زنده به روی سینه‌ی‌ما سلام صاحب‌ناله کنار نعش‌پسر سلام قد‌خمیده کنار نعش رها سلام برتو و بر بوسه‌های پیغمبر به عضو‌عضو تنت ای مقطع‌الاعضا سلام بر تو و بر گیسوان خونی‌تو همان که شمر به دستش گرفت و واویلا سلام بر تو و بر پاره‌های پیرهنت همان که رفت به‌غارت به‌ظهر عاشورا سلام بر تن پاکت به زیر سم ستور قتیل بی‌کفن و پیرهن، بدون عبا سلام ای که سرت بر فراز نی نگران به گریه‌های اسارت، به ناله‌ی اسرا سلام پای رقیه، سلام روی رباب به خاک چادر زینب؛ شریکةالزهرا سلام آیه‌ی کهف و رقیم از لب‌تو همان لبی که ببوسید خیزران آن‌را سلام بغض‌عقیله به بزم شعر و شراب سلام بر سر پاکت درون تشت طلا
🏴 اشعار ======================== سفره‌ی ماه عزا، خوان اباعبدالله باز عالم شده مهمان اباعبدالله لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم فاطمه داده فراخوان اباعبدالله آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد مادری بی سر‌و‌سامان اباعبدالله خیمه برپاست،عزادار چقدر آمده‌است ای بنازم به محبان اباعبدالله همگی سر به گریبان غم غربت او همگی سائل احسان اباعبدالله این جوانان که همه گریه‌کن و سینه‌زنند همه قربان جوانان اباعبدالله <<بوی پیراهن خونین کسی می‌آید>> عرش را کرده پریشان اباعبدالله با لب تشنه لب بام سفیرش می‌گفت به فدای لب عطشان اباعبدالله تن‌مسلم که زمین خورد <<صدا کرد: حسین>> سرش افتاد به دامان اباعبدالله 🔸شاعر: ==========================
دامن‌کشان‌ رفتی‌ و‌ ما‌ ماندیم و افسوس از کاروان‌ تو‌ جدا‌ ماندیم و افسوس روزی‌که‌ روح‌ تو‌ به‌ جنت‌ رفت؛‌ گفتیم در‌ دوزخ‌ دنیا‌ رها‌ ماندیم و افسوس شاعر:
ای سر ‌که در مقابل چشمان زینبی داغِ نشَسته بر دل سوزان زینبی ای سر بریده‌ای که تنت روی خاک‌هاست تو کشته‌ی غریب بیابان زینبی ای سربریده! بی‌سروسامانی‌ام ببین می‌بینمت که بی‌سر وسامان زینبی از چشم نیمه‌باز تو ای غیرت‌خدا معلوم شد هنوز نگهبان زینبی با اینکه نیزه‌ای به گلویت نشسته است اما هنوز قاری قرآن زینبی گیسوی درهمت سر نی فاش می‌کند آشفته‌ی رباب و پریشان زینبی پایین نی، مراقب طفلان تو منم بالای نی، مراقب طفلان زینبی
صورتی را دیده‌ام در خواب تعبیرش حسین نورباران بود چون مهتاب تعبیرش حسین خواب دیدم زائران را روبروی موکبی می‌خورند از یک شراب ناب تعبیرش حسین پرچمی دیدم به رنگ سرخ رویش حک شده "عاشقان خویش را دریاب" تعبیرش حسین خواب دیدم تشنه‌ای با ساقی لب‌تشنه‌اش آب اول داد بر اصحاب تعبیرش حسین خواب دیدم یوسفی از روی اسب افتاده است گرگ‌ها دور و برش بی‌تاب تعبیرش حسین خواب دیدم دست و پا می‌زد میان خون خویش تشنه‌ای بین دو نهر آب تعبیرش حسین مادری بی‌شیر را دیدم که در آغوش داشت کودک شش‌ماهه‌ای بی‌خواب تعبیرش حسین مادری دیدم که با دست کبودش جمع کرد بوته بوته گل کف خوناب تعبیرش حسین
ای‌نگین‌حق به انگشتر حسین زینت هر مسجد و منبر حسین وحی سکه می‌زند با نام تو اعتبار دین پیغمبر حسین نُه امام شیعه از نسل تواند کوثر صدیقه‌ی اطهر حسین در دو دنیا سربلندی، سربلند خم نکردی نزد ظالم سر حسین برتر از حج، حج تو در کربلاست شد ذبیحت اکبر و اصغر حسین پای دین ناب جدت شسته‌ای دست از عباس‌آب‌آور حسین قتلگاهت،قتلگاه عشق بود قاتلت شمر و به کف خنجر حسین در میان قتلگه یا در تنور آفتاب خون و خاکستر حسین پرچمت هر روز بالاتر ز پیش دشمنت هر روز رسواتر حسین خواهرت بعداز‌تو پرچم‌دار توست جان‌من قربان این‌خواهر حسین در میان کوفه و شام ستم او حسن، او فاطمه، حیدر، حسین خطبه‌هایش آبرو برد از یزید مستی‌اش را زهر کرد آخر حسین خواهرت وقتی به بزم باده رفت تو کجا بودی؟! به تشت زر حسین
سلام ای‌سواره‌ها سلام ای‌پیاده‌ها سلام ای‌عمودها، موکب بین جاده‌ها سلام ای ارادت دهاتیان و ساده‌ها سلام‌ بی‌امان ما، به آستان اربعین درود بی‌کران ما به زائران اربعین خاک اگر به دیده و خار اگر به پا رود خوش‌است حال زائری که سوی کربلا رود چنان شهید هر قدم به دیدن خدا رود بوی بهشت می‌وزد ز کربلای تو حسین می‌شنوند زائران فقط صدای تو حسین توشه راه زائران چیست؟! غم حسین‌جان نیست به دوش‌های‌شان جز علم حسین‌جان زمزمه‌ی لبانشان فقط دم حسین‌جان به هر کجا که زائران قصد مقام می‌کنند ملائکه به خاک آن سرا سلام می‌کنند در این مسیر زائران به اذن مادر حسین قدم زدند هر قدم بیاد خواهر حسین سینه زدند یک‌به‌یک بیاد پیکر حسین قبیله‌ای که توشه‌اش پر از شکسته بالی است به کربلا روان ولی جای رقیه خالی است بعد هزار سال هم جوش‌و‌خروش می‌رسد صدای زنگ اشتران باز بگوش می‌رسد قبیله‌ات -حسین‌جان- سیاه‌پوش می‌رسد عزا، عزاست باز هم هیئت و دسته آمده بلند‌شو حسین‌من، زینب خسته آمده سفر بسر رسیده و وقت خطر گذشته‌است خواهر سنگ‌خورده‌ات ز شکوه در گذشته‌است بزم شراب‌دیده را آب ز سر گذشته‌است من از تمام پنج‌تن ببین پر از نشانه‌ام بیاد زخم‌های تو کبودِ تازیانه‌ام پاره‌جگر شدی تو از داغ علی‌اکبرت خون به‌جگر شدیم با داغ علی‌اصغرت پشت حرم شکست با رفتن آب‌آورت کنار نهر علقمه عجب غمی درست شد شکست قامت تو و عمود خیمه سست شد عزم وصال کردی و من به وداع آمدم بوسه به حنجرت زدم کاش ولی نمی‌زدم نشست روی سینه‌ات شمر لعین و دم‌به‌دم کشاند روی حنجرت خنجر و ناامید شد گفت ببرّم از قفا سر تو را... برید و...شد نیزه‌نشین شدی و ما اسیر دست قافله روح تو رفت عرش و ما کنار شمر و حرمله شهر‌به‌شهر دورمان خصم تو کرد هلهله کجا نرفت دخترت، چه‌ها ندید خواهرت چوب زدند بر لبت، سنگ زدند بر سرت