eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 ⚫️ 🔳 س # زبان_حال.... 🔸بر آینهٔ جمال داور صلوات 🔸بر آبروی آل پیمبر صلوات 🔸بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل 🔸از سوی خدا سوره کوثر صلوات 🔺ما‌احاط‌بهی‌علمک🔻 ♻️ (س) ▪️ای مدینه من دگر زهرا ندارم ▪️صورت خود را به دیوار می گذارم ▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟ یار 18ساله ام کو؟ ▪️ای مدینه رخت ماتم در بَرَم شد ▪️روز روشن خانهٔ من قتلگاه همسرم شد ▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟ یار 18ساله ام کو؟ ▪️ماه گردون چون مَهِ من، پردهٔ نیلی ندارد ▪️بانوی پهلو شکسته، طاقت سیلی ندارد ...سیدا منو ببخشن یا صاحب الزمان.... ▪️غنچه ام کو، لاله ام کو؟ یار 18ساله ام کو؟ ⬅️اگه مادر دارید، قدر مادراتونو بدونید.. مادر عزیزه..مادر غمخوار اولاده... خدا مادرتو برات نگه داره،،،نکنه دلشو بشکنی،،،قدر مادر رو بدون،، بخدا دنیارو بگردی هیچ کسی جای مادرو برات پُر نمیکنه... اونی که مادر نداره،،،میگه حاضرم همه زندگیمو بِدَم فقط یه بار مادرمو بغل بگیرم،،،فقط یه بار منو صدا بزنه،،فقط یه بار صدای مادرمو بشنوم.. ای مادر ای مادر ⏪اگه ازش بپرسی بدترین لحظه عمرت چه زمانی بود.. میگه اون لحظه ای که مادرمو تو غسالخونه دیدم... اون لحظه ای که بدن مادرو تشیع میکردند 💔آخ خدا مادرم را کجا میبرن 💔گمانم برای شفا میبرن ⬅️آخ اون لحظه ای که بدن مادرمو داخل خانه قبر گذاشتن،، سنگ لحدُ چیدن خاک ریختن ،،،دیگه مادر اسیر خاکها شد ،،،آخ دیگه مادرو نمیبینم،،، ای مادر ای مادر ای مادر ⏪دلتو ببرم مدینه بیاد غربت بی‌بی دوعالم ناله بزنی... سلمان میگه نیمه شب تو خونه نشسته بودم، دیدم دارن در میزنند، درو باز کردم، دیدم حسنُ حسین یتیمان خانم زهران،، نمیدونم بچهٔ بی مادر دیدی یا نه؟ الهی هیچ کس تو کوچیکی سایهٔ پدر و مادر ازش کم نشه.. میگه دیدم رنگ تو صورت این بچه ها نمونده... صدا زدند..سلمان...سلمان اگه میخوای برای تشیع جنازهٔ مادرمون زهرا بیای بیا سلمان.. سلمان میگه دست این آقا زاده ها رو گرفتم.. وارد خانهٔ علی شدم..دیدم امیرالمومنین بدن زهراشو غسل و کفن کرده،،، بدنُ داخل یه تابوتی قرار داده.،،، یه  طرف زینب نشسته یه طرف امیرالمومنین... (دشتی) آخ.. 🍁فلک صبرو قرارم را گرفتی 🍁به شام تیره یارم را گرفتی 🍁علی میگفت زیر لب در آن شب 🍁همه دارو ندارم را گرفتی تا چشم علی من افتاد.. صدا زد: سلمان بیا..سلمان بیا ...سلمان زینت خونه ام رفت.. سلمان بیا محرمم رفت.. ⬅️آی ناله دارا..دیدی وقتی یه مادری از دنیا میره..وقتی میخوان جنازشو بردارن..میگن پسراش بیان..برادراش بیان.. (بابا محارمش بیان...این جنازه رو بردارن..) ⬅️سلمان میگه دیدم پسران زهرا کوچکند نمیتونند جنازه رو بردارند اباذر اومد، مقداد اومد، همراه علی جنازه رو برداشتند... قربون اون جنازه ای که به روایتی 5نفر به روایتی 7نفر جنازه رو تشیع کردند ... امان امان 2 ⬅️رسمه از خونه ای که دارن جنازه مادری رو میبرن... بچه هاش شیوَن میکنند ..همه میان دور یتیمارو میگیرن..با یتیما گریه میکنند.. ♻️بخدا زهرا غریبه.. ♻️بخدا زهرا مظلومه.. (چرا) آخه بچه هاش آستین به دندان گرفته بودند.. آروم آروم داشتن گریه میکردند.. 🔻علی بعد از تو یا زهرا غریبه 🔺در این دنیای فانی غم نصیبه 🔻تو رفتیُّ شدم تنهای تنها ای عزیزم 🔺که ذکر من فقط امن یجیبه (اوج) ⏪کجا دیدی یه مادر جوون بمیره..نیمه شب تشیع بشه..نتونی بلند بلند گریه کنی..نتوتی بلند بلند مادر مادر بگی.. جنازه رو حرکت دادند.. سلمان میگه سرمو برگردوندم..دیدم زینب سه چهار ساله چادر نماز مادرو به سر کرده.. داره مادرو بدرقه میکنه.. میخوام بگم تو خونه زهرا کار برعکس شد(چرا) آخه رسمه دختر عروس میشه مادر بدرقه اش میکنه اما تو دل شب زیتب مادرُ بدرقه کرد.. مادر جوونشو بدرقه کرد 🔘منیم آنام حیالیدی مدینین مارالیدی 🔘یاواش گویون مزارینه گولو سینیب یارالیدی ⚫️لای لای نّنّه ام 4 🔘الهی یانمیوم نِجّه شرارِ محنتُ غَمَه 🔘منیم آنام جوان اُلوب مدینه باتدی ماتَمه 🔘سَنی چوخ وروب لی یات ننه 🔘سَنه گوربانام یارالان ننه لای لای نّنّه ام4 🛑هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🛑 @majmaozakerine
🌿 س 🎋 س ⬅️دو تا فاطمه رو تو مدینه تشیع کردند یکی فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین بود، خیلی زحمت پیغمبر رو کشیده بود، وقتی خبر وفاتش رو آوردن، امیرالمومنین گریه کرد صدا زد یا رسول الله آقا مادرم رفت. پیغمبر بلند شد پیشانی امیرالمومنین رو بوسه زد و گریه کرد،فرمود مادر علی مادر منم بود خیلی زحمتم کشید، آقا فرمودند زنای بنی هاشم بیان، زنای بنی هاشم اومدن، فاطمه بنت اسد رو غسل دادن، کفنش کردن، پیغمبر صدا زد مردای بنی هاشم برید تو بقیع یه قبری آماده کنید، همه مردم مدینه اودن، پیغمبر به بدنش نماز خوند، چه تشیع جنازه ای شد، پیغمبر خودش وارد قبر شد، تو قبر خوابید، هی صدا میزد ای قبر فاطمه مادر علی مادر منه، ⏪اما چی میخوام بگم این یه فاطمه بود تو مدینه اما یه فاطمه دیگه ای هم تو مدینه این تشیع جنازه کجا، اون تشیع جنازه کجا، اینجا بدن فاطمه بنت اسد رو غسل دادن، بدن رو تشیع کردن، روز بدن رو برداشتن، تشیع کردند، تشیع جنازه فاطمه بنت اسد همه مردم مدینه اومدن، تشیع جنازه باشکوهی بود اما چی بگم از تشیع جنازه دختر پیغمبر، چهار بچه بی مادر دنبال جنازه مادر هی می گفت مادر.. مادر... 🍂 فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد 🍂 به طفلی رخت ماتم در برم کرد 🍂 الهی بشکند دست مغیره 🍂 میان کوچه ها بی مادرم کرد 🍁هدیه به خانم فاطمه معصومه س (صلوات)🍁 @majmaozakerine
✴️ ✴️ 💠بر چهره ی زیبای محمد صلوات 💠بر گنبد خض رای محمد صلوات 💠سرتابه قدم آینه او زهراست 💠تقدیه به زهرای محمد صلوات () [[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] 💟یا زهرا.3 ✨بی تو کبوتر دلم ✨به سینه پر نمیزند ✨کسی به خانهٔ علی ✨حلقه به در نمیزند ✨فاطمه جان حسین تو ✨بی تو غذا نمیخورد ✨حسن ز دوریِ رُخت ✨خنده دگر نمیزند ✨کلثوم از فراق تو ✨آه ز سینه میکشد ✨حرف دگر به غیرتو ✨پیش پدر نمیزند ✨ای گُلِ نازنین من ✨همسر بی قرین من ✨زینب تو بدون تو ✨شانه به سر نمیزند ⬅️تو عالم 5نفرن جزو بکایین عالمند، گریه کنای عالم 5نفرن.. 1⃣ اولین از اینها آدم ابوالبشره.. وقتی بخاطر ترک اولایی هبوط کرد گریه زیاد کرد.. خیلیا نوشتن 300 سال گریه کرد.. 2⃣دومین از گریه کنای عالم.. حضرت یعقوب پیغمبره.. در فراق یوسف گریه زیاد کرد.. قرآن میگه «وابیضّت عیناه» چشماشو از دست داد... 3⃣سومین از گریه کنای عالم.. خود یوسفِ.. در چاه، در زندان، گریه زیاد میکرد. 4⃣چهارمین از گریه کنای عالم.. قربونش برم، قربون قبر بی شمع و چراغش برم.. امام سجاد علیه السلامه، 30 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا.. آب میدید گریه میکرد..آتش میدید گریه میکرد...گوسفند میدید دارن سر میبرند مینشست گریه میکرد.. میگفتن آقا چی شد.. میفرمود به ساعتی 18تن از عزیزانمو از دست دادم.. امان امان.. اما من امروز با پنجمین از گریه کنای عالم کار دارم.. من یه اشاره کنم خودت بگو کیه؟ 5⃣پنجمین از گریه کنای عالم یه مادر 18ساله است.. آخه مگه میشه آدم تو 18سالگی سر آمد گریه باشه.. ✴️یازهرا..یازهرا.. ان شاالله بری مدینه.. مدینه بری میفهمی چرا زهرا گریه کن عالمه؟ تو مدینه بری میفهمی تو مدینه نمیشه گریه کرد.. (اصلا مدینه با گریه مخالفه) ⏺ آخ بمیرم الان هم بری غربت زهرا رو حس میکنی.. آی بقیع رفته ها، همچین که اشک تو چشمت بیاد ، میان تو رو از بقیع بیرون میکنن. برو اینجا گریه نکن.. اینجا جای گریه نیست.. آخی.. یه روزم اومدن به مادر سادات گفتن یاشب گریه کن روز آروم بگیر.. یا روز گریه کن شب آروم بگیر.. ✳️((امام صادق ع فرمود: رحمت خدا بر اون شیعه ای که برای مادر ما بلند بلند گریه کنه)) 🔶یا زهرا 3 ☑️یه لحظه دلتو ببرم مدینه، برا غربت امیرالمومنین ع ناله بزن.. بخدا علی ع خیلی غریبه.. بخدا علی خیلی مظلومه.. بعد فاطمه دیگه مَحرم نداشت.. ((خیلی سخته آدم درد داشته باشه اما همدم نداشته باشه)) بمیرم برا غربت امیرالمومنین ع... سر در چاه میکرد، درد دل میکرد، ناله میزد.. 🔘الا ای چاه یارم را گرفتند 🔘گُلم، عشقم، بهارم را گرفتند 🔘میان کوچه ها با ضرب سیلی 🔘همه دار و ندارم را گرفتند 🔴امان امان.. یه لحظه رو یاد کنمُ ببینمت مدینه.. ⬅️ابن عباس میگه.. میگه بعدِ شهادت حضرت زهرا س.. علی هر شب می اومد کنار مزار زهرا س. گفت تو یکی از شبا با علی اومدم. امیرالمومنین کنار قبر زهرا س گریه کرد،، ناله کرد.. 🚩بخواب آرام ای ماه یگانه 🚩نخواهی خورد دیگر تازیانه 🚩بخواب آرام ای پهلو شکسته 🚩علی را بین سرِقبرت نشسته 🚩بخواب آرام ای نور دو عینم 🚩که من شبها پرستار حسینم ⬅️ابن عباس میگه اینقدر امیرالمومتین ع کنار قبر زهرا ناله کرد از حال رفت. خوابش برد. ♻️(اگه حاجت داری بسم الله..اگه مریض داری بسم الله..اگه جوون داری بسم الله..) ⬅️گفت یه مرتبه دیدم، علی سراسیمه بلند شد.. گفت ابن عباس پاشو بریم خونه.. ((گفتم آقا جان شما همیشه تا نیمه های دل شب کنار قبر زهرا می نشستید..)) (اگه درد نگفتنی داری بسم الله) ⏪میگه جریان رو از علی سوال کردم.. ⬆️گفت ابن عباس، همین که کنار قبر زهرا خوابم برد، خانمم فاطمه رو به خواب دیدم..که نگرانه.. صدا زد، علی جان.. علی جااان.. تو کنار قبر من خوابیدی، آخ حسینم از خواب بیدار شده، بهانهٔ مادر گرفته، زینبم رو بیچاره کرده.. علی پاشو برو خونه، حسینم داره گریه میکنه. ✔️ابن عباس میگه، میگه دیدم امیرالمومنین دوان دوان به سمت منزل حرکت کرد.. منم دنبال امیرامومنین.. میگه اومدم خونهٔ علی..چه. صحنه ای دیدم..دلم آتش گرفت.. میگه دیدم امیرالمومنین، حسنین رو نشونده رو زانوها. (آی دختر دارا) میگه یه دفعه دیدم زینب سه چهارساله آمد.. با دستای کوچیکش اشک چشم بابا رو پاک میکنه آخ بیا مادر که خونه سرد سرده وای دل جمله یتیمان پُر زِ درده بمیرم برا دل امیرالمومنین.. چه کشید امیرالمومنین.. ناله میکرد ..گریه میکرد.. گوشهٔ خانه نشستم چه کنم همسرم رفته زِ دستم چه کنم بودی چراغ خانه ام یا زهرا 2 تاریکُ شد کاشانه ام یا زهرا 2 ای نوگُلِ پژمرده ام یا زهرا 2 نزد تو من شرمنده ام یا زهرا 2 گوید حسین کو مادرم یا زهرا 2 کو مادر غم پرورم یا زهرا 2 ✴️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)✴️