@majmazakerineeShab4Fatemieh2-1403[03].mp3
زمان:
حجم:
10.53M
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤حاج سید مهدی حسینی ۱۴۰۳
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤حاج سید مهدی حسینی ۱۴۰۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کنار همسر مظلومم آرومم آرومم
وقتی بهم میگه خانومم آرومم آرومم
آرومم با اینکه کبوده پا تا سر من
آرومم با اینکه وا شده دست شوهر من
آرومم تا میگه فاطمه جان همسر من
از این پهلو به اون پهلو علی الحق علی الهو
ذکر لبم یا علیه اشهد زهرا علیه
همیشه حق با علیه همیشه حق با علیه
همیشه حق با علیه
فدا سرت که زمین خوردم یا حیدر یا حیدر
کاشکی برای تو میمردم یا حیدر یا حیدر
خوشحالم از اینکه منو زدن پای علی
کاش میبستن دست فاطمه رو جای علی
رو قبرم حک میشه شهید غم های علی
رجز خوندم به پشت در مدد مولا مدد حیدر
از این پهلو به اون پهلو علی الحق علی الهو
آیت عظما علیه امام دنیا علیه
همیشه حق با علیه همیشه حق با علیه
ذکر لبم یا علیه اشهد زهرا علیه
همیشه حق با علیه همیشه حق با علیه
همیشه حق با علیه
میباره اشک من این شبها واویلا واویلا
به یاد مغرب عاشورا واویلا واویلا
اومد وقت اشک و وصیتای زینبی
شد پیراهن کهنه غصه بضعة النبی
تو مقتل میافته دست یه عده اجنبی
حسین من شود گریان لب عطشان تن عریان
ارثیه فاطمیه رو نیزه حرف ولیه همیشه حق با علیه
همیشه حق با علیه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤حاج سید مهدی حسینی ۱۴۰۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تنها آه مظلوم آه زهرا آه وا اماه
چشما آه بارون آه دریا آه وا اماه
برای غم تو گریونم
مثه حال تو پریشونم
روی صورت یه حوریه
سیلی یعنی چی نمیدونم
منو کشته غمت خانوم
ای مظلومه ی علیِ مظلوم
پهلو آه زخمی آه بازو آه وا اماه
دیوار آه سیلی آه ابرو آه وا اماه
توی خواب و رویا میدیدم
دست کبودتو بوسیدم
چه خاکی به سر من شد تا
خاکِ چادر تو رو دیدم
نشد دردات بشه آروم
ای مظلومه ی علیِ مظلوم
هر شب آه گریون آه زینب آه وا اماه
میخوند آه میسوخت آه تو تب آه وا اماه
زهرا داره روضه میخونه
برا زینبی که داغونه
تو دستش شمر میبینی
موهایی رو که پریشونه
حسین از آب میشه محروم
مادر بمیره برات مظلوم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmazakerinee[Sarallah_zn.com] 030913 04.mp3
زمان:
حجم:
27.49M
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤حاج مهدی رسولی ۱۴۰۳
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کانال متن روضه مجمع الذاکرین Fadaeian_Fatemiya1146_shab5_02 (1).mp3
زمان:
حجم:
31.43M
#روضه
قسمت اول
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤حاج سید رضا نریمانی۱۴۰۳
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کانال متن روضه مجمع الذاکرین Fadaeian_Fatemiya1146_shab5_03.mp3
زمان:
حجم:
31.52M
#روضه
قسمت دوم
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤حاج سید رضا نریمانی۱۴۰۳
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کربلایی حسین طاهری.1_2037858850.mp3
زمان:
حجم:
4.75M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :مداح کربلایی حسین طاهری
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :مداح کربلایی حسین طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
*اميرالمؤمنين نشسته بود كنار بستر زهرا، عينِ يه بچه زانوي غم بغل گرفته...*
اي نورِ قلبِ عاشقم، شمعِ اين خانه تويي
زهرا زهرا مرو مرو، لطفِ كاشانه تويي
*بعد از تو من اين خونه رو نميخوام....*
اي مرغِ پر شكسته ي افتاده كنج قفس
از فرط غصه فاطمه، درسينه مانده نفس
ممنونم اگر نروي
مي ميرم اگر بروي
زهرا مرو مرو
ای جانِ بر لب آمده، جانی برای من
پا رو به قبله، تاب و توانی برای من
خیلی توقعِ علی از تو زیاد نیست
تنها همین که زنده بمانی برای من
یک ذره هم به فکر خودت باش فاطمه
بس نیست این همه نگرانی برای من
*بچه ها مي نشستن، ميديدن مادر آروم خوابيد، اما تا فاطمه مي ديد بچه ها از كنارش رفتن، ناله و آهش از درد شروع ميشد...*
من بی قرارِ لحظه ای آرامشِ توأم
اما تو فکر پختن نانی برای من
در پاسخ سلامم فقط سعی می کنی
تا پلک ها به هم برسانی برای من
از سرفه های خونی تو دستم آمده
تا رفتنت نمانده زمانی برای من
من که گِله ندارم از این وضع
بگذر از تغییر شکلِ قد کمانی برای من
* تا من ميام ميخواي بلند بشي، اما نميتوني پاشي؛ يه جوري ميخواي بايستي كه من نفهمم قدت خميده شده..*
در بينِ شهرِ تنگ نظرها نگفتمت
تنها تو خواستگاهِ اَماني براي من
پس این وداع چیست خداحافظی چرا
من التماس می کنم که بمانی برای من
*اين روزا كسي دَرِ خونه ي اميرالمؤمنين رو هم نمي زد، اما اومدن گفتن: خانوم! بلال برگشته... بي بي فرمود: بلال يادگارِ بابامه، دلم برا اذونش تنگ شده... بلال رو تبعيد كرده بودن به شام آخه بيعت نكرد با اون نانجيبا...
يه شب پيغمبر رو بلال در عالم رؤيا ديد با سر و وضع خاكي، پريشان، پيغمبر به بلال عرضه داشت: بلال! تو نبايد يه سر به فاطمه ي من بزني؟
از خواب بلند شد هر جوري بود خودش رو رسوند به مدينه، خبر رسيد به خانوم كه بلال اومد، گفت: به بلال بگيد، دلم برا صداي اذانت تنگ شده...
مدينه فهميدن بلال اومده، امام حسن و امام حسين اومدن خوش آمدگويي گفتن به بلال، بلال! نمي دوني اين چند وقت چي سَرِ ما اومده، اين مدينه ديگه اون مدينه نيست، يادش بخير حُرمتي داشتيم توي اين شهر، بلال! مادرمون سلام رسونده گفته براش اذان بگی...
موقع اذان شد رفت بالاي مأذنه، مدينه غوغا شد، بلال اومده، صداش رو به اذان بلند كرد:" الله اكبر و الله اكبر" صداي ناله توي مدينه بلند شد" الله اكبر و الله اكبر" همه يادِ زمان پيغمبر افتادن" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰه" صداي گريه داره بلند تر ميشه، صداي ناله ی بي بي از همه بلند تر، گفت: زيرِ بغل هام رو بگيريد...
تا بلال گفت:" أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰه" بي بيِ با صورت به زمین افتاد، تا اسم باباش رو شنید، همه ی خاطرات جلو چشمش رد شد، اون دری که هر روز پیغمبر می اومد احترام میکرد هر روز سلام میداد" السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة"... اون در رو سوزوندن، تا نام باباش رو توی اذان شنید، فاطمه روی زمین افتاد، حسنین دویدن، بلال! بسه، مادرمون جون داد...
آی گریه دارا! یعنی اگه یه دختر که بابا نداره اسم باباش رو هم جلوش بیارین دق میکنه...
اما برا هیچ دختر یتیمی والله سر باباش رو نمی برن... بخدا هیچ کجای عالم رسم نیست...
تا تشت رو گذاشتن جلوش، هی میگفت: عمه! من بابام رو میخوام، من غذا نمیخوام، تا رو پوش رو کنار زد، گفت: بابا! تا حالا کجا بودی، بابا! من عادت دارم رو پاهات بخوابم، بابا! تو همیشه من رو بغل می کردی، الان کار برعکس شده من باید سرت رو بغل کنم...*
دلم آغوش گرمِ تو رو میخواد
خرابه سرد و دارم میلرزم
هوا سردِ ولی عیبی نداره
من از تاریکی ها خیلی میترسم
*دست کشید رو لب و دهانِ بابا، دید لب و دهان بابا خونی و زخمی شده، اینقدر با دستای کوچیکش تو دهان خودش زد...*
از اونی که سرِ تو رو، رو نیزه بست بدم میآد
از اونی که دندونه تو رو با سنگ شیکست بدم میآد
بابا بابا بابا حسین...
* بابا! "مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي!" کی منو تو این سن کودکی یتیم کرده؟ "مَنْ ذَا الَّذي قَطَعَ وَرِيدَيْكَ" بابا! به من بگو کی رگای حنجرت رو بریده؟...*
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 03091505.mp3
زمان:
حجم:
11.71M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه ۱۴۰۳
قسمت اول
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه ۱۴۰۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب بود و میرفتند مادر را بشویند
با اشکها جان پیمبر را بشویند
ای داد ای داد
شب بود و گیسوی سپیدش را ندیدند
با این که باید ابتدا، سر را بشویند
خدا مادراتون و براتون نگه داره اما اگه یه وقتی دیدید یکی از رفیقات مادرش از دنیا رفته از کنارش تکون نخور خیلی سخته آخ
تطهیر میشد آب در واقع چرا که
با عالم عوض نمیکنم این بیت و
با آب بی معنیست کوثر را بشویند
اگه تا حالا گریه نکردی بسم الله از امام زمان معذرت میخوام
باران ضرر دارد برای یاسِ سالم
اینها چگونه یاس پرپر را بشویند؟
اخ مادر به قول آذری زبون بگیر بگو
انام انام ای انام انام ای
گیرم که شستند و به خاکش هم سپردند
فردا چگونه پهلوی در را بشویند
آی بمیرم برات 😭
بعد از عبور آب و دست از سمتِ بازو
جای تو جا دارد که حیدر را بشویند😭
دیدن علی داره داد میزنه فرمود دستم رسید به بازوی ورم کرده فاطمه😭
آخ مادر آخ مادر😭
بعضیا امشب چرا ساکتن داد بزن بگو
آخ مادر
تشییع مادر جوون این طور نیست آخ داد بزن آخ مادر
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین 03091506.mp3
زمان:
حجم:
16.95M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه ۱۴۰۳
قسمت دوم
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤حاج سید مجید بنی فاطمه ۱۴۰۳
قسمت دوم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امیرالمومنین بدن و غسل داد حالا بدن زهرا رو میخواد به خاک بسپره روضه این جا که آقا فرمودند سلمان میگه تو نماز شب بودم داشتم آروم آروم نماز میخوندم و ذکر میگفتم دنیای از غم یه مرتبه دیدم یکی داره در و محکم میکوبه آروم گرفتم تا همه امشب باهم داد بزنیم برا مادر میگه زودی نمازمو سلام دادم اومدم در و باز کردم دیدم آقا زاده امیرالمومنین نگاه کرد عمو جان بیا بابام دست تنهاست ای روزگار چی به روز علی آوردی 😭
یه کاری کردی آقای عالم علت خلقت سرش تو چاه میکرد هیی گریه میکرد
الا ای چاه یارم را گرفتند
امشب توقع دارم
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم باغم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
سلمان هم اومد اونا که محرم نیستن بچههای قد و نیم قد داره چه کنه علی آه بدن زهرا رو بغل گرفت خودش رفت تو قبر همچین که بدن زهرا آه جان بمیرم و الله اینو نگم حبیبه خدا رو بدنش رو گرفت بغل گرفت تا اومد تو قبر بزاره دید دو تا دستا شبیه دستای پیغمبر علی جان بده به من امانتم را کنایه از اینجا که آقا جان خوب امانتداری نکردم علی جان اون روزی که زهرا را دستش رو دستت گذاشتم بازو شکسته نبود😭پهلو شکسته نبود 😭 آخ مادر
بچهها دارن میگن آخ مادر چقد سخته آدم آروم آروم خاک رو بدن عزیزش بریزه 😭
یکی میگه مادر سلام من رو به پیغمبر برسون یکی میگه مادر تو مادری نبودی که جواب حسین تو ندی بخدا مادر جوابشو داد های یا الله اگه مردا حق روضه و ادا نمیکنن بگم زنا داد بزنن 😭
گفت دخترم غصه نخور یه عده آخر زمان میاد مرداشون برا حسینت مثل زن جوون مرده گریه میکنن میدونی کجا جواب حسین شو داد( الشمر جالس ) 😭 وارد گودال شدم دیدم نامرد بیرون میاد گفت کجا میری گفتم دلم برا حسین سوخته دارم آب میبرم یه مرتبه گفت برگرد خودم سیرابش کردم
حسییییین 😭😭😭
چرا دست و پات میلرزه گفت رو سینش بودم خنجر رو حلقوم گذاشتم شنیدم گوشه گودال یه خانمی میگه (بنی قتلوک) بنی به من نگاه کن
( ذبحوک بنی من الماء منعوک)
حسییییین 😭😭😭
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
✍تایپ
سرباز گمنام امام زمان عج
حاجت روا🤲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین