eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.7هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۰ (حضرت رقیه س) امشب پدر خوش آمدی،ممنونم ای بابا واویلا واویلا از شوق دیدار رخت،اشکم شده دریا واویلا واویلا تنها و سرگردان منم،در کنج این ویران دنیا شده زندان تا آمدی خرابه ام،گردیده روح افزا واویلا واویلا غریب مادر بعد تو،غم شد نصیب من غم شد شکیب من ای روشنی خانه ام،با تو کنم نجوا واویلا واویلا تا رأس تو دیدم به نی،رنگم پرید بابا قدم خمید بابا چون عمه ی مظلومه ام،دیگر شدم تنها واویلا واویلا هر جا که نامت برده ام،با ضربه ی سیلی رویم شده نیلی سیرم دگر از زندگی،بعد از تو ای بابا واویلا واویلا خوابم نمی برد پدر،از درد پاهایم خرابه شد جایم خون شد دلم از این همه،بیداری شب ها واویلا واویلا طفلم ولی بابای من،از داغ تو پیرم از زندگی سیرم مرا به همراهت ببر،ای کعبه ی دل ها واویلا واویلا سرت به روی دامنم،زد شررم بابا خونجگرم بابا رقیه ی دلخسته را،همره ببر بابا واویلا واویلا در کنج این ویرانسرا،سرت به دامانم آرامش جانم راحت شوم از درد و غم،روم سوی زهرا واویلا واویلا ای نور چشم فاطمه،جانم بود بر لب با گریه ی زینب گریان برای عمه ام،از این مصیبت ها واویلا واویلا چون مادرت در نیمه شب،گردم کفن بابا دور از وطن بابا با گریه ی اهل حرم،گردد عزا برپا واویلا واویلا (سبک: ای ساقی لب تشنگان)
۳۴ (فرزندان حضرت زینب س) بنگر به حال زینبت،ای روح و ای ریحان مظلوم برادرجان بر یاری ات آورده ام،من دو مه رخشان مظلوم برادرجان تا دیدمت در کربلا،گردیده ای تنها در بین دشمن ها از غربتت گردیده ام،در رنج و در حرمان مظلوم برادرجان این دو گلم هستند حسین،چون مادر آزاده بهر تو آماده آورده ام دو هدیه ام،با چشم در افشان مظلوم برادرجان شرمنده فرما زینبت،با این دل خونم من بر تو مدیونم اذنی بده تا که روند،هر دو سوی میدان مظلوم برادرجان آماده اند بهر نبرد،با دشمن بی دین با خون شوند رنگین هر دو مصمم گشته اند،بر عهد و بر پیمان مظلوم برادرجان نور بصیرت در دل و،هر دو چنان شیرند بر خصم دون تیرند آورده دو هدیه شوند،فدایی قرآن مظلوم برادرجان دو نوجوان اما چنان،قاسم دلیر هستند از عشق تو مستند خواهم که چون قاسم شوند،در خون خود غلتان مظلوم برادرجان آورده ام دو نوگلم،همچو علی اکبر هر دو زنند پرپر در راه دین سرمدی،هر دو شوند قربان مظلوم برادرجان (سبک: ای ساقی لب تشنگان)
۳۴ (فرزندان حضرت زینب س) بنگر به حال زینبت،ای روح و ای ریحان مظلوم برادرجان بر یاری ات آورده ام،من دو مه رخشان مظلوم برادرجان تا دیدمت در کربلا،گردیده ای تنها در بین دشمن ها از غربتت گردیده ام،در رنج و در حرمان مظلوم برادرجان این دو گلم هستند حسین،چون مادر آزاده بهر تو آماده آورده ام دو هدیه ام،با چشم در افشان مظلوم برادرجان شرمنده فرما زینبت،با این دل خونم من بر تو مدیونم اذنی بده تا که روند،هر دو سوی میدان مظلوم برادرجان آماده اند بهر نبرد،با دشمن بی دین با خون شوند رنگین هر دو مصمم گشته اند،بر عهد و بر پیمان مظلوم برادرجان نور بصیرت در دل و،هر دو چنان شیرند بر خصم دون تیرند آورده دو هدیه شوند،فدایی قرآن مظلوم برادرجان دو نوجوان اما چنان،قاسم دلیر هستند از عشق تو مستند خواهم که چون قاسم شوند،در خون خود غلتان مظلوم برادرجان آورده ام دو نوگلم،همچو علی اکبر هر دو زنند پرپر در راه دین سرمدی،هر دو شوند قربان مظلوم برادرجان (سبک: ای ساقی لب تشنگان)
۳۸ (حضرت قاسم ابن الحسن ع) ای نور چشم فاطمه،خورشید تابانم مولی عموجانم بهر غریبی حرم،چون شمع سوزانم مولی عموجانم یتیم مجتبی منم،تویی حبیب من یار غریب من تا جان دهم در راه تو،ده اذن میدانم مولی عموجانم آمده ام اذنم دهی،گردم فدای تو در کربلای تو با گریه ی اهل حرم،شمع فروزانم مولی عموجانم ممنونم اذنم داده ای،تا که روم میدان جانم شود قربان شکر خدا از لطف تو،عازم به میدانم مولی عموجانم رفتم بگویم بر عدو،من تحت فرمانم فدای قرآنم به یک دعای عمه جان،شد وقت جولانم مولی عموجانم دشمن بداند قاسمم،سر تا به پا احساس پرورده ی عباس از بهر یاری شما،من شیر میدانم مولی عموجانم افتاده ام زیر سم،اسبان دشمن ها عمو در این صحرا من کشته ی راه تو با،شمشیر عدوانم مولی عموجانم ای مهربان عموی من،برس به فریادم جان در رهت دادم شهید دشت کربلا،با سم اسبانم مولی عموجانم در این دم آخر تویی،آرامش جانم ای روح و ریحانم بنگر عموی مهربان،حال پریشانم مولی عموجانم ممنونم از تو یا عمو،از غم شدم آزاد بنمودی ام امداد شکر خدا با تو بود،آغاز و پایانم مولی عموجانم
۴۱ (حضرت علی اصغر ع) ای نازنین طفل رباب،ای کودک اطهر جانم علی اصغر هستی گل فاطمه و،از نسل پیغمبر جانم علی اصغر ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان تا که دهی جولان گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر جانم علی اصغر ای آخرین سرباز من،ای همه هست من بر روی دست من با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر جانم علی اصغر ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره شد حنجرت پاره با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر جانم علی اصغر ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم بابا روی دستم شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر جانم علی اصغر ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم شعله برافروزم منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر جانم علی اصغر از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب جانم بود بر لب آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور جانم علی اصغر قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم بر تو عزادارم در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر جانم علی اصغر
۴۱ (حضرت علی اکبر ع) در خلق و خو و خصلتی،شبیه پیغمبر جانم علی اکبر تو صاحب کرامتی،ای نوه ی حیدر جانم علی اکبر ای افتخار عالمین،ای قهرمان من یار جوان من ای میوه ی قلب پدر،هستی خدا باور جانم علی اکبر ای نور چشمم پسرم،بر تو نمودم رو با کنده ی زانو سر تو را عزیز جان،گرفته ام در بر جانم علی اکبر بابا شده خون جگرم،ای مه جبین من ای نازنین من اندر کنار پیکرت،بابا زند بر سر جانم علی اکبر ای شبه پیغمبر علی،فرقت دو تا گردید جانت فدا گردید با پیکر خونین خود،رفتی سوی داور جانم علی اکبر برخیز و بنگر بر پدر،گردیده ام دلخون از داغ تو محزون زینب رسیده از حرم،با دیدگان تر جانم علی اکبر تا دیدمت صد پاره تن،شد قامت من خم صبرم بگشته کم داغ تو زد بر جان شرر،ای ز همه بهتر جانم علی اکبر بابا نگر بر حال من،ای ماه رخشانم سر در گریبانم صد پاره پیکر گشته ای،با نیزه و خنجر جانم علی اکبر اهل حرم گریان همه،ریزند سرشک غم از سوز این ماتم زند سکینه از غمت،بر سینه و بر سر جانم علی اکبر آمد برای یاری ام،با گریه جان بر لب عمه ی تو زینب گرید کنار پیکرت،ای روح در پیکر جانم علی اکبر
۳۷ (شام غریبان) امشب شب قتل حسین،شام غریبان است هر دیده گریان است از سوز داغ کربلا،زینب پریشان است هر دیده گریان است گل های باغ مصطفی،در کربلا پرپر گشته چنان اکبر از داغ اصغر دیده تر،چشم محبان است هر دیده گریان است اندر کنار علقمه،نقش زمین سقاست اشک همه دریاست از داغ سقای حرم،ماتم فراوان است هر دیده گریان است امشب رقیه با سکینه گشته جان بر لب چون عمه اش زینب از داغ بابایش حسین،سر در گریبان است هر دیده گریان است افتاده جسم شاه دین،با پیکر بی سر چون لاله ای پرپر جسم حسین سرجدا،اندر بیابان است هر دیده گریان است در پیش چشم زینبش،آتش زدند خیمه سرها روی نیزه در خون تپیده پیکر،شاه شهیدان است هر دیده گریان است زینب عزیز فاطمه،امشب شده دلخون دلخسته و محزون از داغ پور مرتضی،اشکش چو باران است هر دیده گریان است
۳۳ (دفن شهدای کربلا) بنی اسد خوش آمدید،هستم گل زهرا واویلا واویلا بنی اسد بعد از حسین،گردیده ام تنها واویلا واویلا بنی اسد نامم علی،من عابدین هستم حامی دین هستم بودم به دشت کربلا،با کعبه ی دل ها واویلا واویلا بنی اسد خوش آمدید،از بهر دلداری مرا کنید یاری کنار قتلگه کنم،بزم عزا برپا واویلا واویلا این پیکر غرقه به خون،باشد علی اکبر صد پاره شد پیکر شد اربا اربا پیکرش،اکبر گل لیلا واویلا واویلا در پشت خیمه ها بود،قبر علی اصغر شد غرق خون حنجر زد بر گلوی نازکش،با تیر کین اعدا واویلا واویلا پیچیده در صحرای غم،عطر گلان یاس از پیکر عباس بی دست و سر افتاده است،در علقمه سقا واویلا واویلا این پیکر غرقه به خون،از یوسف زهراست بی سر در این صحراست باشد غریبی حسین،از قتلگه گویا واویلا واویلا جسم حسین بن علی،افتاده روی خاک با پیکر صد چاک من می نمایم با شما،بزم غمش برپا واویلا واویلا بنی اسد بهر حسین،یک بوریا آرید اشک از غمش بارید انگشت و انگشتر کجاست،هر جا شوم جویا واویلا واویلا چگونه من بنی اسد،بی سر تنش بینم سنگ لحد چینم از جنت آید کربلا،هنگام دفن زهرا واویلا واویلا
۳۸ (امام سجاد ع) از داغ تو یابن الحسین،هر دل شده ناشاد یا حضرت سجاد گشتی شهید راه دین،از کینه و بیداد یا حضرت سجاد با زهر کینه گشته ای،شهید راه دین باقر شده غمگین از داغ تو خون گریه کرد،این عالم ایجاد یا حضرت سجاد دیدی شده غرق به خون،از کین علی اکبر شد همچو گل پرپر شد اربا اربا پیکرش،امان از این بیداد یا حضرت سجاد دیدی که طفل تشنه لب،با تیر شده سیراب رفته علی در خواب قلب تو را ای نور حق،سوزانده این رخداد یا حضرت سجاد دیدی علی اصغر ز کین،دردش شده چاره شد حنجرش پاره قنداقه اش پر خون شده،با تیر آن صیاد یا حضرت سجاد دیدی که عباس علی،دستش جدا گشته جانش فدا گشته سقای طفلان حسین،در علقمه جان داد یا حضرت سجاد دیدی پدر از صدر زین،روی زمین افتاد در راه دین جان داد سرش جدا شد از بدن،با دست آن جلاد یا حضرت سجاد دیدی سری بر نیزه ها،مولی شدی دلخون عمه شده محزون آتش زدند بر خیمه ها،آن لشکر الحاد یا حضرت سجاد دیدی گلستان نبی،از کین شده پرپر زینب زند بر سر دیدی که مانده از ستم،روی زمین اجساد یا حضرت سجاد در تشت زر رأس پدر،دیدی شدی گریان ای حامی قرآن می زد به لب با چوب کین،یزید بی بنیاد یا حضرت سجاد
۷۲ (امام رضا ع) دشمن ز ظلم و کینه اش،بنموده آزارت عالم عزادارت گریان تو گشته جواد،محرم اسرارت عالم عزادارت تو از مدینه آمدی،ای رهبر ابرار دیدی ستم بسیار بوده میان مردمان،فاطمی رفتارت عالم عزادارت از دشمنانت دیده ای،آزار بسیاری بی یاور و یاری دشمن نموده یا رضا،آزار بسیارت عالم عزادارت دشمن به زهر کینه اش،شرر به جانت زد زخم زبانت زد از غربتت اشک بصر،ریزد ز رخسارت عالم عزادارت قصر عدوی بی حیا،شد قتلگاه تو فدای آه تو زهر ستم مولای من،نبود سزاوارت عالم عزادارت در حجره از بهر جواد،در انتظاری تو بر غم دچاری تو خون گریه می کرد پسرت،در وقت دیدارت عالم عزادارت سر تو را بگرفته است،بر روی دامانش با چشم گریانش بنموده خون دل جواد،ناله ی بسیارت عالم عزادارت تشییع جنازه شد تنت،روی دوش یاران گردیده گلباران بعد از شهادت حسین،هر خیمه شد غارت عالم عزادارت
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران ✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (حضرت زینب س) ای نور چشم فاطمه،دین از تو شد احیا یا زینب کبری ای یاور خون خدا،ای روح با تقوا یا زینب کبری بانو تو رفتی از جهان،ای دخت با ایمان هر دیده ای گریان از سوز داغ و ماتمت،عالم شده غوغا یا زینب کبری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ راحت شدی از رنج و غم،با آن دل خونین ای آفتاب دین هر جا شده از بهر تو،بزم عزا برپا یا زینب کبری یاد غم کرب و بلا،بودی تو جان بر لب یا حضرت زینب هر روز و شب می سوختی،زان ماتم عظمی یا زینب کبری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بودی به یاد کربلا،یاد غم اکبر آن غنچه ی پرپر می سوختی بهر حسین،ای دختر زهرا یا زینب کبری دیدی که شمر بی حیا،آمد سوی گودال ای وای از آن احوال بر سینه اش بنشسته و،شد قتلگه غوغا یا زینب کبری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدی که شمر سویش دوید،آن دشمن بی دین سرش برید از کین شد پیکرش نقش زمین،از کینه ی اعدا یا زینب کبری بعد از شهادت حسین،دیدی تنش در خون زین غم شدی محزون دیدی سر پاک حسین،بر نیزه ی اعدا یا زینب کبری