#سبک_زمینه_شهادت_امام_صادق_ع_🏴
#اجرانشده
بند اول:
باز خدا روضه خونه
دوباره سوخت یه خونه
دوباره حمله کردن
به خونه ای شبونه
آسمون تیره تر شد
خونه باز شعله ور شد
دوباره باز تداعی
روضه ی میخ و در شد
باز هیزم و باز طناب
باز بوی آتیش و دود
باز ضربه ای تازیون
باز شونه ای شد کبود
تو کوچه آقای ما
همه دیدن می برید
پیره مردی شصت ساله
پشتِ مرکب می دوید
غریب امامِ ششم
بند دوم:
بدونِ یار و یاور
با دو تا دیده ی تر
کشیدنش تو کوچه
شبیهِ باباش حیدر
ناسزا می شنید و
خونِ دل می کشید و
با پاهای برهنه
روی خاک می دوید و
نه عمامه روی سر
نه توی دستش عصا
دائم میخورد رو زمین
امام مظلومِ ما
نفس نفس میزد و
توون نداشت دست و پاش
شکستن حُرمتشو
جلو چِشِ بچه هاش
غریب امامِ ششم
بند سوم:
میونِ کاخِ منصور
روضه خونه با زهرا
شده زنده دوباره
کربلا واسه آقا
تا که میبینه خنجر
میباره اشکِ ماتم
یاده رأسِ بریده
میسوزه تو تب و غم
توون نداره تنش
میاد خون از دهنش
چون زهرِ منصور شده
رَوونه تو جیگرش
خدا رو شکر که نشد
تنش دیگه بی کفن
خدا رو شکر که سرش
جدا نشد از بدن
غریب امامِ ششم
🎵📝: #رضا_نصابی
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#یاحسین(طاها تحقیقی)
#به نفس کربلایی محمد کیخا
@majmaozakerine
#سبک_زمینه_شهادت_امام_صادق_ع_🏴
#بسیار_زیبا_و_سوزناک😭
#اجرانشده
بند اول:
تنم
میسوزه از سَم
زیرِ لب هر دم
مرگمو میخوام
از خدا کم کم
شده
این زهرِ کاری
تو خونم جاری
با لبِ تشنه
جون دارم میدم
میسوزم از زهر ، این دمه آخر
رویِ لبهامه مادر ای مادر
خدایا من غریبه آلِ حیدرم
اسیره بسترم ، شبیهِ مادرم
یا صادق یا غریب
بند دوم:
زده
این زهرِ کینه
آتیش به سینه
بی حُرمتی ها
خیلی سنگینه
دلم
دریای درده
پُر آه و سرده
شِکوه دارم از
شهرِ مدینه
زخمیِ کُلِّ بال و پره من
دُشنام میدادن به مادره من
منو رو خاک غم ، کشیدن بی هوا
شبیه مرتضی ٰ، میون کوچه ها
یا صادق یا غریب
بند سوم:
مُدام
در بین بستر
با چشمای تَر
روضه میخونم
از شَهِ بی سر
نکش
خنجر رو حنجر
دست بردار از سر
داره می بینه
مادری مُضطر
وقتی سرِ تو ، رو نیزه ها رفت
زینب میونِ نامحرما رفت
امون از بزمِ مِی ، امون از ازدحام
امون از کوچه ی ، یهود و شهرِ شام
غریب آقای من
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علیرضا_پناهیان(روضه نشین)
#رضا_نصابی
#به نفس کربلایی محمد سلمانیان