#سفره_شب_هشتم_1401
شب هشتم
سفره حضرت امالبنین علیهاالسلام
(حضرت عباس علیه السلام)
ای غریب حضرت زهرا بیا
باز هم گسترده شد خوان کرم
تا ظهورت را بخواهیم بی امان
با مدد از مادر صاحب علم
راهی کربوبلا هستیم ما
کاش بودیم با تو آقا همسفر
در کجای این مسیری؟تا به کی
شیعه ات باشد ز حالت بی خبر
یک شب جمعه ی دیگر آمده
عازم کربوبلا چون مادری
باز هم چون او تو هستی محتضر
روضه خوان پیش امام بی سری
تا به جمعمان تو را دعوت کنیم
در کنار سفره ی ام البنین
روضه می خوانیم از سقای او
که شده در علقمه نقش زمین
آه یا ام البنین عباس تو
بود غمخوار و علمدار حسین
قهرمان بی بدیل کربلا
در حرم تنها کفیل زینبین
در مقام او همین بس که حسین
در هیاهوی زمین کربلا
روز عاشورا خطابش کرده است
زد صدا: ارکب بنفسی یا اخا
آه یا ام البنین عباس تو
بود تنها ساقی لب تشنگان
رفت بین دشمنان وقتی که دید
لعل خشک کودکان کاروان
بود تشنه لب ولی آبی نخورد
آن زمان که رفت در دریای آب
در میان دشمنان زد یک تنه
تا رساند آب بر طفل رباب
آه یا ام البنین مظلوم تو
رفت تنها در میان کینه ها
تیرباران شد میان علقمه
شد دو دست ساقی ات از تن جدا
مشک را دندان گرفت و باامید
رفت سمت خیمه اما بی هوا
مشک را بر سینه عباس دوخت
تیر بغض حرمله ی بی حیا
تیر در چشم و بدون دست بود
بی هوا آمد عمودی آهنین
در میان خنده های دشمنان
خورد او با صورتش روی زمین
چون حسین آمد کنار پیکرش
با چه حالی تیر از چشمش کشید
گفت عباسم ببین از داغ تو
روبه روی دشمنان قدم خمید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین