eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ دلت غمینه بگو چه خبر ای مدینه بگو از غمو بغض سینه شهر مدینه چقد واسه تو آشناس، این صحنه و دقایق میسوزه در خونه ی، بیت امام صادق چقد واسه تو آشناس، دود و درِ شکسته چقد واسه تو آشناس، امامو دست بسته بگو با من از چِشِ تار بگو ز غمای بسیار دیدی درو افتادی تو به یاد خون رو دیوار وآااااای أمون أمون از غریبی.... 🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅 بند2⃣ شهر مدینه توی دل تو شور و غوغاس افتادی به یاد گل یاس شهر مدینه نرفته از خاطر تو، هنوزم که هنوزه بی اختیار میگی با غم، زهرا داره میسوزه یادِ تو آوُردَن بازم، یه پهلوی شکسته یک گل یاس که پشت در، به جوی خون نشسته مدینه چیا کشیدی خسته شدی و بریدی خون شده دلت آخه تو پهلوی دریده دیدی وآااااای أمون أمون از غریبی... 🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅 بند3⃣ شهر مدینه بگو با من از دست بسته بگو با من از مرد خسته شهر مدینه میدونم ازین جماعت، چقد شده دلت خون دیدی دوباره یه حیدر، با دست بسته حیرون هی می‌کشیدن إمامو، تو کوچه و خیابون دوباره دیدی علی رو، اسیره و پریشون ادامه داره همیشه چرا تموم نمیشه چرا همیشه خبر از أسیریه و آتیشه وآااااای أمون أمون از غریبی.... 💠💠💠💠💠💠 🔅🔅🔆🔆🔅🔅 به قلم:
(ع) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ دلت غمینه بگو چه خبر ای مدینه بگو از غمو بغض سینه شهر مدینه چقد واسه تو آشناس، این صحنه و دقایق میسوزه در خونه ی، بیت امام صادق چقد واسه تو آشناس، دود و درِ شکسته چقد واسه تو آشناس، امامو دست بسته بگو با من از چِشِ تار بگو ز غمای بسیار دیدی درو افتادی تو به یاد خون رو دیوار وآااااای أمون أمون از غریبی.... 🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅 بند2⃣ شهر مدینه توی دل تو شور و غوغاس افتادی به یاد گل یاس شهر مدینه نرفته از خاطر تو، هنوزم که هنوزه بی اختیار میگی با غم، زهرا داره میسوزه یادِ تو آوُردَن بازم، یه پهلوی شکسته یک گل یاس که پشت در، به جوی خون نشسته مدینه چیا کشیدی خسته شدی و بریدی خون شده دلت آخه تو پهلوی دریده دیدی وآااااای أمون أمون از غریبی... 🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅 بند3⃣ شهر مدینه بگو با من از دست بسته بگو با من از مرد خسته شهر مدینه میدونم ازین جماعت، چقد شده دلت خون دیدی دوباره یه حیدر، با دست بسته حیرون هی می‌کشیدن إمامو، تو کوچه و خیابون دوباره دیدی علی رو، اسیره و پریشون ادامه داره همیشه چرا تموم نمیشه چرا همیشه خبر از أسیریه و آتیشه وآااااای أمون أمون از غریبی.... 💠💠💠💠💠💠 🔅🔅🔆🔆🔅🔅 به قلم: