#مرثیه_مسلم_بن_عقیل #ایام_مسلمیه
در کوچه وقتی سنگها بر صورتم خورد
خیلی برای خواهر تو گریه کردم
درازدحام کوچه های کوفه ، یادِ
اهل وعیالِ مضطر تو گریه کردم
تا مادران را در بر اطفال دیدم
یاد رباب و اصغر تو گریه کردم
وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم
یاد اذان اکبر تو گریه کردم
گفتم به طوعه که نرو در پشت ان در
با روضه های مادر تو گریه کردم
تا کاخ ان ملعون مرا با زجر بردند
مردانه پای دختر تو گریه کردم
در زیر لب گفتم به قربان سر تو
از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم
اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست
لب تشنه یاد حنجر تو گریه کردم
🔸شاعر:
#محمد_جواد_مطیع_ها
_____________________
#شهادت_امام_جواد_ع
#غزل
ناگزیر است بال و پر بزند
یا که بر خاک حجره سر بزند
سوز زهری که کرده بی تابش
دائما شعله بر جگر بزند
ناله اش را کسی نمیشنوند
غربتش روضه را شرر بزند
روضه ی باز، حجره بسته است
از عطش اه شعله ور بزند
روضه یعنی که همسری بی رحم
جای رفع عطش تَشر بزند
در عزای جوان ، جوان باید
از غمش ناله بیشتر بزند
به علی اکبرِ حسین قسم
که جوان داغ بر جگر بزند
روضه یعنی که لشگرِ نیزه
ضربه ها را به یک نفر بزند
#محمد_جواد_مطیع_ها