eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5794205727513904074.mp3
زمان: حجم: 1.13M
سبک شبهای جمعه میگیرم هواتو... ☑️ بند اول من بین ندبه میگردم دوباره دردِتو سینم دوایی نداره باز توی خونت میگیرم سراغت اشک غریبی زچشمام میباره آه چه سخته ندونم کجایی آه بیا ای که نور خدایی ☑️ بند دوم روزای جمعه برامن دعا کن این اشک و آهُ یه لحظه نیگاکن میسوزم آقا ندیدم شمارو این ندبمون رو بیابا صفا کن آه دل من گرفته بهونه آه به دنبال صاحب زمونه ☑️ بند سوم این روز و شبها عجب بی قرارم من بی کسم جز تو یاری ندارم بیچاره ام من میبینی آقاجون هرشب میخونم کجا مونده یارم آه زمونه عجب بی وفا شد آه مسیرم ز آقام جدا شد ☑️ بند چهارم من بینوایم توهستی امیرم از من نگیری نگاه که میمیرم دلتنگم آقا حرم آرزومه یعنی میشه که براتُ بگیرم آه منم با یه قلبِ پر از درد آه هوای حرم من رو پیر کرد @majmaozakerine
🌸سلام فرمانده🌸 فرماندۀ ما ،یوسف گمگشته ی زهراست می آید و با دولت خود منجی دنیاست ما منتظر آمدن صبح وصالیم... امروزه که عالم همه زخمی ستم هاست آری بنویسید که در دوره ی غم ها انصاف علی راهِ نجات همه ی ماست ما تشنه ی دیدار گل روی نگاریم چون برکۀ خشکیده که در حسرت دریاست این الحسنِ شیعه ز سوز جگر اوست داغ دل ما ، آمدن حضرت مولاست از روز ازل سائل دربارِ ولائیم این پرچم عشق است که هر ثانیه بالاست سخت است ببینیم همه را ، غیر رخ تو چشمان همیشه ترمان غرقِ تمناست برگرد بیا ، منتقم سیلی مادر برگرد بیا منتظرت زینب کبراست
خوی سگان هار صهیون شد نمایان در کشتن غیر نظامی های لبنان ثابت شده در عصر ما ، ابله ترینند آری همین ها لکه ی ننگ زمینند باند ترور حاکم شده بر ایلِ غاصب منفور دنیا گشته اسرائیل غاصب کوچکتر از آن باشد این نیروی نادان غالب شود بر شورِ حزب الله لبنان ما در کنار و حامی حزب خداییم آنکه بپیچد نسخه ی کفار، ماییم دشمن پشیمان میشود از روسیاهی تنبیه خواهد شد به امداد الهی در جنگ با کفار ، با ایمان بیایید فرض است بر ما ،یاری لبنان بیایید با هر چه امکانات خود در صحنه باشید این هیبت صهیون را از هم بپاشید
مجهولة القدر.... زبان حال مولای غریبم علی(ع) الا ای خاک یارم را گرفتی گلم باغم بهارم را گرفتی علی از داغش، آه سرد دارد مراقب باش، پهلو درد دارد بسوزم در غمش با حال خسته الا ای خاک بازویش شکسته به او غربت رسیده در مدینه به تو بسپردمش با زخم سینه نشان عشق دارد در وجودش مدارا کن تو با جسم کبودش تو میبینی رخش گردیده نیلی زده مردی به او در کوچه سیلی نبین مهمان تو قامت کمان است الا ای خاک زهرایم جوان است کفن کردم تن او را شبانه به چشم بچه ها در صحن خانه.... الا ای خاک وقت یاریِ توست دلم گرم امانت داریِ توست
هفت سین روضه... لحظه ی تحویل سال است و دلم با حیدر است ذکر لب هایم امیرالمومنین یا حیدر است سفره ام را با زبان روزه تزیین میکنم گریه بر مظلومیِ شاهنشه دین میکنم سین اول شد سلام عاشقانه بر علی دم بگیرم ای صفای مسجد ومنبر علی سین دوم ، سفره ی جود و سخای مرتضی هم نشین شد با فقیران ، جان فدای مرتضی سین سوم شد سحر وقت عبادات علی بهترین هنگامه ی اشک و مناجات علی سین چهارم ، سجده ای که بندگی را جار زد حین آن حیدر چقدر دم از فراق یار زد سین پنجم ساعتی که سر درون چاه کرد عالمی را از غم تنهایی اش آگاه کرد سین شیشم سینه ی پر درد او از این جهان بعد زهرایش علی ، خیری ندید از این و آن فاتح خیبر ز بغض دشمنانش پیر شد سین هفتم سر که زخمِ ضربه ی شمشیر شد بر سر این سفره قلب شیعیانش گشته خون میرود سوی خدا ، انا الیه راجعون زینبش زخم سرش را دیده با چشم ترش محرمِ بسیار دارد وقت غم دور و برش ای خدا صبرش دهد، فرق شکسته دیده است کربلا امّا سرِ بر نیزه بسته دیده است ✍️
آخرین جمعه ی ماهِ رمضون تو رو از خدا تمنا میکنم منم اون گدا که با دعا فرج گره زندگیمو وا میکنم حال من خوب میشه با اومدنت کاش یه مرهم به دلِ خراب بدی چی میشه یه بار میون ندبه ها؟ به سلام عاشقت جواب بدی این روزا که داره بوی عید میاد میشینم یه گوشه ، گریه میکنم هر کی گفت : گریه نکن ، بهش میگم: بیقرارِ حجة ابن الحسنم تو‌رو‌ جون فاطمه ردم نکن اگه تو‌ ردم کنی کجا برم؟ میدونم بَدم ولی اگه بخوای میتونم دوباره کربلا برم اسم کربلا اومد ، دلم گرفت برا روضه های شاهِ بی سپاه برا اون لحظه ای که سنگ میزدن پیش چشم خواهرش به قتلگاه...
بزارید گریه کنم ، دلم گرفته بی حساب شاید آروم بگیرم ، بعدِ یه دنیا اضطراب دلخوشیِ زندگیم رقیه ی تو بود حسین گوشه ی خرابه خواهرت شده خونه خراب بعد دیدن تنت رو خاک گرم کربلا خاطرات غارت خیمه منو میده عذاب از همون لحظه که اصغرت رو لب تشنه زدن هیشکی آب نمیخوره جلوی چشمای رباب جگرم میسوزه و مُردنم آرزوم شده از همون دم که دیدم سرت رو تو طشت شراب هرجا رفتم این روزا، همه منو نشون دادن انگاری که خنده کردن به اسیر داره ثواب مَحرمام که جون دادن ، حرمت من شکسته شد آخه هیچ کسی دیگه برام نمیگیره رکاب پشت نیزه ی سرت ، بر سرمون داد میزدن دست بچه ها و زینبت رو بستن با طناب بعد عباسِ علمدار و علیِ اکبرم منو بردن توی کوچه و بازارا بی نقاب حرفامو باهات زدم میرم که وقت رفتنه این جدایی از تو ، قلب زینب و کرده کباب