#فاطمیه
#غزل_مصیبت_حضرت_زهرا
#مصیبت_وداع
آرام دیده بسته ای و خواب رفته ای
یا که ز درد سینه ات از تاب رفتهای
جسم نحیف تو شده با بسترت یکی
از بس که ای عزیز دلم آب رفتهای
پایت ورم نموده زبس بهر یاریم
هر شب به درب خانه اصحاب رفتهای
از خاک چادرت شده معلوم نوح من
باموجی از بلا سوی گرداب رفتهای
در چارچوب خوردِ تنِ ضربه خورده ات
چون سایهای شکسته تو در آب رفته ای
ای ماه خانهام هم شب در خسوفِ غم
با آه دل زیارت مهتاب رفتهای ای
ای پشتگرمی ام تو در این قحطی وفا
تا انتهای معرفتی ناب رفتهای
زهرا بیا و کم دگری را خجل کنیم
خیلی دلم گرفته بیا درددل کنیم
یادش بخیر لحظه دیدار ما دوتا
آن اولین نگاه پر از عشق و آشنا
من بودم و تو و پدرت در کنار عرش
دور سرت ملائکه و خیل انبیا
دست تو را گرفت و به دستان من سپرد
گفتا تویی ودیعه محفوظهی خدا
حالا نبی کجاست ببیند امانتش
پهلو شکسته سینه شکسته غم آشنا
رفتی سلام من برسان بر پدر بگو
اسرار سینهای که نهان کرده ای زما
مسمار ضربه زد به بدن یا که سوختی
آمد چه بر سر بدنت زیردست و پا
دردت زنان بود دخالت نمی کنم
آهسته فضه را توصدا کرده ای بیا
زهرا بیا و کم دگری را خجل کنیم
خیلی دلم گرفته بیا درددل کنیم
#قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#مصیبت_وداع
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
🩸ای دخترم! با اشکهایت قلبم را آتش مزن...
در نقلها آمده است:
🥀 ... هنگامی که سیدالشهداء علیهالسلام آماده رفتن به میدان شدند و بر روی ذوالجناح قرار گرفتند،
📋 فأقْبَلَتْ سکینَةُ و هِیَ صارِخَةٌ و کانَ یُحِبُّها حُبّاً شَدیداً فَضَمَّها إلیٰ صَدرِهِ و مَسَحَ دُموعَها بِکُمِّهِ
▪️در اینجا بود که حضرت سکینه سلاماللهعلیها جلو آمد و فریادی کشید.
سیدالشهداء علیهالسّلام او را بسیار دوست داشتند؛ پس او را به سینه اش چسباند و با آستینش اشکهایش را پاک کرد...
🥀 سپس به ایشان فرمود:
📋 سَیَطولُ بَعدِی یا سکینَةُ فَاعْلَمی
مِنکِ الْبُکاءُ إذا الْحَمامُ دِهانِی
▪️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
📋 لا تُحرِقی قَلبی بِدَمعِکَ حَسرَةً
ما دامَ مِنّی الرُّوحُ فی جُثمانِی
▪️تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
📋 فإذا قُتِلتُ فأنتِ أولَیٰ بِالَّذی
تَأتینَهُ یا خَیرَةَ النِّسوانِ
▪️ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو سزاوارتری برای گریستن.
📚المناقب،ابن شهرآشوب، ج۴ ص۱۰۹
📚المنتخب ج۲ ص۴۵۰
📚الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۳۷
📚نفس المهموم ص۳۴۶
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین