مناجات جدید محرمی مهدوی
ورود کاروان به کربلا
#مناجات_مهدوی_ورودکاروان_به_کربلا3
وقتی که تو برای همه نور رحمتی
از چه همیشه ساکن صحرای ظلمتی
غافل شدیم از تو که این گونه ای طرید
بیش از هزار سال تو در بند غیبتی
تنها شدی چرا پدر مهربان ما
در خیمه های بی کسی ات غرق محنتی
ای مجری عدالت حیدر ظهور کن
پر شد بدون تو همه جا بی عدالتی
آقا بیا که رزق حلالی نمانده است
در فکر ثروتند همه با چه قیمتی!؟
حق می دهم اسیر هزاران بلا شویم
وقتی غریب عصر، گرفتار غربتی
حالا که پای عمه به کربوبلا رسید
دیگر نمانده در دل تو صبر و طاقتی
داری کنار عمه به خود لطمه می زنی
گویا به فکر روز دهم، عصر غارتی
آقا نه اینکه ماه محرم، تمام سال
صبح و مساء تو شاهد عصر جسارتی
آقا بگو به عمه که قدری صبور باش
امروز در کنار محارم، تو راحتی
عمّه هنوز پیکر بی سر ندیده ای
بر حنجر حسین ندیدی جراحتی
از کعب تازیانه که حرفی هنوز نیست
نشنیده ای هنوز تو سبّ و اهانتی
در ازدحام و کوی یهودی نرفته ای
از رقص و هلهله تو نداری شکایتی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)