❣﷽❣
مناجات_امام_حسین_ع
#مناجات_پایان_ماه_صفر
دارد کتیبه های عزا جمع می شود
پرچمْ سیاه کرب و بلا جمع می شود
شبْ گریه ها و سوز و نوا جمع می شود
سینه زنی هر شب ما جمع می شود
سالی دگر گذشته و شرمنده مانده ایم
ما را ببخش بعدِ غمت زنده مانده ایم
هرشب قرینِ اشک دو چشمم حسین بود
سوزِ نهفته در جگرم، غم، حسین بود
اوج نوای سینه زنان، دَم، حسین بود
ذکری که بود بر لب عالَم حسین بود
یکدم جدایی از غمت آقا هلاکت است
عمری که صرف غیر تو گردد بطالت است
یک شب دلم به یاد خرابه خراب شد
از ماتمی که دیده سه ساله، کباب شد
غم های مانده بر دل ما بی حساب شد
"وای از جسارتی که به بزم شراب شد"
وقتی که روضه در شب سوّم به سر رسید
با گریه دختری به وصال پدر رسید
یک شب میان روضه ی اکبر دلم شکست
پایین پای حضرت دلبر دلم شکست
عمّه رسید در دلِ لشگر دلم شکست
پای عبا و چیدن پیکر دلم شکست
آقا بیا و در شب هشتم ثواب کن
ما را شهید روضه ی اکبر خطاب کن
یک شب به جسم بی کفنت زار می زدیم
بر جای نیزه بر بدنت زار می زدیم
با یاد کهنه پیرهنت زار می زدیم
بر داغ مانده بر جگرت زار می زدیم
از هرچه تیر و نیزه تنت بی نصیب نیست
ای کشته ای که چون تو شهیدی غریب نیست
تا عالَم است دست من و دامنت حسین
جان ها فدای بزم عزای غمت حسین
راه هدایت است همین پرچمت حسین
خوبان عالَم اند غلام درت حسین
بر هرکه شد عجین غمت خیر می رسد
آهی کشیده در اَلَمت خیر می رسد
با او بگو که گشته پریشانِ کربلا
هرکو شده دچار،ْ به هجرانِ کربلا
عباس، ماه علقمه، عطشانِ کربلا
راه ورودی است به سلطانِ کربلا
دست بُریده را تو بیا پُل به دوست کن
با نام "کٰاشِفَ الکُروبْ" توسّل به دوست کن
شب های آخر است خدایا، چه می شود؟!
یعنی شده است نامه ام امضاء؟،چه می شود؟!
کربُبَلاست قسمتم آیا ؟، چه می شود؟!
گردد نصیبْ دیدن مولا چه می شود..؟!
امشب خودت به دست دل ما امان بده
راه وصال را تو بیا و نشان بده
آقا بیا و حاجت ما را درست کن
ای مظهر مُجیب شفا را درست کن
ما درد کم ندیده ایم، دوا را درست کن
امشب برات کرب و بلا را درست کن
یک شب گره به دست دعا باز می شود
محنت کشیده ای به تو دمساز می شود
#وحید_دکامین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بسم الله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #زمزمه
شاعر: #وحید_دکامین
▶️
می سوزه قلبم این شبا از درد
بارونه چشمـام می بـاره نم نم
نزدیک شـدیم به روزای آخـر
این سُفره داره جمع میشه کم کم
توو سرنوشتِ من شبای قدر
تقدیرِ سالِ دیگه چی بوده..؟
یعنی نوشتن اهلِ تقوا شم..؟
از دستِ نَفْسم میشم آسوده..؟
کاشکی شهادت قسمتم میشد
داشتم یه جو مردونگی، غیرت
توو مُصحفِ اعمال من حک بود
سـربازِ خـوبِ دوره ی غیبـت
یه لحظه ام چِشْم برندار از من
می خوام پیشِ لطفت نَرَم از یاد
مشهـد، زیـارت، قسمـتِ من کن
مهمون کنـم یه روضـه گوهرشاد
شبهـای آخـر رو بـه پایانه
دارم توو سینه یه غمِ جانکاه
میخوام واسه توبه شفیعم شه
دستِ منـو دامـانِ ثـاراللّه
از من نگیر درکِ مُحرّم رو
دور از تو میشم خیلی سر در گُم
اذنم بده با روضـه ی اکبـر
تا که بمیـرم مـن شـبِ هشتـم
یاربّ به عصـرِ روز عاشـورا
یاربّ بـه اون اذکـار ِ در گـودال
از روی تَل أمَّن یُجیب می خوند
یاربّ به زینب که میرفت از حال
یه مادری با ناله ای جانسوز
میـگه بُنَیّـه کُـشتنـت. مظلـوم
لبْ تشنه سر از پیکرت بُردن
از جرعه ی آبی شدی محروم
#امام_سجاد_ع_مصائب
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّهی مظلومهات بلا دیدی
«سری به نیزه بلند است» را شما دیدی
وَ غارت حرم و خیمه گاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوتِ تو صدها هزار فریاد است
برای گریهات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سه ساله، کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود
به آب دادن ذبحی، نظاره کافی بود
تو را به غصّه چهل سال مبتلا دیدند
به لحظهْ لحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصر دهم قسمتِ تو غم گردید
که سایهی پدرت از سرِ تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید
ز بار غصهی یاران، قَدِ تو خم گردید
اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود
خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلک چشم ترِ تو، همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضهی مکشوف چون هزاران داشت
سه شعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر، به روی حنجر را
✍ #وحید_دکامین
❣﷽❣
مناجات_امام_حسین_ع
#مناجات_پایان_ماه_صفر
دارد کتیبه های عزا جمع می شود
پرچمْ سیاه کرب و بلا جمع می شود
شبْ گریه ها و سوز و نوا جمع می شود
سینه زنی هر شب ما جمع می شود
سالی دگر گذشته و شرمنده مانده ایم
ما را ببخش بعدِ غمت زنده مانده ایم
هرشب قرینِ اشک دو چشمم حسین بود
سوزِ نهفته در جگرم، غم، حسین بود
اوج نوای سینه زنان، دَم، حسین بود
ذکری که بود بر لب عالَم حسین بود
یکدم جدایی از غمت آقا هلاکت است
عمری که صرف غیر تو گردد بطالت است
یک شب دلم به یاد خرابه خراب شد
از ماتمی که دیده سه ساله، کباب شد
غم های مانده بر دل ما بی حساب شد
"وای از جسارتی که به بزم شراب شد"
وقتی که روضه در شب سوّم به سر رسید
با گریه دختری به وصال پدر رسید
یک شب میان روضه ی اکبر دلم شکست
پایین پای حضرت دلبر دلم شکست
عمّه رسید در دلِ لشگر دلم شکست
پای عبا و چیدن پیکر دلم شکست
آقا بیا و در شب هشتم ثواب کن
ما را شهید روضه ی اکبر خطاب کن
یک شب به جسم بی کفنت زار می زدیم
بر جای نیزه بر بدنت زار می زدیم
با یاد کهنه پیرهنت زار می زدیم
بر داغ مانده بر جگرت زار می زدیم
از هرچه تیر و نیزه تنت بی نصیب نیست
ای کشته ای که چون تو شهیدی غریب نیست
تا عالَم است دست من و دامنت حسین
جان ها فدای بزم عزای غمت حسین
راه هدایت است همین پرچمت حسین
خوبان عالَم اند غلام درت حسین
بر هرکه شد عجین غمت خیر می رسد
آهی کشیده در اَلَمت خیر می رسد
با او بگو که گشته پریشانِ کربلا
هرکو شده دچار،ْ به هجرانِ کربلا
عباس، ماه علقمه، عطشانِ کربلا
راه ورودی است به سلطانِ کربلا
دست بُریده را تو بیا پُل به دوست کن
با نام "کٰاشِفَ الکُروبْ" توسّل به دوست کن
شب های آخر است خدایا، چه می شود؟!
یعنی شده است نامه ام امضاء؟،چه می شود؟!
کربُبَلاست قسمتم آیا ؟، چه می شود؟!
گردد نصیبْ دیدن مولا چه می شود..؟!
امشب خودت به دست دل ما امان بده
راه وصال را تو بیا و نشان بده
آقا بیا و حاجت ما را درست کن
ای مظهر مُجیب شفا را درست کن
ما درد کم ندیده ایم، دوا را درست کن
امشب برات کرب و بلا را درست کن
یک شب گره به دست دعا باز می شود
محنت کشیده ای به تو دمساز می شود
#وحید_دکامین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_سجاد_ع_مصائب
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّهی مظلومهات بلا دیدی
«سری به نیزه بلند است» را شما دیدی
وَ غارت حرم و خیمه گاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوتِ تو صدها هزار فریاد است
برای گریهات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سه ساله، کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود
به آب دادن ذبحی، نظاره کافی بود
تو را به غصّه چهل سال مبتلا دیدند
به لحظهْ لحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصر دهم قسمتِ تو غم گردید
که سایهی پدرت از سرِ تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید
ز بار غصهی یاران، قَدِ تو خم گردید
اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود
خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلک چشم ترِ تو، همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضهی مکشوف چون هزاران داشت
سه شعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر، به روی حنجر را
✍ #وحید_دکامین
#غزل
#امام_حسین ع
#زیارت_اربعین
#پیاده_روی
#وحید_دکامین
#گربهشأنتواژههاداردروایت
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود
فیضِ شعر از جانب لطفت عنایت میشود
یک زمان از گریه آسایش ندارد چشم من
تا شنیدم اشک های من دوایت میشود
هر که آمد تحت قُبّه در جوار مدفنت
در روایت هست مشمول عنایت میشود
بر دل گم کرده راهی، چون رسول ترک هم
یک نگاهی میکند چشمت، هدایت میشود
با نگاه لطف آقا نوکر درمانده اش
بعد از اینها صاحب صدها کرامت میشود
کار او دنیا نمی ماند زمین از لطف دوست
در قیامت همْ به حبّ او شفاعت میشود
هرکه پایش باز شد در هیئتت دانسته است
هرچه می بخشی به سائل بی نهایت میشود
پرچمت را هرکه دید و گفت چیزی جز سلام
حاصل این کرده اش روزی ندامت میشود
گو به هرکس اربعین میل زیارت کرده است
با توسّل بر رقیه او ضمانت میشود
هرکسی را کربلا مهمان خوانت میکنی
او به دستان علمدارت سقایت میشود
.
.
در طواف پیکر صد پاره ات از تیر و تیغ
محشری برپا شده گویی قیامت میشود
پیش چشم مادرت زهرا میان قتلگاه
بر تن عریان تو دارد جسارت میشود
#حلقه_ادبی_ریان