#تک #محرم ⚫️ غنچه ی باغ حسین 🎤 #کربلایی_سیدرضانریمانی @wwwmajmazakrin

🌸 #شور🌸 #سلام اقای دلم یا اباعبدالله🌸 🎤 #کربلایی_سیدرضانریمانی 《🌿گنجینه صوتی سیدرضانریمانی🌿》 💠💠💠💠💠💠💠💠 @majmaozakerine

#سلام اقای دلم یا اباعبدالله🌸 🎤 #کربلایی_سیدرضانریمانی فوق زیبا👌👌👌👌

#فیلم #مناجات | دم افطار... #شب_نهم رمضان ۹۸ #کربلایی_سیدرضانریمانی @majmaozakerine

#فیلم | #شب_بیست_و_دوم رمضان ۹۸ 📆 دوشنبه ۶ خرداد ماه ۹۸ #زمینه | تو که رفتی، منم مُردَم 🔹️ #کربلایی_سیدرضانریمانی #پیشنهاد_دانلود

قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه #کربلایی_سیدرضانریمانی🎤🍃 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #هدیه_به_امام_زمان_عج_صلوات التماس دعای فرج و عاقبت _بخیری

‍ #ایام_فاطمیه #واحد #کربلایی_سیدرضانریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوه غم رو سرم افتاد شعله توی حرم افتاد تا دیدم یه نانجیبی به جون مادرم افتاد چی کشید از در و مسمار که گرفته دست به دیوار من خودم فهمیده بودم پشت بازوش ورم افتاد با چشام دیدم که می‌ریخت تیکه‌های درِ سوخته اینکه داره گُر میگیره چادر مادره سوخته «نزنید مادر مارو» دیده بودم یه حرامی هی می‌زد حرف اضافه از خداشون بود ببینن که بابام بشه کلافه اونی که سردسته‌شونه از قرارم مستشونه تو یه دست قبضه‌ی شمشیر توی اون دستش غلافه هر کدوم آورده بودن دو سه تا اضافه شمشیر اما کارمون رو ساختن با همون غلاف شمشیر «نزنید مادر مارو» گُل یاس خونه افتاد از گُلش گلاب گرفتن کتاب نبی رو بستن از علی حساب گرفتن علی زیر بار نمی‌رفت که بیاد برای بیعت سراغ فاطمه رفتن آخرش جواب گرفتن همه جا دوده و آتیش همه جا پر از غباره مادرم می‌خواست بلند شه نانجیب می‌زد دوباره «نزنید مادر مارو» *شاعر: #مظاهر_کثیری_نژاد .

‍ #ایام_فاطمیه #کربلایی_سیدرضانریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine چشمام خیسه، بازم عزادارم به لب نوا دارم، برای مادر روضه‌خونم، با دم وا اُمّاه رسیده باز از راه، عزای مادر قبله‌ی حاجات ای روح مناجات ای مادر سادات ای مادر سادات «مادر سادات ، مادر سادات» پاک نکردم، تو روضه اشکامو تا که گناهامو پاک کنه این اشک تا وقتی که، نگام کنه مادر با روضه‌های در، شده عجین اشک شفیعه‌ی محشر، حبیبه‌ی حیدر دختر پیغمبر، مادر سادات قبله‌ی حاجات ای روح مناجات ای مادر سادات ای مادر سادات «مادر سادات ، مادر سادات» بانویی که مالک این دنیاست مادر ما زهراست، فدک نمی‌خواد هرجا که تو ولای حیدر نیست دعای مادر نیست، نمیشه آباد صدیقةالکبری، اِنسیةالحوراء فاطمة الزهرا، مادر سادات قبله‌ی حاجات ای روح مناجات ای مادر سادات ای مادر سادات «مادر سادات ، مادر سادات» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

‍ #ایام_فاطمیه #واحد #کربلایی_سیدرضانریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوه غم رو سرم افتاد شعله توی حرم افتاد تا دیدم یه نانجیبی به جون مادرم افتاد چی کشید از در و مسمار که گرفته دست به دیوار من خودم فهمیده بودم پشت بازوش ورم افتاد با چشام دیدم که می‌ریخت تیکه‌های درِ سوخته اینکه داره گُر میگیره چادر مادره سوخته «نزنید مادر مارو» دیده بودم یه حرامی هی می‌زد حرف اضافه از خداشون بود ببینن که بابام بشه کلافه اونی که سردسته‌شونه از قرارم مستشونه تو یه دست قبضه‌ی شمشیر توی اون دستش غلافه هر کدوم آورده بودن دو سه تا اضافه شمشیر اما کارمون رو ساختن با همون غلاف شمشیر «نزنید مادر مارو» گُل یاس خونه افتاد از گُلش گلاب گرفتن کتاب نبی رو بستن از علی حساب گرفتن علی زیر بار نمی‌رفت که بیاد برای بیعت سراغ فاطمه رفتن آخرش جواب گرفتن همه جا دوده و آتیش همه جا پر از غباره مادرم می‌خواست بلند شه نانجیب می‌زد دوباره «نزنید مادر مارو» *شاعر: #مظاهر_کثیری_نژاد .