|⇦•بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار ..
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد کمیل•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریۀ بسیار بس کُن
ای چند شب بیدار مانده آب رفتی
ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن
بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن
رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن
باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن
باید بگویم روضه های بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن
ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن
ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن
در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن
در کوچه می اُفتی ، می گوید به قنفذ
اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن
دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد
از چادر او پایِ خود بردار بس کُن
بگذار یک جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن
این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است
با شمر می گوید نزن نشمار… بس کُن
motiei.emamreza.babolharam.net.mp3
7.98M
مطیعی روضه امام رضا
#امام_رضا
وقتی که دورم از تو درمونم فقط اشکه
بی تو زیارتنامهی من خط به خط اشکه
میشه یه شب خوابم بیای؟
ای خوش ترین رویام
من فکر حاجت نیستم،
از تو تو رو میخوام
هر شب با پای دل،
تا مشهد اومدم
هر جای عالمم،
دلتنگ مشهدم
«دلتنگ مشهدم»
(دلم خیلی برات تنگ شده ، یا امام رضا ، تو مدینه ی منی ، تو کربلای منی، تو نجفِ منی،
من امسال که از همه جا مونده شدم بیشتر دلم تنگ شده ... یا مولا یا رضا ....)
اینجا شهیدایِ زیادی اومدن رفتن
رزق شهادت رو تو دادی،
اومدن رفتن
از این حرم رزق شهادت ساده میگیرن
اونها که میمیرن برات؛
هرگز نمیمیرن
هر شب این خونه رو،
با گریه در زدم
هر جایِ عالمم، دلتنگِ مشهدم
«دلتنگ مشهدم»
میشه نگاهم خیره به چشمای تو باشه؟
وقتی که جون میدم سرم رو پای تو باشه
میترسم اون لحظه،
تو هم باشی کنارم کاش
شبِ اول قبرم میای؟ به خودم وعده دادم...
خودت فرمودی یا امام رضا؛ ( مَن زارَنی عَلی بُعدِ داری ...هر کس با این دوری راه بیاد زیارتِ من ...
اَتیتُه فی ثَلاثهِ مَواطِن ....من امام رضا سه جا بهش سر می زنم ...اِذا تَتایِرَه کُتُب یَمینَاو شِمالا ...اون موقعی که نامه ی اعمال و دست راست و چپ من میدن....
وَ عِندَالصراط وَ عِندَ المیزان ...من منتظرتم ...
میگن مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری همش می رفت مشهد، می اومد ترمینال به این اتوبوسها می گفت ؛ اگه جا نیست کفِ اتوبوس میشینم ،
من می خوام برم مشهد ، من اینجور شنیدم ، بعد از وفاتش در عالم رویا به یکی از شاگردانش گفت :
امام رضا وفا کرد ، هر چی من رفتم مشهد ، با همون تعداد اومد زیارتم ...
میشه نگاهم خیره به چشمایِ تو باشه ؟
وقتی که جون میدم سرم رو پایِ تو باشه
می ترسم اون لحظه
تو هم باشی کنارم کاش
وقتی که جون میدم خودت بالاسر من باش
بارون میشه برات،
اشکای بی حدم
هر جای عالمم، دلتنگ مشهدم
«دلتنگ مشهدم»
خوب یه بندم روضه بخونم ....
سر رویِ خاک حجره میذاری
تک و تنها
هی زیر لب میگی
کجایی مادرم زهرا ؟
رضا جانم ...بمیرم برات ..
آقای ما رفت دارُالعماره ..اون میوه ی مسموم رو تعارف کرد ...اون مامون ملعون ...آقایِ ما امتناع کرد ...اجبار کرد گفت مجبوری بخوری...در روایت هست دو سه دانه انگور بود یا انار بود ...دو سه دانه تناول کرد ..سریع بلند شد ....مامون ملعون صدا زد ...اِلی اَین ؟ کجا میری ؟
فرمود: اِلی حَیثُ وَجَهتنی ...به همون جایی که من و فرستادی ....
عجب سَمّی به امام رضای ما دادن...از دارالاماره تا منزل راهی نبود ...مرحوم شیخ صدوق در عیون الاخبار رضا روایت کرده : این راه کوتاه رو امام رضای ما پنجاه با نشست و بلند شد ....
مثل مار گزیده ها به خودش می پیچید ...
آخ بمیرم برات ....هی صدا می زد جگرم...
آی قربون شما برم که گریه می کنید ولی حسین حسین میگید ...دستور امام رضاست
به ریان بن شبیب، یابنَ شَبیب اِن کُنتُ باکیا لِشیِ
فَابکِ لِلحُسَین ....اگه خواستی گریه کنی برا حسین گریه کن ...
آخ بمیرم ...وارد منزل شد اباصَلت درها رو ببند
من داخل حجره میشم ...کسی رو راه نده ..
اباصلت میگه همه ی درها رو بستم ...
یه وقت دیدم یه ماه پاره ای وارد منزل شد ...
ای آقا ! ای جوان نورانی! من همه ی درها رو بسته بودم ، شما چطور وارد شدید؟
یه نگاهی کرد ، ای اباصلت ! خدایی که من رو از مدینه به طوس آورد از در بسته رد میکنه ....
وارد حجره شد جوادالائمه.....
سر بابا رو بلند کرد ، به دامن گذاشت ، دلش راضی نشد ....وَقَبَّلَ ما بینَ عَینَین...
بین دو دیدگان پدر رو بوسه زد ، دلش راضی نشد ...وَ دمَّه اِلی صَدرِه...آی بابای غریبش رو به سینه چسبانید ...
عَلی وَ صلَّ الله عَلی الباکینَ عَلیَ الحُسین ....
دلها بسوزه ...اما کربلا کار برعکس شد ...
پدر پیری آمد ..سر جوانش رو بلند کرد ...
آخه قاعده اینه ، پسر باید بیاد بالای سر پدر مثل جوادالائمه...
اما کربلا اینطور نبود ..امام حسین آمد بالای سر علی اکبر ...سر علی رو بلند کرد به دامن
گذاشت ....
فَجَعلَ یَبسَهُ الترابَ اَن وَجِهه.... خاک رو از صورت جوانش پاک کرد ...
آی نگاه کرد فرقِ پسر مثل باباش امیرالمومنین شکافته... دلش راضی نشد ..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّه.....صورت به صورت علی گذاشت....بعد صدا زد؛ علی !عَلَی الدُنیا بَعدکَ العَفا...دلش راضی نشد..
رو کرد سمت لشکر دشمن یابنَ سعد ....قَطَعَ اللهُ رَحِمَک کَما قَطَعَ رَحِمی ...نفرین کرد خدا رَحِم تو رو قطع کنه ....
راوی میگه دیدم یه وقت برکشت سمت خیمه ها
وَ اَقبَل عَلی فِتیانِه ...یه نگاهی به جونای بنی هاشم کرد ، صدا زد؛ یا فِتیَه بنی هاشم اِحمَلوا اَخاکُم....
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
سید بنِ طاووس نوشته راوی لشکر دشمن میگه ؛
یه وقت دیدم ..یه زنی از خیمه ها بیرون آمد ...
*فَجاءت زَینب وَ هی تُنادی یا اُخَیاه یابنَ اُخَیاه*..
میگه زینب صدا میزد ؛ وای برادرم وای پسر برادرم...
۱
25973.mp3
3.18M
آی کبوتر که نشستی روي گنبد طلا
هر کجا پر میزنی تو حرم امام رضا
من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرم به روي خاک ها می ذارم
اونجا هر کی می پره طائر افلاکی می شه
اینجا هر کی می پره بال و پرش خاکی می شه
اونجا خادما با زائرا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبرا می رونن
تو که هر شب می سوزه صد تا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت
میرداماد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
.. نـــــــوحــــــه شهادت امام حسن ع
🌒🌒🌒🌒🌒🌒
زینبم کن به حالم نظر
...... بردلم زهر کین زد شـــرر
راحت ازاین همه غم شدم
...... خواهرم کن حسینم خبر
منکه در حجره ام دست وپا میزنم
جای همسر حسین را صدا میـزنم. 2
من غریبم غریبم غریبم غریب 3
🕳🕳🕳🕳🕳🕳
قاتل من شده همسرم
... . آتش افکنده پــا تا ســرم
زهر نشسته به جانم دگر
...... وقت رفتن شـده خواهرم
راحت از دیدن درب و دیوار شدم
راحت از دیدن خون مسمار شدم 2
من غریبم غریبم غریبم غریب.. 3
🕳🕳🕳🕳🕳🕳
از غم کوثری پر دردم
... . بین خانه نظـرمی کردم
بعد آن سیلی بی پروا
...... مادرم را خودم آوردم
بعد آنروز شدم خسته و دلغمین
بین خانه شدم بیکس و بی معین 2
من غریبم................
🌒🌒🌒🌒🌒🌒🌒
.. . ✍ عیسی دین محمدی
💦💦💦💦💦💦💦
❣﷽❣
🌹#دوبیتی_امام_حسن_ع
من گدایم من گدایم یا حسن
من گدای بی نوایم یا حسن
تو گُل زهرایی و من خار تو
عشق تو داده بهایم یا حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
هر چه دارم از تو دارم یا حسن
هر چه خواهم از تو خواهم یا حسن
گر نبودم کنیز خوبی تو را
باز امید شفاعت از تو دارم یا حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ای مسیحای مسیحا پرور عالم حسن
ای به دستت رشته عشق بنی آدم حسن
گر که بی نام و نشانم یا امام مجتبی
خاک بوس آستانم یا امام مجتبی
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
غربت آن نیست که سر بر سر نی
ره کند با سپه دشمن طی
غربت آن است که، فردی مظلوم
شود از کینه یارش مسموم
غربت آن است که بعد از کشتن
بارش تیر ببارد به بدن
تیر بارید ز بس بر بدنت
بدنت گشت یکی با کفنت
سینهها از الم، فروخته شد
تن و تابوت بهم دوخته شد
ای بیاد تو دل هستی، خون
وی حساب غمت از حد بیرون
قلب احمد که برایت خون بود
به همه مردم عالم فرمود:
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
غمِ مادر نمك پاشِ دلم شد
جگر در طشت خونين حاصلم شد
خدايا بعد عمري اشك و ماتم
سراخر زهرِ يارم قاتلم شد
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
یا حسن ع ناقابلم
اما گرفتار توأم
یا حسن ع دستم تهی
اما خریدار توأم
بر سر بازار حُسنت
نقد جان آورده ام
نیست قابل لیک
هر چه بود آن آورده ام
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
يا حسن دست منو دامان تو
ياحسن درد من و درمان تو
من چه گويم از يم احسان تو
من به دل دارم همه ايمان تو
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
تو کریم اهل بیتی
من گدای اهل بیت
دست خالی رد مسازم
ای صفای اهل بیت
خوب میدانم که میدانی
چه هستم یا حسن
ذره ام، هیچم ولی
دل بر تو بستم یا حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسن قبری ملال انگیز دارد
حسن صبری شهادت خیز دارد
سلام ما به قبر بی چراغش
قلوب شیعیان سوزد ز داغش
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
تو را زهرا به دامان پروریده
رسول الله اوصاف تو خوانده
تو زهرا و علی را نور عینی
امید زینب و عشق حسینی
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسینم را بگو آید کنارم لحظه ای از غم
که گویم درد دل با یادگار مادرم امشب
بیا آخر دم آخر مرا دیگر حلالم کن
که مهمانم به جنت نزد جد اطهرم امشب
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
جگر صبر کباب بود از صبر حسن
گریه ممنوع بود بر سر قبر حسن
نه فقط شعلهٔ داغش زده آتش به دلم
قبر بی شمع و چراغش زده آتش به دلم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
مدتی هست که جان رفته برون از بدنم
تحت درمان شفاخانه ی بیت الحسنم
من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید
همه ی اهل جهان را حسنی خواهم کرد
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
غارت زده منم که تو را خاک می کنم
تابوت را ز خون تنت پاک می کنم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
دارد دلم سوز و محن
با نغمه مرغ چمن
دم یا حسین باشد اگر
در بازدم گویم حسن
💔جانم حسن جانم حسن...
دو چشم دارم هر یکی
از دیگری سیلاب تر
چشمی برای بی حرم
چشمی برای بی کفن
💔جانم حسن جانم حسن🖤
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ای اهل مدینه فتنه بنیان مکنید
بر آل علی این همه عصیان مکنید
گر لاله نریزید به تابوت حسن
شرمی ز رسول، تیر باران نکنید
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
بر درد دل خلق کریم است حسن
هر چند ز درد غم نصیب است حسن
مهدی بکنار قبر او میگرید
تا خلق نگویند غریب است حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ذکرِ اسمت میشود مشکل گشای دردها
گفتنِ یک یاحَسن ...صد چارهسازی میکند
#دوای دردم حسن
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
پرچم یا حسنم روز قیامت بالاست
علتش غربت و آن نام غریبانهٔ توست
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
هر کس که کند گریه به مظلومی او
هرگز نشود کور به روز محشر
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسن زیباترین اسم دو دنیاست
کرامت از سراپایش هویداست
اگرچه عالمی هست ریزه خوارش
ولی مظلومترین فرزند زهراست
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
مستان ولائیم و به خود مینازیم
سر رابه ره عشق حسن میبازیم
یک بار دگر به کوری آل صعود
قبر پسر فاطمه را میسازیم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
امشب به لبم ذکر حسن جان دارم
در کنج دلم کلبه ی احزان دارم
از روضه ی « لا یوم کیومِ » آقا
تا آخر عمر آه سوزان دارم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
ای جان جهانیان فدایت
هستی همه سائل و گدایت
ای تکیه گه گناه کاران
دیوار بقیع با صفایت
گریان نبود به روز محشر
چشمی که بگرید از برایت
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
از غربت تو اشک دمادم داریم
دائم به لب پنجره شبنم داریم
این درد دل ماست ، خودت می دانی
در خاک مدینه یک حرم کم داریم
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
عوض لاله و گل بر بدنت
چوبهٔ تیر نشسته به تَنَت
پیش چشمان حسین و عباس
خون بریزد ز حجاب کقنت
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
حسنی هستم و از حشر چه باكی دارم
كه سر و كار غلامان حسن با زهراست
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
شد تیر باران پیکرش
مقابل برادرش
قاسم خونین جگرش
ناله زند بر پدرش
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال روضه دفتری👇
https://eitaa.com/joinchat/4261478436Ca6e7c68257
@roze_daftari
8207.mp3
982.5K
رو میکنم با چشم تر به مشهدِ امام رضا
دلم همش پَر می کِشه تا گنبدِ امام رضا
آه خوشا به حالِ زائرای تو
منم غلامِ نوکرای تو
امام رضا فدات شم فدای رویِ ماهت
دعا کن آقا که منم شهید بشم تو راهِت
یا ضامن آهو
**
پنجره فولادِت آقا به درد عاشقا دواس
مشهدِ تو برای ما مدینه و کرببلاس
آه من اومدم با دو دستِ خالی
عنایتی یا مَولَی الموالی
فقیرِ عاصی و بَدَم خوب میدونی آقاجون
تو سائلا رو از خونَت نمی رونی آقاجون
یا ضامن آهو
**
بشنو نوای عشقه یا ابا الجوادِ عاشقات
زیر لَحَد امام رضا بِرِس به داد عاشقات
آه میون قبرم ای هل اتایی
بیچاره میشم اگر نیایی
به حَشر و میزان و صراط ای بر دو عالم ارباب
به حق زهرا (س) مادرِت سینه زنات رو دریاب
یا ضامن آهو
4_5969925556991428662.mp3
3.89M
شور جدید
امام حسن مجتبی علیه السلام
اونیکه فقط کارش کرمه
هم بی حرمه ، بی محتشمه
روزیه گدا دست حسنه
مولای حسین آقای منه
امّید من از روز ازله
لطفش همه جا ضرب المثله
بدون ذکر یا حسن گرفتارم
خدا میدونه عمری بش بدهکارم
کسی بجز امام حسن نشد یارم
آقام آقام آقام آقام حسن جانم
...........
خورشید و فَلک مال حسنه
دنیا نخی از شال حسنه
عشّاق حسن مجنون و بس
ذکر حسن و میگن یه نفس
تو روضه براش چشما میشه خیس
رو دست حسن والله ِ که نیس
خدا برای غربتش عزاداره
فاطمه خیلی نوکراشو دوس داره
نمیشه نوکرش فقیر و بیچاره
آقام آقام آقام آقام حسن جانم
...........
اونیکه غما توی دلشه
غصه قاطی با آب و گِلشه
تو کوچه پُر از خون شد جگرش
تا پیش چشاش افتاد مادرش
رو خاکا حسن مادر رو کشید
شد موی سرش یکباره سفید
اسیر قوم بی حیای کافر شد
وسط کوچه ها عصای مادر شد
تموم زندگیش با غصه ها سر شد
آقام آقام آقام آقام حسن جانم
عجل لولیک الفرج
۲۷صفر۱۴۴۳
ڪاش مَهدی بزند تڪیه به دیوار حَرَم
خطبه ای مثل علی در حَرم ایراد ڪند
ڪاش بادست خودش آن گل زیبای علی
حرمی بهر گل فاطمه بنیاد ڪند
مُردم ازغربت تو یا حسن ای وجه خدا
قبرِخاڪی تو را ڪاش ڪه آباد ڪند
#یا_ڪریم_اهل_بیٺ🖤🖤
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
پای بابا را بغل کردی رها کن دخترم
سعی کن از کودکت رفعِ بلا کن دخترم
نبضِ قلبش می زند..این ماههای آخری
محسنت را گاهگاهی هم صدا کن دخترم
بارِ شیشه داری و غصّه برایت خوب نیست
جای اندوه و بُکا..بهرم دعا کن دخترم
می روم از پیش تان،دلواپسِ این خانه ام
خواهشاً یاریِ جانِ مقتدا کن دخترم
بیکس و تنها شود حیدر پس از پروازِ من
پس حمایت از یدِ شیر خدا کن دخترم
دیدی آتش می رود بالا ز دربِ خانه ات
با شجاعت خویش را مستِ ولا کن دخترم
سعی کن مسمار نَنشیند به روی سینه ات
دائماً در زیرِ لب ذکرِ خدا کن دخترم
🔸شاعر:
#محسن_راحت_حق
____________
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
____________
salavat-makhsos-e-hasan-mohsen-hasan-zad (1).mp3
1.64M
صلوات خاصه امام حسن علیه السلام
الله الرحمن الرحیم
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ [يَا بَقِيَّةَ الْمُؤْمِنِينَ] وَ ابْنَ أَوَّلِ الْمُسْلِمِينَ
سلام بر تو اى فرزند امير مؤمنان و فرزند اوّلين نفر از مسلمين
وَ كَيْفَ لَا تَكُونُ كَذَلِكَ وَ أَنْتَ سَلِيلُ الْهُدَى وَ حَلِيفُ التَّقْوَى وَ خَامِسُ أَهْلِ الْكِسَاءِ
و چگونه اين طور نباشد و حال آنكه تو فرزند هدايت و هم قسم با تقوى و پنجمين نفر از اصحاب كساء مى باشى
غَذَّتْكَ يَدُ الرَّحْمَةِ وَ رُبِّيتَ فِي حَجْرِ الْإِسْلَامِ وَ رَضَعْتَ مِنْ ثَدْيِ الْإِيمَانِ
دست رحمت خدا تو را پرورش داده، و در دامان اسلام رشد نموده اى و از پستان ايمان شير خورده اى
فَطِبْتَ حَيّاً وَ طِبْتَ مَيِّتاً غَيْرَ أَنَّ النَّفْسَ غَيْرُ رَاضِيَةٍ [الْأَنْفُسَ غَيْرُ طَيِّبَةٍ] بِفِرَاقِكَ وَ لَا شَاكَّةٍ فِي حَيَاتِكَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ
پس در حال حيات و ممات خوشا به حالت، منتهى نفس از فراق و جدائى تو خشنود نبوده و ترديدى در حيات و زنده بودن تو ندارد
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ : يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ فَعَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ السَّلَامُ
صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام
اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیَّدَ النَّبِیَینَ وَوَصِیَّ اَمیرِالْمؤمِنینَ السَّلام ُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیَّدِ الْوَصَیّینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمْؤمِنینَ اَمینُ اللّهِ وَابْنُ اَمیِنِه
عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهیداً واَشْهَدُ اَنَّکَ الْأِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمهْدِیَّ
اَللّهُمَّ صَلَّ عَلَیْهِ وَبَلَّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ الْتَّحِیَّة
4_5886383357842949870.mp3
6.74M
کریم اونه که خودش صدا میزنه..
#زمینه
یکشنبه ۵ آبان ۹۸
هیئت ریحانه الحسین (س) تهران
@majmaozakerine
خادم اهل بیت 🖤:
صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام
اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیَّدَ النَّبِیَینَ وَوَصِیَّ اَمیرِالْمؤمِنینَ السَّلام ُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیَّدِ الْوَصَیّینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمْؤمِنینَ اَمینُ اللّهِ وَابْنُ اَمیِنِه
عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهیداً واَشْهَدُ اَنَّکَ الْأِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمهْدِیَّ
اَللّهُمَّ صَلَّ عَلَیْهِ وَبَلَّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ الْتَّحِیَّة
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🏴فرارسیدن شهادت جانسوز آخرین سفیرالهی پیامبر نور و رحمت #_حضرت_محمد_مصطفی (صلوات الله و سلم )
وشهادت مظلومانه ی #_امام_حسن_مجتبی (علیه السلام )
وشهادت #_امام_رئوف_علی_بن_موسی_الرضا (علیه السلام )
برمولایمان #_حجت_بن_الحسن، #_مهدی_صاحب_زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف ) و عاشقان ال الله شما اعضای خوب #ابر_گروه_مجمع_الذاکرین_ع و کانال های مربوطه تسلیت باد .
ان شاالله ؛نام یک به یک شما بزرگواران در طومار عشاق ابا عبدالله الحسین علیه السلام نوشته شده باشد و از عنایات حضرتش در دنیا زیارت و در آخرت مورد شفاعتش قرار بگیرید به برکت صلوات بر محمد وال محمد (( ص ))
#ملتمس_دعا..🙏
#ارادتمند_شما_مدیریت_استاد_صادقی_وخادمین_گروه_مجمع_الذاکرین
#ملتمس_دعا
اي آسمان گرفتي از ما سه مقتدا را
پيغمبر و رضا و امام مجتبي را
😭حضرت فاطمه عزا به پا میکند
😭 گریه در ماتم سه مقتدا میکند
😭ریـزد از دیـده ی، شیعه اشک عزا 😭یـا نَبـی ، یـا حسن ، یا رضا
روضه از زبان علی بن موسی الرضا علیه السلام
جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب
زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب
تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست
جای قرآن که به زیر سم ِ مرکب ها نیست
پیرُهن از تن ِ بیسر شده در آوردند
بی کفن در وسط دشت رهایش کردند
حرمت مهریه مادر ِ سادات شکست
آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست
جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند
مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند
ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید
با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید
خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟
پای خود را زلبان پسرم بر دارید
#قاسم_نعمتی