◾یک منبر روضه به بهانه ی
◾شهادت امام باقر(ع)
در میان خیمه میدیدم عطش بالا گرفت
دیدم آنجادست برشمشیرخودسقا گرفت
یاعلی گفت و ز جا برخاست از روی زمین
اذن میدان رفتن از نور دل زهرا گرفت
ناله های طفل ششماهه شنیدم در حرم
دیده آنجا تا سکینه دامن بابا گرفت
از عطش لبهای طفلان حرم شد چاک چاک
طفل را از مادرش تا زینب کبری گرفت....
محشری برپا شد و سقا ز خجلت آب شد
گفت باید رفت،اذن از شاه بی همتا گرفت
یک طرف اشک رباب و یک طرف آه حرم
وقت رفتن بود و شور غصه و غم پا گرفت
گفت با سقا حسین ارکب برو آبی رسان
تشنگی کودکانم طاقت ما را گرفت
من امام باقرم در کربلا دیدم که خصم
در کنار علقمه عباس را ازماگرفت
روی تل عمه صدا میزد که وا اُمّا ببین
هستیم را شمر در گودال بی پروا گرفت
#مرتضی_محمودپور
@navaye_asheghaan
4_431665907127812803.mp3
3.26M
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
سید مهدی میرداماد
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
تا عقیله بنی هاشم پا شو گذاشت تو کرببلا میگن همه ی غم های عالم رو دل زینب جمع شد، الان بعد از هزار چهارصد سال هر کی میره کربلا همینجوره، نجف میری اینجوری نیست، سامرا و کاظمین میری اینجوری نیست، تا میرسی کربلا دلت پر غمه، دلشوره میاد سراغت، اول حرفی که می زنی اینه: امان از دل زینب...
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
حس غم جدایی این دشت لاله خیز
بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت
فالی زدم به مصحف پیشانی ات حسین
آیات غربت تو دلم را فرا گرفت
من پنجاه چند سال با تو بزرگ شدم، هیشکی مثل من تو رو نمی شناسه حسین، من هم برات خواهری کردم، هم برات مادری کردم، من از چهار سالگی همه کاری برا تو کردم، عین پروانه دورت گشتم، حسین من با تو بزرگ شدم، حسین جان نگاه تو صورتت می کنم می فهمم چه خبره، مدینه داشتیم می اومدیم، یه جوری با مادرم وداع کردی فهمیدم سفر آخره، یه جوری به بچه هات داری نگاه می کنی، یه جوری به قد بالای اکبرت داری نگاه می کنی، دارم می ترسم از این سرزمین....
تنها دلیل بودن من سایه سرم
زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت
حتی مدینه این همه زجرم نداده بود
یک نیم روز جان مرا کربلا گرفت
وای از دل رباب که بیند به جای آب
تیر سه پر به حنجر شش ماهه جاگرفت
تا وقت هست حلقه ی انگشتری درآر
از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت
ابی عبدالله تو راه دست رو سر دختر مسلم کشید، کربلا هم تکرار شد روز عاشور می خواست بره، سکینه نشست بغل باباش، ابی عبدالله دست کشید روی سرش، وقتی پدر دست می کشه رو سر، اگه پدر انگشتر داشته باشه، دختر حس میکنه بابا انگشتر داره، وقتی دست رو سرش کشید انگشتر داشت، اما وقتی رفت تو گودال بهش گفتن: این بابات حسینه، نگاه کرد دید سر بردن، پیراهن بردن، انگشت با انگشتر بردن، حسین....
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم علیه السلام
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
*امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه*
اگر از شانه ی من کوه گنه برداری
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
*اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...*
باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط
باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد
*یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...*
همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه
عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد
بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی
وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد
خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم
وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد
همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ
سر این بنده، روی دامن حیدر برسد
مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس
حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد
توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..}
امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون...
{من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}*
چادر مادر ما کار خودش را بکند
بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد
*آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...*
مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم
حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد
*اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...*
با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما
تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما
آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم
ای علی زاده ببین میثم تمار شدم
باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا
موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا
هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو
بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو
سر عباس و پسرهات سلامت آقا
گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو
قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند
پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو
لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان
زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو
به فدای سر یک موی عزیزان تو باد
جان هر دو پسر در به در مسلم تو
کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا
که می آید به سر تو چه بلایی اینجا
حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است
بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است
همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی
مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی
وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند
شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند
وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد
وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد
وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند
دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند
بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین
خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین
ای حسین...
#شاعر_محمد_قاسمی
#مناجات #دعا
#عرفه
#روضه #حضرت_مسلم_علیه_السلام
#شب_اول_محرم
#سید_رضا_نریمانی
🌾🌾🌾
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5940805803278599497.mp3
3.8M
مناجات #دعا
#عرفه
#روضه #حضرت_مسلم_علیه_السلام
#شب_اول_محرم
سید رضا نریمانی
:
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شهادت_امام_محمدباقر_علیه_السلام
#روضه
حاج محمد #طاهری
باقر علم مصطفی هستم
وارث حلم انبیاء هستم
ساکن عرش کبریاء هستم
از اهالیِ کربلا هستم
سینه ام از غم و بلا چاک است
سنگِ روی مزار من خاک است
*برای این گریه کنِ کربلا هر چقدر گریه کنی جا داره... *
نورم از نور حضرت زهرا است
پدرِ من شفیع روز جزا است
عشقِ من در تمامی دلهاست
جد من آفتاب عاشوراست
سینه ام مملو از تبِ عشق است
مکتبم چون که مکتب عشق است
قطره قطره شبیه بارانم
من امام حدیث و قرآنم
از همان کودکی پریشانم
بس که با گریه روضه میخوانم
اشک جاری و سوز و گریه منم
چون که همبازیِ رقیه منم
همۀ خاطرات من درد است
زندگی و حیات من درد است
دفترم که دوات من درد است
تا قیامت بساط من درد است
آفتاب غمم غروب نداشت
عمر من لحظه های خوب نداشت
من خودم مشک پاره را دیدم
گلویِ شیر خواره را دیدم
غارتِ گاهواره را دیدم
تن روی قناره را دیدم
ارباً اربایِ اکبر آبم کرد
زخم پهلوی او کبابم کرد
*کربلایی ها کجا هستن .. *
علم افتاد و عمه جان اُفتاد
ناگهان دیدم آسمان اُفتاد
تازیانه به جانمان اُفتاد
رویِ جسم همه نشان اُفتاد
قسمتم زخم خار صحرا شد
رویِ عمه شبیه زهرا شد
*اگه کسی ازت سوال کرد چرا انقدر گریه میکنی دلیلشُ از زبان امام صادق بگو : *
میشود نیزه دید و اشک نریخت
روی مقتل رسید و اشک نریخت
میشود دل برید و اشک نریخت
از گلو بوسه چید و اشک نریخت
دیدم از تل تنی که لرزان شد
وقتی افتاد نیزه باران شد
من خودم قتل شاه را دیدم
خیمۀ بی سپاه را دیدم
عمۀ بی پناه را دیدم
من خودم قتلگاه را دیدم
پدرم را اسیرِ تب دیدم
روزها را تمام شب دیدم
گریه هایِ رباب را دیدم
ناقۀ بی رکاب را دیدم
کل بزم شراب را دیدم
محمل بی حجاب را دیدم
در دلم زخم های دشنام است
قاتل من خرابۀ شام است
* از همه گفت ، مگه میشه از هم بازیش امام باقر نگه ..*
رویِ دست گلی سر بابا
دختری مثل مادرِ بابا
پایِ او بود منبر بابا
سر به او گفت : دختر بابا
میبرم با خودم تو را بابا
چشم خود را ببند بابا
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
12-Taheri-Shahadate-Emam-Bagher1398-002.mp3
4.2M
شهادت امام محمد باقر
روضه
محمد رضا طاهری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شبی میان همین روضه ها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینه ی من حبّ مرتضی جاریست
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
برای اینکه به وصل تو دلربا برسم
گذاشتم همه را زیر پا، قبولم کن
ز لطف بی حدت آقا که کم نمی آید
بیا کرم کن و این دفعه را قبولم کن
گناه کرده ام آقا، ببخش، شرمنده
قبول، من بدم امّا شما قبولم کن
سلام منتقم کشته های دشت منا
به غربت شهدای منا، قبولم کن
به حق آن شهدایی که تشنه جان دادند
شبیه تشنه لب کربلا، قبولم کن
--
به ناله های جگر سوز حضرت باقر
به روضه خوان غم نینوا قبولم کن
به لحظه های پر از ماجرای کوفه و شام
به رأس رفته روی نیزه ها قبولم کن
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام
#
1400042705.mp3
43.17M
خادم اهل بیت 🌺:
🏴#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام
🏴#روضه #مسلم_ابن_عقیل
🎤مداح :کربلایی حسین طاهری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دوباره دو عالم به یاد عاشورا می افته
یه کرببلایی داره امشب از پا می افته
امشب ارباب چشم انتظاره این یادگاره عاشوراست
امشب زینب تو قتلگاهه چشماش به راهه این آقاست
خداحافظ ای روضه هرشب خداحافظ ای عزیز زینب
خدانگهدار چشای خونبار دل پر از تب
🕊آجرک الله صاحب الزمان
از امشب مزارش کنار زهرا و سجاده
مزاری پر از عشق پر از آقا و آقازاده
بین سینه داغ مدینه، آن سرزمینه غربت ها
گل می باره روی غباره قبرای خاکی از چشما
بقیع داره گوهری تو سینه
امون از این غربت مدینه
عطر سحرهاش عطر مزار ام البنینه
🕊آجرک الله صاحب الزمان
یه عمره که شبها نگاهش بوی بارون می ده
دم آخری هم با ذکر یا زینب جون می ده
بعد از عمری گریه هنوزم چشمای خستش گریونه
این که داره جون می ده اما باز داره روضه می خونه
اومد عمه با قد خمیده
چهل منزل با سر بریده
سر برادر به روی نیزه به خون تپیده
🕊آجرک الله صاحب الزمان
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
ای دل ز ولایت علی شادی کن🌼
احساس غرور و فخر و آزادی کن🌺
با دسته گلی پر از درود و صلوات🌸
از روز غدیر و شادی اش یادی کن💐
#15روز تا #عیداللهغدیر 🌾
https://eitaa.com/joinchat/1696595994C786d9241b8
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
کانال روبه دوستان خودمعرفی کنید 😊
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌😍
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
مداحی_آنلاین_عصر_زیبای_وقوفه_میرداماد.mp3
16.63M
🌟 #مناجات روز #عرفه
🍃عصر زیبای وقوفه
🍃یه وقوف آفتابی
🎤حاج #سید_مهدی_میرداماد
🌷 #التماس_دعای_فراوان
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ظهر زیبای وقوفه یه وقوف آفتابی
یه وقوف عاشقونه زیر آسمون آبی
عرفات چشش به راهه تا وقوفتو ببینه
تا که یک لحظه کنار صاحب خودش بشینه
ظهر زیبای وقوفه کاش منم وقف شما شم
تا یه صبح عید قربون نذر آقای منا شم
من نشستم اینجا مثل یه گدای سرراهی
بین این همه سفید پوش با لباس روسیاهی
میگن امروز عرفاته گدایی فعل حرومه
آخه بخشیدن تو این روز از قدیم رسم و رسومه
بزار یک کم خودمونی درد دل کنم دوباره
بزار تو شبای تارم بریزم یه کم ستاره
گناهام بسکه زیاده کی میتونه بشماره؟
چاره ای برام بساز تا هی بهم نگن بیچاره!
خاک عالم تو سر من که بیچاره ی گناهم
جوونیم هزینه شد، رفت، تو اجاره ی گناهم
کمک کن که دوباره سر سجاده بشینم
تا زیر این آسمونا یک کم افتاده بشینم
دست بکش به روی چشمام هوس نگاتو کردم
یه پر و بالی بده که دوباره هواتو کردم
دستمو بگیر بلند شم قصد کربلاتو کردم
هوس بارون گریه توی روضه هاتو کردم
اجازه می دید که قبل از اینکه ما دعا بخونیم
یک کمی از عرفات کربلایی ها بخونیم
عرفاتی که غریبه عرفاتی که شهیده
عرفاتی که رو نیزه است شکل یک سر بریده
عرفاتی که یه مادر هی می گفت آبش ندادن
ای خدا گهواره ی شیرخوارشو تابش ندادن
عرفاتی که یه خواهر توی قتلگاه براش مرد
خدا می دونه که اونجا چقدر مشت و لگد خورد
عرفاتی که یه دختر قیامت براش به پا کرد
هی می گفت کدوم حرومی سرتو اینجور جدا کرد
عرفاتی که یه سقا توی علقمه فداش شد
یه جوری عمود زدن سجده کرببلاش شد
یه جوری عمود زدن که هیچ جوری بلند نمی شد
یه جوری عمود زدن که سر رو نیزه بند نمی شد
شاعر : رحمان نوازنی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره
دلم هوایی می شه و بونۀ آقا می گیره
این روزایی كه دم به دم غریبی رو حس می كنم
با گریه یاد غربت عزیز نرگس می كنم
تا كه بیای تو از سفر تا كه ببینی حالمو
نذر نگاهت می كنم این اشكای زلالمو
میون طوفان غمت شكسته بال و پر من
كاشكی بیای پا بذاری به روی چشم تر من
كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوی گلاب
با مژه جارو می زنیم با اشكامون می پاشیم آب
كاشكی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب
یا كه یه مهر و تسبیح از تربت ارباب غریب
كاشكی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی
بیای رو منبر بشینی روضۀ ارباب بخونی
مسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا
بیای و با هم بخونیم "حسین من كوفه نیا"
كوفه نیا كه اینجاها قحطی آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اینجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند
با كعب نی منتظر رقیۀ سه ساله اند
همه با فكر انتقام روز می كنن شباشونو
نعلای تازه می زنن تموم مركباشونو
رو خاك گرم كربلا سه روز می مونه پیكرت
خورشید نیزه ها می شه اینجا سر مطهرت
شاعر : یوسف رحیمی
ردیفعنوان فایلحجمپخش آنلایندانلود۱
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره (نجوا با امام زمان "عج")
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
test (1).mp3
5.11M
✔️ #سینه_زنی_امام_باقر_ع
☑️#آقای_کریمی
✔️☑️✔️☑️✔️☑️✔️
تو چشام موج میزنه موج میزنه
دریایی از غم ها
لحظه ی جون دادن جون دادن
با یاد عاشورا
تشنگیم از لب حسینه
مذهبم مذهب حسینه
من اگر باقر علومم
مکتبم مکتب حسینه
مگه یادم میره بی تابیه علی اصغر
مگه یادم میره جسم عموم علی اکبر
مگه یادم میره خون روی لبهٔ
اشکای چشم ترم چشم ترم
رفیق شبهامه
نوحه اهل حرم ال حرم
هنوز رو لبهامه
قاتلم غربت حسینه
ساحلم تربت حسینه
دفتر و منبر و کتابم
حاصل نهضت حسینه
مگه یادم میره اشک توی چشای عمه
مگه یادم میره بغض توی صدای عمه
مگه یادم میره زنجیره دست و پای عمه
امشبم با روضه ها با روضه ها
بازم میرم از حال
تا برم پیش خدا پیش خدا
با روضهٔ گودال
پیش چشمم سر حسینه
ناله ی آخر حسینه
قاتلم یاد لب خشک
ساقی لشگر حسینه
مگه یادم میره اون چشمای تره ابالفضل
مگه یادم میره اون جسم پرپره ابالفضل
مگه یادم میره اون زخم روی سر ابالفضل
@majmaozakerine
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
عرفه
عرفه سینه زدن در حرمت راعشق است
عاشقی کردنه زیر علمت راعشق است
کاش امسال شوم راهی بین الحرمین
عرفه گوشه ای ازآن حرمت راعشق است
روضه ی حضرت مسلم به دره قصره زیاد
بخدا میکُشدم زهر غمت راعشق است
من آلوده فقط دست به دامان توام
سره میزان عمل لطف کمت راعشق است
به شب اول قبرم نبودترس مرا
لحظه ای هست که شافع شدنت راعشق است
منه مجنون همه جا سینه برایش میزنم
عرفه سینه زدن در حرمت راعشق است
#_شهادت_مسلم_ع
✅ #آرمین_غلامی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🔴⭕️روضه _شهادت امام محمد باقر علیه السلام _ حاج آرمین غلامی
"اَللّهُمَّ صلی ِوَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِكْ عَلى قَمَرِ الْاَقْمارِ وَ نُورِ الْاَنْوارِ، وَ قائِدِ الْاَخْيارِ وَ سَيِّدِ الْاَبْرارِ، وَ الطُّهْرِ الطّاهِرِ وَ الْبَدْرِ الْباهِرِ، وَ النَّجْمِ الزّاهِرِ وَ الْبَحْرِ الزّاخِرِ، وَ الدُّرِّ الْفاخِرِ، اَلْمُلَقَّبِ بِـالْباقِرِ، اَلسَّيِّدِ الْوَجيهِ، اَلْاِمامِ النَّبيهِ، اَلْمَدْفُونِ عِنْدَ جَدِّه وَ اَبيهِ"
*حتما میدونید حاجیا همه رفتند مکه،هیچ شیعه ای کنار قبر امام باقر نیست.
کاش ازباقر نشانی داشتیم
دربقیعش آشیانی داشتیم
درعزای باقر آل عبا
کاش درکویش.مکانی داشتیم
*امشب اومدم برات گریه کنم، ای کتک خورده ی کربلا!
ای کتک خورده ی نینوا...*
"اَلحِبْرِ الْمَلِىِّ عِنْدَ الْعَدُوِّ وَ الْوَلِىِّ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ الْاَزَلِىِّ، اَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ عَلَيْهِمَا السَّلامُ"
*میگه رفتم خدمت اون عارف دیدم داره گریه میکنه،حال بکاء شدیدی داره،وقتی آرام تر شد گفتم:آقاجان چرا گریه میکردی؟گفت:یه وقت دیدم زمین و آسمان دارند گریه میکنند،در و دیوار دارند گریه میکنند،امروز روز شهادت یکی از امامان ماست.میگه اون معمم وارد شد،آقاجون امروز چه روزیه؟روز شهادت باقرالعلومه.روز عجیبیه.کم کم مسلم رو میکشند،یکی دو روز دیگه امام حسین به سمت کربلا حرکت میکنه.امام باقر میخواد بره کربلا.حالا من روضمو این جوری شروع میکنم
ازفرس آقابه زمین خورده است
عزیز زهرابه زمین خورده است
سلسله جنبان فلک راببین
ازفرس افتادبه روی زمین
زهره به زین قامت گل چاک کرد
؟دلبر ما را ز چه در خاک کرد؟
زهره به زین قامت آن شاه سوخت
؟درغم او مشتری و، ماه سوخت
حضرت باقر ز جهان شسته دست
گوشه ای ازحجره به ناله نشست
وای ز گیسوی پریشان شده
وای به زهره زینِ پنهان شده
قدرتورامدینه نشناخته
قافیه را مثل حنا باخته
چند قدم رفت و زمین گیر شد
دگر ز زندگانیش سیر شد
در وسط کوچه به لب جان رسید
لرزه به آن زانوی سلطان رسید
وای درآن کوچه چه بی تاب شد
ازاثره زهرتنش آب شد
ازاثره زهر ، ور افتاده بود
به کوچه ها از کمر افتاده بود
درپی اندیشه محراب ها
چفت شد و بسته شد از باب ها
غصه وغمها دل او را گرفت
زهره به زین، حاصل او را گرفت
دو دیده اش، ز گریه لبریز شد
ای پسرم گفت لبش خود به خود
آمده بالین سرش نوگلش
تاکه بگویدبره او از دلش
دربره او وای که ماه آمده؟
بردره اوشمس .گواه آمده
آن جگر مرد جگر دار .اوست
آن پسر دلبر عیّار.اوست
لب چوکند تر.زسره جام او
گریه کند بر غم فرجام او
جسم پدر رابه دو دستان خود
غسل دهدبه چشم گریان خود
یاده سره به نیزه هانشسته
به یاده نعل وسینه ی شکسته
*میخوام از قافله ی اسیری بگم...امام باقر روضه امام حسین رو خیلی دوست داره،اصلا روضه رو خیلی دوست داره.مرحوم کلینی در کافی روایت کرده:امام صادق فرمود پدرم به من فرمود:" جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لي مِنْ مالي کَذا وکذا النّوادِبَ تَنْدُبُني عَشْرَ سِنينَ بِمني اَيّامَ مِني"پسرم بگو ده سال تو منا ایام حج برای من روضه بخونند،برای من گریه کنند.
ای کاش ما میومدیم مدینه...آخه ماهم دلمون تنگ شده.یه مدینه مارو ببر! یه جور دیگه بگم:"اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام و زیاره قبر نبیک والائمه علیهم السلام...لبیک و سَعدَیک لا شریک لک لبیک..."خوش به حال اونایی که رفتند عرفات،بهتر اونایی که عرفه میرن کربلا...خاک به سر من...
همراه خود مرا عرفه کربلا ببر
آنجا نشد مسافر بیت عتیق کن...
دلم برات تنگ شده،کربلا میخوام حسین جان*
*قربون اون پای خون آلودت بشم آقا...*
ازغم این درد چه حالی شده؟
بهره دل من این سوالی شده
خیره به چشمان تو ای جان کنم
یاده سره نیزه سواران کنم
باز گریزی بزنم برحسین
یادحسین کنم به صدشور وشین
مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
*حسیییین....
بذار یه جور دیگه از زبون امام باقر بگم:
مگه یادم میره شش ماهه و سرِ بریده
(مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت
مگه یادم میره ناموس حیدر و جسارت)۲
مگه یادم میره دروازه ی شام و اسارت
همیشه جلو چشممه وداع آخر
همیشه جلو چشممه قصه ی معجر
الهی بمیرم برای غصه ی مادر
*بریم علقمه؟*
مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد
*آی حسین حسین حسین...قراره کنار علقمه بمیری...*
مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد
کنار علقمه دیدم بارون تیر میومد
*این عین مقتله.میگه وقتی ابالفضل بالای اسبه"فَاَتَتهُ السِهام کالمَطَر*مثل بارون تیر میومد*
مگه یادم میره آقام حسین خمیده اومد۲
*یا امام باقر گفتی ویرونه یاد مادرت کردیم،حالا به مادرت چی میگی؟*
الهی بمیرم برا زخم
ای پهلوت
نبینم جای دست عدو رو ...
نبینم باباجون داره میسازه تابوت
نبینم....
#شهادت_امام_باقر_علیه
_السلام
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین