eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ناله‌یِ واعطشا بر جگرش می‌افتاد آب می‌دید به یادِ قمرش می‌افتاد بی سبب نیست که از جمله‌یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می‌افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی می‌دید یادِ لالایِ رباب و پسرش می‌افتاد با دلی خون‌شده می‌گفت که الشام الشام تا به بازار ِمدینه گذرش می‌افتاد روضه‌ی گم شدن و دفنِ رقیه می‌خواند تا به صحرا و خرابه نظرش می‌افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می‌شد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می‌افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه‌هایِ پدرش دور و برش می‌افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می‌افتاد ✍سروده گروه ادبی
4_5920416343689007444.mp3
968.9K
سلام مادر .... ببین با من چها کردن لب تشنه ... سرم از تن جدا کردن ببین موهام .... پر از خاکستر و خونه سرم اینجاس ... تنم بین بیابونه سلام مادر ... چرا دیر اومدی مادر بگو امشب ... به زینب سرزدی مادر ته گودال ... که غوغا شد کجا بودی سر نعشم .... که دعوا شد کجا بودی ...... سلام مادر ... چرا پر خونِ موی تو سلام مادر ... بریده کی گلوی تو خودم دیدم ... چها بر روزت آوردن به پیش من ... لباس کهنت‌م بردن ته گودال ... برای تو دعا کردم تو دست و پا ... زدی و من نگا کردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۰ (امام سجاد ع) تو مولی امام سجادی شهید کینه و بیدادی جان خود در ره دین دادی مدینه از غمت شد غوغا واویلا واویلا واویلا۲ تویی امام بی قرینه گشته ای تو شهید کینه مرقد تو بود مدینه برفتی تو علی از دنیا واویلا واویلا واویلا۲ مدینه غرق در عزا شد بزم غم هر کجا برپا شد خونجگر یوسف زهرا شد غربت تو گردیده معنا واویلا واویلا واویلا۲ شدی از کینه ها تو خاموش به دست باقرت کفن پوش از این غم شیعیان در خروش مدینه از غمت عاشورا واویلا واویلا واویلا۲ شهید کینه های اعدا از غمت مدینه عاشورا نمایی با خدایت نجوا بزم غم در عزایت برپا واویلا واویلا واویلا۲ ای که روح مهر و دعایی شهید کینه ی اعدایی یاد غم های عاشورایی فتادی به یاد کربلا واویلا واویلا واویلا۲ غرق خون علی اکبر دیدی علی را پاره پیکر دیدی تو بدن های بی سر دیدی بوده ای به یاد شهدا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ای ناله ی خیر الناس اشک او را کنار عباس سرشک دیده اش چون الماس کنار اباالفضل در عزا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ای پدر گشته تنها گشته بابا اسیر غم ها گرد او را گرفته اعدا غرق خون گشته خون خدا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ای سوی او دویدند پرده ی حرمتش دریدند سر پاک او را بریدند رأس او را برید از قفا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ای کوفه و شهر شام شنیدی زخم زبان دشنام می زدند بر شما سنگ از بام شام بود بدتر از کربلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده ای تو به شام خراب کشیدی شام غم تو عذاب شما را برده بزم شراب بین تشت زر رأس بابا واویلا واویلا واویلا۲ دیدی دم زد پدر از محبوب بر لب او یزید زد با چوب شد لبان حسینت مضروب خون دلت شد ز جور و جفا واویلا واویلا واویلا۲
🔱 صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام 🖤امام چهارم عليه السلام فرمود: «مبادا به گناهى كه انجام داده اى خوشحال باشى، زيـرا اظـهار شـادى بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است». 📚[كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۸.]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_359326163803309652.mp3
9.8M
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄      حیوانها هم تو کربلا آب خوردند😭 من فرزند اون آقائیم که یواش یواش کشتنش💔😭😭 علیه السلام سیدرضا نریمانی @majmaozakerine
مداحی_آنلاین_روضه_امام_سجاد_امیر_کرمانشاهی.mp3
4.55M
🔳 (ع) 🌴روضه امام سجاد علیه السلام 🌴امام باقر اومد امام زین العابدین غسل بده گریز به حضرت زهراس 🎤 @majmaozakerine
سلام بر امامی که ذبح گوسفند میدید گریه میگرد😭 علیه السلام ویژه نشر
عجل الله فرجه الشریف افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم بد می‌شود هر سالِ بی تو؛ بلکه بدتر هم شد کاسه‌های صبرمان لبریز از غصه از شعرهای گریه‌دار هجر، دفتر هم خسته شدیم از رنج، از تبعیض، از غارت کی می‌زنی پس این بساط ظلم را برهم؟! سینه زدیم از ماتم ارباب هر شب را از داغ هجران تو کوبیدیم، بر سر هم شرمنده‌ایم آقا که بین این همه نوکر حتی نداری یار و یک ناچیز لشکر هم تو در کنار مایی و هستیم نابینا گفتی انا المظلوم، نشنیدیم، پس کر هم هر چند، گاهی بیخیال روز موعودیم اما تمام ترس‌مان این است، آخر هم... گویند: که در آرزوی دیدن رویت... مُردند از هجران تو یک قومِ دیگر هم شاعر/ رضا قاسمی
|⇦•راوی نوشته است غروبی... / و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيم " اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَظْلُوم یا حُسَیْن اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَیِّدُالسّاجِدیْن، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِین..." راوی نوشته است غروبی عجیب بود سرها به نیزه رفت طلوعی عجیب بود راوی نوشته است که آتش زبانه زد در خیمه گاه گشت و فقط تازیانه زد زنها و بچه ها که گناهی نداشتند جز بوته های خار پناهی نداشتند *یه وقت امام سجاد صدا زد: "عَلَیکُنَّ بِالفرار" همه فرار کنید...* زنها و بچه ها که گناهی نداشتند جز بوته های خار پناهی نداشتند هر کس دوید از طرفی بین خار و خس خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس پیچیده بود در دل آن دشت آهشان آتش شبیه شمر شد و بست راهشان آتش شبیه دست،سوی گوشواره رفت آنگاه سمت غارت یک گاهواره رفت... *اون ملعون اومد گوشواره دختر امام حسین رو بگیره گریه میکرد، گفت: اگه گوشواره ی من رو میبری چرا گریه میکنی؟ گفت: اگه من این کار رو انجام ندم یه کَس دیگه ای گوشوراه ات رو میکَنه،، چون دلم میسوزه، دلم به حال شما آتش میگیره...* *آقای من! یا زین العابدین!...* راوی نوشته است که در شعله های تب میسوختی و نام پدر داشتی به لب *امام سجاد به امرخدا در صحنه کربلا بیمار بود، خودش فرمود: عمه ام زینب از من نگهداری می‌کرد، پرستاری می‌کرد، همه جا زینب به دادم می رسید...* راوی نوشته است که در شعله های تب میسوختی و نام پدر داشتی به لب افتاد تا بر آن تن گلگون نگاه تو میگشت قتلگاه پدر قتلگاه تو زینب اگر نبود زمین بی امام بود یکباره کار عالم و آدم تمام بود زنده بمان که هستی عالم به هست توست ای دست بسته! حکم رهایی به دست توست کامل الزیارات ابن قولویه نقل کرده: خود زین‌العابدین فرمود،"لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا" وقتی اون بلاها ومصیبتها برما وارد شد، "وقُتل أَبِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ وَ قُتِلَ مَنْ کانَ مَعَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ" وقتی بابای من رو شهید کردند، وقتی برادرهای من و برادرهای پدرم و همه خانواده اش رو شهید کردن" وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَی اَلْأَقْتَابِ" زنها و حرم اهل بیت رو بر شترهای بدون جهاز سوار کردند... "فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیهِمْ صَرْعَی" من شروع کردم نگاه کردن، دیدم همه به خاک صحرا افتادند"وَ لَمْ یوُاَرَوْا" دفن نشدند"فَعَظُمَ ذَلِک فِی صَدْری وَ اِشْتَدَّ لِمَا أَرَی مِنْهُمْ قَلَقِی" خیلی به من سخت گذشت"فَکادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ"جانم به گلوگاه رسید نزدیک بود روحم از کالبد بیرون بیاد"وَ تَبَینَتْ ذَلِک مِنِّی عَمَّتِی زَینَبُ اَلْکبْرَی بِنْتُ عَلِی" یه وقت زینب به من نگاه کرد"فَقَالَتْ مَا لِی أَرَاک تَجُودُ بِنَفْسِک" چرا داری با جون خودت بازی میکنی "یا بَقِیةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی" ای یادگار جدم، یادگار پدرم، یادگار برادرم، تو حجت خدایی ، صدا زدم: عمه جانم! "وَ کیفَ لاَ أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ" من چطور جزع وفزع نکنم؟ "قَدْ أَرَی سَیدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ" همه رو میبینم روی خاک صحرا افتادند"مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ، مُسَلَّبِینَ لاَ یکفَّنُونَ" کسی اونها رو کفن نمیکنه، کسی اونها رو دفن نمیکنه...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅