هر جا شد صحبت از دلبر حسنه
در میزنم و پشت در حسنه
سفره دارِ خونه ی حیدره و
نمک سفره ی مادر حسنه
از ته دل میگم که ای خدا حسنی ام
اسمم یاد مولا میمونه تا حسنی ام
قسم به سلطان کرب و بلا حسنی ام
حرفمو بزنم توو یه کلام حسنی ام
صدبار هم بمیرم دنیا بیام حسنی ام
همه میدونن که چقدر امام حسنی ام
... حسنی ام ، من حسنی ام ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
علت اشک و لبخندم حسنه
اگه عمری سربلندم حسنه
دلم قرصه قلبم محکم به خدا
تا وقتی نقش سربندم حسنه
پا حرفم هستم و با جون و تن حسنی ام
آی دنیا اربابم شده حسن حسنی ام
حسینی که باشم مسلماً حسنی ام
حرفمو بزنم توو یه کلام حسنی ام
صدبار هم بمیرم دنیا بیام حسنی ام
همه میدونن که چقدر امام حسنی ام
... حسنی ام ، من حسنی ام ...
شاعر : #محمد_اسداللّهی
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
#زمینه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کربلایی جواد مقدم 7.mp3
11.4M
▪️ هر جا شد صحبت از دلبر حسنه ــ زمینه
#شور
🔘 شب 8 صفرالمعظم 1402
📍 قم حرم حضرت معصومه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
حرمت قبله ی دلهاست خدا میداند
دست لطفت به سرِ ماست خدا میداند
مشهدت دلخوشی ماست امام هشتم
مضجعت عرش معلاست خدا میداند
آستانت همه جا هست نشانی زبهشت
صحن وایوان تو زیباست خدا میداند
هر که در پیش تو گم گشت بداند قطعا
او در این دایره پیداست خدا میداند
رأفت و رحمت تو هست زبانزد آقا
مهربانی تو دریاست خدا میداند
دمِ آن پنجره فولاد تو معنا دارد
همچو اعجاز مسیحاست خدا میداند
من کجا نوکریِ عالم آل احمد
این عنایت ز تو آقاست خدا میداند
(( حجت اله رجب زاده جرجافکی )
ارسالی از شاعرمحترم کانال
ميخواي حالِ مادرمون فاطمه رو بالاي بستر باباش بفهمي؟...*
بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن
ای چند شب بیدار مانده، آب رفتی
ای چند شب گریانِ من، اینبار بس کُن
از اشك کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن
*ببين پيغمبر نگرانِ چيه...*
رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن
*اينقدر گريه مي كرد بالا بستر بابا، ديديد دختر آخرين لحظات بابا، بالاي بسترِ باباش گريه ميكنه؟ از قديم هم گفتن: گريه كُنِ بابا دخترِ..."يه اشاره كنم، اربعيني ها، اونايي كه به نيابت از رقيه زيارت كرديد، كربلا نگذاشتن دخترش گريه كنه، داغِ گريه رو به دلش گذاشتن...*
باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن
باید بگویم روضه هایِ بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن
ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و با دیوار بس کُن
*پيغمبر فرمود: زهرا جان! غصه نخور، اولين كسي كه مياد پيش بابات، تو هستي، زود به من ملحق ميشي...*
ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن
*نانجيب خودش نوشته: چنان لگدي به در زدم....يكي نبود بگه اين خانوم باردارِ، اين خونه داغ ديده است، بابا از دست داده...*
در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن
* ميگن: امام حسن فقط هفت سال داشت، اون موقعي كه زهرا گفت: بيا بريم بايد يه مردي همراهم باشه، علي كه نميشه، تو بيا، خيلي دلش خوش شد، مادرم رويِ من يه حسابِ ديگه اي باز كرده، من ديگه مرد شدم، اما يه داغي به دلِ امام حسن گذاشتن، تا آخر عمرش از يادش نرفت...*
در کوچه می اُفتی و می گوید به قنفذ
اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن
دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد
از چادر او پایِ خود بردار بس کُن
*حالا كه افتاده رويِ زمين، لااقل بريد عقب....
لحظه هاي آخر پيغمبر داره به علي سفارش ميكنه، ديد علي صورتش داره برافروخته ميشه، هي ميگه: " عَلَي رأسي، عَلَي عَيني" به روي چشم، چشم صبر ميكنم، يه وقت ديدن علي رو زانو بلند شد، يا رسول الله! بازم بايد صبر كنم؟ فرمود: آره، اگه فاطمه رو هم جلوت زدن، دستات رو بستن بازم صبر كن...
من ميگم: يا رسول الله! خبرها رو جلو جلو دادي، گفتيد چه بلايي سرش ميآد، دستورِ صبر بهش دادي، اين گذشت، علي بود، مردِ مردايِ عالم، يه روزي هم اومد كربلا، دخترش بالاي قتلگاه، مي ديد، يه زن، كسي بهش خبر نداده بود، ديد "و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" زينب رو كرد به سمت مدينه"صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ..."
بگذار یک جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن
وقتِ هزار و نُهصدو پنجاه زخم است
ای نیزه ی خونبار، این اصرار بس کُن
این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است
با شمر می گوید نزن نشمار… بس کُن
#شاعر حسن لطفی
#حاج_محمد_کمیل
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#ویژه_ایام_صفر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دل فاطمه غوغاست
چشای علی دریاست
سر حسین و حسن
رویِ دامن طاهاست
صدا میاد از دو لب های پیغمبر
خدا برسه به داد دل حیدر
یا علی،
من برم در خونت آتیش می گیره
یا علی،
من برم یکی پس این در می میره
دو عالم زیر دینِ امیر ثقلینِ
وصیت آخرش برای حسنینِ
آمادۀ روزگار خزون باشید
مراقبِ حال مادرتون باشید
یا علی،
بعد من فاطمه از عالم سیر میشه
یا علی،
بعد من دو سه روزه زهرا پیر میشه
صدا میاد از دو لب های پیغمبر
خدا برسه به داد دل حیدر
یا علی،
من برم در خونت آتیش می گیره
یا علی،
من برم یکی پس این در می میره
بیا فاطمه جونم
برات روضه بخونم
دم سفره از غمِ
حسینم پریشونم
حسین چقدر از غم تو زدم ناله
قرار من و تو بین یه گوداله
یا حسین،
همه رسولا میشن مدیونت
یا حسین،
زنده می کنی منو با خونت
صدا میاد از دو لب های پیغمبر
خدا برسه به داد دل حیدر
صدا میاد از دو لب های پیغمبر
خدا برسه به داد دل حیدر
یا علی،
من برم در خونت آتیش می گیره
یا علی،
من برم یکی پس این در می میره
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#ویژه_ایام_صفر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️