eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شرح دعای روز بیست‌وهشتم ماه مبارک رمضان 🔹 أللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظّی فیهِ مِنَ النَّوافِلِ وَ أکْرِمْنی فیهِ بِإحْضارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فیهِ وَسیلَتی إلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسائِلِ یا مَنْ لایَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحّین؛ 🔸 ای خدا! در این روز مرا از اعمال نافله و مستحبات بهرۀ وافر عطا فرما، به آماده‌ساختن مسائل در حقم کرم فرما و وسیلۀ مرا بین وسایل و اسباب به‌سوی حضرتت نزدیک ساز. ای خدایی که سماجت بندگان، تو را باز نخواهد داشت! 🔰پیام‌های دعا 1- درخواست بهره مندی از اعمال مستحب و نوافل 2- طلب اجابت خواسته ها 3- درخواست بهترین و نزدیک‌ترین وسیله برای تقرّب 4- پافشاری بر خواسته‌ها در دعا 🔰پیام منتخب ✍️ «وسيله» به‌معنای تقرّب جستن يا چيزی است كه باعث تقرّب می‌شود و يا نتيجه‌ای كه از تقرّب حاصل می‌گردد؛ بدين ترتيب، وسيله مفهوم بسيار وسيعی دارد كه هر كار شايسته‌ای را شامل می‌شود. قرآن نيز خطاب به مؤمنين می‌فرمايد: «يَا أیُّهَا الّذينَ امَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَابْتَغُوا إلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَ جَاهِدُوا فِی سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ 📚 مائده، آيه 35 ای كسانی كه ايمان آورده‌ايد! پرهيزكاری پيشه كنيد، وسيله‌ای برای تقرب به خدا انتخاب نماييد و در راه او جهاد كنيد. باشد كه رستگار شويد.» در این آیه از مؤمنان خواسته شده، برای رسیدن به رستگاری سه کار انجام دهند: تقوای الهی پیشه کنند، برای تقرّب به خدا وسیله‌ای انتخاب کنند و در راه او جهاد و تلاش نمایند. از اميرالمؤمنين، علی(ع) روايت شده است: «همانا بهترين چيزی كه انسان‌ها می‌توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا، ايمان به پيامبر(ص) و جهاد در راه خداست» 📚 دشتی، محمد، ترجمۀ نهج البلاغه، خ 109 ‌ ‌╭┈───── 🚩🚩🚩
شرح_کوتاه_دعای_روز_بیست_و_هشتم_ماه_رمضان.mp3
1.95M
💠شرح دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان 🔸مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی
؛💚🟡💚🟡💚🟡•°•○ ؛💚🟡💚 •°•○ ؛🟡💚 ؛🟡 .🟡•﷽•💚 سحر بیست و هشتم ضیافت الله🌙💚 ...💚 بیست و هشت شد عدد ماه خدا، یا زهرا خیره بر دست عطایت چشم همه نوکرها دارد از ره میرسد عید و همه منتظریم عیدی از دست شما یک سفر کرب وبلا...❤️ 💚🟡💚 •°•○ 💚🟡💚🟡💚🟡•°•○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ روضه خیلی سخته، لذا بسیاری از بزرگان ما، به همینجا اکتفا میکردند که زینب وارد این مجلس شد... حق داشتند. .. بعضیا حتی استبعاد میکردند اجازه هم نمیدادند محضرشون کسی روضه رو ادامه بده. من امشب اینجوری میخوام بگم، من بی‌غیرت‌ام که روضه رو ادامه میدم، و الّا باید تو این روضه جون داد... از کسانی که خیلی احتیاط می‌کرد در محضرشم اجازه نمی‌داد روضه‌خوانا، شعرا روضه‌ی اسارت زینب کبری رو بخونند مرحوم آیت الله سید محسن اعرجی بود مخصوصا ظهر عاشورا که می‌شد، اجازه نمی‌داد روضه رو مکشوفه بخونند یه سال عاشورا دیدند دیر اومد جلسه، اما وقتی رسید دیدند چشماش کاسه ی خونه، یه کاغذ شعری تو دستشِ تا وقتی نیومده بود جلسه ذاکرین، شعرا، خطبا به حرمت سید به خودشون اجازه ندادند روضه بخوانند. ظهر عاشورا که اومد منزل ، اعمالش رو انجام داد خوابش برد تو عالم رویا مادرش فاطمه رو زیارت کرد حضرت فرمود سیدمحسن چرا نمیزاری روضه زینبم رو بخونند، گفت مادر باور نمیکنم با دخترت چنین معامله ای کرده باشند حضرت فرمود بدتر از این رو کردند... بعد دیدند سید محسن داره میاد چشماش کاسه خونه، یه کاغذ شعری دستشه قصیده ابن عَرندس حلّی رو آورد بخونه، عصر عاشورا اینجاش رو اشاره کرد این معاویه یه دختری داشت به نام ر‌َمله ، تو این مجلس که مجلس برادرش یزید، پشت پرده قرار داشت ابن عرندس نوشته وَ رَملَةٌ في ظِلّ القُصورِ مَصونَه یُناطُ عَلی اَقراطِها الدُّرِ وَ الْتَبر یعنی پشت پرده تو مصونیت کامل به سر میبره دختر معاویه کسی هم به طلا و جواهرات و زینتاش تعرض نمیکنه اماا.... و آلُ رَسولِ اللّه تُسبیٰ نِسائُهُم وَ مَن حَولَهُنَّ السِتْر یَهتِکُ و الخِدْرُ دیدن دختر ابی‌عبدلله با آستین پاره صورتش رو گرفته آی حسین.... ====================
-1099817216_1336987361.mp3
10.04M
السَلامُ عَلَیکَ یا اباعَبداللّه اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ...
بندگی سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم من همان بی سروسامان شده خون جگرم با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم دست مردم همه پر! دست من اما خالی ست کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟ بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم شب آخر نکند قهر کنی میمیرم وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم علی آمد برکت داد به این بندگی ام علی آمد اثری داد به اشک بصرم هیچکس مثل علی پشت من زار نماند جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید چندوقتی است که من منتظر این سفرم رمضان رفت ولی فکر محرم هستم! میخورد باز به این روضه رضوان گذرم.. بیشتر از همه مادر پی اولادش هست لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم خواهری ناله ای وای برادر دارد دختری ناله ای وای خدایا پدرم! زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟ پیش من باش که دربین هزاران نفرم سید پوریا هاشمی
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
شاید کسی حال مرا پرسیده باشد یا اشک چشمان ترم را دیده باشد حق دارد این قلبی که مهمان خدا بود از دوری ماه خدا رنجیده باشد کِی می رسد تا آسمان ها بنده ای که در گوشه ی زندان تن پوسیده باشد؟ پیروز میدان جهاد روزه داری ست هرکس که با نفس خودش جنگیده باشد فطر آمده تا فطرت خود را بیابیم گمگشته ای که روشنای دیده باشد امکان ندارد سفره دار ماه غفران تا این زمان ما را نیامرزیده باشد شاید خدا در لحظه های روشن قدر ما را به عشق مرتضی بخشیده باشد بخشیده خواهد شد کسی که بین روضه بر روی گونه اشک غم باریده باشد رمز شروع گریه با ذکر حسین ع است چشمی اگر چون چشمه ای خشکیده باشد دنیا ندیده تا به حالا پیکری را که اینچنین روی زمین پاشیده باشد عالم ندیده که کسی مانند زینب س مرثیه ی گودال را فهمیده باشد حتّی اگر زیر گلویش را به جای مادر میان کربلا بوسیده باشد خنجر رسید و از قفا سر را جدا کرد خورشید ما را بر فراز نیزه جا کرد مناجات با خدا مناجات
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده درب مهمانی خود را کمی آرام ببند یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است تازه آقایی او در صف عقبی مانده عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام... بی بها کرد مرا چشم بد وامانده سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده آخر ماه هم از غربت ارباب بگو بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس همه رفتند... فقط زینب کبری مانده چه کند زینب مضطر که سنان دور شود لب زخمی حسینش به دعا وا مانده محمدجوادشیرازی