eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
باز محرم و صفر تموم شد و شروع شد یه سالِ انتظارمون از الان یادت باشه سال دیگه اربعین کرببلا قرارمون . آخه من با چه دلی وداع کنم این دو ماهه برا من عالمیه توی سینه زنی یاد من کنید اگه زنده نبودم فاطمیه . هنوز از پرچمای هیئتمون بوی اسفند محرم میرسه برای بدرقه ی سینه زنا فاطمه با قامت خم میرسه . شب اول محرم یادمه با چه شوق و ذوقی مشکی پوشیدم یه امامزاده داره محله مون شال مشکی مو از اونجا خریدم . دویباره وقت خداحافظیه یا امام رضا ببین حال منو به محرم برسون یه بار دیگه دستای خالی این سینه زنو . شب آخر چشامون بارونی و دلامون تو حرم امام رضاست اگه ما گریه کن حسین شدیم به خدا از کرم امام رضاست . صدای نقاره داره میرسه دوباره باز یه مریض شفا گرفت ؛ کنار پنجره فولاد رضا ؛ یه نفر برات کربلا گرفت . یا غریب الغریبا من اومدم که همیشه در خونه ت بمونم ساعتای آخره منم می خوام دو سه خط برا تو روضه بخونم . مثل لحظه های آخر حسین ؛ روی خاک حجره دست و پا زدی شبیه امام حسن پاره جگر ؛ مادرت فاطمه رو صدا زدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🎤سیدرضا نریمانی سفره ی اشک دو ماهه عزا جمع میشه روز شهادت رضا نوکریمون قبوله ایشاالله که با محبت و عنایت رضا اگه یکی از ما نبود بقیه یادش بکنن ، سال دیگه تو روضه ها اگه یکی از ما نبود بقیه یادش بکنن ، تو اربعین کربلا اگه یکی از ما نبود بقیه جاش بگن ، حسین ، حسین ، حسین نیابتاً اگه یکی از ما نبود بقیه یادش بکنن ، تو روضه امام حسن مادر زهرا، تو شاهدی که کم نذاشته این نوکرتون مادر زهرا، همه ی هستیم و من میارم محضرتون مادر زهرا، همه ی زندگیم و دارم از منبرتون حسین وای، حسین وای من همیشه مشتری اشکتم رضا تا دنیا ملامتم کنه همیشه میام در خونت آقا تا که عشق تو هدایتم کمه چرا خداحافظ بگم وقتی که من شبای جمعه روضه خون غمتم چرا خداحافظ بگم وقتی که تو شبای سال دخیل این پرچمتم چرا خداحافظ بگم من که همیشه آب می بینم و به تو سلام می دم چرا خداحافظ بگم من که به یک عذاب می بینم و به تو سلام می دم نوکر باید همیشه نوکری کنه تو شادی و عزا نوکر باید باشه پای رکاب حضرت خون خدا نوکر باید یه روزی جون بده آخر تو راه کربلا حسین وای، حسین وای آقام، آقام، آقام، حسین آقام دو ماهه پیرهن سیاه تنم بوده چه جوری در بیارم دل بکنم نیتی کردم که تا آخر عمر عزادار اون شه بی کفنم مگه میشه یادم بره آقای ما رو تشنه توی کربلا سر بریدن مگه میشه یادم بره که دست ساقی خیمه ها رو بریدن مگه میشه یادم بره سر آقای ما رو تو کربلا به نیزه ها زدن مگه میشه یادم بره که چطوری به روی بچه های مصطفی زدن غارت کردن تموم خیمه هایی که بودش پُرالتهاب غارت کردن گهواره رو به پیش چشمای خون رباب غارت کردن خیمه های همه بچه های بوتراب حسین ، حسین ، حسین ، حسین وای السلام علیک یا مظلوم ، یا اباعبدالله حسین ، حسین ، حسین ، حسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چاره ای بر این غم سربار کن بعداً برو یک دعا در این شب دشوار کن بعداً برو تو که روی حرف من حرفی نداری فاطمه راه مرگم را خودت هموار کن بعداً برو آخرش بی اذن تو پوشیه را برداشتم شکوه ای از مُشتِ ناهنجار کن بعداً برو آخر این ویرانه را خانه تکانی بهر چه؟ فکر خون مانده بر دیوار کن بعداً برو با دعای تو دل همسایه ها راضی شده لااقل نفرین به این مسمار کن بعداً برو بازویت که پر ورم... هر دنده ات که جابجا... هرچه را که دیده ام، انکار کن بعداً برو روزه نذرت کرده ام یک بار دیگر پا شوی لا اقل پیشم بمان افطار کن بعداً برو ناسزاهایی شنیدم از همه وقت سلام فکر داغ حیدر کرار کن بعداً برو هرچه گفتم گوشواره کو! حسن چیزی نگفت جان من! یک بار، تو اصرار کن بعداً برو کاسه ی آب از کسی دیگر نمی گیرد حسین عشق خود را نیمه شب بیدار کن بعداً برو پیرهن را بافتی، اما یکی کافی نبود باز هم روی کفن ها کار کن بعداً برو زینبت بوسه بجای تو به حنجر می زند چاره ای بر نیزه ی اشرار کن بعداً برو دخترت دق می کند وقتی اسارت می رود فکر معجر، بر سر بازار کن بعداً برو
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ.... در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علی هم نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه بردیا محمدی
4_5798749807208042920.mp3
14.95M
رمضان (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن🎤 ۴۴۰ خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد غبار بر سر و روی مطهرت نرسد مرو عزیز دلم در حرم بمان تا که سپاه دشمن خونخوار،بر سرت نرسد خدا کند که در آن اوج گریه و زاری صدای هلهله بر گوش دخترت نرسد خدا کند که زمان بریدن سر تو برای دیدنت آن لحظه مادرت نرسد به جای فاطمه بوسه زدم گلوی تو را خدا کند نوک نیزه به حنجرت نرسد نگاه تو به من از غارت حرم می گفت که کاش دست کسی سمت معجرت نرسد مرو که بعد تو در کوچه های کوفه و شام کسی به داد دل زار خواهرت نرسد **** .
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
قابل اجرا: زمزمه،روضه،شور،زمینه،زنجیر زنی لحظه ی آخره دیگه،داری میری به میدون بوسه زدم زیر گلوت،با ناله و دل خون منو سپردی دست کی،تو غربت بیابون بمون برادر ............مرو به میدون نذار که زینبت بشه،غریب وحیرون بوسه زنم بر.............رگی که پاره س سرت رو نیزه وتنت،چه پاره پاره س غریب مادر........ ➖➖➖➖➖➖ خمیده و شکسته ای، برادرم چه دیدی بالا سر هفتاد و دو ، عزیز خود رسیدی امون ازاون تیری که ازپشت سرت کشیدی افتاده ای در............. گودال مقتل به سینه وبه سر زنان، منم روی تل بوسه زنم بر.....‌‌........رگی که پاره س سرت رو نیزه وتنت، پر از ستاره س غریب مادر........ ➖➖➖➖➖➖ هرکی باهرچی دستشه، اومد برا زیارت جایی نبود از پیکرت ،نشه بهش جسارت آماده اند اهل حرم ، دیگه برا اسارت یک جای سالم....... بر پیکرت نیست بریده انگشت تو و،انگشترت نیست بوسه زنم بر ..........رگی که پاره س سرت رو نیزه و تنت ،پر از ستاره س غریب مادر........ 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات آخرِ ماه مبارکِ رمضان و روضه‌یِ امام حسین علیه السلام دلِ من مزرعه‌ای بود که آفت زده است ریشه‌یِ دینِ مرا کِبر و حسادت زده است دو سه باری که به لب نغمه‌یِ یارب آمد حمله‌ای کرد ریا مزرعه غارت زده است نَفَسم خواست کمی خرجِ مناجات شود هَوَسم شد خَفَقان خطِّ سعادت زده است من کجا بندگیِ ناب کجا؟! امّا خُب..... بنده‌ات سجده‌به‌سجده سر به تربت زده است رمضان رفت ولی دستِ گدا خالی ماند بی‌سبب نیست به سر شورِ زیارت زده است اگر از بنده‌یِ آلوده گذشتی فَبِهاٰ ... نَگُذشتی سخن از خیمه‌یِ غارت زده است قمرِ نیزه ببین  مویِ سری روضه شده آتش و هلهله‌ها  صورِ قیامت زده است آخرِ روضه نگو  اوّلِ روضه گودال آخرَش چوب به دندانِ ثنایت زده است تازه شد زخمِ لبِ قاریِ قرآنِ حرم بی‌حیا بر لبِ کعبه چوبِ تهمت زده است عمّه‌جان ندبه بخوان تا کمی آرام شوی آتشِ کینِ سقیفهَ‌ست به باغَت زده است  
دلم شراره ی شمعی شده در انجمنت صدای زخمی من وقف زخم های تنت تو آن صحیفه ی صد پاره ای که بنوشتند هزارو نهصد و پنجاه زخم بر بدنت تو بر نصیحت مردم گشوده بودی لب چرا شکسته شد از سنگ گوهر سخنت طعنه‌ها بر این دل تنگم زدن... نام زهرا بردم و سنگم زدن... ( اگر اجازه دهی صف کشیده می‌آییم که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد اگر اجازه دهی من روم به شمر بگویم که ای ستمگر بی‌دین حسین گناه ندارد) قدم قدم ز حرم می‌شوی جدا برگرد بدون من به کجا می‌روی بیا برگرد به گردنت به خدا حق مادری دارم به حرمتی که بود بین ما دوتا برگرد خدا بخیر کند شمر چکمه پوشیده در انتظار تو ایستاده بی‌حیا برگرد تمام ترس من این است گیسوان سرت به دست شمر بیفتد تو رو خدا برگرد بزار تا دونه به دونه موتو ببوسم جلوتر بیا تا روتو ببوسم نمی‌دونم برا چی مادر من گفته زیر گلوتو ببوسم ای کاش گلویت را نمی‌بوسیدم ... تقصیر من است پشت رویت کردن... ➖➖➖➖➖➖
813.3K
نوحه ظهر عاشورا، وداع تنهاترین بی یاورم خواهرم زینب فرمانده ی بی لشکرم خواهرم زینب روز هجران شد زینب ای زینب دیده گریان شد زینب ای زینب روز اجرای... عهد و پیمان شد روز هجران شد زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا با لب عطشان خواهر ای خواهر می روم میدان خواهر ای خواهر تیغ و خنجر را می شوم مهمان با لب عطشان خواهر ای خواهر شد کهنه پیراهن به تن زینب ای زینب جسمم نمی گردد کفن زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا لحظه ی آخر آمد ای خواهر حق نگهدارت دختر مادر می روم حالا سوی قربانگاه می شوم کشته ساعتی دیگر شمر لعین بی حیا زینب ای زینب بُرَّد سرم را از قفا زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا خیمه هایم را پاسبانی کن با زبان خود جان فشانی کن دخترانم را جای مادر باش با عزیزانم مهربانی کن من آخرین رزمنده ام زینب ای زینب از زندگی دل کنده ام زینب ای زینب در این زمین پر بلا آه و واویلا گردد سرم از تن جدا آه و واویلا
12 387 150 🔵⚪️ بیستم‌محرم دفن‌بدن مبارک . 👈🏼👈🏼 در روز بیستم محرم جمعى ازبنى اسد بدن جناب جون راپيدا كردند درحالى كه وبدنش معطر بود و او رادفن كردند. و ازجهتی که اراده خدا چنین بوده که شهداء کربلا را امام سجاد علیه‌السلام نماز بخوانند ودفن بفرمایند. بنابه قاعده برای دفن این شهید نیز امام به کربلا آمدند همانطور که در آمده بودند. 🔸جناب جون را اميرالمؤمنين عليه‌السلام به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. او با حضرت ابوذر به رفت و بعداز جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد ودر خدمت اميرالمؤمنين و سپس در محضر امام مجتبى عليهماالسلام و بعد درخدمت سیدالشهداء بود تا با کاروان حضرت به كربلا آمد. 🔸هنگامى كه جنگ در عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراى رفتن اجازه خواست. امام فرمودند: دراين سفر به وسلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را بخاطر ما مبتلا مساز. جون خود رابر قدمهاى مبارک امام حسين عليه‌السلام انداخت وبوسيد وگفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در وآسايش بوديد من شمابودم، وحال كه به بلا گرفتار هستيد شمارا رها كنم؟ آقاى من، من بد است وشرافت خانوادگى هم ندارم ونيز رنگ من است. لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش و بدست آورم و روسفيد شوم. من ازشما جدا نمیشوم تاخون سياه من باخون شما خانواده گردد. جون میگفت و گريه میكرد بحدى كه امام حسين عليه السلام گريستند واجازه فرمودند. 🔸 با آنكه پيرمردى ۹۰ساله بود، ولى بچه‌ها درحرم بااو انس فراوانى داشتند. به كنار خيمه‌ها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، ولی صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف اورا گرفتند. وداعی به خود ارباب شد. هريک رابه زبانى ساكت كرد وبه خيمه‌ها فرستاد ومانند شيرى روى به آن قوم ناپاک كرد. جنگ نمايانى نمود و عده‌ای را بدرک واصل کرد. تاآنكه اطراف اورا گرفتند و زخمهاى فراوانى به او زدند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه‌السلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض و طيّب و احشره مع محمد و عليهم السلام" بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما. 🔸 ازبركت دعاى حضرت روى مانند ماه تمام درخشيد وبوى عطر ازپیکرش بلند شد. چنانكه وقتى بدن اورا بعد از ۱۰روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود. 📚 منابع: منتخب التواريخ ص۳۱۱ وسيلةالدارين ص۱۱۵ @majmaozakerine