.
#مناجات_با_خدا
#حاج_منصور_ارضی
.
منم من گنهکار تویی تو خطاپوش
رسیدم گرفتار بگیرم در آغوش
الهی الهی / الهی الهی
ندیده گرفتی همیشه گناهم
به دست کریمت به گریه نگاهم
گناه زیادم ضرر زد به سالم
شبیه شهیدان به فکر وصالم
الهی الهی / الهی الهی
به تیر محبت دلم را هدف کن
مرا تو فدای امیر نجف کن
علی جان علی جان
تو را جان زهرا تو را جان حیدر
به حق حسینت مرانم از این در
الهی الهی / الهی الهی
سلام ای کسی که عزیز خدایی
تو آقای عالم شه کربلایی
حسین جان حسین جان
شب جمعه مادر به قد خمیده
ببوسد به گریه گلوی بریده
بُنَیَ بُنَیَ / بُنَیَ بُنَیَ
از این غم چه خاکی روی سر بریزم
شهید غریبم سرت کو عزیزم
به پیش نگاهم بهم خورده مویت
شد آخر بریده بریده گلویت
حسین جان حسین جان
حرم بی ابالفضل ندارد پناهی
ببین مانده زینب میان سپاهی
علمدار علمدار / علمدار علمدار
چه بد با عمودی سرت را شکستند
سرت را به زحمت روی نیزه بستند
علمدار علمدار / علمدار علمدار
#مناجات
حاج #منصور_ارضی
ماه رمضان 1404
.
🔊 #گزارش_صوتی
🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب بیست و هشتم
📆 زمان:
👈 یکشنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۳
🔷 با نوای :
👈 کربلایی سید سعید نصر
👈 کربلایی قاسمعلی محسنی
👈 حاج سید رضا نریمانی
🔊 #مناجات_و_روضه l سفره دارد جمع می گردد گدا را عفو کن
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی l سَيدي عَلَيكَ مُعْتَمَدي وَ مُعَوَّلي وَ رَجآئي وَ تَوَكُّلي
🔊 #روضه / این آبروداری که ما ها میشناسیم
🔊 #روضه / مظلوم عریان مات الحسین عطشان
🔊 #شور / آه از این دنیای بی وفا که سرت رفت رو نیزه حسین
🔊 #نغمه_خوانی / سوار ناقه عریان شدن که کار زنان نیست
🔊 #شور / میدونی تورو بی حد و اندازه دوست دارم
🔊 #نغمه_خوانی / یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
🔊 #مناجات / وقتی از خاک تو شفا برسد گرنگاهی کنی چه ها برسد
🏴#وداع_با_ماه_رمضان
🏴#مناجات
🎤مداح :کربلایی محمد حسین پویانفر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سفره ها جمع شد و ماه خدا هم شده سر
رمضان رفت و غمش مانده به افطار و سحر
نشدم آنچه دلت خواست ببخشید نشد
مثل ارباب ز تقصیر و گناهم بگذر
من که سی شب صنما فکر تو بودم همه جا
به خدا خوب شوم آه بیایی تو اگر
یابن الحسن
گفتم این ماه کمی فاصله را کم بکنم
از برم رد نشوی آه تو با فاصله تر 😭
(آخه وقتی میاد خیلیا میگن ما این آقا رو دیدیم ، اما نشناختیم)
من در این فاصله ها فطر ندارم بخدا😭
عید روزیست که از تو برسد باز خبر
فطر یعنی که جدا از دل صحرا بشویم
فطر یعنی که همین جمعه بیایی ز سفر
من شکایت به رضا میبرم از دوری تو
این همه سال کجایی و جداییم چقدر
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#مناجات
آهسته آهسته ببندم بارِ خودرا
من می روم اما ندیدم یارِ خودرا
شبهای خوبی بود حیف از دست دادم
قدری نشد زیبا کنم رفتار خودرا
من توبهٔ شبهای قدرم را شکستم
پیچیده ام در هم دوباره کارِ خودرا
شاهد میاور من گنهکارم قبول است
اسبابِ تخفیفی کنم اقرار خودرا
زانو بغل ؛ ساکت؛به پشت در نشستم
خالی مکن از پشت من دیوار خودرا
تو آن طبیبِ مثل مادر مهربانی
باورکنم ؟!ردمیکنی؟ بیمار خودرا
نور دعا قلب و زبانم شستشو داد
تطهیر کردم هر سحر گفتار خودرا
یک عمر پای سفره زهرا نشستم
بامادرم گفتم کمی اسرار خودرا
سنخیّتی بین من و آقای من نیست
تطبیق دادم با علی کردار خودرا
رو به نجف جان دادنِ ما کیف دارد
وعده به ما داده علی دیدار خودرا
زهرا رسانَد یاری ما در قیامت
آقای محشر حیدر کرار خودرا
وقتی دم ِ مغرب عطش آمد سراغم
باگریه واکردم فقط افطار خودرا
گفتم حسین و آب خوردم گریه کردم
یادی نمودم غربت دلدار خودرا
شبهای آخر سائل سلطان طوسم
دارد هوای نوکر دربار خودررا
من شاهرگ پایِ یکی یکدانه دادم
عالم خبردارند من «عبدالجوادم»
#قاسم_نعمتی
#مناجات
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وداع_با_ماه_رمضان
🏴#مناجات
🎤مداح :حاج احمد صفاری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
*دارم از پای بساط سفرهات پا میشوم*
*بعد از این شبها خدایا باز تنها میشوم*
*دور بودم سی شب از دنیای وانفسا ولی*
*بعد از این سی شب دوباره غرق دنیا میشوم*
*دست شیطان بسته بود و دست سلطان باز بود*
*تا ابد ممنون این الطاف مولا میشوم*
*میهمانی رو به پایان است و حالم خوب نیست*
*میزبانم که رود من عبد هرجا میشوم*
*حال و روزم مثل حال و روز عبدی مذنب است*
*چارهای دیگر نمانده رو به صحرا میشوم*
*امشب از درد فراق اشکم به راه افتاده است*
*میل گریه دارم و راهیِ دریا میشوم*
*امشب این العفوها بوی جدایی میدهد*
*الوداع ای ماه، دلتنگ سحرها میشوم*
*چهرهام از فرطِ معصیت غبارآلوده شد*
*با چنین وضعیتی عبد تو آیا میشوم؟*
*توبههایم را بخر، اما گناهم را ببر*
*ورنه امشب دست بر دامان زهرا میشوم*
*تشنگی این روزها لبهای ما را خشک کرد*
*با لب خشکیده غرق واحسینا میشوم*
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج
#مناجات
کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان
گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان
آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر
از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان
یک قدم محض رضای تو نشد بردارم
اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان
در بساط غمتان مدعی ام اما حیف
غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان
پروبالم شده زخمی به زمین افتادم
کمکی کن که به سویت بپرم آقاجان
غیر این خانه پناه دگری نیست مرا
باز کن دربه رویم پشت درم آقاجان
تا به اینجا که رسیدم مدد سلطان است
راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان
بعد مشهد سفر کرببلا میچسبد
یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان
در شب اول قبرم به شما محتاجم
گر نیایی بخدا در خطرم آقاجان
#روح_الله_پیدایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
🏴#مناجات
🏴#روضه
🎤مداح :حاج حیدر خمسه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است
دولت سرایِ حضرت عبدالعظیم است
صاحب لوایِ این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان ، این حریم است
با لطفِ این آقا گدا عبدِ خدا شد
هر سائلی در این حرم حاجت روا شد
بوی حسن دارد ضریحِ دل ربایش
قربانِ رنگِ سبزِ آن گلدسته هایش
اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش
این سرزمین خیلی گران باشد بهایش
این خاک را وعده به یک نامرد دادند
داغِ حسین را بر دل زهرا نهادند
شب های جمعه نیمه شب ها تا سپیده
بر رویِ اسرارش خدا پرده کشیده
از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد رویِ حلقوم بریده
فریادهای یا بُنّی پا بگیرد
حیدر می آید بازوی زهرا بگیرد
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد
*آخر شب گفت برم گودال .. ببینم چی سرش اومده .. نزدیک گودال شد دید از گودال صدا میاد .. یا مادرمِ یا بابامِ .. اومد جلو ، بچه سیدا .. دید ساربانِ .. خنجر رو از قلاف بیرون کشیده ..
او میبرید و من میبریدم ..*
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم در آن پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد
بالاسرش در کنج گودال داد میزد
او میزد و مادرش فریاد میزد ..
از تشنگی لب های عطشانت بهم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت بهم خورد
از شدت ضربه دو دندانت بهم خورد
بنشست رویِ سینه سامانت بهم خورد
راهِ تو را در گودیِ گودال بستند
بر پیکرِ تو نیزه ها را می شکستند
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بند۱
یکسال
همه روزا رو شمردم
دقیقهها رو شمردم
تا برسم یبار دیگه به روضههات
یکسال
دوری و دوستی عذابه
نکنه بازم یه خوابه
که دارم سینه میزنم با نوکرات
راستشو بخوای باید بگم دیگه
کم آوردم
صورتم با سیلی سرخه و دلم میگه
کم آوردم
کم آوردم
کم آوردم
منو ببخش برای تموم کم آوردنام
منو ببخش برای گناها و روی سیام
منو ببخش که بازم بتونم زیارت بیام
بند۲
دل تنگ
خود منم تو فراغت
وقتی که میام سراغت
میباره چشم من شبیه عاشقا
دل تنگ
منمو اشک مدامم
منم و بغض سلامم
وقتی سلام میدم به سمت کربلا
رو سیاهم و خبر دارم ولی
دوست دارم
جان مادرم به حضرت علی ع
دوست دارم
دوست دارم
دوست دارم
یه بار دیگه میذاری که قلبم بشه مبتلات
یه بار دیگه میتونم بشم خادم زائرات
یه بار دیگه میذاری بشم راهی کربلات
بند ۳
هرسال
دم محرمت آقا
مثه غروب میشه دنیا
میشه چشای آسمون شبیه خون
هر سال
مادری که قد کمونه
میاد و روضه میخونه
واسه ی پیرهنی رو طاق آسمون
مادرو صدا نزن که خواهرت پریشونه
دست و پا نزن تو خون که مادرت پریشونه
پریشونه
پریشونه
حسین من نمونی الهی زیر دست و پا
حسین من بمیرم سرت از تنت شد جدا
حسین من بریدن سرت رو چرا از قفا
#زمینه
#مناجات
#شب_اول
#مناسب_شور
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین