eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.9هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال سهمیه ی مرا گرفت  صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات : حَرَمَت جای گنه کار پشیمان شده است تو نگفتی که گنه کار نیاید سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
بیکار برای تو دعا سود ندارد عاشق شدن ناقص ما سود ندارد ثروت که مهم نیست غرض قرب به مولاست اینجا سخن از فقر و غنا سود ندارد خاصیت ما در گرو سوختن ماست عمری که نشد وقف شما سود ندارد هر چیز که سود است برای همه مردم گر دور کند از تو مرا سود ندارد وقتی که خدا سود کلان داده به این در رفتن ز درِ تو، به خدا سود ندارد تو برکتی و واسطه‎ی برکتی آقا بی‎فیض شما هیچ کجا سود ندارد لنگ سفر کرب و بلاییم کمک کن نوکر نرود کرب و بلا سود ندارد : 💔 یعقوب چشم بسته شکایت کند ز هجر آخر ببین چه می‌کشد این چشمِ باز ما سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تا زیارتنامه شد آغاز، غم پایان گرفت دردِ دوری؛ با سلامی نسخه‌ی درمان گرفت من گِلی بودم بدون روح، در خاک نجف تا نسیمی از حرم آمد وجودم جان گرفت ابرها از آسمانِ شهر تو رد می‌شدند خورد، برقِ گنبدت بر چشمشان؛ باران گرفت هیبتِ ایوان طلایت آنقدَر محوم نمود تا زبانم بند آمد ذکرِ «یا ایوان» گرفت یک عروسِ حیدری دیدم که از صحن نجف خاک را برداشت و با آن حنابندان گرفت خواستم تا بهترین مدحِ تو را از بر شوم زائری در صحن، ختم سوره‌ی انسان گرفت تا خداوندِ قلم یک سطر، در شان تو گفت از امینی الغدیر؛ از شاعران دیوان گرفت جایگاه دشمنان توست، قعرِ چاهِ ویل تازه خیلی هم خدا بر حالشان آسان گرفت مسجدی که «اَشْهَدُ اَنَّ عَلی» را قطع کرد باید اصلا گنبد و گلدسته را از آن گرفت : غزل از سرودن چه کم از نماز باشد؟ شب شاعران بیدل چه شبی دراز باشد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
نوکری کار من و کار تو ذاتا کرم است خار هم بین گلستان شما محترم است بی نیـازم ز همــه عالــم و آدم زیـــرا لطف سرشار شما سایه ی روی سرم است اینکـه هر روز فقط از تو سخـن میگویم اثـر لقمــه ی پـاک پـدر و مــادرم است حسنی زاده شـــدم، پس حسنی میمیرم گُــل ذکر تو فقط در نفس آخــرم است من به انـدازه ی یک عمر، بدهکار توام نامتان ذکر طپشهـای دل مضطرم است حــرم خاکی تو غصه برایم شده است فکر و ذکرم به خدا ساختن یک حرم است : روی قبر خاکی ات طرح ضریحت می کشد آرزوها دارد این نـوکـر برایت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
آقا تورا چون حیدر کرار بردند در پیش چشم بچه های زار بردند تو آن همه شاگرد داری پس کجایند آقا چه شد آن شب تورا بی یار بردند؟ این اولین باری نبود این طور رفتید آقا شمارا این چنین بسیار بردند وقتی شما فرزند ابراهیم هستی قطعاً شمارا از میان نار بردند آن شب میان کوچه ها باگریه گفتی که عمه جان را هم سر بازار بردند یاد رقیه کردی آنجا که شما را پای برهنه از میان خار بردند این ظاهر درهم خودش می گوید آقا حتما شما را از سر اجبار بردند سخت است اما آخرش تابوتتان را آقا هزاران شیعه در انظار بردند : دلم هوای بقیع دارد و غم صادق گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره به دست دل گیرم زنم به سینه که آمد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، شهادت بنیانگذار و رئیس مذهب تشیع، شیخ الائمه، (ع) بر شیعیان تسلیت باد🏴 🏴 .
اشک سحر دارم غمی سرشار دارم راهم بده که دردِ دل بسیار دارم بیچاره‎ام، بی سرپناهم، بی نوایم تنهای تنهایم، ولی غمخوار دارم اظهار کردم عاشقم اما نبودم آلوده‎ام، آلوده‎ام اقرار دارم از توبه‎ام، از ندبه‎ام خیری ندیدم تو قلب زار و من فقط آزار دارم حق داری آقاجان اگر من را نبخشی وقتی که با من کار داری، کار دارم خیلی محبت داشتی، داری هنوزم خیلی به دوری از شما اصرار دارم جان عزیزت آبرو داری کن آقا اصلا بگو یک نوکرِ سربار دارم امروز و فرداهای تو کِی سر می‎آید؟ دلـواپسم چون حالت مردار دارم : دلخوش نکن به ی جمعه،خودت بیا با این همه گناه نگیرد دعای شهر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
درجهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است هرکه مولایش شود،غیر علی دیوانه است هرکه در بندش شود؛با جرعه ای، مستش کند چون که حیدر صاحب جامِ می و میخانه است جرعه ای از جام حیدر را بنوش،به به ببین غیر این میخانه هر جایی روی غمخانه است نقد حیدر را بگیر، ورنه هلاکی آدمی وعده اش بر حوض کوثر، درب سقاخانه است عشق را از میثم خرما فروش آموختم گرد شمع روی حیدر قنبرش پروانه است سنگ حیدر را بزن بر سینه ات گر مخلصی مرحم غمهای مولا حضرت ریحانه است خوش بود آن دل که در مدح امیر المؤمنین دم به دم، هوهو کنان در ناله ی مستانه است هرکه را در دل بود الطاف پاک حیدری در میان دوستانش عالم فرزانه است نام او نام خدا و حرف او حرف خدا هرکه عاشق بر خداست با مرتضی همخانه است : یا علی از شوق دیدار نجف پر می کشم کی زمان دیدن تو زیر ایوان می رسد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بالا نرفت آن که به پای تو پا نشد آقا نشد هر آن که برایت گدا نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آن که کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عزّوجلّ خون بها نشد در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفـریـد ولـی نشد گرچه هزار سال برای تو گریه کرده اند یک گوشه از حقوق لب تو ادا نشد ما گندم رسیده ی شهر ری توئیم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کــربلای تو روزی ما نشد داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قَدِ نیزه تا نشد : 💔 سر را بباز و سروری ات را نشان بده از روی نیزه دلبری ات را نشان بده سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
سالها داغ زیارت به جگر داشته ام به هوای حرمت شوق سفر داشته ام مادرم مهر تو با شیر به من داد حسین عشق شیرین تو از خون پدر داشته ام منم آن عاشق سرگشته که در طیّ طریق از سر کوی شما قصد گذر داشته ام سائلی بی کس و کارم به درِ خانه تان که به دستان کریم تو نظر داشته ام کام من وا شده با تربت قبرَت آقا از شفا بخشی این خاک خبر داشته ام قول دادم که فقط لب بزنم نان حلال زین سبب نان ز سر خوان تو برداشته ام هر کجا نام تو آمد ز جگـر ناله زدم پای هر روضه ی تو دیده ی تر داشته ام همه‌ی عمر کنار عَـلـَم و بیرق تو سایه ی پرچمتان را روی سر داشته ام حال کز فرط گنه دور شدم یادم رفت در بهشت تو ملک بودم و پر داشته ام نه که از بدو تولد که ز قبل از خلقم مهر تو در دلـم از عالـم ذر داشته ام دل زائر به تولای تو دارد امیّد که به لبخند رضای تو اثر داشته ام : 💔 خیر یعنی در جوانی رفته باشی کربلا رحم کن بر من برات کربلا گم کرده ام سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
غمخوارِ کـربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد هرکس که خوردنان توجایی نمی‌رود هرکس که خوردداغِ توراغم نمی‌خورد شأنِ دوچشمِ خیسِ عزادارعرشی است این حرفها به چشمه‌ی زمزم نمی‌خورد آنکه به زیر سایه‌ی زهرا نشسته است غمهای روزِ حشر مسلم نمی‌خورد آنکس که جای بستر بیماری، از غمت آتش گرفت حسرت عزیزم نمی‌خورد من با محرم تو نفَس می‌زنم هنوز هرچند طعنه نوکرتان کم نمی‌خورد من حتم دارم از نفسِ گرمِ مادرت این سینه باز داغِ محرم نمی‌خورد : 💔 گفتم به دل که غم مخور از دوری حرم آخر تو را زِ لطف صدا می‌کند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
روضه ى صحن دلم از نفس حقّ رضاست زائر كوى رضا بودن من لطف خداست جاي جاي حرمش بوى خدا مى آيد حرم حضرت او پايگه اهل ولاست هر كجاى حرمش پاى گذارم بينم محفل روضه ى سالار شهيدان برپاست زائرى از ره دور آمده بود و ديدم دست بر سينه كه گويا به لبش ذكر دعاست سر خود را ز ادب بر روى ديوار نهاد دست بر حال قنوت آمد و انگار گداست خستگىِّ ره دور از تن من بيرون رفت از همان نور كه از صحن قشنگش پيداست جان من باد فدايش كه غريبش خوانند آن امامى كه مسمىٰ به غريب الغرباست : محزون شده ام از غمِ هجران تو آقا تا کِی زِ رهِ دور سلامت برسانم...؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی‌شده از کار تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم عاقبت سایه‌ی مرگ آمد و بر ما اُفتاد باز هم خاطره‌هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه‌ی غمها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود میرفتم به سرم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن‌بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می‌خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی‌ شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست‌کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه‌ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد : زَهرا حَرَم نداشت تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَوادار مـادری... سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، .