eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ چه فاطمیه‌ ای شد امسال ‌ 🌹شور و نوای محمود کریمی برای حاج‌قاسم [حاج محمود کریمی ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرام تر از عقلم و دیوانه‌تر از عشق آن خانه به دوشم، که درآورده سر از عشق آن قایقِ طوفان‌زده‌ در موجِ جنونم دیوانه‌ی لبخند کسی، در دلِ خونم اینجا چه خبرهاست که از خود خبری نیست؟ در سینه، چه سرّی است، که بر شانه، سری نیست؟ اینجا چه خبرهاست، که یاران همه رفتند؟ تا مسلخ خود، سرخوش و بی‌واهمه رفتند؟ رفتند بمیرند، در این عشق بمیرند رفتند بمیرند و همه روح پذیرند رفتند بمیرند و از این مرگ نترسند از خاک برآیند و در افلاک برقصند رفتند بمیرند و از این نفس ببُرّند کندند دل از خود، که حبیبند، که حرّند رفتند، نگویید به عاشق، به سلامت! مجنون نخورد هیچ، به جز سنگ ملامت کی می‌شود از عشق و جنون دم زد و آسود؟ از دلبر و دل دم زد و آواره‌ی خود بود؟ دلبسته‌ی معشوق، که دلخسته‌ی خود نیست دل‌داده‌ی دلدار، که دلبسته‌ی خود نیست مهمانی عشق، آن‌سوی دریاچه‌ی خون است آبادی لیلا، وسط دشت جنون است هر کس که در این راه، دلش رفت، سرش رفت سینا، پدرش پر زد و لیلا، پسرش رفت اینجا چه خبرهاست که از خود خبری نیست؟ در سینه، چه سرّی است، که بر شانه، سری نیست؟ ای عشق! نظر کن، که تو مقصود جهانی حکم است بمیریم، که تو زنده بمانی ای عشق! نظر کن، که در این خاک، چه کردی؟ با یوسف و آن پیرهن پاک، چه کردی؟ در بند و غریب است، ولی بیم ندارد سر می‌دهد، اما سرِ تسلیم ندارد می‌رفت و دلم رفت به دنبال نگاهش حالم، چقدَر خوب شد از حالِ نگاهش از حال نگاهش، سرِ حال آمده جانم وا کرده دلش، پنجره‌ای رو به جهانم من، غرقِِ غریبی که دلیرانه قدم زد در بندِ اسیری که امیرانه قدم زد در آن نظرِ آخرش، ای عشق! چه‌ها بود؟ گفت آن سرِ بر خاک: خدا بود، خدا بود
. باز شد وقت پریشانی ما زد شرر داغ سلیمانی ما سینه لبریز غم هجران است دیده ها در غم او گریان است شده یکسال غمش در دل ماست غرق ماتم همه ی حاصل ماست بهر یاری ولایت جان داد جان پاکش به ره جانان داد رهبری از غم او غمگین شد خون او رمز بقای دین شد سرور خیل شهیدان او شد مرشد مردم ایران اوشد اوکه سردار همه دلها شد در جنان ریزه خور مولا شد حامی دین خدا بود و برفت یاور رهبر ما بود و برفت همه ی دار و ندارش را داد جان خود در کف دستش بنهاد علوی سیره و رفتارش بود عالمانه همه افکارش بود گرچه از شهر ولا کرمان بود افتخار همه ی ایران بود آمریکا از غضبش میترسید نام او برده به خود می لرزید خار چشم هرستمگر او شد اقتدار همه کشور او شد گل پرپر شده ی شهر ولا رو سپید است به نزد زهرا تو شهید انقلابی قاسم بین ما چو آفتابی قاسم تنگ از بهر تو این دنیا بود غیرت دینی تو غوغا بود صاحب عزت و حشمت بودی تو سراپا همه رحمت بودی فخر ایرانی و تو جاویدی سالها در ره دین جنگیدی در همه عمر حسینی بودی پیرو راه خمینی بودی تو فدای ره ثاراللهی داده ای جان و چراغ راهی صاحب جود و کرامت بودی کوه صبر و استقامت بودی گرچه جای تو به جنت عالی است بین ما جای تو قاسم خالی است خون تو باعث بیداری شد بعد تو موسم هشیاری شد سالگرد تو بود بیعت ما رهبر و ملت با همت ما ریزه خوار خوان حیدر هستیم درخط عترت و رهبر هستیم از شهیدان خدا جا مانده در ره دین خدا استاده همچو رهبر همگی آزاده بهر ایثارو جهاد آماده
یازهرا🌺: سلام عزیززهرا سلام تموم هستم ببین که ازفراقت چقدرشکستم سلام بقیه الله سلام پشت وپناهم این شبانیستی ومن لبریزآهم بسه دیگه جدایی صاحب عزاکجایی تویی که روضه خون غربت این شبایی توکه نباشی دلم میگیره نوکرت آقا داره میمیره دیگه بریده ازهمه سیره (عزیز زهرا عزیززهرا۴) شبای فاطمیه دلم میره مدینه پشت درشکسته آروم میشینه پشت همون دری که خون به دل علی کرد یاس علی روگرفت دست یه نامرد وقتی که توی کوچه دست علی روبستن جلوی چشای زهرا حرمتشوشکستن پای برهنه حیدروبردن تموم هست مادروبردن گریه زینب رودرآوردن (علی مظلوم علی مظلوم ۴) دعا
روضه جانسوزحضرت زهراس _ گریز روضه حضرت رقیه(س)قسمت اول ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه های بلند ممنوع است *اگه دلت مدینه میخواد اینجا گریه هاتون رو بکنید،اونجا فقط باید نگاه کنی ..." اصلا قانون مدینه اینه،مدینه فقط باید نگاه کنی* خودم دیدم که دشمن مادرم را *اگه مدینه میخوای بری یه دل سیر گریه کن ..."مدینه هر کی گریه کنه میزننش ..." مدینه هر کی گریه کنه بهش اهانت میکنند" یا زهرا،دلمون برای گریه تنگ شده بود* گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ ، سینه هم نزنید كربلا رفته ها ، كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش *یاامام حسن مدینه میخوام* زائری خسته ام نگهبانان به خدا زود می روم نزنید زائری داد زد كه نا مردان 3 تازیانه به مادرم نزنید *مادرمو نزنید...؛ منو بزنید...؛ مادرمو نزنید...* غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود *یا صاحب الزمان،اگه لایق دونستی رو ما حساب کن،لباس کارگری میپوشیم میایم بقیع رو میسازیم،قبل ازاینکه شروع کنیم اگر اجازه بدید با کارگرای حرم های ائمه اطهار همه دور هم جمع میشیم،یه ذره روضه میخونیم،آماده بشیم،دلامون جلا بگیره..." در وسط کوچه،امشب منو رد نکن...؛ با یه امیدی آمدم...* این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد *خب روضمو جمع کنم،مسیر رو ضه رو کجا بردن؟حرم بقیع خراب شد،خرابه شد،ویرانه شد،من یه خرابه ی دیگه هم سراغ دارم* دلم از خرابه دیگه خونه امشب ... مزاحم شدم من برا عمه زینب ... *چی میشه منم بیام از حرمت دفاع کنم؟چی میشه منم در این خرابه بایستم؟* دلم از خرابه دیگه خونه امشب مزاحم شدم من برا عمه زینب میسوزم تو این تب ( صورت من کبوده و زرده حرف دلم گلایه و درده یه دختر شامی رو دیدم که روسری منو سرش کرده ) 2 یه دنیا درد دل دارم بابا ازاون شب سرد توی صحرا *چی شد؟! نمیگم بهت بابا* موی سرم سپیده و قدم شده شبیه مادرت زهرا 2 دعا کن بمیرم برم از خرابه برای همیشه سه سالت بخوابه که موندنم عذابه دوری تو طاقتمو برده دیر برسی دختر تو مرده تموم راه شام و بازارو عمه به جای من زمین خورده تو این خرابه نفسم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖▪▪▪▪▪▪▪▪▪ *بابا ، بابا ، کی به لب هات سنگ زده؟!* (تو این خرابه نفسم تنگه چرا رو لب هات اثر سنگه)2 راستی تو بازار حراجی ها دیدم سر خاتم تو جنگه 2 *روضه ی بقیع میخوندیم چی شد؟دلامون کجا رفت؟اینم برای امام زمان میگم* یکی نیست بپرسه گناهم چی بوده؟ چی بوده که رنگم پریده،کبوده تو آتیش و دوده نگفتی که سه ساله جون میده واسه تصدق یکی نون میده خسته شدم بس که تو این بازار یکی همش ما رو نشون میده جای طناب مونده رو گردن ها حتی حیا نکردن از زن ها از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها 2 *بابا یاد مادرت افتادم که تو کوچه ها تنها گیرش آوردن،بابا امام حسن نتونست کاری برای مادرش کنه* از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🖤🌻🖤🌻🖤🌻🖤🌻
‍ 🕊 روضه و توسل جانسوز حضرت اباالفضل عليه السلام ویژۀ ایامِ فاطميه _🎤_سیدمجید بنی فاطمه السلام علی الحسین و علیٰ علی ابن الحسین و علیٰ اولاد الحسین و علیٰ اصحاب الحسین همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است چرا که حضرت مشکل گشا اباالفضل است دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب اگر که معنی دست خدا اباالفضل است به جله جمله ی یا کاشف الکروب قسم که استجابت صدها دعا اباالفضل است نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین کسی که شد همه چیزش فدا اباالفضل است از ابتدا به من آموخت مادرم تنها دوای درد گرفتارها اباالفضل است چه ترس دارد از آتش چه ترس از دوزخ اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است * فردای محشر وقتی مادر ما فاطمه با پهلوی شکسته وارد محشر میشه... پیغمبر صدا میزنه عزیز دلم...برا شفاعت محبین و عاشقات چی آوردی...؟ یه وقت می بینند مادر من و شما از زیر چادر دستای بریده عباس رو بیرون میاره*... خود امام زمان گفته است می‌آید به مجلسی که در آن ذکر یا اباالفضل است بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است *گفت روزای آخر روضه هر دهه فاطمیه، یا شبای آخر...روضه ابالفضل میخونن... علتش هم اینِ، روضه ی دست شکسته رو باید دست بریده جمع کنه... همه ی ما یه جوری عاشق ابالفضلیم...یه نوحه رو از بچگی زمزمه می کنیم و گریه می کنیم* سقای دشت کربلا (اباالفضل)۳ دستش شده از تن جدا (اباالفضل)۳ * اباالفضل یه گریه کن داره برا همه عالم بسه... گفت روز اربعین تا اومدن...زینب یه نگاه کرد دید سکینه داره میره سمت علقمه...گفت عزیزم همه جای عالم گریه کن بابا دختره...یه نگاه کرد گفت: عمه تو برا بابام گریه می کنی... رباب برای علی اصغر گریه میکنه...نجمه برا قاسم گریه میکنه...لیلا برا علی اکبر گریه میکنه...عمه! عموم ابوالفضل کربلا کسی رو نداره...می خوام برا عموم اباالففضل گریه کنم... هر کی بخواد از بالاي بلندی روز زمین بیافته زود دستش رو جلو میاره... دست و جلو میاره صورت آسیب نبینه... حالا آقایی که تیر تو چشمشه... دست بریده از روی بلندی رو زمین افتاد...یه جور صدا زد یا اَخا! اَدرک اَخا... همونجور که امام حسن توی کوچه رو این خاکا می‌گشت گوشواره مادر رو پیدا کرد...راوی میگه...دیدن حسین این خاکا رو کنار میزنه...دیدن یه چیزی رو برداشت...اومدم جلو دیدم دست بریده عباس...صدا حسینت بره امشب کربلا...حــســیــن * گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است نگران حرمم آبرویم در خطر است قامت خم شده را هرکه ببیند گوید بی علمدار شده دست به کمر است داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی چون ملائک بدنت پر شده از بال و پرت * دستشو انداخت زیر کتف عباس بالا آورد...دید این لبا مثل ماهی به هم میخوره... صورت نگم چه صورتی... صورت متلاشی شده...گفت: آقا من فقط ازت یه خواهش دارم اونم اینه...تا زندم نفس میکشم منو سمت خیمه نبر...آخه من به سکینه وعده ي آب دادم... اگر روضه از شرمندگی اباالفضل بخوای بخونی حرف زیاده... گفت همچین که مشک رو گرفت، دستش رو بریدن...باز میگفت یه دست دیگه دارم...با دندون که مشک رو گرفت...شرمندگی عباس از اونجایی شروع شد که حرمله تیر به مشک زد... حس کرد این مشک داره هر دقیقه خالی تر میشه....* 🥀🥀🥀
هوا آشفته بود و شهر مجنون زمین سر در گریبان، چشم پر خون   حماسه می‌خروشید از گلوشان ز رگ‌ها خون غیرت سخت جوشان   که عاشورا کسی رقصیده؟ او کیست؟ چه کس با شاه دین جنگیده؟ کوفیست؟!   از این غم شهر گویا پر ز شیر است دی از گرمای این دل‌ها چو تیر است   همه عمارگون، آماده، هوشیار تمام شهر بیدارند، بیدار کسی حرمت شکن آشوب کرده شغالی بیشه را مخروب کرده الا ای فتنه گر، شیطان، حرامی! میان بیشه‌ی شیران خرامی؟! شما، ای جمله عالم گوش دارید کلام آوازه‌ی بر گوش دارید به ایران، رهبری فرزانه داریم اشارت او کند جان می‌سپاریم الا ای فتنه‌گر، ما مرد جنگیم برای رجمت ای ابلیس، سنگیم چو شمشیر آخته، در دست اوییم! بمیرید از حسد، سر مست اوییم ابابیلیم اگر بر فیل‌هایید چو ریگی نرم آخر زیر پایید ۹ دی سیل مردم باز جوشید تمام سینه‌ها آخر خروشید خس و خاشاک را از شهر راندند سران فتنه زیر پای ماندند ولی حرفیست بی پیرایه‌ای دوست که این حرف از زبان یار حق گوست “بصیرت ” یاب، بیدارست دشمن ز حقد و کینه تبدار است دشمن صف آراییست! اما در غبار است میان فتنه ره دشوار و تار است چراغ راه ما را جز ولیّ نیست کسی رهبر به جز “سید علی ” نیست