#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸با غصه های آل عبا گریه میکنی
یابن الحسن...
ایام شهادت جد غریبتون امام صادق...
حتما الان رفتی مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
اونجا برای جد غریبت عزاداری میکنی...
قربون اشکهای چشمت برم آقا...
🔸با غصه های آل عبا گریه میکنی
🔸در اوج روضه های عزا گریه میکنی
🔸ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
🔸می آیی و بدون صدا گریه می کنی
من ميگم شاید امشب آقا بیاد مجلسمون...
یک گوشه ای بشینه...
برای غربت امام صادق اشک بریزه...
مواظب باش عزیز من...
امشب برای امام صادق خوب ناله بزنی...
خوب آبرو داری کنی...
امشب یک جوری برا غربت امام صادق ناله بزن...
اگه آقا بیاد....
از ما راضی بشه...
یا بن الحسن... آقا...
من مطمئنم...
🔸می آیی و بدون صدا گریه می کنی
🔸حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
در عزای جد غریبتون امام صادق...
🔸حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
🔸با غصه های آل عبا گریه می کنی
@majmaozakerine
حالا از سوز دلت صداش بزن...
یاصاحب الزمان...
دلتنگ حرم:
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
متن روضه
🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
زبانحال غریب مدینه...
آقامون امام صادق...
با جد بزرگوارش...
🔸به تنگ آمد دلم از کینه منصور یا جدا
🔸فلک بین باچه کس کرده مرا محشور یا جدا
قربون مظلومیت برم یا امام صادق...
🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
یا جدا نبودی ببینی...
با من چه کردند...
🔸نکرده شرم از روی تو درآن شام ظلمانی
🔸نموده بی حیائی بر سرم مامور یا جدا
دیگه دلتون اینجا نباشه...
بریم خانه امام صادق...
به یاد اون شبی که...
ابن ربیع نانجیب...
بدون اجازه...
وارد خانه امام صادق شد...
خدا لعنتش کنه...
نانجیب حتی اجازه نداد...
امام صادق عمامه به سر کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
🔸پیاده، سربرهنه، از پی اسبش دوانیدم
🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
من از شما سوال میکنم...
اگه یک پیرمرد ببینی...
چطوری باهاش برخورد میکنی...
حتی اگه نشناسیش بازم احترامش میکنی...
اما ابن ربیع نانجیب...
با آقای ما...
امام صادق...
چه کرد...
یا صاحب الزمان...
خودش بر روی مرکب و...
امام صادق رو...
با سر برهنه و پای پیاده...
هی توی کوچه های مدینه میدواند...
خود نانجیبش میگه...
یکوقت برگشتم...
دیدم...
انقدر حضرت خسته شده...
عرق به پیشانیش نشسته...
داره نفس نفس میزنه...
🔸به عذر اینکه من مامورم ومعذور یا جدا
قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق...
خیلی غریب بودید آقا...
شما رو مظلومانه...
توی کوچه ها میکشیدند...
اما میخوام بگم آقاجان...
دیگه کسی به همسرتون جسارت نکرد...
همسرتون رو جلو چشماتون نزدند...
ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند...
من یک آقایی میشناسم...
تو همین شهر مدینه...
ریسمان گردنش انداختند...
کشون کشون میبردندش...
تصور کن...
یک طرف دستهای امیرالمومنین رو بستند...
یکطرف بچه ها...
یکطرف هم زهرای مرضیه...
آی غیرتی ها...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
دومی ملعون، اشاره کرد...
گفت قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو... 😭
زبانم لال بشه...
یا امام صادق منو ببخشید...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر زدند...
واويلا...
انقدر زدند...
که مادر نقش زمین شد...
🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا الله...
اگه تو مدینه زهرای مرضیه رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
زینب کبری رو بزنه...
یک وقت دیدند دختر ابی عبدالله...
کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه...
بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🔸با همان دستی كه زهرا را زدند
🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام
💠حتما بخوان و استفاده کن.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
▪️جام چشم من بی تاب پر از غم می شد
داشت لبریز غم و گریه نم نم می شد
▪️هر قدم پشت سر مركب دشمن آن شب
از نفس های من سوخته دل كم می شد
👈یه پیرمرد،یه پیر مرد محاسن سفید،یه خورده تند راه بری،اونایی كه پدر پیر دارن،دیدی كربلا میبریش،مشهد میبریش،یه خورده تندتر راه میری،نفسش میگیره،میگه بابا صبر كن پاهام دیگه رمق نداره. اون بی حیا سوار بر اسبش هی تند می رفت،امام صادق علیه السلام با اون كمر خمیده و محاسن سپید.
▪️هر قدم پشت سر مركب دشمن آن شب
از نفس های من سوخته دل كم می شد
چرا؟
▪️بند نعلین و كهن سالی و رنج كوچه
به زمین خوردن من داشت فراهم می شد
👈خیلی رو این كلمه تكیه می كنم، می خوام با این كلمه روز شهادت روضه بخونم،خودم خرج محرمم رو بگیرم،آی شیعه ها،آقاتون تو كوچه چند بار زمین خورد،یه پیرمرد ناتوان،چه جوری زمین میخوره،
▪️ماه شوال كه از حال دلم باخبر است
با زمین خوردن من داشت محرم می شد
👈گفتم رو زمین خوردن حساس باش، می خوام با این كلمه روضه بخونم،دیگه از امروز به بعد تا محرم، هر جا شنیدی یكی زمین خورده،بزن تو سینه ات بگو،آخ حسین،چرا؟ آخه
▪️بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت
👈من نمی خوام خیلی باز كنم،همتون یه عمری روضه خون و روضه فهمید
▪️بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت
در نظر روضه ی گودال مجسم می شد
حسین.....
👈آقاجان شما زمین خوردی،جدّتم كربلا زمین خورد،آقاجان شما رو، ابن ربیع با همه ی بی حیاییش،تو كوچه ها یه جوری برد زمین بخوری،شما رو تحقیر كنه،دیگه زخمی نزد،تازیانه ای نزد،اما ارباب ما كربلا،چند بار زمین خورد،وای وای،ای وای ای وای،مطمئنم حق این روضه رو ادا می كنی،والا نمی گفتم روز شهادتی. حسین ایستاده،دیگه رمق به بدن نداره،همه تیراندازا زدن،همه رمق حسین رو كشیدن،این همه داغ روی داغ دیده،عبارت مقتل میگه: نیزه اش رو به زمین فرو برد،یه خورده همین جور كه رو اسب نشسته،به نیزه تكیه بده، استراحت كنه،نانجیب یه نگاه كرد،دید حسین داره استراحت میكنه،گفت:نذارید حسین استراحت كنه،چیكار كردن،یا امام صادق،با شما همچین كاری نكردن،اما كربلا هر كی سنگ به دست گرفت: حسین رو سنگ باران كردن،سنگ به پیشونیش خورد،پیراهن عربیش رو بالا زد،سینه ی حسین پیدا شد،بگم یا نه؟ حرمله رسید تیر سه شعبه رسید،حسین..............آی آی،الهی بمیرم برات آقاجان،چنان تیر و زد،من نمی خوام معنی كنم،هركی عربی متوجه میشه،خودش ناله میزنه، مقتل میگه وقتی تیر سه شعبه رو زد،ابی عبدالله از پشت در آورد، ...... .....، دیگه پاهاش رمق نداشت،از بالای ذوالجناح، با صورت....حسین....
یه نگاه به منصور كرد،امام صادق دید منصور لعنت الله علیه پشیمون شده،به زبون ما به غلط كردن افتاد،شمشیر رو انداخت،شروع كرد لرزیدن،گفت:هرچی می خوای ازم بخواه،من دیگه باهات كاری ندارم،امام صادق فرمود من و نیمه شب،سر برهنه كشوندی تو كاخت،بهم میگی از من چیزی بخواه، من كه با تو كاری ندارم، فقط من و زود برگردون خونه،چرا؟ آخه،زن و بچه ام منتظرن،داشتی من و می آوردی،همه میلرزیدن،بچه هام همه گریه میكردن،منصور دستور داد امام رو ببرن،یه جمله،كربلا هم همه بچه ها منتظر بودن،همه از خیمه ها ....حسین،دستت رو بیار بالا به نیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سه مرتبه بگو حسین
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
▪️🎤 روضه و توسل جانسوز
شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
خدا ... بغضی تویِ گلوم نشسته
ببین چقدر دلم شکسته
دستایِ من رو کینه بسته ، خدا ...
خدا ... دشمن ما چقدر پلیده
می بینه که موهام سفیده
ولی بازم منو کشیده ، خدا ...
▪️آتیش گرفته قلبم ، آتیش گرفته خونم
میون آتیش و دود ، روضه می خوام بخونم
*راه افتاده بود تو آتیشا روضه می خواند ... سادات من معذرت میخوام ... امامِ صادق تو آتیشا داره روضه میخونه ...*
▪️یه روزی پشت این در ، زهرِشون و رسوندند
یه روزی پشت این در ، مادرم و سوزوند ...
خدا خدا خدایا ......
خدا ... آخه چه رسم روزگارِ
افتاد نفس هام در شماره
منم پیاده اون سواره ، خدا ...
*به خدا روضه از این بالاتر نیست ، اون بی حیا خودش سوار اسب شد ، امامِ صادق هفتاد ساله رو پشتِ سرش کشوند .....*
خدا ... آخه چه رسم روزگارِ
ابن ربیع حیا نداره
هی نام مادر و میاره ....
▪️وقتی شبیه بابا ، اون بی حیا من و بُرد
همون جا افتادم که ، مادرِ من زمین خورد ...
▪️انگار دارم می بینم ، بابام و دست بسته
تو گوشمه صدایِ گوشوارۀ شکسته ....
خدا خدا خدایا ......
خدا ... درسته قلبمُ دَریدن
به رویِ من شمشیر کشیدن
ولی سرم رو نبریدن ....
خدا ... درسته حق منو خوردن
منو تو کاخِ مستی بردن
سرمو تو تنور نبردن ، خدا ...
▪️نمیره رویِ نیزه ، هرگز سر بریده ام
نمی سوزه تو آتیش ، محاسنِ سپیدم
▪️هیچ وقت رو ناقه دستِ خواهرم نبندن
هیچ موقع مردمِ مست به دخترم نخندن ...
حسین ....
*وقتی شمشیر کشید ، وقتی نتونست جسارت کنه ، افتاد رو دستُ پایِ امام ، پیغمبرُ غضبناک دیده بود زبونش بند اومده ، فهمید چه خطا و خبطی کرده گفت حالا هر چی بخوای برات فراهم میکنم ، هر چی بخوای بهت میدم ...
امام گفت من چیزی از تو نمیخوام ، فقط منو زود برگردون به خونه ام ... اهل و عیالم نگرانن ... آخه منو نصفِ شب با سر برهنه آوردی ... زود منو برگردون ... زن بچم نگرانن ... یه روزی هم حسین یه نگاه به خیمه ها کرد ، دید دارن به خیمه ها حمله میکنن .... اگه دین ندارید آزاد مرد باشید ... هنوز حسین داره نفس میکشه ... بیاید کارِ منو تموم کنید ...*
آی حسین .....
قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است ...
*دلم برا حرمت یه ذره شده ... دوماه تا محرم مونده امامِ صادق شنیدم شما خرجیِ روضه می دادید ... مردم برا جدت روضه بگیرن ... وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ... به ما هم خرجیِ محرم بده ، روزیِ محرم بده .... *
حتی خیالِ بی تو شدن میکُشد مرا
کارم به روزگارِ جدایی نمیرسد ..
@majmaozakerine.
شهادت حمزۀ سیدالشهداست ، فقط یه جمله روضه عرض کنم و دعا کنم …
قربونت برم آقا … پیغمبر خیلی ها رو فرستاد ، فرمود برید خبر از حمزه برام بیارید ، خیلی از اصحاب رفتن خبری از حمزه بیارن ، ولی همچین که به بدن حمزه رسیدن نگاه به این بدن کردن مُتحیر موندن … نتونستن برا پیغمبر خبر ببرن …. پیغمبر امیرالمومنینُ فرستاد فرمود علی جان تو برو خبر بیار ….
امیرالمومنین هم اومد یه نگاه به بدن حمزه انداخت دید این بدن اصلاً قابل شناسایی نیست ، بدن رو مُثله کردن ، تکه تکه کردن ….
دستا رو بریدن ، پاها رو بریدن ، سینۀ حمزه رو شکافتن … گوش ها رو بریدن ، بینی رو بریدن ، لب ها رو بریدن …. عجب جسارتی به بدن حمزه کردن … امیرالمومنین هم متحیر موند چه طوری خبرُ برا پیغمبر ببرم … ببینم دلت کجا میره ….
الله اکبر …. گذشت ، سال های سال وقتی پیغمبر مکه رو فتح کرد ، خیلی ها میومدن توبه می کردن پیشِ پیغمبر … یکی از اونها وحشی حَبشی بود …
اومد پیش پیغمبر ، شنید هر کَس میره پیش پیغمبر ، پیغمبر قبولش می کنه ، اَشهَد می گفت و به پیغمبر نزدیک میشد … تا نزدیک شد پیغمبر سوال کردن کی هستی ؟ گفت من وَحشی حَبشی هستم ، گفت چی کار داری ؟ گفت اومدن توبه کنم … گفت من همون کسی هستم که حمزه رو کشتم “…
پیغمبر ناراحت شد ، فرمود توضیح بده چطوری کُشتی حمزۀ ما رو ، توضیح داد ، پیغمبر خیلی ناراحت شدن ، صدا زدن ؛ فرمودن برو از جلو چشمایِ ما دور شو … برو یه جایی که ما اصلا نتونیم ببینیمت ، چشممون به چشمت نیفته …
اینجا یه نفر بود ، نمی تونست قاتلِ عموشو ببینه …. آخ دلا بسوزه برا اون آقایی که از کوچه هایِ مدینه که رد میشد … دائم مُغیره رو می دید … دومی رو می دید … قُنفذ رو می دید ….
اینجا یه نفر بود ، نمی تونست قاتلِ حمزه رو ببینه … اما دلا بسوزه برا اون خانمی که ، چهل منزل ، چشمش تو چشمِ شمرِ … چشمش تو چشمِ خولیِ … چشمش تو چشمِ سنانِ …. بمیرم برا اون خانمی که دائم داره حرمله رو می بینه …حسین
@majmaozakerine
خواهر حضرت حمزه علیه السلام بر سر بالین برادر
پس از جنگ احد زمانیکه خواهر حضرت حمزه علیه السلام از راه رسید، پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به پسر او زبیر فرمود: برو مادرت را برگردان تا اینجا نیاید و برادر خود را با این حال نبیند، شاید طاقت نیاورد، زبیر پیش مادر رفت و گفت: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می خواهد که شما برگردید.
صفیه خواهر حمزه علیه السلام گفت: ای پسر! شنیده ام که برادرم حمزه را شهید کرده اند و بدن او را مثله ساخته اند، به خدا سوگند که اگر بالین او بیایم اظهار ناراحتی نخواهم کرد و این مصیبت را در راه خدا خواهم پذیرفت.
زبیر آمد و سخن مادر را به عرض پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم رسانید حضرت به او اجازه داد تا آمد و برادر را دید و به جهت وی از خداوند طلب بخشش نمود اما خود را از گریه نتوانست نگاه دارد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هم از گریه او به گریه افتاد و فاطمه علیها السلام هم می گریست. حضرت فرمود:
ما اَصابَ بِمِثلِکَ اَبَداً.
هرگز مصیبت زده ای مثل تو نخواهم دید.
یعنی مصیبت هیچ کس نزد من برابر مصیبت تو نخواهد بود. پس فاطمه علیها السالم و صفیه را بشارت داد که جبرئیل آمده می گوید: حمزه علیه السلام را در میان اهل آسمان اسدالله و اسد رسوله نوشته
@majmaozakerine
#شعر وفات سیدالکریم علیه السلام
می برد دل را نسیم تربتت سوی بهشت
می نشاند چشم هایم را فرا روی بهشت
ای کریم بن کریم ، فرزند بانوی بهشت
خویش را حس می کند در باغ دلجوی بهشت
نیستم یک لحظه حتّی در تکاپوی بهشت
هر که آمد سوی تو گردید رهپوی بهشت
می زند جان و دل من خیمه در کوی بهشت
“یاسر”این آهی که دارم در هیاهوی بهشت
ای شمیم نام تو خوشتر ز گلبوی بهشت
بر ضریحت تا که می افتد نگاه عاشقم
نور تو از آفتاب سبط اکبر مجتباست
تا دلم در آستانت بال و پر وا کرده است
در حریم اطهرت چون یافتم فیض حضور
زائر قبر شریفت زائر کرب و بلاست
هر زمان در بارگاهت می رسانم خویش را
می نشیند سبز تر از آسمان بر روی لب
AUD-20210429-WA0055.mp3
783.8K
راه گرفتن حاجت سنگین
530 بار صلوات فاطمیه
توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
التماس دعا
حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)-مدح
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم
عزت گرفته با قدم سیدالکریم
عقده گشای قبر خراب حسن شده
صحن و سرای محترم سیدالکریم
عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است
اعجازها نموده دم سیدالکریم
از کودکی شفای مرا مادرم گرفت
وقت نماز با قسم سیدالکریم
در روز حشر هم همگی قد علم کنیم
در زیر بیرق و علم سیدالکریم
هر کس که پیر گریه شده از غم حسین
سیراب گشته با کرم سیدالکریم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این
همسایه ی عزیز دل مجتبی شدیم
شکر خدا که صاحب ما با کرامت است
شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم
یک بار اتفاقی از این صحن رد شدیم
یک عمر چون نسیم سحر با صفا شدیم
چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد
در هر طواف زائر کرببلا شدیم
دانی زچیست این همه شان و مقام او
دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم
فرمود امام شیعه (( انت ولینا ))
عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم
مهمان خانواده ی آل محمدیم
پای ضریح حضرت طاها مدینه ایم
پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم
معصوم گفته بر در دیوار این حرم
ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم
عشاق این دیار همه گریه کن شدند
ما هم به این امید در این خاک آمدیم
مدیون مهربانی زهرا شدیم ما
ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم
جامانده ایم از سفر کربلا ولی
در این دیار بر همه عالم سرآمدیم
شب های جمعه گریه کنان کنج این حرم
انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین
این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین
با هر سلام در حرم سیدالکریم
پر می کشیم تا حرم کربلا حسین
این خاک بوی خون گلو را گرفته است
این سرزمین برای تو شد خون بها حسین
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند
یک عده گرگ های بی حیا حسین
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣
🎆 #روضه_حضرت_حمزه ع
🎆 #دفتری_حمزه ع
☇بر نور جمال پاک احمد صلوات
☇برعطر وجود حی سر مد صلوات
☇بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
☇برخاتم انبیا محمدو آل محمد صلوات
🔷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🔷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
✴️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللّٰه صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللّٰهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ یا حمزه سیدالشهدا
⚘درود ای کنار علی میر بدر
⚘سلام ای شهید احد شیر بدر
⚘به خیل شهیدان حق مقتدا
⚘گرامی عموی رسول خدا
@roze_daftari
⬅️متوسل بشیم به عموی بزرگوار پیغمبر صل الله علیه و آله وسلم حضرت حمزه ی سیدالشهدا..
کسی که پیغمبر بهش لقب سیدالشهدا داد..
( اینقدر عزیز بود برا پیغمبر)
مدافع حرم رسول الله بود..
همه جوره پارکاب پیغمبر ایستاد..
همه جوره از پیغمبر دفاع کرد..
آخرش هم تو راه پیغمبر شهید شد..
خیلی پیغمبر به عموش حمزه علاقه داشت
اما چه کردند با این آقا...
⚘دریغادریغا که دشمن شتافت
⚘دل وپهلو وسینه ات راشکافت
⚘چو آمد بخاک زمین پشت تو
بمیرم
⚘آخ بریدند بینی و انگشت تو
⚘به زخم تنت دشت وصحرا گریست
⚘احد نیز با چشم زهرا گریست
⏪تو جنگ احد ضربات شدیدی به پیامبر وارد شد..
پیشونی حضرت شکافته شد..
لب حضرت ضربه دید ..
سراپای حضرت خون آلود شد
حتی یجا گفتن رسول خدا به شهادت رسید..
🔰(اهل مدینه خبر دار شدن
بنی هاشم و زنای بنی هاشم، مخصوصا بی بی دو عالم حضرت زهرا س.. )
پای برهنه.. از مدینه با عمه های عزیز پیغمبر اومدن..
رسول خدا اومد کنار بدن حمزه سیدالشهدا..دید بدن پاره پاره است..بدن رو مثله کرده بودند..
🎇(یه وضعی بود این بدن حتی انگشتای حمزه رو بریده بودند)
⚫️یه وقت خبر دادن به پیغمبر. .خواهر حمزه صفیه داره میاد..
پیغمبر فرمود نزارید خواهر این بدن رو ببینه ، طاقت نداره..
پیامبر عبای خودشو در آورد انداخت رو بدن نازنبن مثله شده ی حمزه سیدالشهدا..
اما بمیرم عبای حضرت تمام بدن عمو رو نپوشوند ، مقداری از بوته ها رو برداشت رو پاهای عمو گذاشت ..نکنه بدن عمو پیدا بشه ..
🔘عمه اش صفیه آمد کنار بدن برادر...
همین که خواست عبارو برداره،، پیغمبر قسمش داد.. عمه جان عبارو بر ندار..
طاقت دیدن بدن مثله شده برادر نداری..
☑️ناله داری دلتو ببرم کربلا..برا ارباب بی کفنت حسین ناله بزنی ...
✔️ آخ یا رسول الله ... آقاجان میخوام بگم کجا بودی کربلا...کجا بودی اون لحظه ای که همه ضربه هاشونو زدن...
آخ جسارت کردند...
آخ سرها رو جدا کردند..
خواهر اومد گودی قتلگاه..
کجا بودی نزاری زینبت بدن پاره پاره برادر ببینه..
آخ...
🔳 گلی گم کرده ام میجویم او را
🔳 به هر گل میرسم میبویم او را
✔️آقا جان کجا بودی عبا روی حسینت بکشی.. خواهرش نبینه..
چه صحنه ای دید..الهی نبینی اونچه زینب دید..
الهی داغ برادر نبینی..
من بمیرم برا اون ساعتی که عمه سادات اومد کنار بدن پاره پاره برادر...
با تعجب صدا زد...
(( ءأنت أخی؟)).. آیا تو برادر زینبی ..
آیا تو عزیز برادر منی..
آی
♦یَومٌ عَلیٰ صَدرِ النبی
♦َیَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ
♦هذا حُسَیْنٌ بِالْعَراء
♦️وا حَمْزَتا وا جَعْفَرا
⚫مظلوم حسین
⚫️ مظلوم حسین
♦خاک زمین شد پیرهنت
♦آقا چقدر بد کشتنت
♦پیش چشای بچه ها
♦رو نیزه ها بردن سرت
⚫مظلوم حسین
⚫️ مظلوم حسین
⬛صل الله علیک یا مظلوم یا غریب #یا_حسین...
هر چقدر ناله داری از سویدای دل ناله بزن بگو
#یا_حسین...3
صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
کربلاییحسین_طاهری_مسافر_دیار_ری_(1).mp3
10.3M
🔊 #صوتی
▪️ سبک #زمینه
📝 مسافر دیار ری
👤 کربلایی #حسین_طاهری
📌 ایام وفات حضرت #عبدالعظیم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌
اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
#وفات_سیدالکریم
ای کریم اِبنِ کریمان حضرتِ عَبدالعَظیم
افتخارِ مُلکِ ایران حضرتِ عَبدالعَظیم
کوثرِ جانِ امامِ مجتبی(ع) و فاطمه (س)
آسمانت نور باران حضرتِ عَبدالعَظیم!
#
bromand-15.mp3
13.2M
کربلایی امیر برومند
شور علی حق
حق علیٌ حق
جاء الحق علی مَصدَرحق علی
مکتب حق علی مَظَهرحق علی
مولا مولا حقی علی عصمت مُطلقی علی
علیٌ حق علیٌ حق
صورت حق علی آیت حق علی
یامنْ حق علی غیرت حق علی
مولا مولا حقی علی ازمَنّان مُشتقی علی
بی حبت سَردم
کُوهی ازدَردم
توکعبه ایی و
دورت میگردم
به چشمون مستت گرفتارم
به جَعده گیسویت بزن دارم
بده جامی مولاکه من زارم
علی رادارم من چی کم دارم
علی مولا
بنددوم
علیٌ حق علیٌ حق
هیبت حق علی جرأت حق
جائک حق علی مَسلَک حق علی
مولا مولا حقی علی حکمت مطلقی علی
علیٌ حق علیٌ حق
ظاهرُالحق علی باطنُ الحق علی
ایمان حق علی مؤمن حق علی
مولا مولا حقی علی حقٌ مع الحقی علی
جونم رومولا
وقف توکردم
توکعبه اییُ
دورت میگردم
به مُژگان چشمت گرفتارم
به تیغ اَبرویت بدهکارم
زِبَس جنت رویی رُخت محشر
زِرُخسارماهت جنون دارم
علی مولا
4_5866003819627821295.mp3
3.19M
🎤•|کربلایۍمحمدحسینحدادیان|
🔊شور _رویِپَروبالِنَسیمباززائرصَحنت
شُدیمیاحَضرَتعَبدُالعَظیم..؛💔🌿•~
#توحسینشهرریهستی
@majmaozakerine
در عظمت و فضیلت قرآن همین مقدار بس است که کلام خداوند متعال است که بر حضرت محمد صلیالله علیه و آله نازل گردیده یعنی فضیلتی دارد هم از ناحیهای که آمده یعنی از طرف خدا و فضیلت دیگرش نیز به محل نزولش که قلب پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میباشد و اینکه کتابی است که برای نجات بشر از نادانیها و هدایت کننده به سوی دانائیهاست و تضمین کننده مجد و عظمت و سعادت همیشگی برای کسی است که به برنامههایش عمل کند .
📕تعداد صفحات: ۷۶
قیمت: ۱۷هزار تومان
✔️برای خرید کتاب به شماره زیر تماس حاصل فرمایید ۰۹۱۳۰۲۵۷۵۵۴
✅مؤلف کتاب : هادی سلیمانی
مناجات_با_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف.mp3
18.54M
🎙 | صوت
▫️مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
💠مـراسم هفتگی زیارت عاشورا
⏰ ۴ خرداد ۱۴۰۰
🕌حسینیه صنف لباس فروشان
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَسَدَاللّهِ وَخَیْرَ الشُّهَداءِ... 🔹
قوّتِ بازوی من بود كه افتاده به خاک
همه ی نيروی من بود كه افتاده به خاک
اين همان است كه ياریِ ولايت می كرد
مثلِ يک شير زِ اسلام حمايت می كرد
در اُحُد هر كه به خونِ جگرش می گِريَد
هر پسر بر سرِ نَعشِ پدرش می گِريَد
ای عمو جان به سرِ پيكرِ تو گريه كنم
من به جای پدر و مادرِ تو گريه كنم
مثلِ تو هيچ كسی كُشته در اين صحرا نیست
به خدا هيچ كسی چون تو شهيد، اینجا نيست
چه سرش آمده هر عضوِ تَنَش مُثله شده
گوش و بينی و دو دست و دهَنَش مُثله شده
فكری امروز به حالِ بَدَنَش بايد كرد
شُده با خار و گیاهی كَفَنَش بايد كرد
صورتش زود بپوشان كه زِ رَه خواهَرِ او
تا رِسد خاک به سَر ريزد بالا سَرِ او
خواهرش گر برسد موی پريشان بِكُند
دشت را گريه ی او شامِ غريبان بِكُند
در غم دلبر خود پاره گريبان بكند
خواهرانه دل ما را همه سوزان بكند
مَگُذاريد صَفيّه برسد تا اينجا
مَگُذاريد ببينَد رُخِ خونينَش را
لحظه ای سخت تر از ماندنِ من اينجا نيست
بدنت هست، ولی بَر تنِ تو اَعضا نيست؟
زِرِهَت پاره، كمان و سِپَرَت باقی هست
جگرت نيست ولی شُكر، سَرَت باقی هست
باز هم شُكر عمو راسِ تو بَر نيزه نرفت
باز هم شُكر كه در حَلقِ تو سَرنيزه نرفت
نزده بوسه به پاره گلويت خواهرِ تو
با صَفيّه كه نزد حرف زِ نيزه سرِ تو
ای عمو راسِ تو در بزمِ شرابی كه نرفت
به تماشا سوی هر شهرِ خرابی كه نرفت
باز هم شُكر سَرِ پاكَت عَمو چوب نَخورد
گاه دندان و گَهی پاره گَلو چوب نَخورد
اَلاَمان وای حُسين... وای سَرِ شاهِ شَهيد...
تا نَفس هَست مَرا، گويم: "مالي لِيَزيد"
رضا رسول زاده
•°🌱
#سلام_به_ارباب✋🏻
ای بادصبا برسون به حسـین«علیهالسلام»
سـلآم برحسـین«ع»
سـلآم از راه دور
سـلآم ای کربلآ
سلآم ای نینوا
سـلآم ای خـآمسِ آل عبا
#جان_عالم_به_فدای_تو_شود♥️🌱
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
❣یا_امام_رضا_ع❣
از پنجره فولاد #شفا مےگیرم
هرچیز،بخواهم از شما مےگیرم
این قصہ سرانجام خوشے خواهد داشٺ
چون ازتو #براٺ_ڪربلا مےگیرم
چهارشنبه های امام رضایی
🏴
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#نماهنگ_رضوی
دلم تنگ واسه کبوترات🕊
واسه بغضای غروب مسجد گوهرشاد
واسه عطری که همیشه...
چـهارشـنـبـه های امـام رضـ🖤ـایــے
═✧❁🕌 یا امام رضا(ع) 🕌❁✧═