eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
الحرام 🏴 سبک چه وقاری چه شکوهی اومده قاسم رجز خون چه جلال و جبروتی مجتبی اومد تو میدون لرزه افتاده به جون لشکر دشمن به فدای غرش این شیر تهمتن شیر تهمتن مثل حیدر کراری وقتی که علم برداری تو وقت رزمت چه اخمی داری لبیک یا ثارالله همه اصحاب رو به ارباب تحت فرمان امیرن هم عاشق همه بی تاب که برای تو بمیرن میگه ساقی حرم ای لشکر زینب کم نشه سایه ی ارباب از سر زینب تا خون در رگ ما باشه باید این پرچم تا روز محشر بالا باشه لبیک یا ثارالله @majmaozakerine
الحرام 🏴 سبک به روی لبهام قاسمه همه دنیام قاسمه عالم و آدم میدونن هُرمِ نفسهام قاسمه همه جا میگم میخونم به خدا آقام قاسمه حسین از لب تو می میریزه عسل ناب آقا جون نظری بر من نوکر بده این دل را سامون چشمونت آقا کرده شکارم از هجر عشقت آقا خمارم دیوانه زنجیریم آقا بر آستانت افتاده کارم یابن الحسن مولا مولا مولا 🔃 🔃 از همه بهتر قاسمه شیر دلاور قاسمه دل از همه عالم برده قمر و دلبر قاسمه خلف نجمه خاتونه نوه حیدر قاسمه حسین... میزنم می از سبویش امشبی را بی اراده من خوشحالم چون که ارباب عشقُ به ما ها داده عالم بدور قاسم میگرده مثل عموشه شیر نبرده مثل باباشه دستش بخیره قاسم آقا جون الحق که مرده یابن الحسن مولا مولا مولا 🔃 🔃 @majmaozakerine
یه عده با عصا یه عده بی حیا  پاشو برادرم غریب مادرم  نخواه که از تو قتلگاه بدون تو برم من اومدم که شاید شمرتم حیا کنه من اومدم شاید که تنتو رو رها کنه  با حنجرش داره میاد سراغ حجنرش  چیکار کنم اگه سرتو رو جدا کنه  تو رو که میزنه خودمو و میزنم  تو قبلگاه من از تو دل نمیکنم یه عده اومدن  فقط واسه زدن  یه عده اومدن برای غارت بدن  نمونده جوشنی نمونده پیرهنی  یکی نمیگه نانجیب براچی میزن دارن میرن یه عده ایی که سنگ به دستنو  دارم میان یه عده ای که خیلی پستنو یه عده ای سواره توی رفت و اومدن  با نعل تازه استخوناتو شکستن تو رو که میزنه خودمو میزنم  باقتل صبر تو ببین که کشتنم  شهید بی گناه شهید بی پناه پاشو ببین دارن میان به سمت خیمه گاه موهای دخترا معجرخواهرا دارن میسورن توی خیمه ها مخدرات امافیکم مسلم یه نفر نیست بهش رحم کنه اما فیکم مسلم یه نفر رحم به ارباب کنه نفس مفس میزنه بال و پر زخمیشو هی به قفس میزنه یه بی حیا داره  میاد به گودال
‍ سینه زنی @okhshama ‍ یا حـسـین غریب مادر، تویی ارباب دل من، یه گوشه چشم تو بسه، واسه حل مشکل من، آخرش میاد یه روزی، رو چشام قدم میذاری، می بریم تا کربلا و، نمیذاریم تو خماری یه روزی میاد آقاجون که منم سگ تو باشم (چشـهامو موقع مرگـم زیر پات گذاشـته باشم)2 دل من عاشق می مونه، دائم از شما می خونه منو میشناسی آقاجون( من همونم اون دیوونه)2 اونی که،تنهای تنهاست،دلش از همه بریده، اونی که واسه یه بارم،(هنوز آقاشو ندیده)2 (تمـوم مردم دنیـا ما را می خونـن دیوونه)2 آره ما دیوونه هستیم (بی خیال این زمونه)2 (حسرت زیارت تو،مونده تو این دل زارم)2 (کـربـلا تـو تا نـبـیـنم آروم و قـرار ندارم)2 (چشم های قشنگ عبّاس خوابو از چشمام گرفته)2 (این دل غریبم آقا،جز خونت جایی نرفته)2 یا حسین دلم همیشه، به فدات چه شور شینه (همه جاذکر لب من،(حسینو یا حسینه)2 گاهی وقتا توی خوابم،کربلاتو من می بینم، سینه خیز میام توصحنت، پای اون ضریحت میشینم آقام حسین، آقام حسین...... یـل کربـلا اباالفـضـل قربون اون قد و بالات فدای چشای نازت، فدای خشکی لب هات، یه روزی میاد آقا جون که منم............تکرار ... آقام حسین، آقام حسین.... (تموم خوابو خیالم)2،توی بین الحرمینه)2 (یه طرف آقام ابالفضل، یه طرف شاهم حسینه)2 (امشب دلم هواییست،مجنون وکربلاییست)2 (تا کربلا رسیدن،یک یا حسینو باقیست)2.. 👆 سبک بانوای مرحوم سید جواد ذاکر 👇👇👇
اَلْمَهْدِيُّ طَاوُوسُ اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِ جَلَابِيبُ النُّورِ: 🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲 🏴 شب ششم محرم: حضرت قاسم(ع) شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع) . وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟ قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر! شهادت طلبی قاسم(ع) و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد. @majmaozakerine 🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲 🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲 ⬛️ قاسم بن حسن(ع) قاسم پسر حسن پسر علی پسر ابی‌طالب از یاران عمویش حسین بن علی در واقعه عاشورا بود که در سن سیزده سالگی پس از نبردی توسط عمر بن سعد کشته شد.[۱] قاسم پسر حسن مجتبی و کنیزی به نام «نرگس» بوده‌است. در عاشورا، نوجوانی[۲] ۱۳ یا ۱۶[۳] ساله بود. دستوری گرفتن از حسین بن علی (ع) وی پس از عون بن عبدالله جعفر (پسر زینب بنت علی یا پسر همسرش) پیش حسین بن علی رفت و از او دستوری خواست؛ ولی حسین بن علی به او دستوری نداد.[۴] وی پس از اصرار فراوان توانست از او اجازه گیرد. نیز در حدیثی از سجاد بن حسین امام چهارم شیعیان آمده‌است که وی پس از علی اکبر به میدان رفت.[۵] آورده‌اند که او با حسین بن علی بسی گریست تا از هوش رفت. نیز گفته‌اند که بازوبند یا نشانی از پدرش داشت که به سفارش مادرش پس از آن که حسین بن علی به او دستوری نداد، بازش کرد و خواندش. دست‌خط حسن بن علی بود که از حسین بن علی خواسته‌بود به او اجازه میدان دهند و او را داماد کند حسین بن علی نیز در پیرو این امر وی راعازم میدان کرد. پیکار در میدان ویرایش طبق رسم اعراب که رجز می‌خوانند از او رجزی به نظم نقل کرده‌اند که این است: إن تُنکِرونی فَأَنَا فَرعُ الحَسَن سِبطُ النَّبِیِّ المُصطَفی وَالمُؤتَمَن هذا حُسَینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَن بَینَ اُناسٍ لا سُقوا صَوبَ المُزَن نشناسیدم اگر شاخ درخت حسن ام ها پور پیغمبر بگزیدهٔ زنهاربدارا این حسین است گروگان اسیری است میان مردمانی که ز باران ننوشاند خدایا بدنی کوچک داشت ۳۵ تن از ارتش یزید کشت.[۲] عمرو سعد نفَیل ازْذی سوگند خورد که بکشدش، سپس بدو حمله برد و با تیغ آخته به سرش زد. قاسم از فراز اسب به رو زمین‌خورد. از حسین بن علی کمک خواست. حسین بن علی به نفیل حمله کرد و دستش را برید. سواران برای رهاندنش آمدند ولی او زیر دست و پای اسبان له شد و کشته شد.[۶] او که از درد پا به زمین می‌سود، حسین بن علی نزدش آمد و گفت «دور بواند از بخشایش خدا گروهی که کشتندت و رستاخیز طرفشان نیایت [محمد] است. به خدا گران است که عمویت را بخوانیش و پاسخت نگوید، یا گوید سودی برایت نداشته‌باشد، صدای که بسی دشمن و کمی یاور دارد» پس از کشتن حسین بن علی او را سینه بر سینه‌اش نهاد و کنار کشتگان هاشمیان گذاشت.[۷] 📓 منابع ۱.↑ "شهادت جناب قاسم بن الحسن بن علی بن ابی‌طالب علیه السلام" (in فارسی). Retrieved 2010-12-16. ۲.↑ ۲٫۰ ۲٫۱ مقتل خوارزمی ۳.↑ لباب الأنساب ۴.↑ برخی آورده‌اند که عبدالله برادرش (که احتمالاً یازده سالش بود) آن هنگام به میدان رفت. ۵.↑ آمالی صدوق، ص ۲۲۶ ۶.↑ تاریخ تبری و منبع‌های مشهور. البته برخی منبع‌های اخیرتر آورده‌اند که قاسم زیر دست‌وپایشان شهید شد. ۷.↑ السَّلامُ عَلَی القاسِمِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ، المَضروبِ عَلی هامَتِهِ، المَسلوبِ لامَتُهُ، حینَ نادَی الحُسَینَ عَمَّهُ، فَجَلا عَلَیهِ عَمُّهُ کَالصَّقرِ، وهُوَ یَفحَصُ بِرِجلَیهِ التُّرابَ وَ الحُسَینُ یَقولُ: «بُعداً لِقَومٍ قَتَلوکَ! و مَن خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ جَدُّکَ و أبوکَ؛ زیارت ناحیهٔ مقدسه. @majmaozakerine 🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲🕌💧🔲
بسم الله الرحمن الرحیم علیه‌السلام -کردی لالۀ سرخی و له خون سرت، تر بیده بی‌سبب نیه که ،ای ‌قاسم معطر بیده یه بیاوان، اگره، داغ دلت سوزیایه یه ‌تنه باخی له آلالۀ پرپر بیده ضربگی، تیغ له تنت، کرببلا کردیه خم زخمیِ صاعقه ی خنجره، حنجر بیده... کوچکه آینه‌گد خواردو تکثیر بیه غم‌وغصه ی دلگم، چند برابر بیده... مجتبی دس تو قاسم. له دستم، نیایه گلم چه بکم چون که، تو میوان برادر بیده ای له کام تو شهادت .وه عسل شیرین‌تر تو ،وه آیین وفا آینه‌باور بیده.. دست و پا کم بوکوته ، چون جگرم پاره بیه چنی ایمروز، شبیه علی اکبر بیده 📝 غلامی(مجنون کرمانشاهی)
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
تا نیزه‌ای غریب عنان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرفت می‌رفت تا که فاش؛ پدر خوانمت عمو! سُمّ فرس رسید و دهان مرا گرفت گویند بو کشیدن گل؛ مرگ مؤمن است بوی خوش دهان تو جان مرا گرفت من سینه ام دُکان محبّت‌فروشی است آهن‌فروش از چه دُکان مرا گرفت دشمن که چشم دیدن ابروی من نداشت سنگی رها نمود و کمان مرا گرفت از پیرهای زخمی جنگ جمل رسید هرچه رسید و عمر جوان مرا گرفت لکنت نداشت من که زبانم ز کودکی مومِ عسل چگونه زبان مرا گرفت؟ چون کندوی عسل بدنم رخنه رخنه است این نیش‌های نیزه توان مرا گرفت پر شد ز خاک سُمّ فرس چشم زخم من ریگ روان، همه جریان مرا گرفت (محمد سهرابی)
حاج محمود کریمی محرم دیشب میون خیمه ها خسته شد از عطش چشام انگاری تو رویا دیدم بابام حسن میگفت بیا نماز صبح و پشت تو خوندم و گفتم یه دعا اول صبح که دیدمت دلشوره داشتم به خدا گفتی عزیزم پسرم نیا، تو این شلوغیا نیا هیچی نگفتم عمو جون بچه بودم باهات بودم همیشه پا به پات بودم تا که میگفتی بچه‌هام، منم تو بچه‌هات بودم دلخوش اون نگاه تو لفظ جونم بابات بودم نمک میریختم برا تو، تشنه خنده‌هات بودم تا حرف عاشقات میشد، منم تو عاشقات بودم حالا که وقت عشقمه گفتنی نیا تو دست و پا هیچی نگفتم عمو جون من پسرِ کرامتم، همین شده سعادتم ولیّ من تویی و من فدایی ولایتم من مثل دور و بریات آماده شهادتم چشم از تو بر نمیدارم منتظر اِشارتم قاسم عسل خورده و من تشنه اون حلاوتم من با تو ام هر جا بری حتی روز قیامتم تو این همه یل رشید من و ندید به خدا هیچی نگفتم عمو جون دیشب دیدم پر کشیدی، تو خیمه ها سر کشیدی دستات و روی صورتِ، سه چار تا دختر کشیدی دیدم چه آه سردی با دیدنِ خواهر کشیدی نشستی بین یارات و قاسم و در بر کشیدی گفتی ماشاالله پسرم، دست سر اکبر کشیدی گفتم عمو منم میام، گفتی بمون تو خیمه‌ها هیچی نگفتم عمو جون رو خاکا افتاد اکبرت، من اومدم پشتِ سرت یه دست گذاشتی روی خاک، یه دست تو زلفِ پسرت اومدی از تو علقمه، بی علم و برادرت دیدم سه شعبه اومد و نشست به حلق اصغرت من اومدم دست من و، دادی تو دستِ خواهرت عمو، مردی شدم ولی من‌و سپردی دست عمه‌ها هیچی نگفتم عمو جون تو رو تو دشمنا دیدم، از همه چی دل بریدم دیدم که افتادی زمین، تو خاکا هیچی ندیدم برای دیدنت تو اون، شلوغیا پا کشیدیم نمیدیدم هی پریدم، دستام و محکم کشیدم میون میدون رسیدم تا اومدم کنار تو گفتی نیا گلم، کجا هیچی نگفتم عمو جون هی نگو که جات اینجا نیست، جای پرنده دریا نیست زندگیِ بدون تو زندون دیگه دنیا نیست تو موندی زیر دست و پا، خوبه که عمه اینجا نیست من دو تا دست دارم ولی، زخم تو یکی دوتا نیست میخوام بغل بگیرمت، جون دیگه توی دستا نیست دست من افتاده رو خاک، پیش تو و پیش بابا هیچی نگفتم عمو جون من اومدم جای حسن اینقده دست و پا نزن من اومدم به قتلگاه فقط با یه لا پیروهن من اومدم برم سفر با تو عموی بی کفن میگن که بچه اومده هر چی میخوان بگن بگن من اومدم سپر بشم تیر بخوره به حلق من من اومدم به دشمنا که دور تو حلقه زدن بگم عموم نا نداره اون و نزن من و بزن ****
روضه حضرت علی اکبر(ع) خیز بابا تا ازاین صحرا رویم لیک سوی خیمه زنها رویم این بیابان جای خواب ناز نیست ایمن از صیاد تیر انداز نیست سبک :: یخیلدی سقا یره... غفاری اردبیلی سرمایه دور پیکرون کربلایه اکبریم قرآنی خنجر بولوب آیه آیه اکبریم مرحبا دینووه عشقیوه وفالی سان آچ گوزون دور گیدک خیمیه یارالی سان باغ جناندان سنون سنگرون صفالیدی بو پارچا پارچا سینون سینمون مدالیدی عطشان چخان جانیوه کربلا عزالیدی ال وورمارام آلنیوا قان وئرور یارالیدی دورگئدک تلّلیده گوزلیور بیبون سنی گئتمسون خیمیه دردون ئولدورر منی آچ بال و پر گویلره جنّتین هماسی سان عاشقلره فخر ائله عشقووین فداسی سان قوی باشیوی سینه مه قلبیمون شفاسی سان اولسون قسم جانیوه دردیمون دواسی سان خیمه ده جسمیوی جان کیمی قوجاقلارام ئولمَسَم غصه دن ماتمونده آغلارام خنجر دگوب باشیوه اوخشیور قیزیل گوله شانه دگوب گوئیا باغدا زلف سنبله سن بیل رقیّم جانی ممکن اولسا گل دیله کیم ووردی بو یاره نی وئردی آرزیمی یِله جانیمی روحیمی خوش باخیشلارون آلور آغلیا بیلمورم بی حیالر ال چالور من جنتی نیلورم جنتیم گوزونده دی من شربتی نیلورم شربتیم سوزونده دی پیغمبرین آی کیمی صورتی یوزونده دی گزمه منیم جانیمی وئرمیشم ئوزونده دی با ادب با شرف جانیوه جانیم فدا جان آلان قان دولان گوزلره گوزوم فدا لیلایه وئرسم خبر یوسفون باتوب قانا حشره کیمی حقلیدور ماتمونده اودلانا بو رسمیدور اوغلونون حجله سین بزر آنا لیلا گرک قبرووین اوسته شمع تک یانا وای اونون حالینه چوللری مَلَر گزر آختارار گول تاپار قبرووین داشین بَزَر الیوی قوی سینمون اضطرابی دینجلسون خیمه لره سن گیدیرسن یا دییم ننون گلسون شمعی تک دامنیم آلوده اولوب گوز یاشیما قوجالان وقته علی دوشمدی سایون باشیما
🔰❇️◼️🔰❇️◼️🔰❇️◼️🔰❇️◼️ ✅خوشا به حال آن کسی که در مجلس عزا حاضر شد و نامش در دفتر نوکران حضرت زهرا ثبت شد ◼️فضیلت و خواص مجالس 🖤عزاداری سیدالشهداء علیه‌السلام ⬅️فضل می‌گوید: در اول محرّم امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمود: دیشب کجا بودی؟ عرض کردم: دیشب بین ما کسی بود که می‌گفت: هلال ماه محرّم را دیده‌ام؛ لذا یکی از دوستان و محبین شما به مناسبت اول محرّم مجلسی منعقد نموده بود؛ و ما برای گریه و ناله و عزاداری بر جد بزرگوارتان حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) و اهل‌بیت آن‌حضرت به‌خاطر مصائبی که بر آن بزرگواران در این ماه وارد شده در مجلس او شرکت کردیم و بر مصائب شما اهل‌بیت گریستیم. 💚امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «نَوَّرَ اللهُ قَلْبَک وَ شَرَحَ صَدْرَک وَ آجَرَک عَلی حُسْنِ صُنْعِک وَ وِلائِک لأَهلِ بَیتِ نَبیک»: «خداوند دلت را روشن کند، و به تو شرح صدر مرحمت فرماید، و تو را بر این عمل خوب و موالات تو با اهل‌بیت پیامبرت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پاداش دهد. ❇️ای فضل! هنگامی که از مجلس عزا بیرون آمدی جلو در خانه به چیزی برخورد نکردی؟ عرض کردم: بلی، خداوند مرا فدای شما گرداند. با مردی که جلوی در نشسته بود برخورد کردم. ❇️فرمود: آن شخص را شناختی؟ گفتم: هوا تاریک بود و نتوانستم او را بشناسم. حضرت فرمود: خود من جلوی در نشسته بودم! ⬅️گفتم: الله اکبر، پس برای چه به مجلس ما نیامدید تا در صدر مجلس باشید؟ به خدا قسم شما صاحب عزا هستید و واجب است به شما تعزیت بگوییم. 💚امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: من خواستم وارد مجلس شوم، اما دیدم در صدر مجلس جدم پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا (علیهاالسلام) حضور دارند، و با شما بر اباعبدالله الحسین‌بن علی (علیه‌السلام) می‌گریستند و نوحه و زاری می‌کردند. 📚ثمرات الاعواد ج۱ ص۱۶ 📚منابع النوراء ص۱۷ 📚دیوان مصاریع العبره ج۱ ص۱۷ عاشقان امام حُسَیْن (ع)
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4537fce120babf80d4372db2773e0a07.mp3
10.61M
شور حضرت قاسم رسولی ▪️▪️▪️▪️▪️ من اومدم برا جنگ تن به تن انی انا القاسم وارث الحسن منم فدایی شاه بی کفن انی انا القاسم وارث الحسن کریم اهل بیت بابامه دعای مادرم همرامه با یه ضربه تموم کارش سر ازرق توی دستامه نجمه میگه که ماشاءالله میگه بابام تبارک الله میرسه از حرم تکبیر اباعبد الله انا ابن حسن انا الحسین **** رجز میخونم من با صوت جلی انی انا القاسم من نسل علی داریم مدد میگیرم از والی الولی انی انا القاسم من نسل علی آره کم سن و سالم اما بوده استاد رزمم سقا حرز بابامه دور بازوم نقش سربند من یا زهرا فاتح بی بدل هستم من شیر جنگ جمل هستم من صاحب جمله احلی من عسل هستم من انا ابن حسن انا الحسین **** میلرزه زیر پام خاک کربلا انی انا القاسم سبط المصطفی ترسی ندارم از تیر و نیزه ها انی انا القاسم سبط المصطفی حالا که نیست علی اکبر میزنم من به قلب لشکر تن دشمن میلرزه وقتی توی میدون میگم یا حیدر کربلا پر شد از تکبیرم قاتل دشمن شمشیرم انتقام علی اکبر رو خودم میگیرم انا ابن حسن انا الحسین
4_5962854443094378302.mp3
23.16M
شور | از بی حرمی تو شب ششم محرم الحرام ۱۴۴۲ سه‌شنبه۴شهریور۹۹|۵محرم‌الحرام ۱۴۴۲ مداح : کربلایی حسین طاهری @majmaozakerine