|⇦•اي میهمان بی بدن..
#روضه سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي
از بزم این جماعت مهمان کش آمدي
با چه سختی پول داد گفت این سرُ یه شب مهمانِ من کنید ..
دِیریست وا نگشته به این دیر پایِ غیر
تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر
در کسوت مسیح به مهمانی آمدی
وقتی به دیر راهب نصرانی آمدی
تو قصد کرده ای همه دنیایِ من شوی
ترسا شدم كه حضرتِ عیسایِ من شوی
بي پيكر آمدي سر و جانم فدایِ تو
اي سر! بگو چگونه نهم سر به پایِ تو
اي سيبِ سرخ؛ آمده اي تا ببويمت
بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت
*شروع کرد شستنِ سر .. گفت خودت خودت رو معرفی کن به من .. تو کی هستی ؟.. دید لباش مثه چوبِ خشک تکان خورد أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشان ...*
اين دير كربلا شده قرباني ات شوم
قربان زخم گوشۀ پيشاني ات شوم
دامن مكش ز دستم ، دستم به دامنت
رأست چنين شده است چه كردند با تنت
تير و سنان و نيزه و شمشير و ريگ و خار
از هر چه هست زخمي داري به يادگار
با اينكه از لبان تو پيداست تشنه اي
گويا نرفته تشنه ز خون تو دشنه اي
از وضع نامرتب رگهاي گردنت
پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت
"زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست
اين خرده چوب ها كه نشسته به لب ز چیست
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔉 هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت رو است سر نیزه فقط سر دیدم...
▪️روضه شب شانزدهم ماه محرم
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
#امام_حسین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #زبانحال #اسارت #زندان_کوفه
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
شب و روز هفدهم محرم
هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم
هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند
طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند
هفت روز است که بعد تو گرفتار شدم
پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم
باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد
بدن بی کفنت در دل صحرا باشد
باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو
باورم نیست که غارت شده انگشتر تو
باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم
باورم نیست که با قاتل تو همسفرم
عده ای پیرهن کهنه تو دزدیدند
عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند
چشم گریان مرا خوب تماشا کردند
پیش چشمان ترم هلهله برپا کردند
#روضه
#شب_هفتم_امام_حسین ع
حجت الاسلام میرزامحمدی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
🔹#سینه_زنی_حضرت_رقیه_ع
⚫️#سنگین
🔹#آقای_میرداماد
روضه سر بسته تر بهتره
ناله پیوسته تر بهتره
وقتیکه روضه دختره
روضه خون خسته تر بهتره
ای سادات میبخشید
که روضه سنگینه
چشمای سه ساله
دیگه تار میبینه
لال بشه روضه خونه رقیه
سیلی برده امون رقیه
🔹یا رقیه رقیه رقیه
روضه خون گفتومن زار زدم
هی سرمرو به دیوار زدم
یاد بی بی خودم رو توی
روضه کوچه بزار زدم
ای سادات میبخشید
که روضه مکشوفه
خاکستر میریختن
رو سرش تو کوفه
لال بشه روضه خون رقیه
داره لکنت زبون رقیه
🔹یا رقیه رقیه رقیه
روضه خون عمه قافله
روضه هم روضه فاصله
وای اگه دختری نیمه شب
گم شه با پای پر آبله
ای سادات میبخشید
که این روضه داغه
افتاده سه ساله
با سر از رو ناقه
لال بشه روضه خون رقیه
مرده با تازیونه رقیه
🔹یا رقیه رقیه رقیه
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
▪️#سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
▪️#آقای_بذری
چرا هیشکی نمیفهمه
خرابه جای دختر نیست
چشای هیچکسی قد
چشای دخترت تر نیست
خرابه خیلی بی رحمه
میترسم ازشب تارت
خلاصه آخرش توخواب
سرت میریزه دیوارش
خدا مرگم بده دورت بگردم
من ازمهمون پذیرایی نکردم
خدامرگم بده رنگم پریده
توبابای منی سربریده
خدامرگم بده آروم ندارم
سرت روروی دامنم میزارم
▪️ابتا ابتا من الذی ایتمنی
بخواب امشب روکه فردا
باید باهم بریم بازار
ببینم میخری واسم
لباس روشن گلدار
بخواب امشب روکه فردا
خودت دنیامو میسازی
منوبازی ندادهیچ کس
بریم تو کوچه ها بازی
خداخیرت بده بابای خسته
میشه نازم کنی دلم شکسته😭
خداخیرت بده که خیلی مردی
خوش اومدی ولی بوسم نکردی😭
خداخیرت بده بمون کنارم
که نگن دخترا بابا ندارم😭
▪️ابتا ابتا من الذی ایتمنی
تموم آسمون آروم
به دنبال سرت بودم
با اینکه توی هرمنزل
کنار خواهرت بودم
میبینی کار دنیارو
تورو دیدن که تو تشتی
همه گفتن سفررفتی
چرااینجوری برگشتی
خداصبرم بده سنگ صبورم
تومجلس یزیدشکست غرورم
خداصبرم بده دردم همینه
خدا صبرش بده آه از سکینه
خدا صبرم بده دیگه بریدم
توی بزم حرام چیا شنیدم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#زمینه
#حضرت_رقیه س😭😭
محمدرضا بذری
@majmaozakerine
فایل صوتی 👆
📖 #متن_روضه
🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام
⚫️ هیئت احرار الحسین علیه السلام #محرم_۹۶ 🔻
*
شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲
بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان)
خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید
اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن،
کف زدن،( بزن)
کف زدن پای سر (دست بزن)
کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست)
دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست
آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن
کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست
نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید
یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن
باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن
آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد
در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده
تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن
بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟
حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن
#روضه_ورود_به_شام
#روضه_امام_سجاد
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
هدایت شده از آموزش مداحی کربلایی سعید صادقی
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکم شهریور ماه سالروز ولادت
#شیخ الرئیس
#ابوعلی_سینا
#طبیب_برجسته و نامدار ایرانی
که به #روز_پزشک نامگذاری شده گرامی باد.
#تلنگرانه💭🌾🖇
نکنه مدیون خودت بشی چشمی
که برای سالار شهیدان، #امام_حسین
اشک ریخته ارزشش خیلی بیشتر
از اینه که همه چیز رو ببینه
مواظب چشم های حسینیت
باش خرابشون نکن🙃✔️
#محرم🏴