eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرباز لشکر حسین اومد شیر دلاور حسین اومد مثل حسن وسط میدونه روح برادر حسین اومد ایوالله به نسل غیور مرتضی ایوالله به شمس جمال مجتبی ای جان ای جان ای جان ای جان اومد مثل شیر غُران به این یل صف شکن ماشالله به قاسم ابن الحسن ماشالله **** انگار رجز میخونه تو خیبر افتاده لرزه به دل لشکر جانم به غیرت ابالفضلیش برگشته نوجوونی حیدر ایوالله عجب شور عجب اراده ای ایوالله عجب رزم فوق العاده ای ای جان ای جان ای جان ای جان خشم ابروش تیغ بُران به نوجوون حرم ماشالله به پهلوون حرم ماشالله **** از خیمه ی علوی شد عازم تا وایسه روبروی هر ظالم اِن تُنکِرونی فَاَنَا بنُ العِشق اِن تُنکِرونی فَاَنَا القاسِم ایوالله نمیلرزه قرص و محکمه ایوالله همینه مسیر فاطمه ای جان ای جان ای جان ای جان مونده پای عهد و پیمان به این غیور دلیر ماشالله به قهرمان بصیر ماشالله ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام نامی شیر جمل به نام حسن قیام کرده شجاعت به احترام حسن رسیده پرتو نوری ز اوج بام حسن کشیده باده خود را به سمت جام حسن در این پیاله شرافت بجوش می آید صدای غیرت قاسم به گوش می آید زره به پیکر ابن الکرم عبایش شد طنین سبز حسن جان نوای نایش شد خروش رزم علی بانگ ربنایش شد بلای ازرق شامی و بچه هایش شد دوباره زنده نموده است یاد حیدر را به هفت ضربه بهم ریخت هفت پیکر را ز هُرم غرش قاسم گلو به وجد آمد ز آب چشم ترِ او وضو به وجد آمد ز شربت عسل او سبو به وجد آمد ز رزم بی مَثَل او عمو به وجد آمد همان دمی که دم تیغ او به لشکر خورد حسین وقت تماشای او چه حَظی بُرد خیال کن که قناری به در خورد سخت است بلند مرتبه طفلی نظر خورد سخت است هزار نیزه فقط یک نفر خورد سخت است تنی که بی زره باشد تبر خورد سخت است حروف حلقی او را به آه بندش کرد رسید نیزه و از روی زین بلندش کرد امان ز سنگ مهیبی که خورد بر دهنش گرفت تیغ حرامی به بال پر زدنش ز بس که مرکب دشمن گذاشت پا به تنش شبیه موم عسل حفره حفره شد بدنش فرات کوچک این دشت قد دریا شد به زیر سُم عدو قد کشید رعنا شد حساب کن که سر نیزه ای قطور شود نفس نفس زدن راحتت به زور شود تنی که هر طرفش فرش صد عبور شود گمان نمی کنم آن جسم جمع و جور شود چگونه در بغلش جسم را مهار کند حسین با بدن له شده چکار کند ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوهره و رنگ صدام یا حسن یا حسن بر همه زخم و التیام یا حسن یا حسن کرم تو مضمون هر غزل مصرع به مصرع شد عسل عسل سبط نبی ای شاه لم یزل یا حسن ای اوج مراحل فقط حسن کعبه سائل فقط حسن سیر منازل فقط حسن ای دلبر و جانان فقط حسن قبله ایمان فقط حسن حضرت سلطان فقط حسن ای عزیز زهرا جانم حسن پر عبات حسن حصین یا حسن یا حسن ای با جزامی همنشین یا حسن یا حسن بال ملائک زیر پات گلی روزی خور تو حاتم از قدیم روحی فداک ایها الکریم یا حسن ای عقل مجسم فقط حسن نور معظم فقط حسن رافع هر غم فقط حسن ای دلبر و جانان فقط حسن قبله ایمان فقط حسن حضرت سلطان فقط حسن ای عزیز زهرا جانم حسن ای مرشد روح الامین یا حسن یا حسن تویی معز المومنین یا حسن یا حسن میون دستت جبر و اختیار صلح تو آقا اوج اقتدار تویی نماد عزت و وقار یا حسن ای حشمت و جاهم فقط حسن پشت و پناهم فقط حسن مقصد و راهم فقط حسن ای دلبر و جانان فقط حسن قبله ایمان فقط حسن حضرت سلطان فقط حسن ای عزیز زهرا جانم حسن ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غافلم، باز خبردارم کن یوسف فاطمه، بیدارم کن بار سنگین گناه آوردم از سر لطف، سبک بارم کن ای طبیبی که پی بیماری نظری بر دل بیمارم کن آمدم توبه کنم، پاک شوم مهربان خالی از اغیارم کن کمکم کن نروم سمت گناه با کتک هم شده وادارم کن بین عشاق حسین بن علی بی بهایم، تو بهادارم کن آمدم بین عزا جان بدهم کشته ی قافله سالارم کن وسط گریه، میان روضه لحظه ای لایق دیدارم کن بر غم ذبح عظیم اصغر تا خود حشر گرفتارم کن ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفت و داغ دوری اش دامان مادر را گرفت از دم خیمه سر و سامان لشکر را گرفت تیر با چه سرعتی آمد بماند قصه اش آنچنان آمد که آقا جای تن سر را گرفت تیر با یک شعبه هم کار خودش را می کند با سه شعبه جوری آمد کل حنجر را گرفت خطبه اش با گریه بود افسوس لشکر خنده کرد چند لحظه بعد ان خون کل منبر را گرفت باغبان چه خون دلها خورد باغش سبز شد با کمان آمد کسی و سیب نوبر را گرفت خون او گر بر زمین میریخت محشر می رسید این چه خونی بود داغش کل محشر را گرفت پشت خیمه نیزه ها رفتند پیدایش کنند نیزه ای در خاک شد جسم محقر را گرفت آنقدر از این و از آن سیلی و شلاق خورد تا رباب از حرمله قنداق اصغر را گرفت ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
   گریه نکن حسین منو نده عذاب گریه نکن حسین که جون میده رباب گریه نکن حسین بی طاقتم نکن اسیر اشکای خجالتم نکن نذار که توی خیمه خجلت زده بشینم من اصغرم رو دادم که اشکاتو نبینم اگه بدی اجازه شمشیر بر میدارم شرمنده ام حسین جان دیگه پسر ندارم **** این قبر کوچیکش امونمو برید شکر خدا کسی تدفینشو ندید خوابیده زیر خاک همین برام بسه دستای نیزه ها بهش نمیرسه اینا دیگه به اصغر کار ندارن مگه نه محاله جسمو از خاک در بیارن مگه نه مثل بقیه اصغر سرش جدا نمیشه سرش جداشه هم باز رو نیزه جا نمیشه **** پر زدی دیگه از دست رباب علی به روی نیزه ها آروم بخواب علی ای بی گناه من چی سرت اومده به سر کوچیکت آخه کی سنگ زده عزیزکم یه بارم مادر به من نگفتی مراقب خودت باش از روی نی نیفتی کبوترم میون پنجه های یه گرگه این نیزه که برای گلوت خیلی بزرگه ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گهواره خالی، قنداقه خونی اشکای بابای مظلوم و ببینید کی دور پسرش، عباشو پیچیده بمیرم چقدر خجالت کشیده حرمله آتیش بگیره با دل بابا چه کرده یک قدم به سمت خیمه باز یه قدم برمیگرده لالا لالا گل پونه گلوت زخمه دلم خونه با تیر مسموم، سیرابت کردن تو دست بابا بودی و خوابت کردن یه دستش بدنت، یه دستش سر تو کدومو بیاره واسه مادر تو وقتی که می‌رفتی داشتی چشمای گریون علی جون اومدی حالا به خیمه با لب خندون علی جون لالا لالا گل لاله علی آروم شد از ناله داغ تو مارو از پا میندازه خوابیدی تو قبرم اما چشمات بازه بابات با دل خون میگه ای عزیزم چطور راضی بشم که روت خاک بریزم بس که هعی خون کشیدی رو صورتم رد خونه تا ابد الهی مادر یادگاری هات بمونه لالا لالا گل پر پر روی نیزه نری مادر ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از عطش مستی ودر سینه شَرَر داری تو گریه سر کرده ای و حالِ دگر داری تو ظاهراً دستِ تو بسته است در این قنداقه بال ،واکرده ای وعزمِ سفر داری تو سر کشیدی که ببینند و گلو را بزنند ای جگر گوشة من بسکه جگر داری تو بی زره آمده ای حیدرِ در گهواره نه به کف، تیغ گرفتی نه سپر داری تو حرمله عقدة خود را سرِ تو خالی کرد ارثی از محسن وافتادنِ در داری تو بی هوا حنجرِ تو پاره شد وخون پاشید کِی ، توان ِ لگدِ تیرِ سه پر ،داری تو من سرِ تشنکیِ تو به همه رو زده ام پسرم جای، در این قلبِ پدر داری تو حنجرت پاره شده با ز به من می خندی ز ِ پریشانیِ حالم که خبر داری تو با چه روئی پسرم سوی حرم برگردم مادری دلنگران ،دیدة تر ،داری تو ترسم این است سرِ راسِ تو دعوا گردد طاقت نیزه سواری چقَدَر داری تو؟ خونِ تو کارِ علمداریِ عباس کند با همین پیکرِ بی سر شده ،سرداری تو قاسم نعمتی ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا