نیمه ای می گذرد از شب و سرگردانم
چشمم احیا دارد
خانه ای نیست پناهم دهد و حیرانم
کوفه غم ها دارد
شرمگینم که تو را خوانده ام این جا برسی
وای از آن روز که با دختر زهرا برسی
تک و تنها برسی
چه تماشا دارد....
نخل این شهر همه نیزه ی خون ریز شده
وقت پاییز شده
حرمله گفته که تیرش چقدر تیز شده
سر دعوا دارد
وای از آن روز که از بام سرت می سوزد
جگرت می سوزد
بر سر نیزه کنارت پسرت می سوزد
جگرت می سوزد
تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد
تا نخورده است به قاسم سم مرکب برگرد
تا تن اکبرت از زخم ز هم وا نشده
نیزه ها جا نشده
پشت خیمه بدن طفل تو پیدا نشده
تا که مشک و علم و خود و علمداری هست
آبروداری هست
بعد عباس ، غم و کوچه و بازاری هست
کوفه سودا دارد
جان زهرا برگرد
جان مولا برگرد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
شهادت امام محمد باقر علیه السلام
مدح وروضه
بانوای
سیدمهدی میرداماد
____»»»»»»«««««« ____
کانال مداحی مرثیه
کانون متن روضه و مداحی
متن روضه ✍⬇️
ای نبی برتو فرستاده سلام۲
ای به زین العابدین ماه تمام
هفتمین معصومی و پنجم امام
مکتبت تا صبح محشر مستدام
تیغ نطقت مشکافد علم را
روح میبخشد مرامت علم را
فرمودند کودکی سه سال و نیم چهار سالش باشه کربلا
خیلی روضه ها رو دیده و شنیده
قربونت برم آقا جان
اجازه میدین از کربلا بگیم
تو خزان باغ زهرا دیده ای ۲
دیگه از اول ماه ذی لحجه به بعد باید کم کم بوی محرم وحس کنی
هر روضه ای هر جمعه ای هر توسلی باید محرم و برا خودت تداعی کنی
تو خزان باغ زهرا دیده ای
تو تن بی سر به صحرا و
دیگه چی
گردن مجروح بابا دیده ای
بر فراز نیزه سرها دیده ای
کاش میدیدم چه آمد بر سرت
یا چه کرده کعب نی بر پیکرت
قربونت برم شنیدم شما رو به یه طناب بستند
اما من میبرم جلوتر
روضه امام محمد باقر کربلا نبود
باباش فرمود :
اِنَ قَتلَ لَنا آدم
وکِرامتُنا شهادت ازکربلا ناله نمیزنیم
میدونی ناله باباش چی در آوورد تو چهل منزل اسارت دیده ای
از ستمکاران جسارت دیده ای
تشنگی و قتل و غارت دیده ای
خو عزیزی و حقارت دیده ای
چهار ساله کوه ماتم برده ای
مثل عمه تازیانه خورده ای
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#شهادت_امام_محمدباقرعلیه_السلام
#روضه
#سیدمهدی_میرداماد
پنجاه ساله که گریونی یاد شام غریبونی
داری تو چه دل خونی وای
زین اسب زهرآلود تو رو از پا میندازه
روضه میخونی یاد مقتل و نعل تازه
آخرین یادگار خیمه داره میره پیش رقیه
غریب آقام
****
نه گنبد و حرم داری نه بیرق و علم داری
یک کربلا تو غم داری وای
شهادتت هر ساله غربت بی حد داره
حاجیا رفتن مکه مدینه بی زُواره
برای تو کرده وصیت تو مِناشه ذکر مصیبت
غریب آقام
****
دیدی غروب آخر رو دیدی قاتلو خنجر رو
دیدی رگای حنجر رو وای
مثل امام سجاد روی لبت الشامه
دیدی پذیراییشون با سنگای از بامه
روی دستات رد طنابه غم تو مجلس شرابه
غریب آقام
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمهگاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمههام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد اَلفَرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضربِ دست شمر چشیدم به کودکی
دست عدو بزرگتر از صورت من است
آن شب که درخرابه سر آمد میانمان
چون عمهام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخمو ز قافلهی ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین