eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها روضه غسل خانم حضرت زهرا😭😭😭😭 روضه غسل و دفن حضرتِ زهرایِ مرضیه(س)؛ حجت الاسلام محسن مهدوی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پرستویِ مهاجرم، چرا زلانه می روی؟ اگر ز لانه میروی، چرا شبانه می روی؟ قرارِ من، شَکیبِ من، مهاجرِ غریبِ من فدای غربتت شوم، که مخفیانه می روی حیاتِ جان، امیدِ دل، علی بُود ز تو خِجل که با کبودیِ بدن، زتازیانه می روی کبوترِ شکسته پر، مرا به همرهت ببر چرا بدونِ جُفتِ خود، ز آشیانه می روی چهار طفلِ خون جگر، زنند از غمت به سر تو بر زیارتِ پدر، چه عاشقانه می روی اَلا به رُخ نشانه ات، مگر شکسته شانه ات که مویِ زینبین خود، نکرده شانه می روی فتاده بر دلم شرر، که تو در این دلِ سَحَر ز همسرت غریب تر، برون زخانه می روی َبدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها رو امیرالمؤمنین داره غسل میده، اسماء بِنتِ عُمَیس میگه من از چاه آب می آوردم، رو بَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها آب می ریختم، علی بدنِ فاطمه رو غسل میداد، اسماء میگه رفتم دوباره از چاه آب بکشم، دیدن علی صدایِ فریادش بُلَند شده، برگشتم اومدم، دیدم سر به دیوار گذاشته، داره داد میزنه گریه میکنه، اومدم جلو، آقاجانم! مگه خودتون نفرمودید: آروم آروم گریه کنید، همسایه ها صداتون رو نَشنَوَن؟ فرموده باشند: اسماء این روشنایی رو بیار جلو، بیا ببین پهلویِ زهرام شکسته، صورتِ فاطمه کبوده، بازوش رو شکستن. امیرالمؤمنین دست از غسل دادن کشید، اما من یه غسّال دیگه هم میشناسم، موقع غسل دادن دست از غسل دادن کشید، کجا؟ زهرایِ سه ساله رو تویِ خرابۀ شام داشتن غسل میدادن، یه وقت دیدن، اون زَنِ غساله دست از غسل دادن کشید، گفت: من این بدن رو غسل نمیدم، چرا؟ بی بی جان! همین که لباس های این بچه رو دَر آوردم، خواستم بدنش رو غسل بدم، دیدم همه جایِ بدن این بچه سیاه و کبوده، می ترسم مرضی که این بچه داشته منم بگیرم، من این بدن رو غسل نمیدم، بی بی زینبِ کبری سلام الله علیها فرمود: آی زنِ غساله! بخدا از کربلا تا اینجا اینقدر این بچه رو زدن، ای حسین. نَم نَم داره بارون میآد داره برام مهمون میآد خرابه بویِ خون میآد وای وای داره از راهِ دور میآد تو طبقی از نور میآد از سَفَرِ تنور میآد وای وای دیدن این تشت رو گذاشتن جلویِ این بچه، دست بُرد، سر رو از تشت برداشت، نگاه کرد دید خدا سَرِ بُریدۀ بابا؛ سَرِ بُریده رو برداشت، شروع کرد با بابا حرف زدن. آروم آروم از طبق بیا کنارم سر رو سَرِت بذارم حرفِ نگفته دارم وای وای چیه حَرفِ نگفته ات؟ چند شبه بابا یه لقمه نون نخوردم اسم تو که می بردم  فقط کتک می خوردم وای وای بابا! هر وقت صدات زدم کتکم زدن، بابا! هر وقت صدات زدم، تو صورتم سیلی زدن، بابا! هر وقت گریه کردم بهم تازیانه زدن، بابا نبودی و اسیر شدم بسته به یک زنجیر شدم یه شبِ پیرِ پیر شدم وای وای یکی زد و همه ام زدند لگدِ مُحکمم زدند حالا هر کجا صدایِ منو می شنوی صدات رو بلند کن، یاحسین. @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از تو ،مدینه و سكوت و حسرت مدینه و غروب و غربت آه،علی و روزگار غم ها علی و خاطرات زهرا ای بهار من خدانگهدار قرار من خدا نگهدار دیگه داره خداحافظی میكنه،یكبار خودش خداحافظی میكنه،هی به این بدن نگاه میكنه،جواب پیغمبر رو چی بدم؟هی سر به دیوار میگذاره موقع غسل، های های گریه میكنه،یه وقت هم میگه بچه ها بیایید خداحافظی كنید،دیگه مادر رو نمی بینید. فاطمه بی تو بی سپاهم فاطمه بی تو بی پناهم بعد از تو، نه همدمی نه غم گُساری نه صبر و طاقت و  قراری آه، از آسمون بی ستاره شب علی سحر نداره ای تموم دل خوشیه  حیدر پناه من پس از پیمبر فاطمه بی تو بی سپاهم فاطمه بی تو بی پناهم شب شام غریبان بی بی است،میشه ما بریم شام غریبانی مدینه،دست جمع،اونجا بشینیم بین الحرمین،عزاداری كنیم،چی میخوای بگی به مدینه مدینه، قسم به غربت بقیع ات به عطر تربت بقیع ات ما، غریبه های آشناییم همسایه ی امام رضاییم باز میون بین الحرمینت میپرسیم از مادر عباس كو قبر مادر حسینت شب آخر است نمی دانم چرا هر وقت از یاس می خوانم كنار یاس قدری روضه ی عباس میخوانم می آید، صدای العطش دوباره رفته عمو كه آب بیاره وای، بارون سنگ اگه بباره اگه كه مشكش بشه پاره وای، تموم بچه ها میدونند قول عمو نشد نداره وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای خوشبحال لب اصغر كه تو سقا شده ای @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلوه ولا علی شاه بی ریا علی شه سوار لافتی مرد باخدا علی اسدالله الغالب یل خیبرشکن پا میذاره توی میدون ابویه حسن میکشه ذوالفقار رو میکنه گرد و خاک میکشه مرحم رو با تیغه تیزش هلاک غضنفر حیدر شیر لشکر حیدر مظفر حیدر عشق کوثر حیدر دلاور حیدر شیر خیبر حیدر مکرر حیدر علی مولا اسدالله بند دوم جلوه ولا علی شاه بی ریا علی شه سوار لافتی مرد باخدا علی اسدالله الغالب یل خیبرشکن پا میذاره توی میدون ابویه حسن میکشه ذوالفقار رو میکنه گرد و خاک میکشه مرحم رو با تیغه تیزش هلاک غضنفر حیدر شیر لشکر حیدر مظفر حیدر عشق کوثر حیدر دلاور حیدر شیر خیبر حیدر مکرر حیدر علی مولا اسدالله بند سوم ماه مه جبین علی شاه بهترین علی مهر برج انما حب به مومنین علی ولی الله المطلق اومده به شکار دشمنان لعین رو می‌کنه تار و مار رجزش میکنه این دلا رو منجلی توی میدون پیامبر میگه جانم علی پیامم حیدر وصف جانم حیدر کلامم حیدر قند کامم حیدر قیامم حیدر التیامم حیدر امامم حیدر من غلامم حیدر @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه اشکها که در گلو، رسوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه ولی برای عده‌ای، چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی 🌸🌸🌸🌸🌸
14000925-bazri-roze.mp3
5.65M
|⇦•حیدر آیینه دارِ زهرا بود... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ @majmaozakerine
|⇦•حیدر آیینه دارِ زهرا بود... / روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ " اَلسَّلَامُ عَلَى السَّيِّدَةِ الْجَليلَةِ الْجَمِيلَة، ‏ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَة، فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَة، الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها، الْمَضلومَةِ بَعْلُهَا، الْمَغصوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةُ اِرثُها، الْمَقتولةِ وَلَدُهَا، الْمَکسورَةِ ضِلْعُهَا " حیدر آیینه دارِ زهرا بود هر نفس بی قرارِ زهرا بود خانه ی ساده و گِلینِ علی جنت و نوبهارِ زهرا بود مرتضی پشت در که در میزد در دلش انتظارِ زهرا بود در یمین و یسارِ عرش خدا نام حیدر کنارِ زهرا بود اگر احمد دو دست او بوسد امر پروردگارِ زهرا بود *روایت میگه: پیغمبر آیاتِ عذابِ را که میخوند برا مردم خیلی گریه می کرد، اطرافیان می دونستن چه جوری پیغمبر رو آروم کنن، می رفتن زهرا رو می آوُردن، پیغمبر بوی زهرا رو که استشمام می کرد آروم میشد، می فرمود: بوی بهشت رو استشمام می کنم...* چشمه های کرامتِ حَسَنین همه از چشمه سارِ زهرا بود چرخشِ کائنات از اول همه گِردِ مدارِ زهرا بود نور دادن به عالمِ امکان کارِ لیل و نهارِ زهرا بود گفت روحی فَداکَ یا مولا این سخن افتخارِ زهرا بود نامِ حیدر اگر به مأذنه رفت همه از اعتبارِ زهرا بود آنچه ما را گدایِ او کرده کَرَمِ بیشمارِ زهرا بود جنگ می کرد با سلاحِ سخن خطبه ها ذورالفقارِ زهرا بود آنچه بُرد آبرویِ اهلِ نفاق خطبه ی شاهکارِ زهرا بود ظلم می دید بی عدد که مگو غربتی در دیارِ زهرا بود آنچه آتش به قلبِ حیدر زد گریه ی زار زارِ زهرا بود دیدنِ غربت و غمِ مولا علتِ اِنکسارِ زهرا بود در دلِ دود و آتشِ نمرود مرتضی شرمسارِ زهرا بود کفر آتش بیارِ معرکه شد میخ هم همجوارِ زهرا بود ضربه ای خورد و پشت در افتاد فضه آن لحظه یارِ زهرا بود آن غریبی که بسته شد دستش همه دار و ندارِ زهرا بود از دلِ کوچه تا دلِ مسجد وسعتِ کارزارِ زهرا بود بی علی رفت و با علی برگشت کار در اختیارِ زهرا بود آنکه در راه حق نمی لرزید قدمِ استوارِ زهرا بود سَدِّ راه سقیفه در آن روز عزت و اقتدارِ زهرا بود آن سئوالی که مانده بی پاسخ سنگِ قبر و مزارِ زهرا بود تا زمانی که دو تا شد فرقش مرتضی سوگوارِ زهرا بود @majmaozakerine