25.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•♥️🌱•
خدا کند وسط ِ روضه ات زمین بخــــورم
بهانه ای بدهم دست ِ روضـه خوان هایت😭🥀
#فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
وا اماه)5(
خدا لعنت کنه دومی رو....🙏
ریسمان بسته به دست پدرم...😭
اومده برا سوزوندن حرم...😭
دستش و بلند کرد رو مادرم...😭
خدا لعنت کنه دومی رو....🙏
گفتم اینجا حرمه گفت و ان..
این خونه محترمه گفت و ان
پشت در مادرمه گفت و ان
(و ان یعنی حتی اگر فاطمه باشه👆)
کارمون شد زار😭
مادرم مونده .بین .درو دیوار
بار شیشه خورده.
ضربه مسمار
حوریه گیر افتاد .وسط اشرار😭
بی هوا.یاورمو زمین زد
سایه رو سرمو زمین زد
زجه میزنم همه بدونن
که عمر مادرمو زمین زد(۲)
مادرم...یا زهرا(۸)
خدا لعنت کنه دومی رو(۴)
آیه های کوثرو ریخت به هم
همه خونواده رو ریخت به هم
حال و روز مادرو ریخت به هم
خدا لعنت کنه دومی رو
بی حیاتو کوچه سد راه کرد
صورت مادرمو سیاه کرد
همه زدگیمونو تباه کرد
آه و واویلا
این همه نامردو
یه زن تنها(۲)
بضعه پیغمبر
زیر دست و پا
روی خاک افتاده
انسیه الحورا
کی میدونه اونجا چه خبر شد؟؟
ضربه مغیره درد سر شد😭
به سرم میزدمو میدیدم😭
مادرم شبیه محتضر شد😭
مادرم....
یازهرا(۸)
خدا لعنت کنه ابن سعدو🙏
که ز بی کسی بهش رو زدمو😭
روی طل خاک زانو زدمو😭
ناله غریبی هر سو زدمو
خدا لعنت کنه ابن سعدو🙏
نعره زد پیش نگاه دختراات
حَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ
بند اومد تو اون شلوغی نفسات
آه و واویلا
گودی گوداله محشر کبرا😭
نیزه.هی میره وای😭😭😭😭
میاد بالا😭یا حسین🙏🙏🙏🙏
التماس دعای فرج🙏🙏🙏🙏
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
..
💔به ناله های دل یتیمان زهرا ...
به اون لحظه ای که نتونستند بلند بلند مادر مادر بگن و بلند بلند گریه کنند دستتو بیار بالا هم ناله شو بایتیمانش سینتوبیمه مادرکن بگو .💔فاطمه یافاطمه ۳
بر مشامم میرسد بوی عزای فاطمه
میشوم آماده ی گریه برای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
هاتفی از آسمان میدهد امشب ندا
فاطمیه آمده ، فاطمیه آمده ماه عزای فاطمه
میشوم آماده ی گریه برای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
فاطمیه آمده اِی فاطمیون غیور
خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه
در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری
این لباس مشکی اَم باشد عطای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
من کجا و گریه در بزم عزای او کجا
اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه
بر جراحات عمیق فاطمه مَرهَم نهد
هر کسی گِریَد میان روضه های فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند
میشود ایمن زِغم تحت لوای فاطمه
مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا
بار الها جان من گردد فدای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل
ای که هستی در پِی رضای فاطمه
میرسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در
ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه
کِی می آیی تا بگیری انتقام مادرت
مهدی زهرا بیا ای دلربای فاطمه
مِهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
... فاطمه یا فاطمه ، فاطمه یا فاطمه ...
@roze_daftari
#روضه_دفتری
السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای سرمجروح کلیسا دیده
با چه وضعی ته گودال کشاندند تورا
ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده
ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا
هربلایی به سرش آمده زیبا دیده
زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها
سربریدند و گرفتند تو را نادیده
ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات
ترک روی لبت را لب دریا دیده؟
خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت
به گمانم ته گودال مسیحا دیده
ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد
بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده
دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود
عوض دیدن بابا، سربابا دیده
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
غیر شیعه به حریم تو #حسین بسیارند
چه بگویم من #نوکـر که تو راهم بدهی
4_5801190950654971442.m4a
1.44M
زمينه ، لطمه زني فاطميه
امام زمان و حضرت صديقه سلام الله عليهما
الان كجاي عالم هستي
فداي غربتت عزيزم
اين شبا دوستْ دارم كنارت
با هق هق تو اشك بريزم
روضه خونا ميگن كه مادر
تو كوچه ها تو رو صدا زد
وقتي با صورت روو زمين خورد
آخه ميگن كه بي هوا زد
آه ، آه
چهل نفر ، به يك نفر
اونم جلو ، چشم پسر
وَ جنينٍ اَسقَطوه
يعني جوري زدنش كه محسن و انداختن
رَفَسَ بِرِجْلِه
يعني با مشت و لگد كارِ پهلوشو ساختن
و ضلعِ دقّوه
حرمت دخت پيمبر و اينا نشناختن
واويلا واويلا،…..
آه ، مادرم
حتما الان كنارِ قبرِ
مادره مظلومه ميشيني
حتما هنوزم حال و روز
خونه ي حيدر رو ميبيني
داري ميبيني با چه زجري
علي داره لحد ميذاره
اين اولين شبِ كه زهرا
ديگه درد پهلو نداره
آه ، آه
نيليِ هنوز ، كُل بدنش
خون مُرده شده ، از بس زدنش
فَسَفِقْتُ سَفْقَتاً
يعني توي كوچه با دو دست سيلي زدنش
جارَ دَمْ مِن فَمِها
يعني جوري زدنش كه پره خون شد دهنش
سَقَطَت علي التراب
يعني زير دست و پا افتاده پيش حسنش
واويلا واويلا،…..
آه ، مادرم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
الهی برات بمیرم مادر...روایت داریم اهل بیت تاکید کردن...اگه کسی مریض شد زود بروید عیادتش...روحیه بهش بدید...خبر دادن گفتن زنای مدینه میخوان بیان ملاقات فاطمه...زنهای مدینه اومدن دور بستر بیبی رو گرفتن خانوم جان حالت چطوره...؟فرمود: بعد در و دیوار هر نفسی که میکشم خون تازه میاد...همیچی که زن های مدینه داشتن میرفتن...زینب اومد بدرقه کرد...همچین که بدرقه کرد در و بست دیدن زار زار گریه میکنه...حسن اومد جلو خواهرم چی شده گریه میکنی...
گریه امونش نداد حرف بزنه...اما تا چشمش به حسین افتاد صدا زد داداش به تو میگم...زنای مدینه اومدن مادرو ملاقات کردن...خواهرجان باید خوشحال باشی اومدن عیادت کنن...یه نگاه کرد گفت داداش کاش نمیومدن...چرا عزیز دلم؟ گفت همچین که زنها میرفتن دم در...در گوشی بهم یه چیزای میگفتن...میگفتن دیگه زهرا رفتنیه...آخ مادر...آخ مادر... خیال کردی روضه برای ما روضه در و دیوار...اما برا فاطمه روضه در و دیوار نیست...روضش میدونی چیه*
گردد اگرچه غرق به خون پای تا سرم
به زان که بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار در و دیوار خانه نیست
این غصه میکشد که غریب است شوهرم
*آی ناله زنا...تا صدا در میومد میگفت فضه کمکم کن در و به روش باز کنم...خانوم جان...شما حالتون مساعد نیست...ما در رو باز میکنیم...میفرمود آخه علی غریبه...خودم در رو به روش باز میکنم... همچی که روزای اول...میگفت تا صدای در میومد...بیبی رو دستشو میگرفتیم می اومد جلوی در...در رو به روی علی باز میکرد....خوش اومدی آقای من...اما روزای آخر بلند میشد پنجه های پاش روی زمین کشیده میشد...دیگه ناروزای آخر بلند میشد پنجه های پاش روی زمین کشیده میشد...دیگه نا نداشت...همچی که علی اومد یه نگاه کرد گفت علی جان...یه سوال ازت دارم... بگو خانوم جان...علی جان شنیدم مردم مدینه سلامت نمیکنن...تو رو خدا حلالم کن...صدا زد زهرا جان علی سلام میده،مردم روشون رو برمیگردونن...آخ مادر...
میدونی کی آدم میگه وای مادر...اون وقتی که نتونه کاری بکنه...علی رو دارن میبرن...زهرا اومد کمربند علی رو گرفت...آی آی آی... *
میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمیزند
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار میبینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار میبینم
*یه اشاره کنم؟ مادرجان یه سیلی خوردی راه کوچه رو گم کردی...حسن دستت رو گرفت...من بمیرم برا اون دختری که وسط بیابون...کتک خورد...هی میگفت عمو عباس کجایی ببینی رقیه رو کشتن...صدات میخوان برسه کربلا...بلند بگو حـــســـیـــن
روزگار کاری کرد مادر ما بچه های قد و نیم قد داشت...اما دستشو آورد بالا...همین روضه ی منه نمیدونم میخوای چیکار کنی...همین مادر دست شکستش رو آورد بالا بچه هارو دور خودش جمع کرد...حسن جان حسین جان زینب جان...من دعا میکنم شما آمین بگید...همه گفتن الان مادر دعا میکنه...یه وقت دیدن صدا زد..."اللهمّ عجٌل وفاتی سریعاٰ"...خدا مرگ منو برسون...علامه ی امینی همین روضه رو در مشهد خوند...آیت الله العظمی میلانی بلند شد گفت آقای امینی...چرا حبیبه ی خدا تو سن جوانی از خدا طلب مرگ کرد..یه جواب داد...تا امروز هر وقت یادش می افتم زیر و رو میشم...یه نگاه کرد فرمود: آقای میلانی...آدمِ زنده پهلو میخواد...کسی که دنده هاش بشکنه نمیتونه راه بره...نمیتونه نفس بکشه...مادر ما دنده هاش خورد شده بود...وای مادر...وای مادر
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
47667_1397117184601_6131073.mp3
6.13M
روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سیدمجیدبنی فاطمه_فاطمیه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین