eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین ایمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادرِ زینب کاشکی بمونی یک شبِ دیگه تویِ خونه مادرِ زینب کاشکی بزنی مویِ پریشونمو شونه وای وای وای از این یتیمی /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادرِ زینب نیستی ببینی صورتِ داداش رو دیواره چی میگه زینب ؟! مادر که نمی‌بینه و چشماش تارِ تاره‌ !!! مادرِ زینب داداش حسنم زانویِ غم بغل گرفته خونه‌یِ بی تو رنگِ غم و آه و ماتم و غزل گرفته‌ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادرِ زینب غزلِ غم و غصّه‌َتو میخِ در می‌دونه تو پر کشیدی رو میخ یادگارِ سینه‌یِ تو لختهِ‌‌خونه‌ مادرِ زینب    کاشکی بمونی یک شبِ دیگه تویِ خونه مادرِ زینب کاشکی بزنی مویِ پریشونمو شونه وای وای   وای از این یتیمی /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادرِ زینب بابا رویِ بازوت چی دیده که شده بی‌تاب قصّه‌یِ کوچه چی بوده که داداش نیمه‌شب می‌پره از خواب مادرِ زینب سجّاده‌َ‌تو پهن می‌کنم و دعا می‌خونم تو که گرفتی شفاتو دیگه این بار واسه بابا می‌خونم مادرِ زینب    کاشکی بمونی یک شبِ دیگه تویِ خونه مادرِ زینب کاشکی بزنی مویِ پریشونمو شونه وای وای   وای از این یتیمی /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مادرِ زینب اَمَّن‌یُجیبِ من واسه غریبِ مدینه‌َست تو دلِ بابا غمِ حَسنین و زینبین و ضربِ کینه‌َست مادرِ زینب کم بوده کفنهایی که پیشِ من گذاشتی چرابرایِ ..... برادرِ کرب‌وبلائیم کفن نذاشتی مادرِ زینب    کاشکی بمونی یک شبِ دیگه تویِ خونه مادرِ زینب کاشکی بزنی مویِ پریشونمو شونه وای وای   وای از این یتیمی /۴/ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:حسین ایمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کوچه‌ای که فاطمی شد رزقی غیرِ غم نداره مادری که حیدری شد گنبد و حرم نداره کینه‌یِ مدینه آتیش زد به سینه مادر خورده زمین چشماش نمی‌بینه مادر مادر مادر /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وقتی از خونه می‌رفتی دستِ داداشو گرفتی حالا دستِ مجتبی رو می‌گیری یه وقت نیفتی‌ تو کوچه مادرم چی اومد به سرت سر در نمی‌آرم‌ عصاته‌ پسرت مادر مادر مادر /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چادرت چرا خاکیه غرقِ خون و غرقِ دوده‌ گوشواره‌ت کجا جا مونده رنگ و روت چرا کبوده از چشمایِ حسن داره خون می‌باره دستِ مادرِ من به رویِ دیواره مادر مادر مادر /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آسمون به حالِ مادر حق داره اگه بباره‌ تنها تکیه‌گاهِ حیدر افتاده و جون نداره حتّی تویِ خونه روشو می‌پوشونه مونده تو صورتش از کوچه نشونه @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:حسین ایمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آسمون ببار از غمهایِ حیدر حالِ مادرِ من زهرایِ اطهر‌ میگه این روزاشه روزایِ آخر وای از این مدینه چشماش نمی‌بینه مادر بستریه ای وای وای از میخِ کینه ‌ خونابه‌یِ سینه یاس خاکستریه ای وای ای وای ای وای ذکرِ لبام اَمَّن‌یُجیب بی تو بابام میشه غریب یا فاطمه /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حال و روزِ خونه تلخ و غمگینه‌ مزدِ زحمتایِ پیغمبر اینه‌ بسترِ عزیزِ حیدر خونینه دستاش به دیواره چشماش تارِ تاره‌ روشو می‌پوشونه ای وای داداش بی‌قراره درداش بی‌شماره‌ زار و پریشونه ای وای ای وای ای وای ذکرِ لبام اَمَّن‌یُجیب       بی تو بابام میشه غریب یا فاطمه /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چی شده که مادر از دنیا سیره‌ دستشو همش رو پهلوش می‌گیره تویِ سنِّ هجده سالگی پیره‌‌ یاس ارغوون شده گل قدکمون شده زندگی عذابه ای وای آه کارمون شده ماه یارمون شده می‌بینیم خونابه ای وای ای وای ای وای ذکرِ لبام اَمَّن‌یُجیب       بی تو بابام میشه غریب یا فاطمه /۴/ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آه و ناله‌یِ مادرم مخفیه‌ شونه‌یِ موهام دستایِ زخمیه‌ رسمِ مردمِ این شهر بی‌رحمیه‌ آتیش گرفته در اسیر شده پدر فضّه بیا کمک ای وای پشتِ درِه مادر محسن می‌ره سفر وای از بغضِ فدک ای وای ای وای ای وای ذکرِ لبام اَمَّن‌یُجیب       بی تو بابام میشه غریب یا فاطمه /۴/ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌زمینه ی جدید ایام فاطمیه: بند اول: مادر نگرانم چشماتو ببندی با آه شبانه ات از جا دل و کندی این روز و شبا به درد و غم اسیری حتی توو نمازم پهلوتو میگیری آه از غم غربت خونه چشمات دو تا کاسه ی خونه دستامو بگیر و پاشو موهامو بزن باز شونه بمون مادر نفس هات گرما می بخشه بمون مادر الهی حالت بهترشه بند دوم: با اشک سرازیز بستر رو می شوری دیدم می پوشونی زخماتو چجوری بار سفرت رو می بندی تو کم کم بالا نمیاد مادر حتی نفساتم می لرزه تن تبدارت بی جون شده چشم تارت می فهمم حالا مسمار داده چِقَدَر آزارت بمون مادر خودم زخماتو می بندم بمون مادر گرفته دنیام رنگ غم بند سوم: داری تو وصیت عطشانم و دریاب باید که بزاری بالای سرش آب از روزی میگی که پیکر میشه پامال آماده شو زینب واسه تب گودال وای از رد تیغ و جسارت پیروهنشم میره غارت میگی میشه مادر یک روز سهم منه زینب اسارت توی گودال جدا سر از پیکر میشه توی گودال گرفتار خنجر میشه