348.6K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_دامن_کشان_رفتی_دلم_زیرو
🏴#سینه_زنی_زمزمه
🎤مداح : مصطفی کامران
✍شاعر:مرتضی محمود پور
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_دامن_کشان_رفتی_دلم_زیرو
🏴#سینه_زنی_زمزمه
🎤مداح : مصطفی کامران
✍شاعر:مرتضی محمود پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
در بین این کوچه کتک خوردی مادر
مانند گل یاس تو پژمردی مادر
بیا مادر جان برگردیم بخانه
که در خانه زینب گرفته بهانه(۲)
اهلحرمچشم برهند مادر ای مادر
دیده بهم نمینهند مادر ای مادر(۲)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اشک از دوچشمت چرا شد روانه
بده دستت رو بدستم بریم سوی خانه
نمیگویم من چه آمد بر سرت
نمیگویم که آتش زد بر پرت(۲)
نشسته بر زمین چرا مادر ای مادر
همره من راه بیا مادر ای مادر(۲)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چرا گشته قد تو مادر کمانی
ز بابا گرفتی تو رو در جوانی
کنم گریه من هرشب مادر برایت
به پیش دیده بند آمد نفسهایت(۲)
من را ز پیشت راندهای مادر ای مادر
عجل وفاتی خواندهای مادر ای مادر
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_زهرا
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
دیدی عبا به پایِ علی گیر کرده است
دیدی چقدر رویِ زمین خورد مرتضی
دیدی چگونه جسمِ تو را بُرد مرتضی
دیدی چگونه جان خودش را به خاک کرد
دیشب علی توان خودش را به خاک کرد
خانه خراب خانه تکانی نمیکند
کاری به غیرِ فاتحه خوانی نمیکند
قبرت مرا دوباره زمینگیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
نامحرمان که باز کنارِ تو آمدند
دیدم برای نبشِ مزارِ تو آمدند
با ذوالفقار همدم دردم علی رسید
با دستمال زرد نبردم علی رسید
گفتند او دوباره که برگشت دررَوید
شیرخدا به معرکه برگشت دررَوید
تا آمدم مقابلِ من هیچکس نبود
اینبار هم مقابلِ من هیچکس نبود
اما به جانِ فاطمه دیگر چه فایده
حیدر شدهاست حیدرِ خیبر چه فایده
رویم چقدر بعد تو تغییر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
جایِ طناب مانده بر این دست وایِ من
دستم چگونه چشم تورا بست وایِ من
دَرهَم شکسته آه عزیزم حلال کن
پشتم شکسته آه عزیزم حلال کن
دیدی که خانوادهی من را نظر زدند
این زندگیِ سادهی من را نظر زدند
توآمدی به خانه من حیف شد خراب
گرمیِ آشیانهی من حیف شد خراب
یک خانه داشتم که همان قتلگاه شد
شرمندهام که گوشهی چشمت سیاه شد
بینِ یتیمهات علی گیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
من ماندم و سکوتِ حسن آهِ زینبت
بغض حسین اشکِ شبانگاهِ زینبت
چادر نماز و معجر آتش گرفتهای
دیوارِ خونی و در آتش گرفتهای
گفتی حسین و حرف گلو را به زینبت
من آمدم سپردهام او را به زینبت
راحت بخواب آب کنار حسین هست
زینب نرفته خواب کنار حسین هست
پیش حسین دخترت از حال میرود
با نیزه دار تا ته گودال میرود
صبح آمدهاست و علی دیر کرده است
داغت مرا همین دوشبه پیر کرده است
حسن لطفی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
💔 *دو خـط روضـه...*
*نـذر فـرج امـام عـصر عـلیه الـسلام*
🖤 *جناب سلمان فارسی علیه الرحمه می گوید :*
در مسجد خدمت امیر خیبرگیر بودم، فرمودند : سلمان به اتفاق من بیا.
همراه مولایم از مسجد بیرون آمدیم در حجره صدیقه طاهره فاطمه زهرا؛ من بیرون حجره ایستادم حضرت وارد حجره شد یک ساعت طول کشید نیامد دو ساعت شد نیامد سه ساعت شد نیامد؛ *بعد از سه ساعت بیرون آمد ولی آنقدر گریه کرده بود که ریش مبارکش تر شده بود. عرض کردم : یاعلی! اول بفرمایید چرا دیر تشریف آوردید ثانیا [چرا] اینقدر گریه کردی؟ فرمودند : ای سلمان! آماده شدم تا فاطمه را غسل بدهم، چشم دخترم زینب بر پهلوی فاطمه افتاد در این سه ساعت نگذاشت ما او را غسل بدهیم.*😭😭
*قربانت شوم ای دختر امیرالمومنین! نتوانستی پهلوی شکسته ی مادرت را ببینی، سه ساعت نگذاشتی او را غسل دهند پس نمی دانم چه حالتی داشتی آن وقتی که داخل قتلگاه شدی؟!*😭😭😭
➘➘
📚جامع المجالس، ص۲۷۲ و ۲۷۳
🔥 *بر ~قاتلین~ سیدالشهدا_لعنت*
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ذاکرین گرامی محبت کنید با نفس های گرمتون برای این دختر نوجوان و حافظ قرآن که کنیز حضرت زهرا سلام الله هست دعا بفرمایید
برای شفای این دختر پاک ومظلوم یک حمدشفا قرائت بفرمایید. ان شاالله هرچه زودتر دل این مادر عزیز شاد بشود🤲