eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹. مردى خدمت امام موسی کاظم علیه‌السلام آمد و عرض کرد: فدایت شوم از یکى از برادران دینى کارى نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم، از خودش پرسیدم انکار کرد، در حالى که جمعى از افراد موثق این مطلب را از او نقل کرده اند. امام فرمود: گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن، حتى اگر پنجاه نفر سوگند خورند که او کارى کرده و او بگوید: نکرده ام از او بپذیر و از آنها نپذیر، هرگز چیزى که مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان مى برد در جامعه پخش مکن، که از آنها خواهى بود که: خداوند درباره آنها فرموده: «کسانى که دوست مى دارند زشتى ها در میان مومنان پخش شود عذاب دردناکى در دنیا و آخرت دارند(نور آیه۱۹)». . (كتاب«ثواب الاعمال»، صفحه ۲۴۷، طبق نقل تفسیر«نور الثقلین»، جلد۲ صفحه ۵۸۲). 🌹 پ.ن: البته این مسأله استثناهائى دارد، از جمله موضوع شهادت در دادگاه و یا مواردى براى نهى از منكر كه هیچ راهى جز پرده برداشتن از روى زشت كارى یك نفر وجود ندارد. 🌹 https://eitaa.com/manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین پویانفر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گره گشای عالمینی آقا به فاطمه تو نور عینی آقا امام آسمون امام دریا غریب شهر کاظمینی آقا دارم به سر هوای کاظمین تنگ دلم برای کاظمین تو ایوونت دوباره این شبا میدم سلام اقای کاظمین 🏴وای غریب آقا مریض دارا گرفتارا بسم الله تموم حاجت دارا بسم الله سجیتکم الکرم این آقا باب الحوائج بیا بسم الله تا بزم روضه تو پا گرفت چقدر مریض اومد شفا گرفت مادر من حاجت سالشو تو روضه ابالرضا گرفت 🏴وای غریب آقا @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای امید اخر ای دلدار و دلبر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر مظلوم مکتب علی فرزند چارم حسین اسمت دلای ما رو برد تا اسمون کاظمین اسمت تا میاد اسمون بارون میشه اسمت تا میاد نوکرت گریون میشه اسمت تا میاد درد من درمون میشه معلومه حال و روز تو از رد تازیونه ها معصومه گریه میکنه بی تابی میکنه رضا تنها همدمت این قُل و این زنجیره زخم قلب تو مثل زخم شمشیره جای مرحم و تازیونه میگیره ای تنهای تنها ای مظلوم دنیا ای فرزند زهرا امشب شبه رهاییه از رنج و محنت و بلا زهر جفا تن تو رو برده به دشت کربلا صید خسته این سیاه چالی اقا تنها تشنه و بی پر و بالی اقا انگار با حسین بین گودالی اقا هم خون حسینی گریون حسینی محزون حسینی یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی دیده دوران یاتار یاتماز حسینین پرچمی بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند ارزوی کربلا ای جان حسین جانان حسین عالم سن قربان @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسن خلج ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 😭😭 اینقدر آقا موسی بن جعفر امروز دلواپس معصومه‌ش بود ... لحظه های آخر ، سرش رو دامن امام رضا ، هی می‌گفت رضاجان ، حواست بهش باشه ... معصومۀ من مثل گلِ ... معصومۀ من طاقت بی احترامی نداره ... هی امام رضا می‌گفت آقا خیالت راحت باشه ... بابا، خودم مثل شیر بالا سرش هستم ... و همینجور هم بود ... اما دلها بسوزه برای حسین ... میخوایم خیلی گریه کنیم امروز ... چُنان در خیمه ها آتش به پا شد که آتش هم به وحشت مبتلا شد چی میخوای بگی ... صحبت دختره دیگه ... دختر حسین و دختر موسی بن جعفر ... چُنان آتش به وحشت مبتلا شد که دامن‌ها ، پناهِ شعله ها شد طفل یتیمی زحسین گم شده ... ساربان ساربان ( به یاد شام غریبان) 😭😭 همه روضه خون بشید ... طفل یتیمی زحسین گم شده ... ساربان ساربان قامت زینب ز ألم خم شده ... ساربان ساربان نمی‌دونم کدوم دل گوشه کنار مجلس، مجلسو نگه داشته ... همینقدر می‌دونم این سفره ، یه سفره خصوصی بود برای خصوصیا ... رفتنیا رفتند، بقیه رو زینب نگه داشته ... ماه رجبُ ماهِ زیارتی امام حسین ... امشب، فردا شب ، کاروان ابی عبدالله راه میفته ... دست زن و بچشو می‌گیره توی این بیابونا ... ابن عباس ، محمد حنفیه،(هرکسی بوده نمی‌دونم) مثل امشب اومد جلوی قافله ابی عبدالله رو گرفت توی مدینه ... آقا ... کجا می‌بری این زن و بچه‌رو ؟! ... فرمود برو کنارم مأمورم ... جدم دستور داده باید برم کربلا وعده دیدار دارم ... آقا ... میخوای بری ، برو ... زن و بچه رو کجا میبری؟! زینب رو کجا میبری؟! ... این بچه های قد و نیم قد دیگه چرا ؟! ... تا این حرفو زد یه وقت دیدن پرده‌ی محمل زینب رفت کنار ... خانم سرشو بیرون آورد ... ابن عباس برو کنار ... حالا دیگه کارت به جایی رسیده بین من و حسین میخوای جدایی بندازی ؟! ... من هرجا حسین بره میرم ... 😭😭 ای حسین ... خدارو شکر ... روزیت شد با این قافله همسفر بشی ... عاشورا کربلا باشی ان شا الله ... هیچ بعید نیست بخدا ... یک روز می‌رسد که در آغوش گیرمت هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده ای ! کاروان راه افتاد ، چه کاروانی ... تو یه محمل لیلا نشسته... گاهی پرده‌رو کنار میزنه قد و بالای اکبرو نگاه می‌کنه ... تو یه محمل نجمه نشسته ... گاهی پرده‌رو کنار میزنه قد و بالای قاسم نگاه می‌کنه ... اما تو یه محمل یه خانومی نشسته ، احتیاج نیست پرده‌رو کنار بزنه ... جیگرپاره‌ش توی بغلشه ... گاهی ملافه‌رو کنار میزنه میگه علی اصغر ... ببینم کربلا چه می‌کنی مادر ... هرکی می‌خواد هرچیزی بگیره یا الله ... بسم الله ... اونی که کربلا می‌خواد بسم الله ... اونی که معرفتشو می‌خواد بسم الله ... اونی که عاشقش شده بسم الله ... علی علی علی ... لای لای علی ... تو یه محمل یه خانومی نشسته ... گاهی پرده رو کنار میرنه قد و بالای عمو عباسشو نگاه می‌کنه ... زیر لب میگه الحمدلله ... همه بی‌بی‌ها توی محمل‌ها نشستند ... نوبت رسید به علیامخدره زینب ... حالا زینب می‌خواد بیاد سوار بشه ... ای داد بیداد ... جوونای بنی هاشم این بازوهای پیچیده‌رو بهم گره کردند ، از درب خونه تا کنار محمل ، دیوار ساختند دوطرف ... نکنه دل شب ، چشم نامحرمی به سایه‌ی قد و بالای زینب بیفته ... خانوم رو با یه جلال و جبروتی آوردند پای محمل ... محمل بلنده ... بی بی زینب چه جوری سوار بشه ؟! ... پله می‌خواد ... قمر بنی هاشم اومد زانو خم کرد ... علی اکبر محمل‌رو گرفت ... خوده حسین اومد زیر بقلای زینب‌رو گرفت ... آی زینب ... فلک دارد سرِ آزار زینب نخواهد گرمیِ بازار زینب این جلال و جبروت‌ر‌و که دید ، این آسمون تاب نیاورد ... گفت حالا یه کاری می‌کنم زینب ... دور فلک چرخید ... عصر روز یازدهم ... همین زینب می‌خواد سوار محمل بشه ... یه نگاه کرد دید یه طرف حسین افتاده ... کنار علقمه عباس افتاده ... خیمه دارالحرب علی اکبر و قاسم ... خودش یکی یکی بانوان‌رو سوار کرد ، بچه هارو بغل خانومها سپرد ... حالا نوبت زینبه ... یه نگاه کرد دید کسی نیست ... صدا زد حسین ... پاشو به داد زینب برس ... حسین .... این حسین خیلی کارا ازش برمیاد ... هزارسال گذشت از حکایت زینب هنوز مهدی صحرانشین سیه پوش استک @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 مداح: کربلایی جواد مقدم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با رنج و آه و حسرت من دیگه خو گرفتم برای آخرین بار با اشک وضو گرفتم کارم تو این اسارت لحظه شماری بوده همیشه روی قلبم یه زخم کاری بوده زخمی که بعد عمری تازه ی تازه مونده رمق برام نذاشته از بس منو سوزنده از زخم تازیوونه زخم همه وجودم ولی یه لحظه حتی فکر خودم نبودم هفتم امام مظلوم موسیَ بنِ جعفرم من به زیر تازیوونه تو فکر مادرم من آره درسته اینجا خیلی شنکنجه دیدم ولی به روی صورت کی جای پنجه دیدم فهمیدم اینجا مادر چی کشیده از جراحت کسی که زخم جونش نداره خواب راحت ... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه وفات حضرت رباب اشعار..آرمین غلامی(مجنون) ربابم واز داغت خون شد جگرم ازفراغت حسینم چه آمد سرم آه و واویلتا آه و واویلتا۲ ربابم و در این جا گل ها شد پرپر جسم حسینم شده صد پاره پیکر آه و واویلتا آه و واویلتا۲ ربابم و دیده ام گل های چیده شش ماهه اصغر در بین خون آرمیده آه و واویلتا آه و واویلتا۲ ربابم و غربتم را کردم احساس نظرکردم پیکر بی دست عباس آه و واویلتا آه و واویلتا۲ کرب وبلا جان من آمده بر لب از داغ حسین و گریه های زینب آه و واویلتا آه و واویلتا۲ در این جا با بی قراری،آمدرباب کنار مقتل شده ای ازچه بیتاب آه و واویلتا آه و واویلتا۲ بین گودالی جسم نور دو عین است پیکر صد پاره ی شویم حسین است آه و واویلتا آه و واویلتا۲ تکه ای بوریا بیآرید،درمقتل پیکر صد پاره گذاریددرمقتل آه و واویلتا آه و واویلتا۲ _غلامی_(مجنون _کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه_زمینه حضرت رباب شاعر،آرمین _غلامی(مجنون) ربایی توعروس ،بیت علی، فاطمه ی زهرا افتاده روی زمین پیکر تو،ز داغ کرب وبلا توعروس فاطمه ای نور چشمان همه ای دیدی به روی خاک بانو،تنی صد چاک واویلا واویلا۲ ربایی وهمه گل های ولا تودیده ای پرپر دیدی تو،غرقه به خون نقش زمین ،صدپاره صد پیکر زد شرر داغ شان به جان اشک تو گردیده روان غنچه ی توچیدند ز کینه خندیدند واویلا واویلا۲ ربایی وگل زیبای توشد پرپر علی اصغر کنار پیکر صد چاک حسین،تو میزنی بر سر جسم او صد پاره تن است اربا اربا ،خون بدن است از این غم و ماتم صبرت دگر شد کم واویلا واویلا۲ ربایی و به کنار بدنش غربت شده احساس گردیده کشته ی کین، جان حسین ،پاره تن عباس دیده ای دست او جدا فرق او از ستم دو تا در علقمه افتاد به راه دین جان داد واویلا واویلا۲ رباب خسته دلی ،روی زمین پاره تن افتاده بر روی خاک زمین غرقه به خون بی کفن افتاده زد غمش بر جان شررت ریزد اشکت از بصرت ز شاخه شد چیده لاله ی غمدیده واویلا واویلا۲ ندیدی کرب وبلا ،برتن اوتکه حصیر آمد از دیده بهر حسین بن علی سرشک غم سرزد او بود نور عین تو غرقه در خون حسین تو رباب دلخسته دوچشم خودبسته واویلا واویلا۲ (مجنون _کرمانشاهی) رباب
21 رجب سالروز وفات حضرت رباب (س) آتش بگیرد آن‌همه مسجد که با وضو او را کتک زدند، چه دینی چه باوری؟ ای زن که دیده ای سر همسر به روی نی! دنیا ندیده است شبیه تو همسری!
بسم الله الرحمن الرحیم رجب بنابرروایتی ارتحال👇 فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله فدایی امام حسین علیه السلام پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ابراهیم را بسیار دوست می‌داشت، ولی در انتخاب بین او و امام حسین علیه‌السلام امام حسین را برگزید. ابن عبّاس می‌گوید: در محضر پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودم، فرزندش ابراهیم را بر زانوی چپ و حسین علیه‌السلام را بر زانوی راست نهاده بود. گاهی ابراهیم را و گاهی حسین علیه‌السلام را می‌بوسید. در این هنگام جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند متعال برای پیامبر این پیام را آورد که: ای پیامبر! پروردگارت به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من این دو فرزند را برای تو باقی نمی‌گذارم، یکی را باید فدای دیگری کنی(مورد امتحان الهی واقع شدی). پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نگاهی به ابراهیم کرد و گریست. سپس نگاهی به حسین علیه‌السلام کرد و گریست؛ فرمود: ابراهیم مادرش کنیز است و ابراهیم بمیرد، من ناراحت می‌شوم؛ اما مادر حسین، فاطمه است، پدرش، پسرعمویم علی است، که از گوشت و خون من است؛ هنگامی‌که حسین بمیرد، دخترم محزون می‌شود، پسرعمویم محزون می‌شوم، من بر او محزون می‌شوم؛ من غمناک بودن خود را بر غمناکی آن دو بزرگوار ترجیح می‌دهم؛ ای جبرئیل! ابراهیم را از من بگیر، ابراهیم را فدای حسین علیه‌السلام کردم. ابن‌عباس می‌گوید: پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت.هر وقت پیامبرخداصلی‌الله‌علیه‌وآله حسین علیه‌السلام را می‌دید، او را می‌بوسید و در بر می‌کشید و لب‌هایش را بوسه میزد و می‌گفت: جانم به قربان کسی‌که فرزندم ابراهیم را فدای او کردم. منابع: المناقب،ابن شهرآشوب ج۴ص۸۸ نفس المهموم محدث نوری ص ۱۰ ختم کنید عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 هجدهم رجب 💠 ۱- وفات ابراهیم فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله 🔹 در سال دهم هجری قمری ابراهیم فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت. مادر این بزرگوار ماریه قبطیه بود. سن ابراهیم هنگام وفات به قولی ۱۸ ماه و چند روز، و به قولی یک سال و ده ماه و هشت روز بود. 💠 ۲- اول خلافت شوم یزید (لعنت الله علیه) 🔹 در این روز یزید ملعون خلافت غصب شده را در دست گرفت. سه روز بعد از مرگ معاویه و دفن او در ۱۵ رجب، یزید به دمشق آمد و کنار قبر او رفت و گریست. بعد از آن به کاخ رفت و تا سه روز بیرون نیامد. سپس در روز ۲۱ رجب به مسجد آمد و به منبر رفت و خطبه خواند. 📚 تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۰۹-۲۱۰ @majmaozakerine