🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند پشت پای آن ها
چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد
پائین پای ناقه مریم گریه می کرد
دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتّی میان تشت یحیی گریه می کرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد
بوسید اکبر دست های مادرش را
در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا می گفت لالا گریه می کرد
یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه
با گفتن بابا، بابا گریه می کرد
در زیر پای محمل مستوره ی عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند عالم سینه می زد
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
غریب وطن نیمهشب از وطن
غریبانه پیش خدا میرود
دلِ شب خدا را صدا میزند
چرا ساکت و بیصدا میرود؟
اجل پیش رو، مادرش فاطمه،
به دنبال او از قفا میرود
به تعجیل رو در کجا میبرد؟
مگر سر برای خدا میبرد؟
صدای جرس آه جان بر لب است
جگرسوز چون نالۀ زینب است
«طِرِمّاح» یک لحظه محمل مران!
خدا را! که وقت نماز شب است
نفسها همه نالۀ یا حسین
دعاها همه سوز و تاب و تب است
به هر منزلی مرگ، چشم انتظار
به هر محملی نغمۀ «یارب» است
شما هم چو مرغ شب، ای ناقهها!
بنالید با زینب، ای ناقهها!
شب است و بیابان پر از ولوله
مدینه دعا کن به این قافله
همانا به شوق وصال خدا
گرفتند از دیگران فاصله
خدا رحم آرد به حال رباب
که بر کف گرفته کمان حرمله
پدر را ببرّند لبتشنه سر
پسر را ببندند در سلسله
شرار جگر شمع محمل شده
نوای جرس آتش دل شده
مدینه دعا کن برای حسین
که خالی بُوَد در تو جای حسین
مدینه مدینه دگر نشنوی
دل شب صدای دعای حسین
مدینه به اهل مدینه بگو
که فرداست روز عزای حسین
خدایت دهد صبر، امالبنین!
که عباس گردد فدای حسین
دلش یاد رخسار پیغمبر است
نگاهش به روی علیاکبر است
مدینه دعا کن که این انجمن
بیایند بار دگر در وطن
از آن بیم دارم که دخت علی
ز شش یوسف آرد یکی پیرهن
از آن بیم دارم که رأس حسین
لب تشنه گردد جدا از بدن
از آن بیم دارم که پرپر شود
چو گل پیکر قاسمبنحسن
الهی به دنبال این کاروان
بُوَد روز و شب اشک «میثم» روان
#غلامرضا_سازگار
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
✍شاعر:علی اکبر لطیفیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند پشت پای آن ها
چشمان جبرائیل حتی گریه می کرد
پائین پای ناقه مریم گریه می کرد
دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتّی میان تشت یحیی گریه می کرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقا گریه می کرد
بوسید اکبر دست های مادرش را
در زیر چادر، ام لیلا گریه می کرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا می گفت لالا گریه می کرد
یک کاروانِ گریه شد وقتی رقیه
با گفتن بابا، بابا گریه می کرد
در زیر پای محمل مستوره ی عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد
وقتی که می رفتند عالم سینه می زد
وقتی که می رفتند دنیا گریه می کرد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#۲۸_رجب
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
🏴#روضه
🎤مداح :حاج منصور ارضی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جدايی از مدينه باورم شد
حرم غمخانۀ صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادری و شير خواری
شود آمادۀ اُشْتُر سواری
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمی آرام ، اصغر خواب باشد
كناری باغبان سرگرم لاله
كند بابا كُشی نازِ سه ساله
كناري نجمه مست روی قاسم
زند شانه سر گيسوی قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالای اكبر ، اُمِّ ليلا
ولی يك سو همه تصوير اين شب
شده وقتِ پريشانی زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بی تو می ميرم حسين جان
تمام آرزوهايم تو هستی
منم مجنون و ليلايم تو هستی
همه شب روی سجاده نشينم
الهی ای حسين داغت نبينم
تمامی امانت های مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
جواب سيد الشهدا :
دلم را آب كردی گريه كم كن
مرا بی تاب كردی گريه كم كن
شده وقت سفر ای نور ديده
نشين بالای محمل ای رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علی اكبر به پای ناقه رفته
به روی معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پای تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامی آمد از مادر به عباس
زمان حرفهای آخرين شد
وصيت خوانی ام البنين شد
صدا زد می روی ای نور عينم
ولی جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردی
مبادا بی حسينم باز گردی
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندی های ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#۲۸_رجب
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
✍شاعر:محمود ژولیده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
الا ای نغمه های ناله پرداز
محرم از همین حالا شد آغاز
مدینه دارد آهنگ جدایی
حسین فاطمه شد کربلایی
الا ای اشک های پر ز احساس
بپاشید آب پشت پای عباس
غمی از تربت پیغمبر آید
که نجوای علی اکبر آید
الهی دشمنت خواری ببیند
قد و بالای زینب را نبیند
صدای ناله ای در بین زن ها
زده شعله به روی جان و تن ها
الهی می روم با او از این جا
مبادا بی حسین آیم خدایا
وصیت های زهرا را گرفتم
شبانه راه صحرا را گرفتم
مبادا رهبرم تنها بماند
میان لشگر غم ها بماند
الهی با حسینم درد دل هاست
کمی آهسته تر مادر همین جاست
مبادا ای دوای زخم سینه
روی بی خواهر از شهر مدینه
تو باید سرو من باشی برادر
مبادا بی کفن باشی برادر
مبادا شاخه هایم بی گل یاس
جدا گردد ز تن دستان عباس
و یا بی قاسم و اکبر بمانم
عزادار غم معجر بمانم
روم با قوم نامحرم اسیری
ببینم در جوانی رنگ پیری
به نام خارجی از دین و اسلام
روم با دخترت تا کوفه و شام
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.🏴#۲۸_رجب
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
✍شاعر:محمد جواد پرچمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حسين قافله ات نيّتِ سفر دارد
تو ميروي و خدا از دلت خبر دارد
براي بدرقه اُمّ البنين هم آمده است
به جاي مادرتان دست بر كمر دارد
مسيرتان،زياد است و دخترت كوچك
براي دختر تو اين سفر خطر دارد
براي قاسم از اينجا زره ببر آقا
براي پيكر او سنگها شرر دارد
ميان قافله ات جا كه هست با زينب
بگو كه چادر و معجر اضافه بر دارد
بيا حسين عوض كن تو ساربانت را
گمان كنم كه به انگشترت نظر دارد
بيا براي خودت هم كفن بخر آقا
ثواب دارد عزيزم كجا ضرر دارد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کربلایی محمد حسین حدادیان باب الحرم _ محمدحسین حدادیان.mp3
زمان:
حجم:
8.25M
🏴#۲۸_رجب
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
🎤مداح :کربلایی محمد حسین حدادیان
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
زمان:
حجم:
329.3K
🏴#۲۸_رجب
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
🏴#سبک_همه_جا_بروم_به_بهانه_تو
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#۲۸_رجب
🏴#خروج_کاروان_از_مدینه
🏴#سبک_همه_جا_بروم_به_بهانه_تو
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مادرم فاطمه بنگر حال من
بنگر چه گذشت برمن وآل من
از مدینه رفت نورعین تو
زینب و کلثوم و حسین تو
مادر ای مادر(۴)
زین همه ظلم وکین خون شده دل من
سوزد ازغصه ها همه حاصل من
رهسپارم با همه ی اصحاب
مادر مظلومه مرا دریاب
مادرای مادر
گل ختم رسل خون شده جگرم
از مدینه روم همره اکبرم
در کنار قبر تو بنشستم
از مدینه رخت سفر بستم
مادر ای مادر
مادر من رسید جان من برلبم
از کنارت روم همره زینبم
دشمنم بشکست از حسین حرمت
میروم مادر به سوی غربت
مادر ای مادر
بنگر حال من مادر ای نور عین
شده باغم عجین سرنوشت حسین
گرچه گردم از تو جدا مادر
میروم سوی کربلا مادر
مادرای مادر
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین