🔸بازم شب جمعه، دلم در به دره
🔸یکی بیاد مارو زیارت ببره
#حرم_حرم_رویامه
#حرم_حرم_دنیامه
#دلم_شبای_جمعه_پایین_پای_آقامه
#حسین_ابا_عبدالله_حسین_اباعبد_الله
▪️انقده دوس دارم بگم امشب شب جمعه شب زیارتیه آقامون سیدالشهدا کاش تو حرم امام حسین بودم
انقده دوس دارم این دعارو بگم
میدونم دلت پر میزنه
میدونم دلتنگ کربلایی
میدونم دلتنگ بین الحرمینی
اما امشب میگم خدایا شکرت
امشب نشد بیام کربلا
چرا؟؟
آخه جلو چشم بابا، نمیشه روضه پسر خوند
خیلی سخته..
🔸شب علی اکبر،،، شب جمعه
#حسیـــــــــن
🔘آهای جوون که پای روضه، میشینی
🔘ارباب میگه از جوونیت خیر ببینی
✔️منم یه لیلا داشتم، جوون رعنا داشتم(امام حسین داره میگه)
✔️عصای دستم میشد، یه پارچه آقا داشتم
#حسین_ابا_عبدالله_حسین_اباعبد_الله
آقای ما، امام صادق فرمود:
میخوام به زبون شعر برات بگم
🔻یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید
🔺یا که بردید به تشییع پدر را نبرید
🔵پدری داغ جوان دید ملامت نکنید
🔵روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید
⚪️چونرمق نیست تکانی بدهد پایش را
⚪️پس بگیرید همه زیر بغل هایش را
♦️نکند ناله که زد طبل برایش بزنید
♦️جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید
🔅آی مردم جگر سینه زنان غم دارد
🔅غم سنگین شب هشت محرم دارد
❇️غم ان لحظه که ارباب به شهزاده رسید
❇️ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید..
بعضی از حرفا...
گفت آقا علی اکبر...
سخت ترین جنگ روز عاشورا، مربوط به شهزاده علی اکبر بوده
☑️خیلیارو به درک واصل کرد
ابالفضل شمشیر نگرفت
با یه نیزه رفت. مأموریتش آوردن آب بوده
☑️بطوری نوشتن برای علی اکبر حتی #ضج_الناس
صدای عجز دشمن در اومد
ضجه میزدن که این کیه اینجوری داره جنگاوری میکنه؟؟
☑️بکربن غانم از نام آورای عرب بود. همه میشناختنش
یلی بود برا خودش
☑️وقتی اومد میدون، آقا سید الشهدا به ام لیلا فرمود: برو تو خیمه گیسو پریشون کن دعا کن علی اکبر، سالم برگرده
آقا علی اکبر جنگ نمایانی کرد.
اون نانجیبُ به درک واصل کرد
میدونم یاد چه روضه ای افتادی
☑️خانم حضرت زهرا اومد، گفت الان میرم سر قبر بابام رسول الله گیسوانمو پریشون میکنم
همه ی اهل مدینه رو نفرین میکنم
💢ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟
💢پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی؟
❌یادم نمیاد حتی برا یه بارم که شده، پیشم پا دراز کرده باشی
♨️خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است
♨️نیستی و همه دشت، پیمبر شده است
⁉️زرهت حرز علی داشت،دریدند چرا؟؟
⁉️گرگها چنگ به روی تو کشیدند چرا؟؟
❎ داغ سنگین تو را شانه من، تاب نداشت
❎تشنه بودی، پدرِ تشنه ی تو آب نداشت
⬅️میرزا حبیب الله کاشانی تو کتاب تذکره الشهدا میگه آناً محاسن حضرت سفید شد
در یک آن، سفید شد.
⬅️حاج حسین کبیر، یه دونه پسر داشت. بچش شهید شد
⬅️میگفت هر روز آب یخ میریخت رو سینش
#جیگرم_داره_میسوزه
🔳شیخ جعفر شوشتری میگه آقا سیدالشهدا یه ساعت مرگ داره یه ساعت شهادت
🔳ساعت شهادت اون لحظه ای بود که
الشمر جالسٌ علی' صدره
شمر اومد رو سینه ی امام حسین
〽️ساعت مرگ آقا، اون لحظه ای بود اومد کنار بدن علی اکبر
〽️روح از بدن آقا، داره مفارقت میکنه
زینب اومد گفت داری چیکار میکنی با خودت؟؟
زینب اومد...
#زینب
♻️اول کاری که کرد، عباشو انداخت رو سر زینب
تا الان سایه ی ناموس منو احدی ندیده
بازم دلت یه جای دیگه رفته...
☑️گفت عبدالزهرا ، من یه تاریخ مرگ دارم یه تاریخ شهادت
☑️تاریخ شهادتم اون لحظه ای که همسرم بهم زهر داده
تاریخ شهادتم اون لحظه ای که همسرم تو خونه ام بهم زهر داده
😭اما تاریخ مرگم اون روزیه که تو کوچه های تنگ بنی هاشم...
یه بی حیایی
✔️مادرم کو، خدا مادرم جوونه
✔️خدایا خودت کمک کن زیر دست و پا نمونه
😭😭😭😭😭
یه جمله ی دیگه بگم سینه بزنیم
☑️میگه تو کوچه های کوفه داشتیم رد میشدیم
آقا امیرالمومنین یهو نشست شروع کرد گریه کردن
گفتم آقا اتفاقی افتاده؟؟
☑️شب علی اکبره دیگه....
گفت اونیکه داره میاد ...
فرمانده جنگ جمل تو یه قسمتی پرچمدار بوده
گفت این شخص، قاتل نوه ی من علی اکبر تو کربلاست
بگم یا مولا سال ها بعد قراره عاشورایی بیاد
قاتل نوه ی خودتو دیدی اینجوری بهم ریختی
☑️چه حالی داشتی هر روز نگات به مغیره میفتاد
هر روز نگات به قنفذ میفتاد
☑️دیدن یه طرف، خندیدن یه طرف
یه شعری بود تو فاطمیه برات میخوندم، ناله میزنی برات بخونم؟؟
😭سادات شرمنده، مغیره به اشک علی میخنده
😭سادات شرمنده، دست آقارو با طناب میبنده
😭میبرن میون کوچه ها، فاتح حُنین و خیبرُ
😭یک نفر نیست بگه نامردا، وا کنید دستای حیدرُ
👌علی را بین چشم عام بردن
👌علی را عده ای بدنام بردن
#حاج_عباس_طهماسب_پور
😔نیومدی قرار من باشی
😔توی خزون،بهار من باشی
😔تو بی کسی،کنار من باشی
#آقای_خــــــــــــــوبم
👌صفا نداره بی تو این،دنیا
👌بیا تورو به قربت زهرا
👌جات خالیه تو جمع ما،آقا
#آقای_خــــــــــــوبم
💢نیومدی گریه شده،کارم
💢سحر نشد بازم شب تارم
#تویـــــــــــی_قرارم
🔰نگاه بکن این دل بیتابو
🔰منو شب بدون مهتابو
🔰اگه نبینه نوکر اربابو
#بَده_خدایـــــــی
⬅️الهی لال بشم پناه من
⬅️بازم نگات مونده به راه من
⬅️خیسه چشات واسه گناه من
#شرمنده_آقـــــــــــا
🔻گلایه هام باز شده احساسی
🔻میگن به اسم عموت حساسی
#یا_ابوفاضـــــــــل
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🔸کبوتر زخمیه زهرایم
🔸دل تنگ و بی قرار رضایم
🔸دست غم بشکسته بالم
🔸زین قفس دیگر ننالم
🌱هر که بیند حال و روزم
🌱میکند گریه به حالم
🔰#من_غریبم_من_غریبم
🔸گر چه اسیر غل و زنجیرم
🔸دوریه طفلانم کرده پیرم
♻️دلم برا رضام تنگ شده
♻️دلم برا دخترم معصومه تنگ شده
🔹گو صبا با دختر من
🔹 بر زمین مانده سر من
🌱با رضا برگو که سوزد
🌱ذره ذره پیکر من
🔰#من_غریبم_من_غریبم
⬅️از یه طرف میگفت دلم تنگ رضامه
دلم تنگ دخترم،معصومس
⬅️از یه طرف میگفت خدایا شکرت دخترم نیست،پسرم نیست
😭اینجور وحشیانه بامن برخورد میکنن
😭بچه هام نمیبینن تازیانه زدن هارو
سیلی زدن هارو
😭😭😭😭😭
💢ماجرای تو انتهای غم است
💢تو بگو از کجا شروع کنم
💢بعد یک رخصت از امام رضا
💢باید این روضه را شروع کنم
💢روضه های تو فرق دارد با
💢روضه های ائمه دیگر
💢پای هر روضه غیر کرب و بلا
💢باید از حجره گفت و یک بستر
💢قصه عمر هیچ خورشیدی
💢به غم انگیزی زوال تو نیست
💢غصه هیچ حجره ای قدر
💢گوشۀ آن سیاه چال تو نیست
💢آه... موسای خانواده نور
💢کوه طوری شده است زندانت
💢مثل بغضی که در گلو حبس است
💢مانده بین گلوی تو جانت
💢از تنت یک خیال مانده فقط
💢بسکه لاغر شدی نحیف شدی
💢خوب شد نیستند دخترهات
💢که ببینند چه ضعیف شدی
💢آه خلوت نشین ظلمت غم
💢خلوتت هم نمور هم سرد است
💢پانشو چون که زود می افتی
💢این اثرهای استخوان درد است
💢تازه این حال و روز قبلا توست
💢دو قدم راه را تنت می برد
💢آن زمان ساق پات سالم بود
💢حال اما شکسته، زخمی، خرد
💢روی دست چهارتا برده
💢بدن تو چه می کند آقا؟!
💢غل و زنجیرهای زندانت
💢بر تن تو چه می کند آقا
⬅️بدن ضعیف، نحیف...
❇️وقتی اون چند نفر، بدن آقارو روی تخته گذاشتند شیعه ها اومدن
❇️میدونستن آقا روضه بوده، افطارش تازیانه و سیلی بوده
❇️نه غذایی نه آبی،،، همش شکنجه
⚠️دیدن بدن چقد سنگینه
⚠️نگاه کردن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای آقاست
💢غصه ها در پی تو می آیند
💢آن یهودی بد دهان هم هست
✅پیغمبر فرمود: هیچ قومی مثل قوم یهود منو اذیت نکرد
✅اینا ذاتا دشمن بچه های پیغمبر بودن
🔰همیشه خدارو شکر میکرد که یه جای خلوتی پیدا شده میتونه مناجات کنه
اما این نگهبان یهودی، خیلی بددهن و بدزبان بوده
همش ناسزا میگفت
همش حرفای زشت میزد
⬅️یاد یه روضه دیگه ای هم افتادم
⬅️فرمود اگه میشه مارو از یه محله دیگه ای عبور بدید
چشمای نامحرم،به ناموس پیغمبر نیفته
😭😭😭
⬅️بی حیا عمداً مسیرو عوض کرد از محله یهودیا برد
❇️یکی اومد جلو گفت:آی اونایی که
بغض علی تو دلتونه، بچه های علی اومدن
😔انقده سنگ زدن
😔انقده خاکروبه ریختن
💢ظاهرا غیر از این سه چار نفر
💢خانمی با قد کمان هم هست
💢پیکر تو سه روز بر پل شهر
💢مرقد شهر کاظمین شده
💢و از اینجا به بعد مرثیه ام
💢نوبت روضه حسین شده
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🔸کبوتر زخمیه زهرایم
🔸دل تنگ و بی قرار رضایم
🔸دست غم بشکسته بالم
🔸زین قفس دیگر ننالم
🌱هر که بیند حال و روزم
🌱میکند گریه به حالم
🔰#من_غریبم_من_غریبم
🔸گر چه اسیر غل و زنجیرم
🔸دوریه طفلانم کرده پیرم
♻️دلم برا رضام تنگ شده
♻️دلم برا دخترم معصومه تنگ شده
🔹گو صبا با دختر من
🔹 بر زمین مانده سر من
🌱با رضا برگو که سوزد
🌱ذره ذره پیکر من
🔰#من_غریبم_من_غریبم
⬅️از یه طرف میگفت دلم تنگ رضامه
دلم تنگ دخترم،معصومس
⬅️از یه طرف میگفت خدایا شکرت دخترم نیست،پسرم نیست
😭اینجور وحشیانه بامن برخورد میکنن
😭بچه هام نمیبینن تازیانه زدن هارو
سیلی زدن هارو
😭😭😭😭😭
💢ماجرای تو انتهای غم است
💢تو بگو از کجا شروع کنم
💢بعد یک رخصت از امام رضا
💢باید این روضه را شروع کنم
💢روضه های تو فرق دارد با
💢روضه های ائمه دیگر
💢پای هر روضه غیر کرب و بلا
💢باید از حجره گفت و یک بستر
💢قصه عمر هیچ خورشیدی
💢به غم انگیزی زوال تو نیست
💢غصه هیچ حجره ای قدر
💢گوشۀ آن سیاه چال تو نیست
💢آه... موسای خانواده نور
💢کوه طوری شده است زندانت
💢مثل بغضی که در گلو حبس است
💢مانده بین گلوی تو جانت
💢از تنت یک خیال مانده فقط
💢بسکه لاغر شدی نحیف شدی
💢خوب شد نیستند دخترهات
💢که ببینند چه ضعیف شدی
💢آه خلوت نشین ظلمت غم
💢خلوتت هم نمور هم سرد است
💢پانشو چون که زود می افتی
💢این اثرهای استخوان درد است
💢تازه این حال و روز قبلا توست
💢دو قدم راه را تنت می برد
💢آن زمان ساق پات سالم بود
💢حال اما شکسته، زخمی، خرد
💢روی دست چهارتا برده
💢بدن تو چه می کند آقا؟!
💢غل و زنجیرهای زندانت
💢بر تن تو چه می کند آقا
⬅️بدن ضعیف، نحیف...
❇️وقتی اون چند نفر، بدن آقارو روی تخته گذاشتند شیعه ها اومدن
❇️میدونستن آقا روضه بوده، افطارش تازیانه و سیلی بوده
❇️نه غذایی نه آبی،،، همش شکنجه
⚠️دیدن بدن چقد سنگینه
⚠️نگاه کردن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای آقاست
💢غصه ها در پی تو می آیند
💢آن یهودی بد دهان هم هست
✅پیغمبر فرمود: هیچ قومی مثل قوم یهود منو اذیت نکرد
✅اینا ذاتا دشمن بچه های پیغمبر بودن
🔰همیشه خدارو شکر میکرد که یه جای خلوتی پیدا شده میتونه مناجات کنه
اما این نگهبان یهودی، خیلی بددهن و بدزبان بوده
همش ناسزا میگفت
همش حرفای زشت میزد
⬅️یاد یه روضه دیگه ای هم افتادم
⬅️فرمود اگه میشه مارو از یه محله دیگه ای عبور بدید
چشمای نامحرم،به ناموس پیغمبر نیفته
😭😭😭
⬅️بی حیا عمداً مسیرو عوض کرد از محله یهودیا برد
❇️یکی اومد جلو گفت:آی اونایی که
بغض علی تو دلتونه، بچه های علی اومدن
😔انقده سنگ زدن
😔انقده خاکروبه ریختن
💢ظاهرا غیر از این سه چار نفر
💢خانمی با قد کمان هم هست
💢پیکر تو سه روز بر پل شهر
💢مرقد شهر کاظمین شده
💢و از اینجا به بعد مرثیه ام
💢نوبت روضه حسین شده
#حاج_عباس_طهماسب_پور
حاج عباس طهماسب پور4_6028492611507979503.mp3
زمان:
حجم:
5.16M
ابالفضل یل دلاورمن
امیرلشکرمن
پاشوبرادرمن
ابالفضل ازچه به خون نشستی
نه سر.نه چشم ودستی
پشت منوشکستی
ابالفضل حرم توسوزوآهه
سکینه چشم به راهه
رقیه بی گناهه
ابالفضل چشام درست میبینه
پشت توبرزمینه
دست عدوسنگینه
ابالفضل یااخاروحی فداک
نزن بازوتوبرخاک
حسابم رونکن پاک
ابالفضل برخیزوبازعلم زن
واشده روی دشمن
دارن بهم میخندن
ابالفضل ای پادشاهه ادب
نیست دشمنت مؤدب
پاشوکفیل زینب
ابالفضل داداش نکن مایوسم
بازوهاتومیبوسم
باید زره بپوشم
ابالفضل پاشواینانامردن
دورخیمه میگردن
زینبتو هو کردن
ابالفضل اینجوری آروم نخواب
بدون طفل رباب
دارن میارن طناب
روبه ها چه کرده ان باتوشیر
پشتم شکست شدم پیر
گفتی اخا چقدر دیر
ابالفضل یل دلاورمن
امیرلشکرمن
پاشوبرادرمن
#شب_نهم_رمضان
#حاج_عباس_طهماسب_پور
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🔸صاحب خونه گدا اومده،مهمون نمیخوای؟؟
🔸بنده ای سمت خدا اومده،مهمون نمیخوای؟!
🔺دوباره توی شب قدر،ای خدا باز یه گدا
🔺به امید یه نگاه اومده،مهمون نمیخوای؟؟
🔹دوتا دست خالیمو نگاه نکن،که دلم خیلی پُره
🔹تو دلم یه حسی میگه این روزا،آقام از من دلخوره
♨️چه کنم از تو که دل،نمیبره
♨️از همون وقتی که نفسم شعله زد،نون قلبم آجره
⚪️پناه آوردم بار گناه آوردم روی سیاه آوردم
⚪️خوب جایی اومدم نگو بارمو اشتباه آوردم
✅آروم ندارم مث ابر بهارم تویی صبر و قرارم
✅وقتی که میگیره دلم به غیر تو،من کیو دارم؟؟
💠چند شب بانگ ربنا گل میکنه روی لبا
💠دوباره شب بیداری و اشک و دعا
💢موقع افطار با لبای خشک و گرم
💢زنده شده یاد حسین،توی دلا
♻️#اللهم_رب_شهر_رمضان
♻️وقت افطار و آوای اذان
♻️یاد لب های خشک کرببلا
♻️ یاد باغی که شد پامال خزان
♻️#الذی_انزلت_فیه_القران، قران میخوند
♻️ خواهرش صدا میزد ای جان
♻️توی بزم مِی، میون تشت
♻️ قرآن شده مهمان
😭😭
#حسین...#حسین...#حسین
#حاج_عباس_طهماسب_پور