🏴#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔹ولگرد شبگردم خودم را میکشم سوی حرم
🔹پیمانه دست من نده چون مستم از بوی حرم
🔸اینجا بهشت است و خدا با اذن زهرا ریخته
🔸کوثر به عشق مرتضی در چشمه و جوی حرم
🔵پیراهن درویشیم، عیب مرا پوشانده است
🔵کشکول من لبریز شد، با ذکر هوهوی حرم
🟣من آن گلیم پاره ای هستم که با دست خودت
🟣گرد و غبارش را کشیدی زیر جاروی حرم
🔻گفتم مریضم خسته ام بیچاره ام درمانده ام
🔻محتاج تر کردی مرا، فوراً به داروی حرم
🔺چاقوی ضامن دار تو درد مرا فهمیده است
🔺یک بار شمشیری بزن بر پای آهوی حرم
🟤از پیش خود طردم نکن، از خانه بیرونم نکن
🟤وَلله وا کردم حساب ویژه ای، روی حرم
#امام_رضا
🔳حرف وداعت میشود فوراً پریشان میشوم
🔳زلف دلم عُمری گره خورده به گیسوی حرم
☑️مثل شلوغیه نجف تا کربلا در اربعین
☑️گم کن دوباره حاجتم را در هیاهوی حرم
😭جسم حسین بن علی افتاد در گودال تنگ
😭افتاد و با افتادنش، افتاد بانوی حرم
😭😭😭😭
❣#السلام_علیک_یا_محمد_بن_علی
❣#یا_جواد_الائمه
♨️پشت در با جگری سوخته، تب میکردی
♨️دست و پا میزدی و آب طلب میکردی
〽️خدا جیگرم داره میسوزه
〽️شدت زهر انقده زیاد بود جواد الائمه داره دست و پا میزنه
🔰گوشی ی حجره عطش، فاتحه ات را میخواند
🔰اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند
♻️همسرت، جَعده تباریست بمیرم مظلوم
♻️محرم راز دلت کیست،بمیرم مظلوم
💠زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
💠کف زدن های کنیزان، جگرت را سوزاند
😭😭😭
☑️دستور داد کنیزها، هلهله کنن کف بزنن
☑️صدای ناله ی جواد الائمه رو کسی نشنوه
#آی_زینب_آی_زینب_آی_زینب
🟤تا وارد شهر شد، همه شروع کردن به هلهله کردن
همه شروع کردن به کف زدن
#زینب_و_کوچه_و_بازار ...
😭😭😭
🟣دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
🟣خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت
♻️کهنه داغی به دلِ داغْ نشین می ریزد
♻️آب را پیش نگاهت به زمین می ریزد
👌کنیزِ میگه دیدم آقا داره دست و پا میزنه
😔تشنگی و عطش همه ی وجودشو گرفت
دلم سوخت
رفتم آب بیارم
♨️نزدیک حجره ی جواد الائمه،،، اُمّ فضل بی حیا پرسید کجا میری؟؟
گفت برا پسر غریب فاطمه، آب آوردم
♨️آب از دستش گرفت
گفت من همسرشم. من باشم و توئه کنیز آب برا جواد الائمه ببری
🔳آب گرفت، جلو چشم امام جواد آبُ ریخت رو زمین
یکیم تو گودال گفت حسین...
اگه همه ی درندگان بیابون سیراب بشن نمیزارم قطره ای آب به لبت برسه
😭😭😭
🔹بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
🔹حاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
🔸از آب هم مضایفه کردند کوفیان
🔸خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
🔰تشنگی، زخم ترک روی سَبویت انداخت
🔰ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت
🔻از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد
🔻ناله ات را وسط هلهله ها، گم می کرد
🔺بر سر بام عجب مرثیه، جان فرسا بود
🔺سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود
☑️سه شبانه روز بدن امام جواد رو پشت بوم زیر آفتاب سوزان
☑️کبوترا مأمور شدن بالاشونو باز میکردن، رو بدن جواد الائمه پرواز میکردن آفتاب به بدن پسر غریب امام رضا نخوره
آی حسیــــن...
💢اُجرت کشتنتان، گندم مرغوب نشد
💢پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد
#ای_حسیـــــــن
❇️تشنه ای در گودیه گودال رفت
❇️آنقدر سنگش زدن از حال رفت
😭😭😭
✅یک طرف، پنجه به گیسو میزدن
✅یک طرف چکمه به پهلو میزدن
◀️شمر با ارباب عالم تند شد
◀️خنجر او از خجالت کُند شد
⬅️زنده بود و دست و پا میزد حسین
⬅️مادر خود را صدا میزد حسین
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
#یا_اخا_المظلوم_حسین
#یا_اخا_المظلوم_حسین
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
حسیـــــن...
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد
انقده نیزه زدند پیکرت از هم وا شد
😭😭😭😭😭
حسیـــــن...
حسیـــــن...
🔹همه هستیه خواهرت را بردند
🔹زر و خلخال دخترت را بردند
🔹کمی دیر آمدم، سرت را بردند
🔹نه فقط یک عدد، همان پیراهن
🔹همه اعضای پیکرت را بردند
🔸به کجا انگشترت را بردند
🔸سرت را بردند
🔸سَرِ تو روی نی شد مانندِ
🔸سر عباس مضطر و شرمنده
🟤شده قلبم ز داغ تو آکنده
🟤حرمله میخنده
🟤سنان میخنده
🟤که داره شمر،دست زینبُ میبنده
😭😭
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
4_5897645311848877160.mp3
858.9K
🏴#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🏴#سبک_شور
✍شاعر:عباس قلعه
🏴#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🏴#سبک_شور
✍شاعر:عباس قلعه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره میسوزه
بین حجره پیکرم
داره میسوزه
همه ی بال وپرم
داره میسوزه
نفسای آخرم
داره میسوزه
کجایی مادر
قاتلم شد همسرم
کجایی مادر
خیلی زار و مضطرم
کجایی مادر
خونه چشمای ترم
کجایی مادر
توون نداره دیگه دست و پام
لخته ی خون نشسته روو لبام
درارو بسته اُم فضل به روم
گم شده بین هلهله صدام
السلام علی جواد ابن رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره میخنده
نانجیبه ی لعین
داره میخنده
تا شدم نقش زمین
داره میخنده
حال و روزم شد حزین
داره میخنده
با بغض و کینه
حُرمت منو شکست
با بغض و کینه
روی من درارو بست
با بغض و کینه
قلبمو به غم نشست
با بغض و کینه
نفس بُریدم ای خدای من
دلم شده پُر از غم و مُحن
با زهر کین شدم منم مثه
جَدّ غریب و بی کَسم حسن
السلام علی جواد ابن رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به شور و شینم
نفسی نموند برام
به شور و شینم
بی قراره کربلام
به شور وشینم
غصه دار عمه هام
به شور و شینم
میخونم روضه
از غمای کربلا
میخونم روضه
از تموم غصه ها
میخونم روضه
از سَری که شد جدا
میخونم روضه
با نیزه اومدن حرومیا
میزدن از جفا توو قتلگا
جلوی چشم عمه زینبم
زدن سرارو روی نیزه ها
السلام علی مرمل باالدما
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب دوم محرم ۱۴۰۲ #حاج_مهدی_رسولی #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب سوم محرم ۱۴۰۲
#حاج_مهدی_رسولی
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
ببار ای آسمان که بی قرارم
من هم مثل تو خیلی گریه دارم
شب جمعه ست و دور از ضریحش
ببار ای آسمون من هم ببارم
ببار ای آسمون جای رقیه😭
به یاد داغ بابای رقیه😭
به یاد خشکی لبهای اصغر
به یاد اشک چشمهای رقیه
ببار ای ابر که دلها بیقراره
خرابه پا به پات میخواد بباره
ببار اما بدون ای ابر امشب
رقیه با تو خیلی حرف داره
کجا بودی علی اصغر فدا شد😭
کجا بودی قیامت کربلا شد
برای چند قطره آب ای ابر
عمو عباس دوتا دستاش جدا شد
*دل رقیه گرفته، تو هم چون بیقرار داری گریه میکنی منم بی مقدمه روضه میخونم*
زانو ها بقل کرده دل ناز دانه گرفته با بابا خلوت کرده
هنوز بابا نیومده داره بابا حرف میزنه*
بی تابم شعله ورم حتما خبر داری
از دوریت دربه درم حتما خبر داری
محبوب من تو شمعی و من دروصال تو
پروانه نه خاکسترم حتما خبرداری
از زخم های صورتت بابا خبر دارم😭
از دردهای پیکرم بابا خبر داری
من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم
زخمی شده بال وپرم حتما خبر داری
بابا..دارم شبیه پیرزن ها میشوم بابا😭
از لرزه دست لاغرم حتما خبر داری
از این لباس و پاره موی پریشان
وضع خجالت باورم حتما خبر داری
بابا بگو از جانب من به عموعباس
از روسری و معجرم حتما خبر داری
بابا...افتاد جای آن گلوبندم که غارت شد
بابا..زنجیر دور گردنم بابا خبر داری😭
بابا مردم زنده شدم 😭
سنگی به چشمت خورد وپیش پای من افتاد
خون شد دوچشمان ترم حتما خبر داری
بابا..مرد پلیدی یک کنیز از ما طلب میکرد
اصلا نمیشد باورم حتما خبر داری😭
*انقدرصدازد بابا اومد خرابه*
چشم ویرونه روشن، که امشب اومدی شبزندهداری
سربه زار روی پاهام ،که بابا من بخونم توبباری
سایه ات نشه کم، از سر من سایه سر بابا
دیگه نکنه بدون من بری سفر بابا
با اینکه موهام خاکی و قلب من آشوبه
اما تو الان پیشمی و حال دلم خوبه
یهو بلند شد.. *
شهرو بیدار کنید که ببینند بابا دارم راست میگفتم
بابا
توی این چند قدم تا سرتو ،هی پامیشم هی میفتم
من خوب بلدم چیکارکنم واکنی اخماتو
انقدر به تو بوسه میزنم خوب کنه زخماتو
بابا چه کنم که وابشه ،پلک های پرخونت😭
افتاده توی تشت طلا.. دندونت
میزدن مارو خوب میزدن
به لبت چرا چوب میزدن
چیزی از راه بازار نگو که
حتی فکرش سخته واسم
خیلی اونروز خجالت کشیدم جلو مردم
ازلباسم
اینها که نمیشه سرشون محرم ونامحرم😭
جای دستای رو صورتم همه چیو میگه
من یه ماهه که گوش چپم نمیشنوه
واای😭😭
ترکی....
*سر انداخت پایین رقیه آروم گرفته
حالا جا داره بابا حرف بزنه*
حالا که پیش توام یکم بخند
حلقه کن دستاتو دورگردنم
بابایی دخترم...عزیزم.
نمیخواستم بیدارت کنم ببخش
بابت خداحافظی نکردنم
*تو خیمه خواب بودی گلم
اومدم صورتت بوسیدم ،نخواستم بیدارت کنم به عمه گفتم مراقبت باشه ،اما عزیزم وقتی بوسیدمت میدونی چی دیدم
چقدر شبیه مادرم بودی😭
چقدر بوسیدمت از راه دور
تو روشعله های تو خیمه سوزوند
منو شعله های گوشه تنور
حرکاتت، راه رفتنت ،نگاهت ،مادر منو به تصویر میکشید
هریه خاری که تو پای تو میرفت
بخدا من جگرم تیر میکشید
برای صورت هرسه ساله ای
ضربه های زجر خیلی سنگینه
چرا دست میکشی روی صورتم
دخترم مگه چشات نمیبینه؟
✍تایپ؛خادمه اهل بیت
التماس دعای فرج🤲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کربلا اشک میدهد
کربلا آه میدهد
طالبش باشی اگر
(کربلا قدرت نگاه میدهد)۲
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
کربلا را از چشم
اهل باور باید دید
(کربلا سرزمین بیداری
کربلا سرزمین تغییر است)۲
هنر مرد به وقت آمدن است
ای برادر بیا بیا دیر است
(یار میطلبد
امام جامعه علمدار میطلبد)۲
عمار میطلبد
یار میطلبد
لبیک حسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تشنه و خسته بود رفت دلش شکسته بود رفت
آخرین باری که منو بوسید
دلم براش میسوزه که با زبون روزه
اون دم آخر آبی ننوشید
دیدم روی نیزه ست خیلی خسته بود
نشد نازش کنم دستام بسته بود
اصلا من غذا نمیخوام به خدا تلخه روزگارم
عمه این یه تیکه نونو واسه بابام نگه میدارم
امشب تشنه و گرسنه سرمو رو زمین میذارم
دانلود مداحی تشنه و خسته بود رفت مهدی رسولی
میخوام تشنه باشم مثل بابام عمه
الهی بمیرم واسه بابام عمه
عجب جنایتی شد بهش جسارتی شد
بعد از اون بود که دیگه بُریدم
چه غصه ها که دیدم چه حرفایی شنیدم
مثل عمه شد قدِ خمیدم
همینا برای دق کردن بسه
اگه زخمه لب هاش از اون مجلسه
دشمن این امانتی مو برده و زخمی پس آورده
جای بوسه مو نیگا کن چقدر سنگ و نیزه خورده
اونقدر میزنم خودم رو تا شبیه ش بشم یه خرده
میخوام تشنه باشم مثل بابام عمه الهی بمیرم واسه بابام عمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سَن گُلِ باغِ وَفا سَن، اِئوین آباد رقیَه
جِلوهی نورِ خدا سَن، اِئوین آباد رقیَه
نَوهی خَیرِالنِّساء سَن، اِئوین آباد رقیَه
سَن هامی دردَ دَوا سَن، اِئوین آباد رقیَه
دولتِ عشقَه سَفیر اولدون اِی اَللّٰهَه مُقرّب
اؤزیِئریندَه سَنی اوچ یاشدا وَکیل اِئیلَدی زینب
زینبی لَر باشینین تاجی سان اِی بانوی اَطیَب
قبله سَن قبلهنَما سَن، اِئوین آباد رقیَه
سَن هامی دردَ دَوا سَن، اِئوین آباد رقیَه
اِی هُمای مَلَکوتی نَه مُبارک لَقَبین وار
هامی سَسلَر اَدَبیلن سنی چون چوخ اَدَبین وار
قائمَ اللَّیلِ سَن اَلبته مناجاتِ شَبین وار
عاشقِ حمد و ثَنا سَن، اِئوین آباد رقیَه
سَن هامی دردَ دَوا سَن، اِئوین آباد رقیَه
قاپیوی کیم دوگه اِی نورِ دوچشمانِ پیمبر
چوخ بویوک مشکل آچیک دَهریدَه اول خِرداجا اَللَر
بیزیدَه گَل اَلی بوش سالما یولا اِی گلِ حیدر
سَن خانوم، کانَ عطا سَن، اِئوین آباد رقیَه
سَن هامی دردَ دَوا سَن، اِئوین آباد رقیَه
مظلوم، غریب، بیکس، حسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Mehdi Rasooli - Moharram 1402 Shab3-3 (320).mp3
3.28M
(به هر زحمتی بود، موهامو شونه کردم
خداحافظی با، خاک ویرونه کردم)۲
ببخشید بابایی، تو رو بهونه کردم
(تو که تقصیری نداری، من زیادی بی طاقتم
تو که تقصیری نداری، من از نیزه ناراحتم)۲
#_شور
#شب_سوم_محرم_۱۴۰۲
#حاج_مهدی_رسولی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
انا رقیه یا والدی الغالی
من رقیه ام بابای عزیزم
انبیک عن حالی
از حالم به تو می گویم
مشتاقة روحی
جانم دلتنگ توست
یا حضن آمالی
ای آغوش امیدهای من
انی سبیة
من اسیر شده ام
یمضی بنا الرکب
کاروان با ما راه افتاده
والخوف و الرعب
با ترس و دلهره
و کلما ابکی
و هر وقت به گریه بیفتم
ینالنا الضرب
کتک مرا به درد می اندازد
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
یا والدی تشکوا لمن ان ضربوها
بابای من به چه کسی شکایت کند اگر آن دختر را بزنند؟
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
ان حاولوا منها العبادة یسلبوها
اگر تلاش کنند چادر از سرش بردارند و به غارت ببرند
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
من للتی بین الاعادی ارعبوها ؟
چه کسی دختری دارد که میان دشمنان بیفتد که او را به وحشت بیندازند ؟
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
و کلما صاحب ابی سب ابوها
و هر وقت فریاد بزند بابا ! به پدرش ناسزا می گویند
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
ابی حبیبی
بابای عزیزم
الیتم کم قاسی
چقدر یتیمی سخت است
و امسح علی رأسی
روی سرم دست بکش
و امسح علی قلبی
روی قلبم دست بکش
یا اعطف الناس
ای مهربان ترین انسان
اسمع نحیبی
به ناله های من گوش بده
فالقوم آذونی
چرا که مردم آزارم دادند
لالم یراعونی
به هیچ وجه به من مهربانی نکردند
ان انکهت رجلی
وقتی که پای من از کار افتاد
بالحبل شدونی
با طناب مرا کشیدند
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
فی القربة احتاجک الیوم بقربی
در غربتم نیاز دارم امروز کنارم باشی
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
لا غیر انفاسک تطفی فی قلبی
هیچ چیزی جز نفس های تو ترس دلم را خاموش نمی کند
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
و کنت فی حصنک اغفو فی امانی
در آغوش تو در آرامش می خوابیدم
الیوم فی خوفی تری من لاحتضانی
امروز ترسم از این است که آغوشی پیدا نشود که به آن پناه ببرم
من للیتیمة ؟
چه کسی دختر یتیم دارد؟
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین