eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
617 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج): امام عصر (ع)/ 🔸نقش لوح هرورق ،درهر کتابم مهدی است 🔸نوکر این خانه ام، عالیجنابم مهدی است 🔸این نمکدان خداداردعجب شوری به دل 🔸برسرهرسفره، نان انتخابم مهدی است 🔸 بخشش از آن بزرگان است برخوان کرم 🔸 نیمه شب آگه به ذکر مُستجابم مهدی است 🔸از شما چیزی نمیخواهد عزیزفاطمه 🔸من به عالم گفته ام تنها"خطابم مهدی است 🔸چشم این رَعْیَت به دستان تو ارباب است و بس 🔸شاهد این سینه ی تنهاکبابم مهدی است 🔸من هوایی میشود با مهدی هرکجا 🔸روز وشب بیدارم ورویای خوابم مهدی است غلامی (مجنون کرمانشاهی) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔴 ثواب آشنا کردن مردم با امام زمان(عج) 🔵 امام حسن عسکری علیه السلام: 🌕 اگر می خواهی ثواب ۱۰۰ سال روزه همه ایام در نامه عملت ثبت شود.مردم را با امام زمانشان آشنا کن. 📚 بحارالانوار ج ۲ ص ۸
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ ای دست وپا بریده دگر، دست و پا مزن اینگونه دست وپا وسط قتلگا مزن دیدم که نیزه ای به گلویت فرونشست درزیرچکمه، مادر خود را صدا مزن درزیرخنجری وشدی پاره پاره تن آتش به جان این جگر مبتلا مزن بر روی سینه ی تونشسته شمروسنان مردم زناله، ناله‌ی واغربتا مزن از شانه‌ی شکسته کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش من دلخسته، پا مزن زینب کنارخیمه آتش گرفته‌است ملعون بیاحسین مرا بی هوا مزن قدری بنوش جرعه‌ی خون ازگلوی خود سیراب گشته ای ازخون،نوا مزن جسم تواز شراره‌ی غم آب گشته است باناله ات شرر به دل مبتلا مزن دیدم که شمربرده به غارت عبای تو حرف از عبای رفته به غارت شه ها مزن ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ♦ وای قرص قمر م را سرگودال زدند بالگد ها دلبر م راسرگودال زدند سر زانو کمکم کرد که پیدات کنم با سره پا کمر م راسرگودال زدند چقدر یار بغل کردن تو مشکل شد بی تو ای یار سرم راسرگودال زدند آمدم با سرخون توخضابی بکنم بازهم بال وپرم راسرگودال زدند نیزه بیرون نرود از بدن بی سر تو چکنم چون جگر م راسرگودال زدند لخته ی خون به لبت کارمراساخت حسین این دم نوحه گرم راسرگودال زدند تکه های بدنت هر طرفی ریخته است همه ی دور و بر م راسرگودال زدند میروم از گردن من دفن تو برداشته اند دیده ام بال و پرم راسرگودال زدند ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد چه کندعمه سادات، جدایی سخت است این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم با تن خسته و این قد خمیدم رفتم پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند چقدر مردم این شهر به توبدکردند شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند ای برادربخدا مردم این شهربدند تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند چادرم رامکشید،چونکه برا مردم معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟ وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟ گرمرا زجردهند بازحسین مال توام تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای درسراشیبی گودال تو عریان شده ای درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا ناسزا بود حسین جان که بارت شده است در کنارت پسری بودکه غارت شده است او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ وسط شام سری بر سر نی جا می کرد خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب بلندمرتبه شاهی چنان زمین خورده که ازاصابت نیزه،سرش شد آزرده بلندمرتبه شاهی،اسیرگرگان شد میان لشگری ازنیزه ، نیزه باران شد بلند مرتبه شاهی،گلوبریده شده خبررسیده به زینب،که قدخمیده شده بلند مرتبه شاهی،میان گودال است زفرط تشنگی وخستگی،چه بی حال است بلند مرتبه شاهی،به زیرخنجربود تنی میانه ی گودال نیزه،بی سربود بلند مرتبه شاهی،فتاده براین خاک اگرغلط نکنم پیکرش شده صدچاک بلند مرتبه شاهی زاسب افتاده اگر غلط نکنم،زیرنیزه جان داده هوا ز باد مخالف،چنین شده تیره سری بریده به سوی خیام شدخیره فضای کربوبلاببین،که قیرگون گردید زاسب حضرت معشوقه، واژگون گردید تن عزیزخداگشته غرقه درنیزه سرش به شام وبه کوفه نشسته برنیزه تنش به خاک وبه خون، تاب استقامت داشت به زیرنیزه دگر،کی جدال طاقت داشت ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو با زخم‌های پیکرت درهم شدی تو وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو خیلی دلت می‌خواست باشی درکنارم با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو آرامش اهل حرم رفتی توازدست با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو تو که تمام عمر اشکم را ندیدی اصلا نمی‌شد باورت درهم شدی تو از خیمه‌گه تا قتلگه خیلی دویدم وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو دیدم سرت رابین گودالی بریدند با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو ✅ @majnon1396