شد که مجازات شده اید و اگر صبر کنید این براى صبرکنندگان بهتر است".
و پیامبر که رحمةٌ للعالمین است بى درنگ فرمود:
"اى پروردگارم،صبر مى کنم".
سپس به پیکر مثله شده ی حضرت حمزه روى کرد و چنین فرمود:
"اى حمزه،ای عموى رسول خدا،اى شیر خدا و شیر رسولش،کارت نیکو بود و سختى ها را برطرف ساخت،تو از حریم رسول خدا حمایت و دفاع مى کردی تا آنجا که جانت را براى اسلام فدا ساختى.اینک در بهشت برین،در جوار رحمت حق قرار داری.اینک به خشنودى خدا دست یافته و جاودانه سعادتمند شده اى".
آن گاه ردایى را که بر دوش داشت روى جسد حمزه افکند.آن ردا بر قامت حمزه کوتاه بود به گونه اى که اگر سرش را مى پوشاند پاهایش بیرون مى ماند و اگر پاها را می پوشاند،سر مبارکش نمایان مى شد.پس به ناچار ردا را بر سر حمزه کشید و پاهایش را با گیاهان بیابان پوشاند.سپس فرمود:
"اگر نه آن بود که صفیه(خواهر حمزه) محزون مى شد یا این عمل پس از من سنت مى شد همانا جسد حمزه را میان صحرا مى گذاشتم که درندگان و مرغان هوا او را بخورند تا در روز قیامت از شکم آنان محشور شود زیرا مصیبت هر چه بزرگ تر باشد ثوابش بیشتر است".
📚تفسیر نمونه،ج۱۱،ص۴۹۴
به نقل از تفسیر عیاشی و در المنثور ذیل آیه ی ۱۲۶ سوره نحل
📚تفسیر نور الثقلین،ج۳،ص۹۵،ح۲۶۸
📚سیدمحسن الأمین العاملی،اعیان الشیعه،ج۶،ص۲۴۶
📚الإحتجاج علی اهل اللجاج،ج۱، ص۴۶۹
این فاجعه به اندازه اى بزرگ بود که پیامبر (ص)عمه ی بزرگوار خویش صفیه را از دیدن جنازه ی برادرش که زنان مشرک آن را بازیچه ی هوس هاى خود قرار داده و مثله کرده بودند، بازداشت.
وقتى صفیه دختر عبدالمطلب به میدان نبرد آمد تا جنازه ی برادرش را ببیند،رسول خدا(ص)به پسرش،زبیربن عوام فرمود:
"به سراغش برو و او را برگردان تا آنچه بر سر برادرش آمده است،نبیند".
وى سراغ مادر رفت و گفت:مادرم!رسول خدا (ص) به تو فرمان مى دهد که بازگردى.
او گفت:چرا مرا بازگرداند در حالى که خود مى دانم که برادرم مثله شده و این در راه خداست و ما چه بسیار بر این امر خشنود و بردباریم و ان شاءالله صبر و خویشتن داری نشان خواهم داد.
پس زبیر نزد رسول خدا(ص)بازگشت و آن حضرت را از آنچه مادرش گفته بود آگاه ساخت. رسول خدا(ص)فرمود:
"راه او را باز بگذارید".
بدین ترتیب صفیه کنار جسد برادر آمد،بدان نِگریست و گریست،بر آن نماز گزارد،کلمه ی استرجاع بر زبان آورد و برایش آمرزش طلبید.
پیامبر نیز دردمندانه گریست.سپس برای حمزه مغفرت طلب کرد و فرمود: "اى حمزه،هرگز چنین مصیبت زده نخواهم شد و داغ مصیبت هیچ کس چون مصیبت تو نیست".
سپس پیامبر به صفیه رو کرد و فرمود:
"شاد باش که جبرئیل مرا خبر داده حمزه را در هفت آسمان،اسدالله و اسد رسوله خواندند".
📚ابن کثیر الحنبلی،البدایه والنهایه، ج۴،ص۴۲
📚اعیان الشیعه،ج۶،ص۲۴۶
📚الواقدی،المغازی،ج۱،ص۲۹۰
رسول خدا(ص)وقتى پیکر غرقه به خون حضرت حمزه را در میدان احد دید،عباى خویش را بر روى وی افکند و براى آخرین بار با پیکر حمزه سیدالشهدا وداع کرد.
قرار بر آن شد که شهدا را در همان محل نبرد در دامنه ی کوه أحد به خاک سپارند.
پیامبر اسلام،نخست بر پیکر حمزه نماز خواند سپس پیکر پاک دیگر شهیدان را یک به یک کنار جسد حمزه گذاشت و بر آنان نماز خواند.
بنابراین،بر پیکر مبارک حضرت حمزه به اندازه ی شهداى احد،هفتاد نماز خوانده شد و این افتخار بزرگ براى حمزه سیدالشهدا بود.
هنگام دفن شهدا،پیامبر خدا حمزه را با پیکر پاره پاره در همان لباس هاى خون آلودش به خاک سپرد و پیش از دفن رداى خویش را بر او پیچید.به توصیه ی پیامبر،شهیدانى را که با هم دوست بودند در یک قبر دفن کردند.حضرت حمزه را نیز با عبدالله بن جحش،خواهرزاده ی حمزه که به یکدیگر بسیار محبت داشتند در یک قبر گذاشت.
📚تاریخ الطبری،ج۲،ص۲۰۸
بعد از جنگ احد، پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم امر فرمودند کشتگان را جمع کردند، حضرت بر آنها نماز خواندند و شهدا را با همان جامه های خون آلود به خاک سپردند، اما حضرت حمزه علیه السلام را کفن نمودند برای آنکه او را برهنه کرده بودند.
پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم هفتاد تکبیر بر حمزه علیه السلام خواندند و او را با خواهر زاده اش عبدالله بن جَحش در یک قبر نهادند و به همین ترتیب هرکسی را با کسی که مأنوس بود در یک لحد می گذاشتند و آنکه قرآن بیشتر قرائت کرده بود را به لحد نزدیکتر می نهاد.
📚روضه الشهداء،ص۸۸
#گریز
سه شبانه روز بدن امام حسین علیه السلام بدون غسل وکفن….
وقتى که جنگ احد پایان یافت،وحشى،قاتل حمزه بنابر قرار آزاد شد و در مکه بود تا آن گاه که رسول اکرم(ص)مکه را فتح کرد.
دراین هنگام وحشى از ترس جانش به طایف گریخت.وقتى طایف نیز به دست مسلمانان فتح شد،وحشى در پى آن بود که به شام برود و از دریا گذشته به مکان هاى دورى برود که دیگر آوازه ی لشکر اسلام را نشنود.
یکى از دوستانش گفت:نمى توانى از چنگ سپاهیان محمد
(ص)بگریزى،راه نجات تو این است که مسلمان شوى.او نیز ناگزیر نزد پیامبر (ص)آمد و شهادتین بر زبان جارى کرد.
حضرت فرمود:"تو وحشى نیستى؟" عرض کرد: چرا،من وحشى هستم فرمود:"چگونه حمزه را کشتى؟" وحشى عین جریان را بازگفت. پیامبر متأثر شد و فرمود:
"تا زنده ای روی تو را نبینم،زیرا مصیبت جان گداز عمویم حمزه به دست تو انجام شده است".
وحشى تا زمان ابوبکر ظاهر نشد و در حکومت او هنگام جنگ با"مسیلمه ی کذاب"حربه اى به سوی او پراند و وى را کشت،مسلمانان از قتل مسیلمه خوش حال شدند.وحشى مى گفت: بهترین خلق را من کشتم و بدترین خلق را نیز من کشتم.
شرکت وحشى در نبرد مسیلمه مطلبى است که خودش ادعا مى کند ولى ابن هشام مى گوید:
وحشى در پایان عمر به سان زاغ سیاهى بود که براثر شراب خوارىِ پیوسته،مسلمانان از او متنفر بودند،در زمان خلافت عمر،چندین بار شراب خورد و او را حد زدند.سرانجام نیز از ترس مجازات متوارى شد.براثر عمل هاى ناشایست نامش را در دفتر ارتش خط زدند و عمر خطاب مى گفت:قاتل حمزه نباید در سراى دیگر رستگار شود.
او در زمان خلافت معاویه پیرى خرفت و کودن شده بود و به سبب شراب خوارى،مسلمانان از او متنفر بودند.
📚اسد الغابه فی معرفه الصحابه،ج۵، ص۸۳
📚ابن هشام،السیره النبویه،تحقیق مصطفی السقاء،ج۲،ص۶۹،۷۲
📚ابن کثیر الحنبلی،البدایه والنهایه،ج۴،ص۲۵
پس از پایان نبرد اُحد،وقتى رسول خدا(ص)از کوچه هاى مدینه مى گذشت،مردم را دید که براى عزیزان شهید خود سوگوارى مى کنند.
قلب پیامبر از دو غم مى سوخت،نخست شهادت مجاهدان اُحد و سپس غربت حمزه سیدالشهدا و این غم زمانى که دید کسى براى حمزه عزادارى نمى کند بیشتر شد.
وقتى انصار به ناراحتى رسول خدا پى بردند خانواده هاى خود را به خانه ی حمزه فرستادند تا براى او عزادارى کنند.
ازآن پس،میان عرب رسم شد که وقتى مصیبتى بر آنان وارد مى شد،نخست بر جناب حمزه نوحه مى خواندند،سپس بر مصیبت خویش مى گریستند.
📚سیدمحسن الأمین العاملی،اعیان الشیعه ج۶،ص۲۴۶
🔸جنگ احد و شهادت حضرت حمزه علیهالسلام
▪️در اين غزوه بر أميرالمؤمنين عليه السلام بہ جهت حمايت از پيامبرﷺ 90 جراحت بر صورت، سر، سينہ ، شڪم، دست و پاي مبارڪ رسيد▪️
جبرئيل نازل شد و عرض ڪرد:🔻
🔸يا محمد، بهخدا قسم اينعمل علیبنابیطالب مواسات (یاری رساندن) است🔸
پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود:🔻
اين بدانجهت استکہمن از اويم و او از من است.
جبرئيل عرض ڪرد: و من از شما دو بزرگوارم🔸
📚بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۵۴📚
🔹بانوئی بہ نام نُسَيبِه در جنگ اُحـُد:
♦️در اين روز يڪی از کسانی کہ جانفشانی کرد و فرار نڪرد، بلکہ مانع از فرار ديگران نيز شد؛
بانوئی بہ نام نسيبه دختر کعب بن مازنيه بود و بہ او اُم عَماره میگفتند♦️
او با شوهر و دو پسرش در جنگاحد شرکتداشتن
نسيبه مُشک آبی بہ دوش داشت و سَقايیات لشکر اسلام را مینمود✅
هنگامی ڪہ موقعيت را چنان ديد ڪہ مسلمين در حال فرار هستند، مشڪ را بہ ڪناری انداخت و خود را پيش روی پيامبر صلی الله عليه و آله سپر ڪرد، بہ گونہای ڪہ جراحات زيادی بر او وارد شد، ڪہ مداوای يڪی از آن جراحتها تا يك سال بعد ادامه داشت🌺
اين زن فداکار دست بہ شمشير برد، و چنان ضربهای بر ابن حميه ڪہ قصد کشتن پيامبر صلی الله عليه و آله را داشت زد کہ او فرار ڪرد👺
عبدالله فرزند نسيبه خواست فرار ڪند ڪہ مانع او شد و او را تشويق بہ جنگ و دفاع از پيامبر صلی الله عليه و آله نمود و او قبول ڪرد🌹
پيامبر(ص) بہ نسيبه فرمود:🔻
🔸بارڪ الله عليڪ يا نسيبه🔸
در اين حال پيامبر ديد يکیاز مهاجرين فرارمیکند در حالی کہ سپرش را به پشتش بستہ است👹
آن حضرت فرمودند:🔻
🔸ای صـاحـب سـپـر ؛
سپرت را بيانداز و خودت بہ جهنم برو🔸
سپس آن حضرت به نسيبه فرمود:
《سپر او را بردار》
او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشرڪين شد.
در اين هنگام حضرت فرمود:
🔸مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چہ اينڪہ آنان فرار ڪردند🔸
📚بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۵۴📚
👹ننگين ڪسانی ڪہ از زن ڪمتر بودند و فرار ڪردند . و خوشابحال زنی ڪہ مردانه و جانانه بهشتی شد✔️
🏴شهادت حضرت حمزه علیه السلام:
در اين روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عليه السلام عموی پيامبر(ص) به شهادت رسيد🏴
آن حضرت برادر رضاعی پيامبر بود، چونهر دو بزرگوار از زنی بہنام ثويبه شيرخورده بودند💕
📚بحار الانوار: ج ۱۵، ص ۲۸۱📚
آن حضرت مردی شجاع و با هِيبَت بود و در اين جنگ بہ دست وحشی و به دستور هند همسر ابوسفيان ڪشتہ شد⚫️
هند به خاطر ڪشتہ شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر(ص) را داشت، ولی کفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند👺
اين بود کہ او وحشی را با وعده هایی بہ ڪشتن پيامبر(ص) يا علی مرتضی عليه السلام و يا حمزه تحريڪ ڪرد🏴
وحشی گفت: «از ڪشتن پيامبر(ص) و پسر عمويش علی عليه السلام عاجزم، ولی برای ڪشتن حمزه ڪمين میکنم.
او در ميدان جنگ با نيزهای بر سينہ و يا شکم مبارک آنحضرت زد و آن حضرترا شهيد کرد
وقتی خبر بہ هند دادند، آن خبيث دستور داد سينہ آن حضرت را بشکافد و جگر مبارڪ آن حضرت را بيرون آورد.
وقتی خواست بہ جگر حمزه دندان بزند دندانهای نحسش ڪارگر نشد.👺
همچنين هند با خنجری گوشها، بينی و ... آن حضرت را جدا ڪرد و بہ گردن انداخت⚫️
پيامبرﷺ هنگامی ڪہ حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عبای مبارڪ را روي او ڪشيدند ڪہ خواهرش صفيه او را بہ آن حال نبيند و فرمودند:🔻
🔸يا عم رسول الله و اسدالله و اسد رسوله. .. يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات🔸
أميرالمؤمنين و فاطمه زهراﷺ و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند.
📚بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۵۵ حمزه سيد الشهداء عليه السلام: ص ۲۸-۲۹📚
پيامبرﷺ بر بدن مبارڪ او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
بعد از چهل سال ڪہ معاويہ خواست نهری از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها بہ پای حمزه رسيد و فوراً خون جاری شد !
حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلی الله عليه و آله فرمودند:🔻
🔸بهترين برادران من علی عليه السلام و بهترين عموهای من حمزه است🔸
📚عيون اخبار الرضا عليه السلام: ج ۲، ص ۶۱. رياحين الشريعة: ج ۴، ص ۳۵۰📚
🔮اللهُـــمَّ عَجِّــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــرَج🔮
1396/04/19
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
ڪانال مجنون کرمانشاهی
╔═┅═ঊঈ❄️ঊঈ═┅═╗
@majnon1396
#شهادت_حضرت_حمزه_عليه_السلام
╚═┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅═╝
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
💠 الحَمـدُ لله الَـذے جَعَلنا منَ المُتمَسِّڪین بِولایة مُوݪٰانا امیرالمُؤمنین عَلــــے بــن اَبــے طالب عَلیــْہ السَّـلام و الائمَة المَعصــومین عَلیـْہم السَّـلام 💠
@majnon1396
#شهادت_حضرت_حمزه_عليه_السلام
💥اَللّهُمَّ الــْعَنِ الجّــِبْت وَالطــَّاغوُت💥
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه..
حاج آرمین غلامی
28.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺مستند سیدجواد🌺
قسمت پنجم «از فوت تا خاکسپاری»
⚜️🔸⚜️روضه و توسلِ جانسوز _15 شوال شهادتِ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _ حاج آرمین غلامی(مجنون)⚜️🔸⚜️
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
❗️توجه ❗️:
💯نشر همراه با لینک صدقه جاریه💯
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
اشعار مقتل حمزه ی سیدالشهدا.(ع)
چه بهم ریخته شد .گوشه ی میدان بدنت
وای من مُثله شده .باسره نیزه ها تنت
ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک
خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت
جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست
دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت
وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند
سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت
مردک پست سیه پوست تو راکردشکار
لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت
چشم تو تار شده .جنگ احد ریخت بهم
چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت
یک عبا داشت نبی .براو کردکفن
عمه جانش صفیه تاکه نبیند بدنت
تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست
اشگ پیغمبروآن شال عباشد کفنت
حضرت حمزه تنت راچه بهم ریخته اند
وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت
وقتی خبر شهادت جناب حمزه رو به پیامبر دادن ، میگن پیغمبر اشک ریخت .... وجود حمزه کنار پیغمبر ، خیلی نشان دهنده ی قدرت اسلام بود .... ( الله اکبر .... مریض دارا ... گرفتارها ... لحظه ، لحظه ی استجابت دعاست ... )
چی میخوام بگم ؟!! میخوام بگم وقتی خبر شهادت رو به پیغمبر دادن ، قلب رسول خدا شکست ... اما دلش خوش بود یه علی هست ....
تکیه گاه پیغمبر علی بود ... تا علی هست کسی جرات نداشت به پیغمبر آسیبی برسونه ... میخوام یه جمله بگم ... میخوام بگم وقتی خبر شهادت اباالفضل رو به ابی عبدالله دادن ... وقتی رسید کنار علقمه ...
یه نگاه کرد دید همه رو خاک افتادن ... دلش بی کی خوش باشه حسین ...؟! ... یه علی داشت اربا اربا رو خاک ... (حالا که خیلی خیلی گرفتاری ، بگم و ناله بزنی ... ) اما حسینم یه علی داشت ... پیغمبر علی ، امیرالمومنین رو داشت ، حسینم کنار علقمه دلش خوش بود یه علی داره .... کدوم علی ...؟!!
وقتی تکیه داد به نیزه ... صدا زد هَل مِن ناصر یَنصُرنی ؟ ....
دیدن یه علی تو گهواره دست و پا میزنه .... یعنی بابا من هستم ....
حسین ....
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
جدیدترین وبروزترین کانال اشعار وسبکهای مداحی-شاعراهل بیت (ع)
_ آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
⚜️جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید⚜️
#روضه ی حاج آرمین غلامی(مجنون)_
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
لینک زیر را لمس کنید👇👇
جدیدترین وبروزترین کانال اشعار وسبکهای مداحی-شاعراهل بیت (ع)
_ آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
#حمزه_سیدالشهدا
@majnon1396
#شهادت_حضرت_حمزه_عليه_السلام
در پانزدهم شوال سال سوم هجری قمری جناب حمزه بن عبد المطلب (عليه السلام ) به شهادت رسيد.
آن حضرت برادر رضاعى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند(696).
آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را داشت ، ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشى را با وعده هايى به كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) يا على مرتضى (عليه السلام ) و يا حمزه تحريك كرد. وحشى گفت : ((از كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و پسر عمويش على (عليه السلام ) عاجزم ، ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم )).
او در ميدان جنگ با نيزه اى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد. وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجرى گوشها، بينى و... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت .
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: يا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله ... يا فاعل الخيرات ، كاشف الكربات .... امير المؤ منين و فاطمه زهرا (عليها السلام ) و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند(697). پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند. بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهرى از احد عبود دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فورا خون جارى شد!
حضرت رضا (عليه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: ((بهترين برادران من على (عليه السلام ) و بهترين عموهاى من حمزه است (698))).
____________________ __
#کانال مجنون کرمانشاهی
#حمزه_سیدالشهدا
@majnon1396
🖕🖕🖕🖕
https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
جدیدترین
اشعاروسبکهای مداحی روز🖕🖕🖕🖕
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجلس روضه۵/۲۹/اردیبهشت