eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
620 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹بانوای: حاج‌آرمین غلامی 📆 جمعه۱۹ خرداد ماه⏰
🔹بانوای: حاج‌آرمین غلامی 📆 جمعه۱۹ خرداد ماه⏰
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دُنـــێٵێ ݦـــن ، ٵڨـــــٵێ ݦـــن ♥️❁⇤〉🌿 ♥️شب جمعه ♥️❁⇤〉🌿
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ شورحیدری ‏صــــد و ده بار بــــگفتم الــــهی به عَــــلی؛ پاسخ آمد که فقط یک علی‌اش کافی بود...🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مَچَسبان بر علی کِذبِ خداوندی ز نادانی سِتایَم آن خدایی را که مولا کرده عُنوانش میانِ فکرِ او بودم،رسیدم رُکعَتِ پنجم نمازم را کِشید حیدر به سَمتِ خطِّ بُطلانش همان میخی که نوح اَفکَنْد،رویِ عرشه ی کَشتی فراهم کرده بودش ایلیا از نعلِ اسبانش میانِ حیدر و یزدان،مَنِه تا و خَلَاء،جاهل نباشد فاصله بِینِ خداوند و علی جانش نماهنگ حیدری
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ♦ وای قرص قمر م را سرگودال زدند بالگد ها دلبر م راسرگودال زدند سر زانو کمکم کرد که پیدات کنم با سره پا کمر م راسرگودال زدند چقدر یار بغل کردن تو مشکل شد بی تو ای یار سرم راسرگودال زدند آمدم با سرخون توخضابی بکنم بازهم بال وپرم راسرگودال زدند نیزه بیرون نرود از بدن بی سر تو چکنم چون جگر م راسرگودال زدند لخته ی خون به لبت کارمراساخت حسین این دم نوحه گرم راسرگودال زدند تکه های بدنت هر طرفی ریخته است همه ی دور و بر م راسرگودال زدند میروم از گردن من دفن تو برداشته اند دیده ام بال و پرم راسرگودال زدند ✅ @majnon1396
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد چه کندعمه سادات، جدایی سخت است این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم با تن خسته و این قد خمیدم رفتم پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند چقدر مردم این شهر به توبدکردند شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند ای برادربخدا مردم این شهربدند تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند چادرم رامکشید،چونکه برا مردم معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟ وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟ گرمرا زجردهند بازحسین مال توام تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای درسراشیبی گودال تو عریان شده ای درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا ناسزا بود حسین جان که بارت شده است در کنارت پسری بودکه غارت شده است او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ وسط شام سری بر سر نی جا می کرد خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد ✅ @majnon1396
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ♦ گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند قران زبالای نی ات را میشنیدند دنبال تو اهل و عیالت می دویدند باريسماني زينب را می کشیدند زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا آوای او می کرد همراهیت آنجا باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند در زیر دست و پای مرکبها دویدند همشیره ات را در اسارت میکشیدند دیدم شراب و وای از بزم‌ حرامی دیدم نگاه هیز نامردان شامی ✅ @majnon1396
هدایت شده از اطلاع رسانی هیات
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب بلندمرتبه شاهی چنان زمین خورده که ازاصابت نیزه،سرش شد آزرده بلندمرتبه شاهی،اسیرگرگان شد میان لشگری ازنیزه ، نیزه باران شد بلند مرتبه شاهی،گلوبریده شده خبررسیده به زینب،که قدخمیده شده بلند مرتبه شاهی،میان گودال است زفرط تشنگی وخستگی،چه بی حال است بلند مرتبه شاهی،به زیرخنجربود تنی میانه ی گودال نیزه،بی سربود بلند مرتبه شاهی،فتاده براین خاک اگرغلط نکنم پیکرش شده صدچاک بلند مرتبه شاهی زاسب افتاده اگر غلط نکنم،زیرنیزه جان داده هوا ز باد مخالف،چنین شده تیره سری بریده به سوی خیام شدخیره فضای کربوبلاببین،که قیرگون گردید زاسب حضرت معشوقه، واژگون گردید تن عزیزخداگشته غرقه درنیزه سرش به شام وبه کوفه نشسته برنیزه تنش به خاک وبه خون، تاب استقامت داشت به زیرنیزه دگر،کی جدال طاقت داشت ✅ @majnon1396