#اربعیــــــــن_شاهــــــراه_ظـــــهــــــور
#اولین_بار_در_تلگرام
#اربعین_حسینی
#سبع_الدجیل
#سید_محمد
◼️ #نکاتی_درباره_امامزاده_سیدمحمد_فرزندبلافصل_امام_هادی_علیهماالسلام
➖ ۱. فرزند امام هادی علیهالسلام است. مادرش حدیث یا سلیل نام داشت. وی در حدود سال ۲۲۸ق در صریا در نزدیکی مدینه متولد شد.
از برادرشان، امامحسنعسکری علیهالسلام، چهارسال بزرگتر هستد (تولد امامیازدهم، سال۲۳۲ق است).
در سال ۲۳۳ق که امام هادی علیهالسلام به دستور متوکل عباسی لع به سامرا احضار شد، سیدمحمد در صریا ماند(۱).
➖ ۲. در سال ۲۵۲ق از سامرا راهی مدینه شد و هنگامی که به بلد رسید بر اثر بیماری درگذشت و در همان جا دفن شد.
سن ایشان در هنگام رحلت، ۲۴سال است.
➖ ۳. کنیهی حضرت سیدمحمد علیهالسلام،
ابوجعفر و ابوعلی بود.
همچنین او به سیدمحمد بعاج، سَبع الدُّجَیل و سَبع الجزیره نیز ملقب بود(۳).
➖ ۴. به گفتهی #علامه_شیخ_باقر_شریف_قرشی، محقق شیعه (درگذشته۱۴۳۳ق)،
اخلاق و ادب سیدمحمد او را از دیگران متمایز میکرد.
از اینرو برخی شیعیان تصور میکردند که امامت پس از امام هادی علیهالسلام به او میرسد.
سیدمحمد همواره ملازم برادرش امام حسن عسکری علیهالسلام بود،
و به گفته علامه شیخباقر شریفقرشی، امام عسکری علیهالسلام تربیت و آموزش او را برعهده داشت.
➖ ۵. امام حسن عسکری علیهالسلام در مرگ سیدمحمد گریبان خود را چاک زد و در پاسخ کسانی که به او اعتراض کردند به گریبان چاک دادن حضرت موسی در مرگ برادرش هارون استناد کرد(۳).
➖ ۶. در لحظات وفات سیدمحمد، امام هادی علیهالسّلام نیز بر بالین فرزندش حاضر گردید و ایشان را در همان جایی که درگذشته بود، پس از تشریفات شرعی (غسل، کفن و نماز میت) دفن نمود و زمینهای آن حوالی را وقف مزار او کرد و امور آنها را به دوست ابوجعفر سپرد تا مخارج و درآمد حاصل از آنها را صرف بنای قبر و ساختمان مرقد این امامزاده کند تا درگذشت روزگار از بین نرود و نیز بخشی از این درآمدها برای تأمین معاش بازماندگان او (همسر و فرزندان) اختصاص یابد(۴).
📚 منابع:
۱. ارشاد، شیخمفید، ج۲، ص۳۱۱؛ سبعالجزیره، بداوی، ص۲
۲. المجدی فی انساب الطالبیین، ابنصوفی، ص۳۲۵
۳. مراقد المعارف، حرزالدین، ج۲، ص۲۶۲؛ منتهی الآمال، شیخعباسقمی، ج۳، ص۱۸۹۳
۴. ابوجعفر محمد بن الامام الهادی علیهالسّلام سبع الدجیل، اردوبادی ص۳۲.
۲روضه ونوحه اربعین.mp3
20.05M
✌️✌️صوت روضه ونوحه اربعین
مداح..حاج آرمین غلامی
#مسجدآقارحیم آل آقا کرمانشاه
#ظهردوشنبه،۶ شهریور
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
روضه اربعین...mp3
9.46M
✌️✌️صوت روضه اربعین
مداح..حاج آرمین غلامی
#مسجدمعتمدکرمانشاه
#شام دوشنبه،۶ شهریور
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
روضه نوحه اربعین.mp3
8.08M
✌️✌️صوت روضه اربعین
مداح..حاج آرمین غلامی
#حسینیه منتظران امام زمان(ع)
خیابان ثبت،کرمانشاه
#شام دوشنبه،۶ شهریور
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
به برکتِ تو، گمشده پیدا شود!
عالم ربانی محمدباقر نخعی مازندرانی رضوان الله تعالی علیه:
برای پیدا شدن گمشده، سه صلوات و یک حمد و قُل هُو الله (سوره توحید) به نیّت مادر حضرت رضا سلام الله علیهما (نجمه خاتون) بخواند، (شیء) گمشده پیدا می شود!
📚نسیم های گرهگُشا.
🌺🍃🌺🍃
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیت الله میرزا مهدی بروجردی عالمی که با خاک و گِل پای زائرین اربعین حسینی ، شفای چشمانش را از امام حسین (علیه السلام)گرفت !
🎤 به نقل از آیت الله وحیدخراسانی
↩️ انتشار این کلیپ نه تنها آزاد است ، بلکه انتشار گسترده این کلیپ برای جلب رضایت امام عصر (عجل الله فرجه) بسیار مورد توقع می باشد.
👌تذکر یک نکته ؛
بسیار جالب است که ، ماجرای مشابهی نیز برای آیت الله سید حسین بروجردی ( ره ) رخ داده است که بازگویی اش خالی از لطف نیست ،( و چه بسا برخی بین این دو واقعه دچار خطا می شوند ) مرجع عالیقدر عالم تشیع ، حضرت آیت الله سید حسین بروجردی ( ره ) در دوران جوانی ، در بینایی چشمان خود دچار بیماری و ضعف می شوند سپس به یکی از مجالس عزای اهل بیت (علیهم السلام) ، مشرف می شوند و هنگامی که کاروانی از عزاداران حسینی با سر ، صورت و بدن خاک آلود ، وارد مجلس می شوند و به سینه زنی و عزاداری می پردازند ، آن فقیه والامقام ، تبرکاً کمی از خاک زیر پای ایشان را به چشمان خود می کشند و پس از آن روز ، تا پایان عمر شریفشان هرگز دچار ضعف بینایی نشدند .
11 صفر
1 _ لیلة الهریر در جنگ صفّین
خاتمه ی جنگ صفّین نبرد «لیلة الهریر» در شب جمعه یازدهم ماه صفر سال 38 هـ بود. (1)
در آن شب سپاه معاویه از شدّت سرما مانند سگ صدا می کردند، چون «هریر» به صدای سگ می گویند.
امیر المؤمنین علیه السلام ذوالفقار به دست و سوار بر اسبِ پیامبر صلّی الله علیه و آله شمشیر می زد و به هر شمشیری که می زد تکبیر می گفت و شجاعی را به خاک می افکند.
مقتولین به دست آن حضرت در آن شب بیش از 500 نفر نقل شده است، و تا صبح مشغول جنگ بودند به گونه ای که ذوالفقار چند مرتبه خمیده شد و آن بزرگوار با زانوی مبارک آن را راست نمودند.
در این جنگ جمعی از لشکر امیر المؤمنین علیه السلام به شهادت رسیدند، که از جمله آنها عمّار یاسر، اویس قرنی، هاشم مرقال، پسر هاشم، خزیمة بن ثابت، صفوان بن حذیفة و عبدالله بن بدیل با برادرش عبدالرّحمن بن بدیل، عبدالله بن حارث برادر مالک اشتر، که از خواصّ امیر المؤمنین علیه السلام بودند.
از لشکر معاویه جمع کثیری به درک واصل شدند، و این جنگ 14 ماه به طول انجامید. سر انجام با حیله عمرو عاص و نفاق عدّه ای مثل اشعث بن قیس کندی کار به حکمیّت کشید. (2)
📚 منابع :
1. مستدرک سفینة البحار : ج 6، ص 294. و ... .
2. منتخب التواریخ : ص 166 ـ 163
12 صفر
1 _ حَکَمین در صفّین
صبح دوازدهم (1) یا سیزدهم (2) ماه صفر سال 38 هـ، لشکر امیر المؤمنین علیه السلام مهیّای جنگ شدند، امّا عمرو عاص حیله نمود و دستور داد تا قرآن ها را بر سر نیزه کنند.
صفوف جلوی لشکر کفر ورق هایی از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد !! و فریاد می زدند :
«لا حُکم إلاّ لِله» !
منافقین مانند اشعث بن قیس، با تضعیف روحیّه ی لشکرِ حضرت آنان را به اختیار حَکَمین ترغیب کردند. هر چه امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند که این نیرنگ است، و من کلامُ الله ناطق هستم نتیجه نداد.
سر انجام قرار بر این شد که هر لشکر حَکَمی از جانب خود معیّن کند تا حُکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند.
معاویه عمرو عاص را معرّفی کرد و امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند :
«اگر ناچار هستیم، عبدالله بن عبّاس، و الّا مالک اشتر نخعی حَکَم باشد».
اشعث و جماعت قُرّاء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند راضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند :
«فقط عبدالله بن قیس یعنی ابو موسی اشعری».
نفاق منافقین نتیجه داد و ابو موسی و عمرو عاص در «دومة الجندل» _ که قلعه ای است بین مدینه و شام _ جمع شدند، و با توجّه به عداوتی که هر دو نسبت به اهل بیت علیهم السلام خصوصاً حضرت امیر المؤمنین علیه السلام داشتند و با مکر و حیله عمرو عاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند.
بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیّت ابو موسی به عمرو گفت :
تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن، تا من هم علیّ بن ابیطالب علیه السلام را خلع نمایم.
عمرو عاص گفت :
من هرگز بر تو که عامل ابوبکر و عُمَر بوده ای و در ایمان و هجرت بر من تقدّم داشته ای، سبقت نمی گیرم !
ابن عبّاس گفت :
ابو موسی ! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولی او به گفته ی ابن عبّاس گوش نداد و ایستاد و انگشتر را از دست بیرون کرد و گفت :
من علی و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد.
عمرو عاص ملعون ایستاد و گفت :
«مردم شنیدید که ابو موسی، علی را از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را برای معاویة بن ابی سفیان ثابت می نمایم که او سزاوارتر است، و من بعنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می کنم» !
حَکَمین برای عوام فریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح بن هانی تازیانه ای بر سر عمرو عاص زد.
ابو موسی از ترس اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام به مکّه پناهنده شد. (3)
همه ی این مطالب در حالی بود که پیامبر صلّی الله علیه و آله در غزوة دومة الجندل ابو موسی را از این کار خبر دادند و فرمودند :
«حَکَمَین در دومة الجندل گمراهند و گمراه می کنند کسانی را که از آنها تبعیّت کنند». (4)
امیر المؤمنین علیه السلام پس از این واقعه در قنوت نماز ابو موسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می فرمودند :
«اللّهُمَّ العَن مُعاوِیَةَ وَ عَمراً و أبا الاعور السلمی وَ أبا مُوسی الأشعَری». (5)
ابو موسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر صلّی الله علیه و آله را داشتند. (6)
📚 منابع :
1. نهج السعادة : ج 2، ص 282. و ... .
2. مستدرک سفینه البحار : ج 6، ص 295. وقائع الشهور : ص 49 _ 48.
3. بحار الأنوار : ج 33، ص 324 ـ 297. و ... .
4. الایضاح : ص 62. و ... .
5. الایضاح : ص 63، 234. و ... .
6. شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) : ج 13، ص 314، 315. به تتمّه ی ذی الحجّه و 28 محرّم رجوع شود.