eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
599 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
5هزار ویدیو
943 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه امام رضا.ع......mp3
2.83M
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️ 🔳 ▪️ به تماشا‌ بیا ای پسر فاطمه ..حاج آرمین غلامی گلی از گلشن آل محمد رضا در خراسان شدی کشته ی زهر جفا رفته از این جهان سوی باغ جنان 🔳وای رضاجان۲ در خراسان ز داغ او چه غوغا شده خون از این غم دل اهل تولا شده پسرش در عزاست بر لبش این نواست 🔳وای رضاجان۲ قصر مأمون دون قتلگه او بود بر در حجره اش هر نگه او بود بر زمین سر نهاد تا بیاید جواد 🔳وای رضاجان۲ بهر دیدار او جوادش آمد ز راه سوزد هر دل از این حالت خورشید و ماه می کند گفت و گو زخم دل را رفو 🔳وای رضاجان۲ آن که شد در جهان بر همه پیر و مراد سر خود را به روی دامن او نهاد گشته دیگر خموش پسرش در خروش 🔳وای رضاجان۲ شده تشییع جنازه رهبر هشتمین تن جد غریب او بود بر زمین شده ماتمسرا هر کجا کربلا 🔳وای رضاجان۲ ..حاج آرمین غلامی امام رضا.ع. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نوحه امام رضا.ع.mp3
2.96M
❣﷽❣ 🍁 🍁 یا فاطمه من عقده دل … 🍁 چشمم به راهش مانده و آهم به سینه تا که جگر گوشه ام آید از مدینه یا رب به غربت از پا فتادم کی از مدینه آید جوادم 🏴آه و واویلا کی میرسد سوی مدینه ناله¬ی من تا آید از ره زائر نه ساله من از آتش زهر در التهابم در شهر غربت در پیچ و تابم 🏴آه و واویلا می سوزم از زهر ستم، از ظلم مأمون سوی جنان راهی شدم با قلب پر خون از زهر مأمون باکی ندارم در راه اسلام جان می سپارم 🏴آه و واویلا ..حاج آرمین غلامی امام رضا(ع) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام حسن.ع.روضه پیغمبر.mp3
7.85M
✌️صوت مرثیه شهادت پیغمبر(ص) مداح..حاج آرمین غلامی شاملوکرمانشاه پنج شنبه،۲۳شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─🤞🤞 آرمین غلامی متن مرثیه شهادت پیغمبر(ص) خاتم الانبیا رسول خدا که جهانش هزار بار فدا کـرد اعـلام بـر سر منبر به خلایق ز اصـغر و اکبر که من ای مسلمینِ نیک خصال دیدم آزارها به بیست و سه سال کرده‌ام روز و شب حمایتتان سنگ خوردم پی هدایتتان ساحرم خوانده‌اید و جادوگر بـر سـرم ریختیـد خاکستر گـاه کـردید سنـگ بـارانم گـه شکستید درِّ دنـدانم مثل مـن از منافق و کفار هیـچ پیغمبری نـدید آزار حال چون می‌روم از این دنیا اجر و مزدی نخواستم ز شما جـز کـه بـا عتـرتم مودّتتان حرمت و طاعـت و محبتتان دو امـانت مـراست بین شما طاعت از این دو هست، دین شما ایـن دو از امـر داورِ منّـان یکی عترت بوَد، یکی قرآن این دو با هم چو این دو انگشتند تـا ابـد متصل به یک مشتند کافر است آن کسی که در اقرار یـکی از این دو را کند انکار چون محمّد ز دار دنیا رفت روح او در بهشت اعلا رفت جمـع گشتند امـت اسـلام تا به زهرا دهند یک انعـام رو سوی بیت کبریا کردند جـای گل، بار هیزم آوردند گلشـان شعلـه‌های آذر بود حـرمتِ دختـرِ پیمبر بـود دختر وحی را به خانه زدند بـر تــن وحی تازیانه زدند اولیـن اجـر مصطفی این بود حمله بـر بیت آل یاسین بود اجـر دوم نـصیب مـولا شد کشتـه در صبحِ شامِ احیا شد آنکه عمری چو شمع می‌شد آب رُخش از خون سر گرفت خضاب فـرق بشْکسته و دل صد چاک مثـل زهرا شبانه رفت به خاک اجـر سـوم رسیـد بـر حسنش تیربـاران شـد از جفـا بـدنش اجر چارم بسی فراتر بود نیزه و تیر و تیغ و خنجر بود آرمین غلامی متن مرثیه شهادت پیغمبر(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️نانجیبانی که سجّاده از زیر پای امام حسن علیه‌السلام کشیدند و خنجر به پای مبارک آن حضرت زدند و از بالای اسب او را به زمین انداختند‌... شیخ مفید در «الارشاد» می‌نویسد: در نزدیکی مدائن در محلی به نام «ساباط» إمام حسن علیه‌السلام خطبه‌ای برای یاران خود ایراد نمودند تا بدین جهت آنان را امتحان کنند؛ سپس وارد خیمه شدند و بر روی سجاده خود به عبادت پرداختند. در این هنگام بود که برخی از خوارج و منافقینی که در لشکر آن حضرت بودند، ثُمَّ شَدُّوا عَلَی فُسْطَاطِهِ وَ انْتَهَبُوهُ حَتَّی أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ ▪️به خیمه‌های آن حضرت هجوم آورده و اموال وی را غارت کردند و حتی سجاده آن حضرت را از زیر پایش کشیدند. 🩸با مشاهده‌ این وضعیت، شب هنگام، امام علیه‌السلام از تاریکی شب استفاده کردند و در حال عبور از ساباط مدائن بودند که ملعونی از بنی اسد که به او «جراح بن سنان» می‌گفتند بر سر راه آن حضرت‌ آمد و در حالی که خنجری در دست داشت، افسار اسب امام را گرفت و گفت: اللَّهُ أَکْبَرُ أَشْرَکْتَ یَا حَسَنُ کَمَا أَشْرَکَ أَبُوکَ مِنْ قَبْلُ ▪️اللّه اکبر ای حسن! همان طور که پدرت پیش از این کافر شد، تو نیز کافر شدی. ثُمَّ طَعَنَهُ فِی فَخِذِهِ فَشَقَّهُ حَتَّی بَلَغَ الْعَظْمَ ▪️آنگاه با خنجری که در دست داشت آن چنان به ران آن حضرت زد که آن را شکافت و به استخوان رسید. ثُمَّ اعْتَنَقَهُ الْحَسَنُ علیه السلام وَ خَرَّا جَمِیعاً إِلَی الْأَرْضِ ▪️امام حسن علیه السّلام دست به گردن آن ملعون انداخت و هر دو روی زمین افتادند. 📚الإرشاد ص ۱۷۰ 📚بحارالانوار ج۴۴ ص۴۷ ✍ آه یا امام مجتبی... چه کنیم تا اسم «با صورت به زمین خوردن» و «از بالای اسب به زمین افتادن» می‌آید، خاطر ما به همان ساعتی می‌رود که «مُقبل» آن ساعت دردناک را اینگونه سرود و «سیّد بن طاووس» اینگونه نوشت: ➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیه‌السلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر می‌آمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیز‌ه‌ای بر پهلوی امام عليه‌السلام زد، فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیه‌السلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ. ▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیه‌السلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد. 📚لهوف ص۱۹۳ ➖هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد...