❣﷽❣ 🕊 #زمزمه_حضرت_زهرا_س 🕊 #سبک ،یاران چه غریبانه #شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) در بین درو آتش، افتاده زپازهرا دستان علی بسته، درکوچه شده تنها ضرب لگدی آمد، ناگه به پهلویی زهرای علی افتاد،شدکشته گل طاها واویلتا واویلا 🕊واویلتا واویلا (۲) با ناله وغم میگفت در خانه ی خودزینب ازغصه دگرجانم، آمدبخدابر لب شدذکر لب طفلان،همراه توای بابا ازدرد،به خودپیچد، مادربخدا امشب واویلتا واویلا 🕊واویلتا واویلا(۲) ازشعله ی این آتش ،سوزدهمه ی معجر از ناله‌ی تومادر، شرمنده بود حیدر افتاده زمین یاسم، در خاک چو بنشسته فضه چورسد از راه، بهر کمک مادر واویلتا واویلا 🕊واویلتا واویلا (۲) #شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ ⚜ #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س ⚫️ #زمزمه_حضرت_زهرا_س ⚫️ #شور ⚜ #سبک به سمت گودال از داری میری زهرا،منونزارتنها بی کس وتنهایم،بمون کنارما کبوتر زخمی... پر زدی از لونهَ م نروبمون پیشم... کبوترخوونم می بندی چشماتو ... واسه توحیرونم باپرخونینت.. داری میری جونم عروس این خونه...دیگه نزن ناله شدبسترت زهرا ،پر از گل لاله به روی رخسارت..سیلی سنگینه زینب چن ساله،ببین که غمگینه ببین که بازویِ ...علی شده زخمی نشدتواین کوچه ... به فاطمه رحمی پهلویِ خونیِ...توشدبرام روضه یه گوشه ازخونه... حسن چه می لرزه قرارماباشه، ،یه روزعاشورا میریم به دیدار،اون غریب صحرا قرار ما گودال... باشه در اون صحرا تنی می مونه در... زیر سُـمِ اَسباٰ میادمیبینیم ما... یه موقع با خنجر میادومی کوبه ... ضربه ها پشتِ سر می بینی یک روزی. پیش تن عریان صَـلُّوا علیکَ یا...ذبیحُ نِ العطشان بفکر روزی باش... می بینی غارتها به زینبت میشه . خیلی جسارتها جسارت خولی ،میشه به اولادت بلندمیشه زهرا،صدآه وفریادت #شاعر..آرمین _غلامی #_(مجنون_ کرمانشاهی) 🌹هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

حرم امیر المومنین(ع) سیاهپوش شد 🏴حرم امام علی علیه‌السلام به مناسبت ایام فاطمیه اول سیاهپوش و کتیبه‌های عزا در ایوان نجف نصب شد.

❣﷽❣ ‌‌‌‌⚜️#زمزمه_حضرت_زهرا_س ⚜#سبک کبوتر من مپر ز لانه ♦️#سینه_زنی_حضرت_زهرا_س #شاعر..آرمین غلامی(مجنون) ز ناتوانی،امان نمانده جوانی از من ،جوان نمانده غم توحیدر به دوش من بود ز ضرب سیلی ،خروش من بود که گوشواره به گوش من بود فتادم ازپا ،که جان نمانده ⚜زهرای خسته ،پهلوشکسته فلک گل من، چه بی گنه بود چهل تا نامرد، میان ره بود عدو مرا زد رخم چو مه بود دودست زهرا ،گهی به پهلو گهی به صورت گهی به زانو گهی به سینه گهی به بازو همه عیان بود نهان نمانده ⚜زهرای خسته ،پهلوشکسته قناری من مرو زلانه مپرازاینجا ،زآشیانه ز حال حیدر، چرا نپرسی مروتوزهرا ،گلم شبانه مزن شرارم شکیب حیدر دوای، دردم طبیب حیدر مروزپیشم،غریب حیدر دگرکسی در میان نمانده ⚜زهرای خسته ،پهلوشکسته تنین برگم ،ورق ورق بود غروب عمرت، رخ شفق بود که دست نازه،تو بی رمق بود گیسوی زینب نکرده شانه جدا نکردی،زخودچرامن که افتادی به چنگ دشمن نشان گرفتی به سینه آتش که ازتوبانو نشان نمانده ⚜زهرای خسته ،پهلوشکسته دراین مدینه چه کرده دشمن توراکتک زد چه کرده با من ترا به سیلی میان کوچه نشانده حیدربه کنج خانه دو زانویم در بغل گرفتم به سینه ازغم، اجل گرفتم که خرمن من ،به شعله سوزد که قامتی جز کمان نمانده ⚜زهرای خسته ،پهلوشکسته #آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

❣﷽❣ 🏴 #زمزمه_حضرت_زهرا_س 🏴 #سبک خدایا عاشقان را باغم عشق آشنا کن شاعر.. آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) بمان زهرا،بمان پیش، علی،تو با یتیمان بمان زهرابده صبری، به من از داغ هجر ان غم دوریت، شکسته دل، من دلخسته زهرا چو شام سیه، شده روز من،امان از جور دنیا 🏴مرودلبرم 2 مروزهرا ازبرم بمان حامی حیدر، چون طرفدارم توبودی میان دشمنان، تنهایم و، یارم توبودی بمان همسرم، تویی دلبرم، بدان پشتم خمیده میان عرب،کسی فاطمه، مرا اینسان ندیده 🏴مرودلبرم 2 مروزهرا ازبرم شدم گریان که ، دادم غسل زهراراشبانه به شانه میبرم تابوت اورامخفیانه به دستان من، شدم جسم او،میان خاک پنهان در این زندگی،دگرآسمان ندارد ماه تابان 🏴مرودلبرم 2 مروزهرا ازبرم دهم غسل تنت. زهرای من، بانوی خانه به سوگت روز وشب، دارم به لبها، این ترانه جوان همسرم، مروازبرم، مرو ای خانه دارم تلاشم بود، تسلا دهی، توبانوقلب زارم 🏴مرودلبرم 2 مروزهرا ازبرم #شاعر،،آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌹هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈

#بسم الله الرحمن الرحیم #زمزمه_شهادت_حضرت_زهرا #سبک_شبانگاهان #فاطمیه #شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ عزای زهراشدوبر دوش علی نعشی، تا کجا می رفت دگر آه و ناله ی طفلان پربشانش تا خدا میرفت به سوز سینه مدینه کشد آه سوزانی از غم زهرا که اشک غم ازدو چشمان زارو خونبار کوچه ها میرفت عزای زهراشده برپا ،عزاداری کن توبرزهرا ▪️آه و واویلا آه و واویلا ز سیلی سردپاییزی،یاس توحیدر، ارغوانی شد که باغ سبزتو یاحیدر، زرد و غمزده گشت و خزانی شد چه ها سازد مرتضازین غم،شد غریب وشداو ستمدیده گمانم هم پای زندگیش در جوانی قامت کمانی شد شده تنهافاتح خیبر کجاهستی ای،گل حیدر ▪️آه و واویلا آه و واویلا حسن تنهاشاهد کوچه بوده ودیده،که چه رخ داده زندبرسر، مرتضاامشب بیقرار است و غرقه فریاده مرورغم ها وخاطره ای، آمده اندرسینه ی زینب در این کوچه گوشواره ای از مادر افتاده،جان رسدبرلب شده خانه غرق در ناله خزانی شد غنچه و لاله ▪️آه و اویلا ،آه واویلا، آه و واویلا #شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)