eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
611 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 065_sd.m4a
4.84M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _جریان مسلمان شدن جوان یهودی بدست علی(ع) وبخشش ارثیه ی پدریش ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاجب بروجردی قصیده ای زیبا در مدح امیر المومنین ، علی (ع) سرود که شاه بیت آن این بود : حاجب اگر محاسبه حشر با علیست من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن! همان شب در عالم رویا مولا علی بن ابیطالب (ع) به خواب او آمد و فرمود : اگر چه محاسبه در دست ماست اما اگر اجازه بدهی من بیت آخر شعرت را اصلاح کنم! حاجب می گوید : یا مولا شعر برای شما و در مدح شماست! حضرت علی(ع) میفرماید پس بیت آخرت را اینگونه بنویس : حاجب اگر محاسبه حشر با علیست شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن _حاج آرمین غلامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _خورشیدهفت بارباعلی حرف میزند ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
@majnon1396 کانال جدید اشعار ناب روز مداحی _از مجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Voice 068_sd.m4a
363.1K
بسم الله الرحمن الرحیم به مادر_ 👌فوق زیبا _جریان شیخ انصاری وبر دوش گرفتن مادر ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،، مرحوم شیخ انصاری مادرش را بر روی شانه میگذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و بر روی شانه به منزل می آورد. ✍ پرسیدند : در منزل مرکب نداری ؟ فرمود : دارم. 👌 ولی نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
Voice 075_sd.m4a
2.87M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _رجزخوانی امیرالمومنین علی(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ ای دست وپا بریده دگر، دست و پا مزن اینگونه دست وپا وسط قتلگا مزن دیدم که نیزه ای به گلویت فرونشست درزیرچکمه، مادر خود را صدا مزن درزیرخنجری وشدی پاره پاره تن آتش به جان این جگر مبتلا مزن بر روی سینه ی تونشسته شمروسنان مردم زناله، ناله‌ی واغربتا مزن از شانه‌ی شکسته کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش من دلخسته، پا مزن زینب کنارخیمه آتش گرفته‌است ملعون بیاحسین مرا بی هوا مزن قدری بنوش جرعه‌ی خون ازگلوی خود سیراب گشته ای ازخون،نوا مزن جسم تواز شراره‌ی غم آب گشته است باناله ات شرر به دل مبتلا مزن دیدم که شمربرده به غارت عبای تو حرف از عبای رفته به غارت شه ها مزن ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد چه کندعمه سادات، جدایی سخت است این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم با تن خسته و این قد خمیدم رفتم پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند چقدر مردم این شهر به توبدکردند شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند ای برادربخدا مردم این شهربدند تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند چادرم رامکشید،چونکه برا مردم معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟ وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟ گرمرا زجردهند بازحسین مال توام تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای درسراشیبی گودال تو عریان شده ای درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا ناسزا بود حسین جان که بارت شده است در کنارت پسری بودکه غارت شده است او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ وسط شام سری بر سر نی جا می کرد خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت وای من مُثله شده باسره نیزه ها تنت ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت مردک پست به گودال تو راکردشکار چه بهم ریخته شد گوشه ی میدان بدنت چشم تو تار شده ونیزه تنت ریخت بهم چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت یک عبا داشتی ورفت به غارت چکنم زینبت آمده از ره که ببیند بدنت تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست بوریایی که رسیده گشته برادرکفنت حضرت شاه تنت راچه بهم ریخته اند وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت ✅
بسم الله الرحمن الرحیم شب جمعه _ماه رمضان 😭 ♦ دیدم به گودالی حسین، اما به یک سمت یک سوتنت باشد،سرت اینجا به یک سمت دیدم عبا ی تو میان راه افتاد دیدم تن تومی‌کشد خود را به یک سمت افتاده ای درشیب گودالی برادر پایین آمد ضربه از بالا به یک سمت یکباره از جا پا شد اما بر زمین خورد سرنیزه جسمت برد از آنجا به یک سمت گرگان صحرا یک به یک ،جسمت دریدند وقتی که چشمت بسته بود آقا به یک سمت زینب به دنبال حسینش رفت گودال بنشسته برگودال خون اما به یک سمت زینب دلش می‌خواست تا از پا نیفتد افتاد اما بین راه از پا به یک سمت ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ♦ وای قرص قمر م را سرگودال زدند بالگد ها دلبر م راسرگودال زدند سر زانو کمکم کرد که پیدات کنم با سره پا کمر م راسرگودال زدند چقدر یار بغل کردن تو مشکل شد بی تو ای یار سرم راسرگودال زدند آمدم با سرخون توخضابی بکنم بازهم بال وپرم راسرگودال زدند نیزه بیرون نرود از بدن بی سر تو چکنم چون جگر م راسرگودال زدند لخته ی خون به لبت کارمراساخت حسین این دم نوحه گرم راسرگودال زدند تکه های بدنت هر طرفی ریخته است همه ی دور و بر م راسرگودال زدند میروم از گردن من دفن تو برداشته اند دیده ام بال و پرم راسرگودال زدند ✅